•🌱•
#وظایف_فرزندان❤️🍃
📜امام رضا علیه السلام:
نیکی به پدر و مادر واجب است اگر چه مشرک باشند، ولی در معصیت خالق از آنان نباید اطاعت کرد.
|📚 بحار الانوار ج ۷۴ ص ۷۲/ میزان الحکمه ج ۱۴ ص ۷۰۹۳|
•🌱•
•┈•••✾•🏴•✾•••┈•
@zirenooremah
•┈•••✾•🏴•✾•••┈•
🔸 مخلوط شدن آب دهان با خون لثه
✅ خون لثه و دندان چنانچه در آب دهان مستهلک شود (از بین برود) محکوم به طهارت است و فرو بردن آن، روزه را باطل نمیکند. همچنین اگر به وجود خون در آب دهان شک داشته باشد، فرو بردن آن اشکال ندارد و روزه صحیح است.
🔺 رساله نماز و روزه، مسأله ۸۲۹
🔺 رسانه KHAMENEI.IR بهمناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان، احکام روزهداری مطابق با فتوای حضرت آیتالله خامنهای را به مرور منتشر میکند.
#احکام_شرعی
•┈•••✾•🏴•✾•••┈•
@zirenooremah
•┈•••✾•🏴•✾•••┈•
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #سردار_دلها | #سیره_سردار
🔳الف) اخلاص از سر سوز براي جنگيدن در راه خدا
◻️ناگفته پيداست آن چيزي كه باعث محبوبيت حاجقاسم سليماني شد و قلوب مسلمين را فتح كرد، اخلاص از سر سوز او براي جنگيدن در راه خدا و نوشيدن شهد شيرين شهادت و مهمتر از هر چيزي نگهداشتن عمل خالصانه بود كه حضرت امام صادق (ع) فرمود: «الْإِبْقَاءُ عَلَي الْعَمَلِ حَتّي يَخْلُصَ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ، وَ الْعَمَلُ الْخَالِصُ الَّذِي لَا تُرِيدُ أَنْ يَحْمَدَكَ عَلَيْهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَل؛ كرداري را تا به آخر پاك و بااخلاص نگه داشتن، از انجام آن كردار سختتر است، عمل خالص، آن عملي است كه دوست نداري درباره آن، كسي جز خداوند از تو تعريف و تمجيد كند». (كليني، ج۲، ص۱۶، ح4)
تقيد حاجقاسم به اين دستورالعمل امام صادق(ع) را بهخوبي ميتوان در زندگي مجاهدانه و بدون رياي او در طول چهل سال جهاد و مبازره ديد. او با وجود همه فتوحات و عظمتهايي كه براي اسلام و انقلاب خلق كرده است، درنهايتِ خضوع و خشوع به همسرش وصيّت ميكند در جوار شهداي كرمان كه روزگاري فرمانده آنان بوده است، دفن شود و قبرش ساده باشد و «فقط عنوان سرباز قاسم سليماني روي سنگ قبرم نوشته شود» تا به ما درس دهد، مبارزه با هواي نفس، بسي مهمتر از چهل سال جهاد در ميدانهاي نبرد حق عليه باطل است.
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #سیره_سردار
🔳ب) چهل سال بهدنبال گمشده
◻️اميرمؤمنان حضرت علي(علیه السلام) فرمود: «و اللّهِ لولا رَجائي الشهادَةَ عِند لِقائي العَدُوَّ ـ و لَو قد حُمَّ لي لقاؤهُ ـ لَقَرَّبتُ رِكابي، ثُمّ شَخَصتُ عَنكُم فلا أطلُبُكُم ،ما اختَلَفَ جَنوبٌ و شِمالٌ؛ به خدا سوگند، اگر نبود اميد من به شهادت در ميدان جنگ با دشمن ـ البته اگر چنين مقدّر باشد ـ هر آينه بر مركب خويش مينشستم و تا باد شمال و جنوب ميوزد، به سراغ شما نميآمدم». (نهجالبلاغه، خطبه ۱۱۹)
در خبرها آمده بود، فرزند شهيد سليماني در حضور جمعي از مسئولين نظام كه براي عرض تسليت در منزل شهيد حضور يافته بودند با نقل خاطرهاي ميگويد: «پدرم در اين اواخر ميگفت من سالهاست دنبال شهادتم و در نهايت به آرزوي ديرينهاش رسيد». وقتي اين جمله را شنيدم به ياد خاطره امام علي(علیه السلام) در جوار حضرت ختمي مرتبت محمد مصطفي صلی الله علیه و آله افتادم كه حضرت آن را در خطبه ۱۵۶ نهجالبلاغه اينگونه نقل كرده و ميفرمايد: «به پيامبر صلی الله علیه و آله عرض كردم اي رسول خدا، ... مگر در روز اُحد، كه تعدادي از مسلمانان شهيد شدند و من از شهادت محروم ماندم و اين امر بر من گران آمد، به من نفرمودي: مژده بادا تو را كه شهادت پيش روي توست؟ رسول خدا به من فرمود: بهراستي كه همين طور است. حال در آن صورت صبر تو چگونه خواهد بود؟ عرض كردم: اي رسول خدا، اينجا، جاي صبر نيست، بلكه جاي شادي و شكر است».
