eitaa logo
زیارت
37.4هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
99 فایل
🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ شرکت امام زمان در مجالس عزای سالار شهیدان ‍ ▪️پرسید: دیشب کجا بودی؟ عرض کرد: کسی خبر آورد از رویت هلال محرم، یکی از دوستان شما مجلس عزا گرفته بود، مهمان مجلس او شدم، برای گریه بر جدّ غریبتان حسین علیه السلام. امام دعایش کرد و فرمود: وقت بیرون آمدن، مقابل درب خانه کسی را ندیدی؟ گفت: دیدم، ولی نشناختمش. شب بود و هوا تاریک! امام صادق علیه السلام فرمود: من بودم آنکه دیدی و نشناختی! عرض کرد: پس چرا نیامدید، تا صدرنشین مجلس عزا باشید؟! فرمود: ▪️ خواستم وارد شوم، ولی دیدم که رسول خدا، امیرالمومنین و حضرت زهرا علیهم السلام در صدر مجلس حاضرند و اشک میریزند. 📚 برگرفته از احرام محرم، ص ۵۰ (به نقل از ثمرات الاعواد، ج۱، ص۱۱۶) 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
◼️ بگو بدانم پدرم را سیراب کرده‌اند یا نه... صالح بن عبدالله یهودی گوید: در وقت آتش زدن خیمه ها در اطراف صحرا نظر می‌کردم. دختری کوچک به نظر آوردم که گوشه جامه‌اش آتش گرفته بود. سراسیمه در آن بیابان به اطراف می‌نگریست و از شدت بیم میلرزید و مانند ابر بهاری می‌گریست. مرا بر حالت او رحم آمده، به نزد او تاختم که آتش جامه‌اش را خاموش کنم. نزدیک شدم و گفتم: همان‌جا بايست. آن طفل بیچاره ایستاد. دیده حسرت بر من گشود. از اسب پیاده شدم، دیدم از ترس دوید به زیر شکم اسب و بر رکاب چسبید. دلم به درد آمد آتش جامه‌اش را خاموش کردم. زبان بسته.اش را گشاد، وقتیکه این مهربانی را دید، آب در چشمش حلقه زد و فرمود: ای مرد! لبهایم را می‌بینی که از آتش عطش کبود شده؟ تو می‌توانی جرعه ای آب به کام تشنه‌ام برسانی! از شنیدن این کلام رقّت تمام برای من دست داده؛ ظرف آب از همراهان خویش گرفته به او دادم. دیدم آب را گرفته قبل از آشامیدن آهی از جگر کشید و آهسته آهسته رو به راه نهاد. پرسیدم عزم کجا داری که آهسته آهسته راه می‌سپاری؟ فرمود: خواهر کوچکتری دارم که از من تشنه تر است اجازه بده اول او را سیراب کنم. گفتم: نترس زمان منع آب گذشت؛ تو بنوش او را نیز سیراب خواهند کرد، گفت: ای مرد سوالی دارم! گفتم: بگو! گفت: پدرم در وقت عزم میدان بسیار تشنه بود، آیا سیرابش کردند و یا اینکه تشنه کام او را کشتند؟ گفتم: نه. والله تا دم آخر می‌گفت: اُسقونِی شَربَةً مِنَ الْماءِ ▪️ به من کمی آب دهید. اما کسی آبش نداد بلکه جوابش را نیز ندادند و با لب تشنه و شکم گرسنه او را کشتند. وقتی که این سخن را از من شنید آب را سرازیر گردانید وظرف آب را به من داد و گفت: اکنون که پدرم تشنه جان داده، من هم آب نخواهم خورد. دیدم از تشنگی مشرف به هلاکت است، با تهدید، آبی بر او خورانیدم اما از یاد تشنگی پدرش آبی نخورد همین قدر که لبهایش را تر نمود و قطره‌ای از آن به حلقش نرسید و با ناله و زاری بر حال پدرش میگریست. در آن حال زن بلند قامتی فریاد زد: ای دختر برادرم!کجایی که از عمه و خواهران جدایی؟ دختر از شنیدن صدای آن زن مضطر، مانند طفلی که خود را به دامان مادر پندارد خود را به دامان او انداخت و گریه درونش را عیان ساخت و هق هق گریه‌اش بلند شد. 📚بحر المصائب ج۵ ص۳۴۶ 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
