♦️ رزمایش همدلی مرزبانان هنگ مرزی گزیک در زیرکوه
✍ در ادامه رزمایش همدلی ، مهربانی و مواسات و به منظور هفته عشایر و روستا1200 پرس غذای گرم توسط هنگ مرزی گزیک بین روستاهای چاه عمیق ، معصوم آباد و محلات عشایری مرز شهرستانهای زیرکوه و درمیان توزیع شد .
🔸 فرمانده هنگ مرزی گزیک گفت : در ادامه رزمایش مواسات و همدلی مومنانه 1200 پرس غذای گرم تهیه و بین محلات عشایر و چادرنشینهای مرز و حاشیه مرز در حوزه هنگ مرزی گزیک توزیع گردید .
🔸سرهنگ خدنگی خاطرنشان کرد : الحق والانصاف حضور عشایر و نفس گرم آنان در کنار مرزبانان غیور امنیت پایداری در منطقه بوجود آورده است.
💯 پایگاه خبری زیرکوه نیوز
🆔 @zirkoohnews
♦️ #افطار_فاطمی
✍ به همت خیرین مسجد فاطمه الزهرا سلام الله علیها حاجی آباد صورت گرفت:
🔸 توزیع۱۶۰۰پرس غذای گرم در بیست دومین روز ماه مبارک رمضان در بین همشریان عزیز روستای کبودان و همایون
♦️ در بیست سومین روز نیز میزبان همشهریان گرامی کوی امیرالمومنین شهر حاجی آباد خواهیم بود.
🙏تشکر ویژه از حجت الاسلام والمسلمین باهمت و خواهران و برادران وجوانان گرامی روستای کبودان که در طبخ و بسته بندی و توزیع کمک حال خادمین خود در مسجد فاطمه الزهرا(س) بوده اند.
🕌مسجد فاطمه الزهرا (س) شهر حاجی آباد
💯 پایگاه خبری زیرکوه نیوز
🆔 @zirkoohnews
السلام علیک یا ابا الحسن یا علی بن ابیطالب (ع)
📺 پخش زنده مراسم شب احیاء(بیست سوم )
مسجد حضرت فاطمه الزهرا شهرستان زیرکوه
🌐 لینک پخش زنده مراسم شب احیاء :
https://www.aparat.com/Masjed_f_z_zirkooh/live
💯 پایگاه خبری زیرکوه نیوز
🆔 @zirkoohnews
اعمال شب بیست و سوم ماه رمضان
🌙اعمال شب های قدر بر دو نوع است؛
📝یکی آنکه در هر سه شب باید انجام داد و دیگر اعمالی که مخصوص هر شب است و به همین مناسبت اعمال مخصوص شب بیست و سوم ماه رمضان را مرور می کنیم.
📝#اعمال_مشترک این سه شب شامل غسل، نماز دو رکعتی با هفت مرتبه توحید و هفتاد مرتبه استغفرالله و اتوب الیه، قرآن به سر گرفتن، زیارت امام حسین (ع)، خواندن نماز صد رکعتی و احیا داشتن این شب هاست
🌟و در شب بیست و سوم علاوه بر این اعمال بر چند عمل تاکید شده است:
1⃣ #غسل که یکی در اول شب و یک غسل هم در آخر شب سفارش شده است.
2⃣تاکید بر #شب_زنده_داری؛ 💠امیرمومنان (ع) فرمود:
پیامبر خدا در دهه آخر ماه رمضان، بستر خود را جمع می کرد و کمرش را می بست و شب بیست و سوم، خانواده خود را بیدار می کرد و در آن شب، به صورت خفتگان، آب می پاشید.
همچنین در روایتی آمده است که فاطمه زهرا (س) نمی گذاشت که کسی از خانواده اش در شب بیست و سوم بخوابد و خواب آنان را با کم خوردن درمان می کرد و از روز برای آن شب، آماده می شد و می فرمود محروم، کسی است که از خیر آن بی بهره بماند.
3⃣تاکید بر #زیارت_امام_حسین (ع)؛
💠 امام رضا (ع) فرمود:
کسی که در ماه رمضان، امام حسین (ع) را زیارت می کند؛ مواظب باشد که نزد قبر آن امام بودن را در شب شب بیست و سوم از دست ندهد؛ شبی که امید است شب قدر باشد.
4⃣خواندن #سوره_های #عنکبوت_روم و #دخان؛
💠امام صادق (ع) خطاب به ابوبصیر فرمود:
هر کسی سوره های عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم ماه رمضان بخواند؛ به خدا قسم او از اهل بهشت است و هرگز در این سخن استثنا نمی کنم و نمی ترسم که خداوند، در این سوگند گناهی بر من بنویسد. این دو سوره نزد خداوند، جایگاهی والا دارند.
