❣🌿خاطرات شهید ناصر فراهانی از زبان مادر گرامیشان
🌷 روزی شهید فراهانی با خانواده اش در قم به زیارت حضرت معصومه(س) مشرف می شوند و مادر به هنگام ورود، خطاب به ضریح می گویند که تمام فرزندانم و خود فدایت گردم
و پس از خروج از ضریح، مادر شهید به فرزندش می گوید که فرزندم ناصر، اگر تو شهید شدی چه کار می توانم بکنم؟
🌸🍃که در جواب، شهید خطاب به مادر می گوید: مادر جان، هم اکنون خطاب به خانم معصومه(س) چه گفتی؟ آیا نگفتی خودم و فرزندانم به فدایت؟
پس اگر من شهید شدم، مگر نه این است که فدای خانم معصومه(س) شدن به معنای فدای اسلام و قرآن و امام شدن است و اینها با هم ارتباطی دارند.
🦋همچنین از آخرین سخنان شهید به مادرش این است که: مادر، مطمئن باش اگر دست راست خود را در جنگ با صدامیان از دست بدهم، با دست چپ خود خواهم جنگید و اگر دست چپ را از دست بدهم با پاهایم خواهم جنگید و اگر پاهایم را نیز از دست بدهم، مطمئن باش با دندان های خود آنها را پاره خواهم کرد و چنین اجازه ای نخواهم داد که بر ما غلبه کنند.
🌱 آری، اگرچه فرزندی برومند از خانواده اش و سربازی دلیر از اسلام و رهروی راستین از امام امت گرفته شد، ولی شهادت برای شخص شهید بزرگترین موفقیت و آرزو بود.
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#ܝ̇ࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401
نظرسنجی:
آیا در انتخابات روز ۱۱ اسفند شرکت میکنید؟
۱-بله
۲-خیر
رو بله یا خیر بزنید ، جالبه👆
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#ܝ̇ࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401
10.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️داستان عجیب شهیدی که دشمن گــوشت بدن او را خورد!!
«امنیت اتفاقی نیست»
شهید #احمد_وکیلی
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#ܝ̇ࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401
اعمال شب نیمه شعبان- رنگی.pdf
1.12M
اعمال شب نیمه شعبان
بسیار جامع وکامل و دقیق
#امام_زمان #نیـمه_شعبان
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#ܝ̇ࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401
خجسته سالروز ولادت باسعادت امام زمان عج را به مردم شریف و منتظر واعضای بزرگوار کانال تبریک و تهنیت عرض نموده؛ از درگاه عادل عدالت گستر، تعجیل در فرج مبارک آن حضرت و سربلندی همه مسلمین و مستضعفین جهان و عزت بیش از پیش ایران عزیز را مسئلت می نماییم.
"اَللّهُم عجل لولیک الفرج واجعل عواقب أمورنا خیراً
🌺🌹🌺🌹🌸🌺🌸🌹🌺🌸🌹🌺
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#ܝ̇ࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401
36.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏳 { نماهنگ هم عهدی } 🏳
#نماهنگ #جدید #امام_زمان(عج)
🍃وقتی بیایی سربازات
🍃هم عهد و هم قسم میشن
🎙 #گروه_سرود_ضحی
بسیار زیبا پیشنهاد دانلود👌🌸🌸 وانتشار جهت خوشنودی دل صاحب الزمان(عج )
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#ܝ̇ࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401
شادمانی شهدا در شب نیمه شعبان ...
حسینیه الوارثین
اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵
جشن ولادت حضرت مهدی (عج)
بچهها آن شب خیلی شاد بودند
چرا که در مقام سربازی امام زمان (عج)
خود را برای شهادت آماده میکردند؛
و چند روز بعد، شش نفر از آنها
به درجه شهادت رسیدند.