◼️ به فدای وفا و دلسوزی تو، ای پرستار حرم... يكى از سربازان لشکر عمر بن سعد گويد: بانوى بلند قامتى را كنار خيمه‌اى ديدم... و النّارُ تَشتعِلُ مِن جَوانِبها، ▪️در حالى كه از هر طرف، آتش به سمت آن زن، شعله می‌کشید. آن بانو گاهى به طرف راست و چپ و گاهى به آسمان نگاه مى‌كرد و دستهايش را بر اثر شدت ناراحتى به هم مى‌زد، و گاهى وارد آن خيمه مى‌شد، و بيرون مى‌آمد. با سرعت نزد او رفتم و گفتم: يا هٰذِهٖ ما وُقُوفُكِ هٰاهُنا، و النّارُ تَشتَعلُ مِن جَوانِبِك، و هٰؤلاءِ النِّسوَة قَد فَرَرنَ، و تَفَرّقنَ و لَم تَلحِقٖي بِهِنّ، و مٰا شَأنُك؟ ▪️اى زن! مگر شعله‌های آتش را نمى‌بينى؟ چرا مانند ساير زنان فرار نمی‌كنى؟! فَبكَتْ زَینبُ، و قالَت: ياشَيخ! إنَّ لَنا عليلاً في الخيمة، و هُو لا يَتَمكّنُ مِن الجُلوسِ و النُّهوضِ، فَكيفَ أفارقُه، و قَد أحاطَ النّارُ بهِ ▪️در این‌هنگام، زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به گریه افتاد و فرمود: اى‌مرد! ما شخص بيمارى در ميان اين خيمه داريم كه قدرت نشستن و برخاستن ندارد، چگونه او را تنها بگذارم و بروم با اينكه آتش از هر سو به طرف او شعله مى‌كشد... 📚معالی السبطین، ج٢ ص٨ 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◼️ فدای غیرتت، ای مظلوم قتلگاه... نوشته اند: حضرت سید الشهداء صلوات اللّه علیه، در قتلگاه بودند و وقتی فهمیدند، دشمن متوجه خیمه گاه شده، از روی غیرت چنان فریاد زدند که از همه زخم های بدنش، خون تازه بیرون زد. 📚مقتل خطی، مُبکی العیون(نجفی) ص٣٧٣ 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️💠⚫️گریه بر امام حسین علیه السلام ◀️امام صادق علیه السلام: ◀️کسي که ( در عزاي حسين علیه السّلام) بگريد يا ديگري را بگرياند و يا آن که خود را به حالت اندوه و عزا درآورد، بهشت بر او واجب است. 📚 ، ص ۴۶۳ 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
🏴دلی که می‌خواهد از امام حسین(علیه السلام) نور بگیرد، باید گناه را از خود جدا کند. او خیال می‌کند که شب تاسوعا و عاشورا به حسینیه نیامده؛ بیچاره نمی‌داند که او را به حسینیه راه نداده‌اند که نیامده، نه اینکه خودش نیامده است! وقتی بَشَر، آلوده و ناپاک شد، از این دستگاه دور می‌شود و مُقَدَّمات اِنصرافش را فراهم می‌کند. ✍🏻 آیت‌اللّٰه‌العظمی‌وحیدخراسانی 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
◾ حکایت جانسوز سوارشدن زينب کبری عليهاالسلام بر شتر بی جهاز... ◾دمی که زينب کبری عليهاالسلام نظر به قتلگاه می‌کند و می‌فرماید: کجایید ای مَحرمانِ من؟! راوی گوید: ثمّ أمر ابن سعد (لعنه اللّه) بأن تحمل النّساء على الأقتاب بلا وطاء و حجاب ▪️سپس ابن سعد (لعنت الله علیه) دستور داد زنان را بر شتران بی جهاز سوار کنند، پس شترها را نزدیک زنان آوردند و گفتند: زود بیایید و سوار شوید و ابن سعد دستور حرکت داد. زینب کبری عليهاالسلام چون این حالت را مشاهده نمود، فریاد برآورد: سوّد اللّه وجهك يا ابن سعد! في الدّنيا و الآخرة.تأمر هؤلاء القوم بأن يركّبونا، و نحن ودائع رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله ▪️خدا رویَت را در دنیا و آخرت سیاه کُند ای ابن سعد! تو به این مردان امر می کنی که ما را سوار کنند در حالی که ما امانت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستیم!؟ به آنها بگو: از ما دوری شوند تا ما خودمان سوار شویم. عمرسعد دستور داد تا لشکریان از شتران فاصله گرفتند. پس زینب کبری و أم کلثوم سلام الله علیهما جلو آمدند و هر یک از زنان و بچه ها را به اسم صدا زدند و در نهایت همه را سوار بر شتران کردند. همه زن ها و بچه ها سوار شدند تا اینکه جز زینب کبری سلام الله علیها کسی نماند. در این هنگام حضرت زینب علیهاالسلام نظری به سمت چپ و راست خود انداخت و کسی را جز امام سجاد علیه السلام ندید که از شدت بیماری نمی‌توانست سوار شود. پس نزدیک آن حضرت آمد و فرمود: ای برادرزاده! برخیز و با کمک من بر شتر سوار