تشییع و تدفین پیکر شهید گمنام در محل اردوگاه شهید عاصی زاده اهواز
باحضور ۴۴۰نفر از دانش آموزان پسر
وسخنرانی سردار زارع کمالی و حاج آقا حاجتی امام جمعه اهواز و حضور سردار حاجتی و سردار علیپور
مورخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳
#خادمین_شهداء
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#ܝ̇ࡅ࡙ܝ_ܥ݆ࡅ߳ܝ_ܢܚ݅ܣܥߊء_ܥܝ_ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ
#کمیته_خادمین_شهدای_شهرستان_مهریز👇
@Khademine_shohada_Mehriz
آیین همسرداری از نگاه شهدا:
یکبار که برای خرید لباس با محمد علی به خیابون رفته بودیم
خریدمون خیلی طول کشید واز صبح تا ظهراز این مغازه به اون مغازه می رفتیم،
دوست داشتم لباس دلخواهم را پیدا کنم، با اینکه مشغله ی کاریش خیلی زیاد بود ولی چیزی نگفت،
فقط سکوت کرد، بدون اینکه کوچکترین اخمی بکنه یا حرفی بزنه بهم فهموند که داره رفتارم رو تحمل می کنه،
همین سکوتش بود که من رو به فکر انداخت، چرا باید طوری رفتار کنم که بخواد تحملم کنه،
در صورتی که اگر کار به بحث کردن می کشید، من هیچ وقت به این مسئله فکر نمی کردم.
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
#شهید_محمد_علی_رجایی
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#زࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️#مثل_شهدا_زندگی_کنیم
🔆اخلاق که نداشته باشی؛
به هیچ دردی نمیخوره!
شهیدمحمدهادیامینی
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#زࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401
جانم فدای یک تار موی سر امیرالموُمنینم
اگه صد جان داشته باشیم نثار مولا امیرالموٌمنینم
یا علی وحدانیت و سروری،والا مقامت
فدای حُسن وشیوه وجاه،ومقامت
اگر در این دنیا ،باشم یا نباشم ،ورد زبانم امیرالموُمنینم
هیچ رسم و وفایی وشجاعتی زاده نشود
یاعلی اگر زاده شود ،وپیدا،شود،فقط،حیدر امیرالموُمنینم
به رسم وفا وبه رسم ادب ،گر دشمن بی ادب ،گستاخی کند
اهل بیت و نبوت و ولایت فقط امیرالموُمنینم
یا علی مولا علی سرور علی سالار علی
رهبر علی ،قران ناطق هم علی
تا جان ونفس دارم مولا علی امیرالموُمنینم
ای جان،جان ،ای ،نور مصطفی ،یگانه تک سوار ،تنها امیرالموُمنینم
اگر دارم رهبر و مولا ،نور هدایت
صلوات بفرست بر محمد و اٰل محمد بی نهایت
شعر از یکی از اعضای خوب کانال
مربی طرح امین
اسلام آباد غرب
وصف مولا امیر الموُمنین🤲
#استان کرمانشاه
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#زࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°🤍🕊•°
شهادت لباس تک سایزه ، اندازه همه نمیشه💔 :)
#شهید_مهرداد_عزیزالهی🌷
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#زࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401
#شهدا صدایت زده اند
دست #دوستی دراز کردهاند
به سویت...
همراهی با #شهدا سخت نیست
#یا_علی که بگویی
خودشان دستت را میگیرند
تردید نکن...
اگر میخواهید شهدا دستتون را بگیرند
عضو کانال زیر شوید...)
انتشار با شما خوبان
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#زࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401
معرفی شهدا با نامگذاری کلاسها در مهریز
🔸رئیس اداره آموزش و پرورش شهرستان مهریز:
🔻با هدف معرفی بیشتر شهیدان به دانش آموزان در مدارس شهرستان، ۳۱۳ کلاس درس شهرستان مهریز به نام شهدا نامگذاری میشود.