5⃣خواندن هزار بار #سوره_قدر؛ 💠امام صادق (ع) فرمود:
اگر کسی در شب بیست و سوم ماه رمضان، هزار بار سوره قدر را بخواند؛ در حالی صبح خواهد کرد که یقین او، با اعتراف به آنچه مخصوص ماست استوار خواهد بود و این نیست، مگر به سبب آنچه در خواب خود می بیند.
6⃣دعا برای #امام_زمان (ع)،
💠از امامان معصوم (ع) نقل شده است که این دعا را در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان در حال سجده، ایستاده، نشسته و در همه حالات تکرار میکنی و نیز در همه اوقات این ماه و هر قدر که میتوانی و هر موقع از دوران زندگیات به یادت آمد میخوانی.
بعد از تمجید خدای و درود بر پیامبر(ص) میگویی اللّهم کن لولیک الحجة بن الحسن، فی هذه الساعة و فی کل ساعة، ولیا و حافظا، و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.
#التماس_دعا 📿
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#اعمال_شب_قدر
#شب_قدر
#شب_بیست_و_سوم
#اعمال_شب_بیست_و_سوم
🔘 ارسالی حوزه علمیه خواهران
🔰 ۲۰ نکته برای احیاء شبهای قدر
۱. شباهت قدر و قیامت را حس کنیم
۲. امیدوار باشیم و به کم قانع نباشیم
۳. بیقراری برای خدا (خود خدا را بخواهیم)
۴. مؤمنان مثل گنهکاران، گنهکاران مثل مؤمنان
۵. جلب محبت خدا با محبت به دیگران
۶. بزرگوار باشیم (فقط برای خود و اطرافیان خود دعا نکنیم)
۷. رسیدگی به نیازمندان، محبت به بستگان
۸. محبت به والدین، دعا برای پدر معنوی جامعه
۹. طلب معیشت خوب و نابودی فقیرسازان
۱۰. حضور در جمع مردم
(لااقل بخشی از شب از نور نیّت دیگران بهره مندی شویم)
۱۱. دعای مناسب حال
۱۲. کمی قرآن
۱۳. تفکر و محاسبۀ نفس (دلمان از کوتاهیهایمان بگیرد)
۱۴. اندیشیدن به لحظۀ وداع و مرور وصیتنامه
۱۵. از فکر و ذکر علی(ع) غافل نشویم
۱۶. خود را در محضر حضرت ولیعصر(عج) ببینیم
۱۷. کمی مشارطه و برنامهریزی برای آینده
۱۸. شب قدر سوم، شب دعا برای ظهور
۱۹. دعا برای عاقبت بهخیری و شهادت
۲۰. زیارت امام حسین(ع) و فاتحه برای شهدا ؛ به ویژه شهدای مدافع حرم که امنیتمان مدیونشان است.
👤#استاد_پناهیان
ارسالی :حوزه علمیه خواهران
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🔘 استاد پناهیان
✔️ سبحانک یا لااله الا انت الغوث الغوث......
▪️ مراسم سومین شب قدر با حضور مردم مومن و انقلابی زیرکوه همراه با پروتکل های بهداشتی در مساجد این شهرستان مرزی درحال برگزاری است.
📸 مسجد امیرالمومنین شهر #آبیز
💯 پایگاه خبری زیرکوه نیوز
🆔 @zirkoohnews
✔️ سبحانک یا لااله الا انت الغوث الغوث......
▪️ مراسم سومین شب قدر با حضور مردم مومن و انقلابی زیرکوه همراه با پروتکل های بهداشتی در مساجد این شهرستان مرزی درحال برگزاری است.
📸 مسجد جامع شهر حاجی آباد
📸 جعفر دروگر
💯 پایگاه خبری زیرکوه نیوز
🆔 @zirkoohnews
✔️ سبحانک یا لااله الا انت الغوث الغوث......
▪️ مراسم سومین شب قدر با حضور مردم مومن و انقلابی زیرکوه همراه با پروتکل های بهداشتی در مساجد این شهرستان مرزی برگزار شد.
📸 مسجد امیرالمومنین شهرک بمرود
📸 جعفر دروگر
💯 پایگاه خبری زیرکوه نیوز
🆔 @zirkoohnews
🔰 دل نوشته ای از شهید دکتر #مصطفی_چمران درباره شب #قدر
🌷 چه فرخنده شبی بود شب قدر من. شبی که تا به صبح، اشک می ریختم و تا اعلی علیین صعود می کردم. از شب تا به صبح می راندم و تو در کنارم نشسته بودی. راه درازی بود. از میان درخت ها و کوه ها و جنگل ها می گذشتیم. نورافکن ماشین، جاده را روشن می کرد و ما در میان نهری از نور عبور می کردیم. دو نفر دیگر، در صندلی پشت ما نشسته بودند و صحبت می کردند و گاهی به خواب می رفتند...