شو. امام سجاد علیهالسلام فرمود: عمه جانم! شما سوار شويد و من و اين جماعت را به حال خود واگذارید. حضرت زينب کبری عليهاالسلام نتوانست از امام علیه السلام نافرمانی کند،لذا برگشت تا سوار بر محمل شود. فالتفتت يمينا و شمالا، فلم تر إلّا أجسادا على الرّمال و رؤوسا على الأسنّة بأيدي الرّجال، فصرخت، و قالت: وا غربتاه! وا أخاه! وا حسيناه! وا عبّاساه! وا رجالاه! وا ضيعتاه بعدك يا أباعبداللّه ▪️ پس به سمت راست و چپ خود نظر کرد و کسی را ندید جز اجسادی که بر روی ریگ و رمل بیابان افتاده بودند و سرهایی که بر روی نیزه در دست سپاهيان عمر سعد بود. پس فریادی کشید و فرمود: آه از غريبي...آه ای برادر...آه ای حسین من...آه ای عباس من... آه ای مَحرمان من... چقدر بعد از تو ما خوار و ذليل شدیم ای اباعبدالله... فلمّا نظر الإمام زين العابدين عليه السّلام إلى ذلك لم يتمالك على نفسه دون أن قام و هو يرتعش من الضّعف، فأخذ بعصاة يتوكّأ عليها، و أتى إلى عمّته، و ثنى ركبته،فأخذ ليركبها فارتعش من الضّعف،و سقط على الأرض ▪️چون امام زین العابدین علیه السلام این حالت زينب کبری عليهاالسلام رامشاهده کرد، نتوانست کاری کند جز اینکه به سختی از جای برخاست و عصایی را به دست گرفت و از ضعف به خود می‌لرزید. پس خود را با همان حالت به کنار محمل زينب کبری عليهاالسلام رساند و زانو گرفت و فرمود: عمه جان!بیا و سوار شو! پس زينب کبری عليهاالسلام آمد تا سوار شود اما امام‌ سجاد علیه السّلام از شدت ضعف لرزید و با صورت به زمین خورد. فلمّا رآه الشّمر (لعنه اللّه) أتى إليه، و بيده سوط، فضربه ▪️چون شمر (لعنة الله علیه) این حالت را دید، در حالی که تازیانه در دست داشت، به امام سجاد علیه السلام نزدیک شد و امام را با تازیانه زد. زين العابدين عليه السلام فریاد می‌زد؛ وا جدّاه! وا محمّداه! وا عليّاه! وا حسناه! وا حسيناه زينب کبری عليهاالسلام از مشاهده این صحنه گریه میکرد و به شمر می‌فرمود: وای بر تو ای شمر!به باقی مانده نبوت رحم کن . و دائما این را فرمود تا شمر از امام سجاد علیه السلام دست کشید. پس در این هنگام کنیز مُسنّی آمد نزد زینب کبری عليهاالسلام و او را سوار کرد. راوی گوید: من پرسیدم که آن پیرزن که بود؟ گفتند: آن پیرزن ،فضه خادم فاطمه زهرا علیهاالسلام بود. پس سپاه عمر سعد هر جور که بود امام سجاد علیه السّلام را بر یک شتر لاغری سوار کردند و پاهایش را هم از زیر شتر به هم بستند. 📚معالي السّبطين ج۲ص۹۰ 📚وسيلة الدّارين ص۳۵۰ 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ 🌺 زیارت حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز شنبه •┈┈••••✾• 🌸 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام حسین(علیه السلام): همانا من مرگ را جز سعادت نمی‌بینم و زندگی در کنار ظالمان را جز ننگ و عار نمی‌دانم. 📚بحار؛۴۴:۱۹۲ 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
◾️ شخصیت زینب کبری(سلام‌الله‌علیها) ▪️ رهبر انقلاب: حضرت زینب کبری سلام الله علیها دارای شخصیت چند بُعدی است؛ دانا و خبیر و دارای معرفت والا و یک انسان برجسته است که هر کس با آن بزرگوار مواجه میشود، در مقابل عظمتِ دانایی و روحی و معرفت او احساس خضوع میکند. شاید مهمترین بُعدی که شخصیت زن مسلمان میتواند آن را در مقابل چشم همه قرار دهد - تأثیری که از اسلام پذیرفته - این بُعد است. شخصیت زن اسلامی به برکت ایمان و دل سپردن به رحمت و عظمت الهی، آن‌چنان سعه و عظمتی پیدا میکند که حوادث بزرگ در مقابل او، حقیر و ناچیز میشود. در زندگی زینب کبری، این بُعد از همه بارزتر و برجسته‌تر است. حادثه‌ای مثل روز عاشورا نمیتواند زینب کبری را خرد کند. ۸۴/۳/۲۵ 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 حسین، راه رهایی.. 🔻حسین خودش به رهایی مطلق رسیده، دوست داره بقیه را هم به رهایی برساند.. استاد 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴تشریح بصری و خلاقانه مهجه قلب از زیارت عاشورا توسط استاد موزون 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
