eitaa logo
🌷ܝ̇‌ࡅ࡙ܝ‌ -ܥ݆ࡅ߳ܝ‌-ܢܚ݅ܣܥ‌‌ߊ‌ء -ܥ‌‌ܝ‌-ߊ‌ܩߊ‌ࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷
765 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
24 فایل
بسم‌رب‌الشہداء والصدیقین 💫‌ نام کانال: زیر چتر شهدا🌹 ‌‌شروع‌خادمی:1401/11/05🇮🇷 پایان خادمی:انشاءالله‌شہادٺ♥️ شهید دعوتت کرده پس بمون😉🍃 ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید🙏 لینک کانال: @zirechatreshohada1401 مدیر کانال: @razmandegan1400
مشاهده در ایتا
دانلود
روز سی و پنجم چله صلوات بیاد شهید اصغر وصالی 🌹
عزیزی پرسید جبهه چطور بود؟ گفتم : از چه نظر؟ گفت: مثلا مثل الان رقابت هم بود؟ گفتم : آره. گفت : در چی؟ گفتم :در خواندن نماز شب. گفت: حسادت بود؟ گفتم: آره. گفت: در چی؟ گفتم: در توفیق شهادت. گفت: جرزنی بود؟ گفتم: آره. گفت: برای چی؟ گفتم: برای شرکت در عملیات . گفت: بخور بخور هم بود؟ گفتم: آره، تا دلت بخواد گفت: چی می خوردید؟ گفتم: تیر و ترکش وموجهای شدید انفجار گفت: پنهان کاری چی ؟ گفتم: آره گفت: در چی ؟ گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها . گفت: دعوا سر پست و نگهبانی هم بود؟ گفتم: آره . گفت: چه پستی؟؟ گفتم: پستهای نگهبانی سنگر کمین گفت: آوازم چی؟ میخوندید؟ گفتم: آره . گفت: چه آوازی؟ گفتم: دعای کمیل و توسل و هر روز صبح بعد از نماز، زیارت عاشورا گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟ گفتم: آره . گفت: صنعتی یا سنتی؟؟ گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب و عامل خون گفت: استخر هم می رفتید؟ گفتم: آره ... گفت: کجا؟ گفتم: اروندرود، کانال ماهیگیری در شلمچه ، جزیره مجنون . گفت: سونا خشک هم داشتید ؟ گفتم: آره . گفت: کجا؟ گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه. ( دمای هوا بالای ۶۰ درجه) گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟ گفتم: آره گفت: کی براتون برمی داشت؟ گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه . گفت: پس بفرمایید رژ لبم می زدید؟؟ گفتم: بله تا دلت بخواد خندید و گفت: با چی؟ گفتم: هنگام بوسه بر پیشانی خونین دوستان شهیدمان سکوت کرد و دیگر چیزی نگفت... ياد و خاطر شهدای بی ادعای این سرزمین گرامیباد نثار ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 چاقو تو رو نکُشت حمیدرضا روایت متفاوت احمد نوایی از لحظه شهادت شهید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
شهید علی محمد پلوئی پسرم قبل ازخدمت سربازی کارجوشکاری ودرب پنجره سازی را انجام می داد بعد از اینکه به شهادت رسید یک موتوربرق برای جوشکاری داشت که من آن را به هنرستان فنی مهریز اهداء کردم . 🌹🌹🌹 چند روز بعد از اینکه این موتوررا ما به هنرستان دادیم یک روز ازطرف هنرستان آمدند درب منزل وگفتند یکی از قطعات موتورکم هست اگر درخانه مانده است به ما بدهید آن روزخیلی دنبال آن قطعه گشتیم ولی پیدایش نکردیم به مادرشهید جریان را گفتم ایشان هم خیلی گشت ولی پیدانشد 🌺🌺🌺 همان شب شهید به خواب مادرش آمده بود وآدرس دقیق آن قطعه را به مادرش گفته بود صبح بعد ازنماز مادرشهید به من گفت حاجی من دیشب چنین خوابی دیدم بروید اینجاایی که شهید درخواب به من گفته را نگاه کنید من هم رفتم همان مکانی که مادرش می گفت را گشتم دیدم دقیقا درهمان محل آن وسیله گذاشته شده بود. من مادرش آنروز بی اختیاراشک ریختیم وگریه کردیم . 🌷یادکنیدشهداراباذکرصلوات🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