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #سردار_دلها | #سیره_سردار
🔳ج) علاقه او به مرگ باعزت
◻️نهراسيدن سردار از مرگ براي مبارزه با استكبار و تروريستهاي تكفيري و هر لحظه آرزوي شهادتداشتن را بايد بهعنوان نماد آزادمنشي و بندگي مجاهدانه در بين نسل كنوني و نسلهاي آينده و نيز كتب درسي ثبت و ضبط كرد تا تاريخ اين مرزوبوم به خود ببالد، چنين اسطورهاي از پرورشيافتگان مكتب خميني كبير رحمه الله اينگونه دنيا را تكان داد و در آخرين ساعات عمر بابركتش با دستنوشتهاي كوتاه و مثل هميشه بيريا از سوز دل استغاثه ميكند: «خداوندا، مرا بپذير، خداوندا، عاشق ديدارتم، همان ديداري كه موسي را ناتوان از ايستادن و نفس كشيدن نمود، خداوندا، مرا پاكيزه بپذير!» آري، او اينگونه از خداوند ملاقات ميخواهد؛ زيرا مولايش علي(علیه السلام) فرمود: «...و اللّهِ لاَبنُ أبي طالِبٍ آنَسُ بِالمَوتِ مِن الطِّفلِ بِثَديِ اُمِّهِ؛ به خدا سوگند كه اُنس پسر ابوطالب با مرگ بيشتر از اُنس كودك با پستان مادرش است». (نهجالبلاغه، خطبه ۵)
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
『زیــرنـــــورمــاھ🇵🇸』
⸤ اَلسَّلامُعَلَيْكَياحَسَنَبْنَعَلِی🌸 ⸣
•
اۍتوباقلبمصمیمۍیاحسن :)
توکریمابنِکریمۍیاحسنツ
دارۍاززَهراۜنشانیامجتبۍٰ ؛
مھربانۍ،دلرحیمۍیاحسن♥️˘˘
.
#دوشنبههاےامامحسنی🌿'!
السلامعلیڪیاڪریماهلبیت✨
غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد، آسمانی شد
🔺 سردار مدافع حرم حاج مهدی نیساری درشب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد. سردار نیساری فردی که برای شناسایی پیکر شهیدحججی به مقر داعش رفت وازطرف سیدحسن نصرالله لقب پهلوان مقاومت گرفت
🔹️ ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید محسن حججی:
◇ بعد از شهادت حججی تا مدتها ، پیکر مطهرش در دست داعشی ها بود تا اینکه قرار شدحزب الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند.
◇ بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر محسن و دو شهیدحزب الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.
◇ به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟"
◇ می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.اما آن موقع ، *محسن* برایم از همه چیز وحتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم.
◇ در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود ، با اسلحه اش ما را می پایید.
◇ پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"میخکوب شدم ، از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم.
◇ رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟!
این بدن اربا_اربا شده این بدن قطعه قطعه شده!"
◇ بی اختیار رفتم طرف داعشی عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.داد زدم: "پست فطرتا ، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!"
◇ حاج سعیدحرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت :"این کار ما نبوده ، کار داعش عراق بوده."دوباره فریاد زدم : "کجای شریعت محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"
◇ داعشی به زبان آمد گفت: "تقصیرخودش بود.از بس حرص مون رودرآورد.نه اطلاعاتی بهمون داد ، نه گفت اشتباه کردهام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کردکه از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!"
◇ هرچه می کردم ، پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکررا برای شناسایی دقیقاباخودمون ببریم."
◇ اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه ، پیکر محسن نبود وداعش میخواست فریب مان بدهد.
🔹️ توی دلم متوسل شدم به "حضرت زهرا علیها السلام" گفتم : "بی بی جان خودتون کمک مون کنید ، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.یکباره چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن ناگهان فکری توی ذهنم آمد.خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن ، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم.
◇ نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی ، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.دیگر خیلی خسته بودم.
◇ هم خسته ی جسمی و هم روحی.
واقعا به استراحت نیاز داشتم.
فردا حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله ، پیکر محسن را تحویل گرفته اند.
🔹️ به دمشق که رسیدم ، رفتم حرم بی بی حضرت زینب علیهاالسلام وقتی داخل حرم شدم ، یکی از بچهها اومد پیشم و گفت: "پدر و همسر شهید حججی به سوریه اومده اند. الان هم همین جا هستن.توی حرم."
◇ من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود. پدر محسن می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تاچشمش به من افتاد ، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن خبر آوردی"
◇ نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل دادهاند؟!
بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
◇ گفتم: "حاجآقا، پیکر محسن مقرحزب الله لبنانه ، برید اونجا خودتونببینیدش."
◇ گفت: "قَسَمَت میدم به بیبی که بگو."
◇ التماسش کردم چیزی از من نپرسد.دلش خیلی شکست.دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم.همه محسنم رو.
تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارمویش رو برام آوردی ،راضی ام."
◇ وجودم زیر وروشد.سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود.به سختی لب باز کردم و گفتم: حاجآقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی اکبرعلیه السلام اربا اربا کرده ان.
🔹️ هیچ نگفت فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان ، این هدیه را از من قبول کن!
•┈•••✾•🏴•✾•••┈•
@zirenooremah
•┈•••✾•🏴•✾•••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 ویژه سالگرد شکست آمریکا در طبس
📹 ببینید | رهبر انقلاب: هرکس به جمهوری اسلامی و ملت ایران تعرّض بکند ممکن است ضربه بزند، امّا ضربهی بزرگتر را خودش خواهد خورد.
👈 آمریکاییها یک بار هم اینجا حمله کردند به #طبس -یادتان هست- خودشان را نجس کردند، برگشتند رفتند!
🔺 درست است که خیلی چیزها را ممکن است نفهمند، امّا به نظرم میآید اینقدر هم چیز نیستند که این را نفهمند!
🌙 @Khamenei_ir