💔مهجه" در زیارت اربعین به چه معناست؟ 🎤مرحوم استاد فاطمي نيا درباره هدف نهضت سيدالشهدا(علیه السلام) مي گويد: در زيارت اربعين يک جمله هست : «و بذل مهجته فيک: خدايا! امام حسين(علیه السلام)، مهجه خود را در راه تو داد.» "مهجه" چيست؟ در لغت مي گويد: «المهجةالروح ؛مهجه يعني روح» .باز در لغت است: «المهجة دم القلب ؛ مهجه يعني خون قلب». خدايا امام حسين(علیه السلام) خون دلش را و جان و روحش را در راه تو فدا کرد: «ليستنقذ عبادک من الجهالة :براي اين که بندگان تو را از ناداني بيرون بياورد.» برگرفته از کتاب «نکته ها از گفته ها»- دفتر اول- صفحه۲۷. 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
💠حضرت سکینه سلام الله علیها 🔹سکینه عقیله بنی هاشم و دارای سیره ای نیکو بود، او صاحب فضل و دانش و فضیلت و کرم فراوان و عقل کامل و مکارم اخلاق بزرگوارانه و مناقب عالی و افتخارآمیز بوده است. 🔹او سرور زنان عصر خویش و زیباترین، ظریفترین و با اخلاق ترین آنان بود. سکینه در واقعه کربلا پانزده یا دوازده سال داشت که با پسر عمویش عبداللّه بن حسن(علیه السلام) که در کربلا شهید شد ازدواج کرده بود....(۱) 🔹جناب سکینه نه تنها در زمینه شعر و ادب توانمند بود بلکه جزو راویان حدیث و ناقلان اخبار نیز بوده است گرچه اندکی از روایت های وی را ذکر کرده اند اما اخبار نشان می دهد که او توجه زیادی به قرآن و فقه داشته است. و به عنوان راوی حدیث در کتاب های رجالی و حدیثی مطرح است. برابر نقل طبرانی وی حدیثی را که عبارت آن در مجامع روائی با سندهای دیگر نیز گزارش شده از سکینه نقل کرده است. فائده غلام عبیداللّه بن ابی رافع نقل کرده که سکینه دختر امام حسین بن علی(علیه السلام) از پدرش نقل می کرد که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «حملة القرآن عرفاء اهل الجنة یوم القیامة؛ حاملان قرآن سروران اهل بهشتند در روز قیامت.»(۲) 📗۱_مستدرکات علم الرجال، ج۸، ص۵۸۰، شماره ۱۸۰۹۱. 📗۲. معجم الکبیر، طبرانی، ج۳، ص۱۳۲، ح۲۸۹۹. 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
مقام محمود 4.mp3
10.08M
۴ ※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله. درک این حجم از خواستن‌ها و آرزوهای بلند در ادعیه، واقعاً برای من ممکن نیست! چرا من نمی‌توانم صادقانه از ته قلبم مقاماتی مثل: أن یثبت لی قدم صدق أن یبلغنی المقام المحمود أن یرزقنی طلب ثاری و ..... را بخواهم و برایشان بی‌تاب باشم؟ 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
💔نامه های حضرت عباس علیه السلام 💔 در عالم مکاشفه پرسیده بود : این نامه‌ها كه بی‌وقفه می‌رسد و شما پای آن چیزی می‌نویسید ، این نامه‌ها كه بعضیش را می‌بوسید ؛ قصّه‌ی این نامه‌ها چیست؟ امام‌زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرموده بودند : این نامه‌ها حوائج و توسلات مردم است به امامزاده‌ها ؛ آن‌ها حاجات مردم را حواله می‌دهند به من! اما آن نامه‌ها كه می‌بوسم از عمویم عباس (علیه السلام) رسیده است. 📚کتاب کلید فرج 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چطور باید از حضرت ابالفضل العباس ع حاجت گرفت؟! 💔حکایت حاجت گرفتن مرد عراقی از حضرت... 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et