🔻شهرستان مهریز ۳۱۳ شهید تقدیم نظام جمهوری اسلامی کرده است که از این تعداد ۵۶ شهید دانش آموز و ۱۳ شهید فرهنگی هستند.
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#زࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401
35.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگی زیباست
اما شهادت....زیباتر....
#گزارشی از مراسم خوش آمد گویی به شهید عزیز و تجدید پیمان آرمانهای انقلاب
🌺جهت شادی ارواح طیبه ی شهدا صلوات🌺
#کانون_دختران_آسمانی
#شهیدخوشنام_پارک_کوثر
#خادمین_شهداء
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#ܝ̇ࡅ࡙ܝ_ܥ݆ࡅ߳ܝ_ܢܚ݅ܣܥߊء_ܥܝ_ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ
#کمیته_خادمین_شهدای_شهرستان_مهریز👇
@Khademine_shohada_Mehriz
🌷🕊
حواسمان هست؟!
اگر شهید نشویم باید بمیریم!
راه سومی وجود ندارد!!😔
#شهید
#سید_مرتضی_آوینی
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#زࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401
#السلامعلیکیاأباعبدالله🌹
ماجرای شهیدی که در #کربلا دفن شد
ابوریاض یکی از افسرای عراقی میگه: توی جبهه جنوب مشغول نبرد با ایران بودیم که دژبانی من رو خواست. فرمانده مان با دیدن من خبر کشته شدن پسرم رو بهم داد.خیلی ناراحت شدم. رفتم سردخانه ، کارت و پلاکش رو تحویل گرفتم. اونا رو چک کردم ، دیدم درسته. رفتم جسدش رو ببینم. کفن رو کنار زدم ، با تعجب توأم با خوشحالی گفتم: اشتباه شده ، اشتباه شده ، این فرزند من نیست افسر ارشدی که مأمور تحویل جسد بود گفت: این چه حرفیه می زنی؟ کارت و پلاک رو قبلا چک کردیم و صحت اونها بررسی شده. هر چی گفتم باور نکردند.کم کم نگران شدم با مقاومتم مشکلی برام پیش بیاد.
من رو مجبور کردند که جسد را به بغداد انتقال بدم و دفنش کنم.به ناچار جسد رو برداشتم و به سمت بغداد حرکت کردم تا توی قبرستان شهرمون به خاک بسپارم. اما وقتی به کربلا رسیدم ، تصمیم گرفتم زحمت ادامه ی راه رو به خودم ندهم و اون جوون رو توی کربلا دفن کنم. چهره ی آرام و زیبای آن جوان که نمی دانستم کدام خانواده انتظار او را می کشید ، دلم را آتش زد. خونین و پر از زخم ، اما آرام و با شکوه آرمیده بود. او را در کربلا دفن کردم، فاتحه ای برایش خواندم و رفتم.
سال ها از آن قضیه گذشت.بعد از جنگ فهمیدم پسرم زنده است . اسیر شده بود و بعد از مدتی با اسرا آزاد شد. به محض بازگشتش ، ازش پرسیدم: چرا کارت و پلاکت رو به دیگری سپردی؟
وقتی داستان مربوط به کارت و پلاکش رو برایم تعریف کرد ، مو به تنم سیخ شد.
پسرم گفت: من رو یه جوون بسیجی ایرانی و خوش سیما اسیر کرد. با اصرار ازم خواست که کارت و پلاکم رو بهش بدم. حتی حاضر شد بهم پول هم بده. وقتی بهش دادم ، اصرار کرد که راضی باشم. بهش گفتم در صورتی راضی ام که بگی برای چی میخای. اون بسیجی گفت: من دو یا سه ساعت دیگه شهید میشم، قراره توی کربلا در جوار مولا و اربابم حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام دفن بشم، می خوام با این کار مطمئن بشم که تا روز قیامت توی حریم بزرگترین عشقم خواهم آرمید...
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#زࡅ࡙ܝ -ܥ݆ࡅ߳ܝ-ܢܚ݅ܣܥߊء -ܥܝ-ߊܩߊࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷 👇
@zirechatreshohada1401