🌷 اما، آتشفشان روح من شکفته بود و قلب جوشانم همچون امواج خروشان دریا به صخره ی وجودم حمله می برد و از حیات من جز نور، عشق و سوز، غم و پرستش چیزی دیده نمی شد. زبانم گویا شده بود. گویی جملاتی زیبا و عمیق از اعماق روحم به من وحی می شد، همچون شاعری توانا، تجلیات روح خود را به عالی ترین وجهی بیان می کردم. در حالی که سیلاب اشک بر رخسارم می چکید.
🌷 همه قیدها و بندها را پاره کرده بود. افسار اختیار را به دست دل سپرده بودم و بدون ترس و خجالت آن چه در وجودم موج می زد بیرون می ریختم. از عشق خود و از غم خود، از خوبی و بدی خود، از گناهان کوچک و بزرگ، از وابستگی ها و دلهره ها، سوز و گدازها و جهش های روح و سوزش های دل، از همه چیز خود صحبت می کردم. آن چه می گفتم عصاره ی حیاتم بود و حقیقت بود. وجودم بود که همراه اشک تقدیمت می کردم و تو نیز، پا به پای من اشک می ریختی و بال به بال من به آسمان ها پرواز می کردی. دل به دل من می سوختی و می خروشیدی و خدای را پرستش می کردی...
🌷 چه شبی بود! شب قدر من. شب اوج من به آسمان ها و معراج من. پرستش من، عشق بازی من، شبی که جسم من به روح مبدل شده بود...
🌷 شبی که خدا، در وجود من حلول کرده بود و شبی که آتش عشق، همه گناه های مرا سوزانده بود. شبی که پاک و معصوم، همچون پاکی آتش و عصمت یک کودک، با خدای خود راز و نیاز می کردم... و تو که اشک مرا می دیدی و آتش وجود مرا حس می کردی و طوفان روح مرا می شنیدی... تو نماینده ی خدا بودی. آن طور با تو سخن می گفتم که گویی با خدای خود سخن می گویم. آن طور راز و نیاز می کردم که فقط در حضور خدا ممکن است این چنین راز و نیاز کنم... تو با من یکی شده بودی و به درجه وحدت رسیده بودی. احساس شرم نمی کردم و احساس بیگانگی نمی کردم و از این که اسرار درونم را بازگو می کنم، وحشتی نداشتم...
🌷 چه فرخنده شبی بود شب قدر من. شب معراج من به آسمان ها. از طغیان عشق شنیده بودم و قدرت معجزه آسای عشق را می دانستم، اما چیزی که در آن شب مهم بود، این بود که وجود من، روح شده بود و روح من آتشفشان کرده بود. می خواست، همچون نور از زمین خاکی جدا شود و به کهکشان ها پرواز کند... آن گاه آتش عشق به کمک آمده بود و جسم خاکیم را سوزانده بود و از من فقط دود مانده بود و این دود همراه با روح من به آسمان ها اوج می گرفت...
🌷 شب قدر من، شبی که سلول های وجودم، در آتش عشق تغییر ماهیت داده بود و من چیزی جز عشق گویا نبودم. دل من، کعبه عالم شده بود، می سوخت، نور می داد و وحی الهی بر آن نازل می شد و مقدس ترین پرستش گاه خدا شده بود. امواج خروشان عشق از آن سرچشمه می گرفت و به همه ی اطراف منتشر می شد. از برخورد احساسات رقیق و لطیف با کوه های غم و صحراهای تنهایی و آتش عشق، طوفان های سهمگین به وجود می آمد که همه وجود مرا تا صحرای عدم، به دیار نیستی می کشانید و مرا از زندان هستی آزاد می کرد.
🌷 ای کاش می توانستم همه ی خاطرات الهام بخش این شب قدر را به یاد آورم. افسوس که شیرازه ی فکر و طغیان احساس و آتشفشان روح من، آن قدر سریع و سوزان پیش می رفت که هیچ چیز قادر به ضبط آن نبود... نوری بود که در آن شب مقدس، بر قلبم تابید. بر زبانم جاری شد و به صورت اشک، بر رخسارم چکید. من همه ی زندگی خود را به یک شب قدر نمی فروشم و به خاطر شب های قدر زنده ام. و تعالی شب قدر، عبادت من و کمال من و هدف حیات من است.
🌟«اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج»🌟
ارسالی حوزه علمیه خواهران
╭─•┅•──🍃🌼🍃──•┅•─╮