eitaa logo
🌷ܝ̇‌ࡅ࡙ܝ‌ -ܥ݆ࡅ߳ܝ‌-ܢܚ݅ܣܥ‌‌ߊ‌ء -ܥ‌‌ܝ‌-ߊ‌ܩߊ‌ࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷
761 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
24 فایل
بسم‌رب‌الشہداء والصدیقین 💫‌ نام کانال: زیر چتر شهدا🌹 ‌‌شروع‌خادمی:1401/11/05🇮🇷 پایان خادمی:انشاءالله‌شہادٺ♥️ شهید دعوتت کرده پس بمون😉🍃 ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید🙏 لینک کانال: @zirechatreshohada1401 مدیر کانال: @razmandegan1400
مشاهده در ایتا
دانلود
دخترا امشب بدونِ گوشواره عزاداری کنید دلِ رقیه نشکنه 😭😭😭💔
عرض سلام و ادب کانال «مطالبات مهریزی ها» 💠 پیشنهادات، انتقادات ونظرات شما را نسبت به مسائل شهرستان پیگیری خواهیم کرد . لینک پیوستن به کانال👇 https://eitaa.com/joinchat/381026633C49572e5649 💠 لطفاً با معرفی این کانال به دوستان خود ، ما را در رسیدن به اهداف مدنظر (سنجاق شده در کانال) یاری نمایید . ارسال پیام به مدیر کانال 👇 @ad_motalebate_mehrizyha _________________________کانال« » 📡 https://eitaa.com/joinchat/381026633C49572e5649
🌷سر سفره عقد نشسته بودیم، عاقد که خطبه را خواند، صدای اذان بلند شد. حسین برخاست، وضو گرفت و به نماز ایستاد دوستم کنارم ایستاد و گفت: این مردبرای تو شوهر نمی‌شود! متعجب و نگران پرسیدم: چرا؟ گفت: کسی که این‌قدر به نماز و مسائل عبادی‌اش مقید باشد، جایش توی این دنیا نیست!🌷 ✍️خاطره‌ای از شهید •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
سلام و عرض ادب کرامت شهداء شماره 1 ارسالی از اعضاء کانال 🌷میخواستم برایتان از کرامات شهدا بگویم 🌷من خواهر شهید هستم برادرم پاسداروظیفه بود و در جزیره ی مجنون سال ۶۴ به فیض شهادت رسید 😪🌷همیشه خوابش رو میدیدم به عناوین مختلف و خیلی زییا و قشنگ بود این رویاهای صادقه در مورد برادرم ، سه سال از شهادت ایشون گذشته بود من به دلیل مشکلاتی که در زندگی برام پیش اومده بود خیلی دوست داشتم بیرون از خانه شغلی داشته باشم و سرگرم باشم و کمتر غصه بخورم نا اینکه یک شب خواب دیدم برادرم با لباس سپاه تو یک گندم زار بسیار بزرگ ایستاده بود تمام خوشه ها ی گندمها طلایی رنگ بود و میدرخشیدن برادرم تا کمر توی خوشه های طلایی ابستاده بود و دستم رو گرفت گفت خواهرگلم مبادا غصه بخوری تمام این گندم زار مال توست ازشون استفاده کن از خواب پریدم دو رکعت نماز خوندم خیلی خوشحال بودم تا اینکه چند وقت بعد تو اداره ی بسیار خوبی مشغول به کارشدم و کارمند شدم و کم کم سرم گرم شد و وارد اجتماع شدم برای خدمت به مردم و موفقیت خودم خیلی سال ست که از این ماجرا میگذرد اما من تمام موفقیتم رو مدیون کرامت و هدیه ی برادرم هستم شهدا را فراموش نکنیم اونها زنده اند و مواظب ما 😪🌷🌷🌷🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
ای شهدا. . . ! شنیده ام شب جمعه، زانو به زانو می‌نشینید؛ مادر می‌آید و خودش برایتان روضه ی گودال میخواند چه محفلی‌ آنجا برپاست کاش برای ما هم دعا کنید... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ عراقی ها به مداحی من ایرانم و تو عراقی ...دوری و دوستی سرم نمیشه و... مداح و سینه زنهای عراقی چقد خوب پاسخ این مداحی رو می‌دهند ماشاءالله •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدا به دادمون برسید... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 حاج حسین یکتا •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
حسین از همان اول تعلقی به دنیا نداشت. هم آنجایی که کسب و کار خوبی داشت ولی همه را کنار گذاشت تا لباس پاسداری بپوشد. هم آنجایی که هر وقت یکی از رفقا به مشکلی بر می خورد حسین سریعا ورود می کرد تا مشکل را رفع کند. اوج رهایی حسین از این دنیا زمان روضه ها  بود. مخصوصا زمانی که روضه حضرت رقیه خوانده می شد. حسین عاشق روضه سه ساله امام حسین(ع) بود، وصیت کرده بود اگر شهید شدم سر مزارم روضه حضرت رقیه(س) بخواند" •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 🎶 نوحه قدیمی و بسیار قشنگ و سنگین با صدای دلنشین عقاب تیز پرواز ارتش جمهوری اسلامی ایران سرتیپ خلبان 🎙🥀 👌 عالی و زیبا ، واقعاً ارزش شنیدن دارد ▪️اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ🕯🥀 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙مداحی و طوفانی حاج در واکنش به توهین ‌کنندگان قرآن مجید در سوئد ✍️دلمان برایشان می‌سوزد که تا کنون «لا تقنطوا من رحمة الله» را نشنیده‌اند و از آیات دوست‌داشتنی قرآن محروم بوده‌اند. قرآن می‌خواست قلب آن‌ها را ناز کند؛ اما آن‌ها دستش را سوزاندند. قرآن می‌خواست آن‌ها را به آسمان برساند؛ ولی آن‌ها زمینش زدند. قرآن می‌خواست راه نشان‌شان دهد؛ لکن آن‌ها به بیراهه رفتند. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
خانم بدحجاب جلوی یکی از علما رو گرفت و از ایشون سوال کرد : اگه یک تار موی من بیرون باشد، دنیا به آخر می‌رسه؟! چرا اینقده شماها گیر می دین؟ عالم جواب داد : اگــر یــک تــار مــو در غذایــی خــوب و خوشــمزه باشــد، آیــا دنیــا بــه آخــر می‌رسه؟ قطعا خیـر. ایـن تـار مـو حتـی مـزه و طعـم غـذا رو هـم تغییـر نمی‌ده، امـا بسـیاری از افراد طبیعتـا در چنیـن حالتـی دچـار دلزدگـی شـده و اون غـذای خـوب و خوشـمزه از چشمشون می‌افته. حالا بذار یه داستان قشنگ تاریخی هم برات بگم... عالم گفت : روزی یکــی از یــاران امــام صادق ( علیه السلام ) خدمــت ایشــان رســید و گفــت در یــک کــوزه روغــن یــک فضله مــوش افتــاده باشد، آیــا می‌شود آن روغــن را خــورد؟ امــام صــادق (علیه‌السلام) فرمودنــد: نمی‌توانی آن را بخـوری. مـرد گفـت آقـا یـک فضله مـوش به آن کوچکی چگونه باعـث می شـود غـذای خـودراکنـاربگـذارم وازخیـر روغن‌های گـران قیمـت خودم بگـذرم! امـام صــادق (علیه‌السلام) فرمودنـد: آن چیـزی کـه در نظـر تـو کوچـک اسـت، فضله مـوش نیسـت. بلکه دیـن تو اسـت کـه در نظـر تـو کوچـک شمرده شده اسـت. یعنی فرمان خدای دانای مهربان که به سلامتی وآبروی انسانی بندگان خود است را کوچک شمردن است حالا خانمی که از عقل برخورداری وقتـی از ایـن زاویـه بـه ماجـرا نـگاه کنید متوجـه می‌شوید کـه یـک تـار مـوی زن شـاید بـه خـودی خـود اهمیتـی نداشـته باشـه امـا وقتـی بـه ایـن موضوع که فرمان خدا این است که موی خود رااز نامحرم بپوشانیم توجـه کنیـم کـه حتـی نمایـش یـک تـار مـو هـم، سـرپیچی از فرمـان پـروردگار جهانیـان اسـت، وبه زیان زنان و مردان است با این نگاه، بیرون امدن یـک تـار مـو جلوی نامحـرم هـم مهـم می‌شود. / ذره‌بین حقیقت •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
✍چشم برزخی سردار شهید محمد حسین یوسف الهی... ◾️شهید محمد حسین یوسف الهی چشم برزخی داشت پیروزی‌ ها را می‌ دانست شکست‌ ها را می‌ دانست باطن افراد را می‌ دید و عاقبت‌ شان را پیشگویی می‌کرد… ▪️او با نماز شب و عبادت و جهاد خالصانه مصداق سالکان و عارفانی بود که به فرموده امام خمینی یک شبه ره صد ساله را طی کرد و چشم تمام پيران و کهنسالان طريق عرفان را حسرت زده قطره ای از دريای بی انتهای خود کردند. ◾️زمستان ۶۴ بود با بچه های واحد اطّلاعات در سنگر بودیم حسین وارد شد و بعد از کلی خنده و شوخی گفت: در این عملیات یک راکت شیمیایی به سنگر شما اصابت می کند. ▪️بعد با دست اشاره کرد و گفت: شما چند نفر شهید می شوید من هم شیمیایی می شوم. ◾️حسین به همه اشاره کرد به جز من! ▪️چند روز بعد تمام شهودهای حسین در عملیات والفجر ۸ محقّق شد! ☑️راوی حمید شفیعی همرزم شهید ‍‌‌•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
قــشــنـگ تـریـن تـرافـیکی که دوســت دارم توش گـیر کنم😢💔 🌸 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401
همیشه در حال بدو بدو بود مخصوصا وقتی ایام شهادت یا ولادت ائمه میشد یا ماه محرم و ماه رمضان می‌گفتم بابا چرا اینقدر خودت رو خسته میکنی یه کم استراحت کن ‼️ فقط لبخند میزد همش تو راه کار و هیئت و مراسمات و اینا بود ولی الان آرام آرام انگار که می دونست زود میخواد بره به خاطر همین این دنیا همش میدوید تا در دنیای ابدی آرام بگیره و با بهترینها آرامش بگیره 🥺❤️ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏 لینک کانال ما 👇 @zirechatreshohada1401