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#ܝ̇ࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401
ماجرای دیدار شهید
“احمدعلی نیری” با امام زمان (عج)
📝یک بار با احمد آقا و بچه های مسجد عین الدوله به زیارت قم و جمکران رفتیم. در مسجد جمکران پس از اقامه نماز به سمت اتوبوس برگشتیم . ایشان هم مثل ما خیلی عادی برگشت.
🔹راننده گفت : اگر می خواهید سوهان بخرید یا جایی بروید و …، یک ساعت وقت دارید.
ماهم راه افتادیم به سمت مغازه ها
🔶یک دفعه دیدم احمد آقا از سمت پشت مسجد به سمت بیابان شروع به حرکت کرد !
یکی از رفقایم را صدا کردم گفتم : به نظرت احمد آقا کجا می ره ؟!
دنبالش راه افتادیم . آهسته شروع به تعقیب او کردیم ! آن زمان مثل حالا نبود . حیاط آن بسیار کوچک و تاریک بود. احمد جایی رفت که اطراف او خیلی تاریک شده بود . ماهم به دنبالش بودیم .
🔘هیچ سر و صدایی از سمت ما نمی آمد . یک دفعه احمد اقا برگشت و گفت ؟ چرا دنبال من می آیید!؟
جا خوردیم . گفتیم :شما پشت سرت رو می بینی؟چطور متوجه شدی؟
احمد آقا گفت : کار خوبی نکردید. برگردید.
🔶گفتیم : نمی شه ، ما با شما رفیقیم . هرجا بری ما هم میایم. در ثانی اینجا تاریک و خطرناکه ، یک وقت کسی ، حیوانی ، چیزی به شما حمله می کنه …
گفت خواهش می کنم برگردید .ما هم گفتیم : نه، تا نگی کجا می ری ما بر نمی گردیم !
دوباره اصرار کرد و ما هم جواب قبلی…
سرش را انداخت پایین . با خودم گفتم : حتما تو دلش داره مارو دعا می کنه !
بعد نگاهش را در آن تاریکی به صورت ما انداخت و گفت : طاقتش رو دارید؟ می تونید با من بیایید!؟
ما هم که از همه ی احوالات احمد آقا بی خبر بودیم گفتیم : طاقت چی رو ، مگه کجا می خوای بری؟!
نفسی کشید و گفت : دارم می رم دست بوسی مولا.
باور کنید تا این حرف را زد زانو های ما شل شد . ترسیده بودیم . من بدنم لرزید.😢
احمد آقا این رو گفت و برگشت و به راهش ادامه داد. همین طور که از ما دور می شد گفت: اگه دوست دارید بیاید بسم الله .
نمیدانید چه حالی بود. شاید الان با خودم می گویم ای کاش می رفتی اما آن لحظه وحشت وجود ما را گرفته بود . با ترس و لرز برگشتیم .
ساعتی بعد دیدیم احمد آقا از دور به سمت اتوبوس می آید.
چهره اش برافروخته بود . با کسی حرف نزد و سرجایش نشست . از آن روز سعی کردم بیشتر مراقب اعمالم باشم.
بار دیگر شبیه این ماجرا در حرم حضرت عبدالعظیم پیش آمد.
شادی روح عارف شهید احمدعلی نیری #صلوات
🌷🌷🌷🥀🥀🥀
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#ܝ̇ࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401
همسرِشهید :
خوابشرودیدمازشپرسیدم
راستهکهمیگنموقعِشهادت
امامحسینمیادکنارِ#شهدا ؟
گفت:وقتیتیرخوردم
قبلازاینکهرویِزمینبيفتم
#امامحسین منوگرفت . . . :))🫀
«شهیدمحمدتقیارغوانی»
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#ܝ̇ࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401
26.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحنه عجیب از چهارقلوها زمانی که بر مزار دختر کاپشن صورتی رفتند .بعد ناز کرد عکس مزارش بوسه بر عکسش زدند و همه رو متعجب کردند🥹😔
نشر حداکثری
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#ܝ̇ࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401