📚 یه روز یه خانم مثل هر روز بعد ازکلی آرایش کنار آینه ،پوشش نامناسب راهی خیابونای شهرشد. همینطوری که داشت می رفت وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش را جلب کرد:خواهرم حجابت خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن نگاه کرد،دید یه جوون ریشوئه ازهمونا که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار به دوستش گفت باید حال اینو بگیرم،وگرنه خوابم نمیبره. تصمیم گرفت مسیرش و به سمت اون آقا کج کنه ویه چیزی بگه دلش خنک شه وقتی مقابل پسر رسیدچشماشو تا آخر باز کرد و دندوناشو روی هم فشار داد وگفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش کن با اون ریشای مسخره ات، بعدشم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن ، پسر سرشو رو به آسمون بلند کردو گفت: خدایا این کم رو ازمن قبول کن پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زدو به یک بار حمله کردو به زور اورا به سمت ماشینش کشید. دختر شروع کرد به داد و فریاد، اما اینار کسی جلو نیومد، اینبار با صدای بلند التماس کرد، اماهمه تماشاچی بودن ، هیچکس ازاونایی که تو خیابون بهش متلک می انداختن وزیباییشو ستایش می کردن 'حاضر نبودن جونشو به خطر بندازن دیگه داشت نا امید می شد دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه، آهای بی غیرت ولش کن، مگه خودت ناموس نداری ، وقتی بهشون رسید ،سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو.و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد دختر درحالی که هنوز شوکه بود و دست وپاش می لرزید یکدفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید جوون ریشو از همونا که پیرهن روی شلوار میندازن و ازهمونا که ب نظرش افراطی بودن افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خون و ناخوادآگاه یاد دیروز افتاد وقتی خواستن به زور سوارش کنن همون کسی ازجونش گذشت که توی خیابون بهش گفت:خواهرم حجابت! 🔸مثل شهید امر به معروف علی خلیلی •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
🤝با سلام ووقت بخیر خدمت اعضای محترم کانال زیر-چتر-شهداء🌷 🙏تشکر از همراهی اعضاء وکلیه عزیزانی که در مسابقه طراحی لوگو کانال شرکت نموده اند 🎞 کلیه اثرات ارسالی شرکت کنندگان شامل تصویر،نقاشی گرافیکی،لوگو،متن،عکس نوشته و.... متناسب با اسم کانال توسط تیم کارشناسی مورد بررسی قرار گرفت. 🎁ضمن انتخاب طراحی فوق، طرح درپروفایل کانال مورد استفاده وبه نفر اول و نفر دوم هدیه تبرکی شهدا اهداء گردید. 🍃نفراول از خادمین شهداء واز برادران عضو کانال می باشند که درخواست داشتند نامشان گمنام بماند. 🌷اجر همگی با شهداء🌷 ┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈ 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
روز سی و ششم چله صلوات بیاد شهید مرتضی جاویدی 🌹
🏴🍀🏴🍀🏴🍀🏴 گذری کوتاه بر زندگی‌نامه عبدالعظیم حسنی در روز پنج‌شنبه چهارم ماه ربیع‌الثانی سال ۱۷۳ قمری (۱۳ شهریور ۱۶۸ خورشیدی، ۷۸۹ م)، در زمان پیشوای هفتم شیعیان موسی کاظم در شهر مدینه زاده شد. پدرش عبدالله و مادرش فاطمه یا حیفا نام داشتند. همسر وی خدیجه دختر قاسم بن حسن بن زید بن حسن مجتبی (پسرعموی پدرش که در تجریش تهران به نام امامزاده قاسم مدفون است) بود. درگذشت عبدالعظیم از ترس خشم خلیفه وقت فرار کرده و به شهر ری وارد می‌شود و در سرداب خانه یکی از شیعیان آن شهر به زندگی پنهانی روی می‌آورد. او روزها روزه می‌گرفت و شب‌ها به نماز می‌ایستاد. گاهی پنهانی از خانه بیرون می‌آمد و قبری را که اکنون روبروی آرامگاهش است زیارت می‌کرد. وی پس از مدتی بیمار می‌شود و چندی بعد در روز سه‌شنبه پانزدهم شوال سال ۲۵۲ قمری (۱۱ آبان ۲۴۵ خ، ۸۶۶ م)، در زمان پیشوای دهم شیعیان علی النقی (خلافت عباسیان) درگذشت. وی ۷۹ سال قمری (۷۷ سال خورشیدی) عمر نمود. 🌴 🏴 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
☘༻‌﷽‌༺☘ از سردار شهید همدانی پرسیدند: بعد از بازگشت از سوریه برنامتون چیه؟! گفت: «تصمیمی گرفتم که مطمئنم از ۴٠سال مجاهدت بالاتره،...☝️ بروم یک گوشه‌ای از این مملکت تو یک مسجدی، تو یک پایگاه بسیجی برای بچه‌های نوجوان و جوان کار فرهنگی انجام بدم و برای ‌ عجل الله تعالی فرجه الشریف آدم تربیت کنم، سرباز تربیت کنم، کاری که تاحدودی کوتاهی کردیم و آن دنیا باید جواب بدیم. ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🤲 اللّٰھـُــم ؏جـــِّل لِوَلـیڪَ الفــَرَجـْــ ‌ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
🤝سلام وارادت خدمت همگی 🍃تعدادی از طرح های ارسالی پروفایل کانال☝️ 💥ارسالی توسط اعضاء کانالمون 🙏تشکر از زحمات همه بزرگوارانی که در مسابقه شرکت نموده اند اجر همگی با شهداء🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
🌹 يادواره ١٣ شهید فرهنگی شهرستان دارالولایه مهریز 🎤 : حجت الاسلام قره چاهی ⬅️ اجرای گروه سرود رهپویان حرم، مداحی و روایتگری 🕰 یک شنبه ١٧ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ ساعت ١۶:٣٠ 🚩 مهریز، دبستان شاهد ریحانه سالن اجتماعات شهید عبداللهی •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 🌹‌شهـــید حاج حسن باقری: کار کردن قبل از عملیات خیلی سخت شده اما تلفات دادن در عملیات خیلی ساده شده است. 🔔 این فرمایشات شهید بزرگوار حکایت امروز تلفات فرهنگی جامعه ما و بی خیالی مسئولین ما است.!!! «لبیک یا سید الشهدا» •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کفشداری شهید مدافع حرم نوید صفری در حرم خانم حضرت رقیه سلام الله علیها ‎‎‌‌‎‎•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
روز سی و هفتم چله صلوات بیاد شهید علی اصغر اتحادی 🌹
شهید اومد به خواب مادرش گفت مامان تو خیلی دعا کردی که جنازه‌ی من پیدا شه. منم خوشحالم که جنازه‌ام پیدا شد ولی مامان بهت بگم از اون موقعی که جنازه‌ی من پیدا شد و منو آوردند تو گلزار شهدا دفن کردند و تو شبای جمعه میای سر قبر من، مامان بهت بگم تو منو از یه مهمونی محروم کردی! ما شهدای گمنام، شبا تو این بیابونا حضرت زهرا سلام اللّٰه علیها برای ما مامانی میکرد... که دیدم امام فرموده سلام و درود ما بر پاره‌های تن این ملت که در این بیابان‌ها انیس و مونسی جز نسیم بیابان و همنشینی با حضرت زهرا سلام اللّٰه علیها ندارند. اینو امام گفته بود؛ کجا رو میدید این سید؟! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 حاج حسین یکتا •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
🔴اشک دختر شهید سعید ربیعی در فراق پدر 🔹این شهید در درگیری مسلحانه دیروز در اهواز به درجه رفیع شهادت نائل آمد. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
خادمی شهدا آرزوی هر قلب تپنده ای است که قدم ها را راهی سرزمین عشق می کند با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته گوشه ای از اهداف خادم الشهدا👇 🌹در خادمی با شهدا انس می گیریم و ادامه دهنده راهشان می شویم. 🌹 در خادمی با راه و روش شهدا بیشتر آشنا می شویم و راحت تر می توانیم به خودسازی بپردازیم 🌹هدف از خادمی ما این است که بدانیم تعلقات دنیوی هیچ است و باید فرا دنیوی کار کرد که به مقام و منزله که شهدا رسیدند ما هم برسیم. 🌹خادمی یعنی بزرگترین نوکری و فرصتی است که خداوند در اختیار ما قرار داده تا ما بتوانیم گوشه ای از دین خود را به شهدا ادا کنیم. 💝خادمی نیاز به ویژگی های خاصی ندارد و همین که شهدا انتخابش می کنند یعنی ویژه است💝 برای خادمی این مفهوم وجود دارد که نه قسمت بود و نه همت، فقط دعوت است •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
روز سی و هشتم چله صلوات بیاد شهید کمال شیرخانی 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 🔹 تو خونه نشسته بودم که مامانم یه عکس بهم نشون داد و گفت: ببین این دوتا جوون چطور کنار هم شهید شدن. ◇ زیاد اهمیت ندادم.. اما بعد چند سال یه اتفاقی افتاد!!.. ◇ من و مادرم تو صحن حرم نشسته بودیم که یهو دیدم مادرم خیلی با تعجب صدام زد.. ◇ گفتم: چی شده مامان؟ گفت: یادته چندسال پیش عکس دونفر که کنار هم شهید شدن و بهت نشون دادم؟ گفتم: آره!چطور؟ مادرم گفت: این دوتا تابوت شهید همون دوتان!!! ◇ اونجا بود که فهمیدم اگه رفیق، رفیق باشه تا تهش کنار رفیقش میمونه ″با هم رفتن با هم شهید شدن با هم برگشتن با هم اومدن زیارت امام رضا(ع) با هم میرن شهرشون با هم میرن بهشت...″ ◇ یهو دلم خواست یه رفیق شهید داشته باشم •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401