#هیچ_کس_به_من_نگفت 😔
6⃣ #قسمت ششم
🌿هیچ کس به من نگفت:
که رابطه شما با ما، رابطه پدر و فرزندی است.
شما چون پدری مهربان و دلسوز در فکر آسایش و راحتی ما و پناهگاه همه مردم در لحظات خطر هستید
اگر محبت پدرانه شما نبود هیچکس به عنوان پناه به سراغ شما نمیآمد.
اما از این صمیمیت برای ما در آن دورانی که دنبال پناه بودیم، چیزی نگفتند.😔
اکنون دریافته ام که تا حال، فرزند خوبی برای این پدر بزرگوار نبودهام و اینک دنبال راه چاره و جبران گذشته ام.🌷
چقدر دیر فهمیدم که پدر معنویم از دست گناهان فرزندش، غمناک میشده و برای او استغفار میکرده 😢😔
ای کاش میتوانستم غمی از غمهایش بکاهم و لبخند رضایت را برلبان مبارکش بنشانم.
ای کاش میدانستم که از همان لحظه به تکلیف رسیدنم،
منتظر من هستی تا با تو آشنا شوم و با شما آشتی کنم تادستم را بگیری و به آسمانها ببری تامرابه خدابرسانی وازشیطان نجاتم دهی و از این آشنایی، به سعادت خود نزدیکتر شوم.❤️
📗برگرفته از ڪتاب هیچڪس بمن نگفت
✍نویسنده #حسن_محمودی
🆔@zohoor1445
#هیچ_کس_به_من_نگفت 😔
7⃣ #قسمت هفتم
🌱هیچ کس به من نگفت:
که شما همیشه و در همه حالات به یاد ما هستی و
اگر ما را رها کنی یا فراموش، دشمن درون و برون دمار از روزگار ما در میآورد.
چقدر شاد میشوم وقتی یاد آن صحبت زیبای شما میافتم که فرمودی: « هرگز شما را از یاد نبرده ایم».
مگر میشود که ارباب کریم نوکرانش را فراموش کند و به آنها توجه نداشته باشد.
اما شرم و خجالت آنگاه همنشین دائمی ما میشود که به یاد بیاوریم هرگز به یادت نبوده ایم و تمام خوشیها را بی حضور شما تجربه کرده ایم.😔
کسی به من نگفت که میشود با شما حرف زد، دردِ دل کرد و غصهها را قصه وار گفت.❤️
نمیدانستم که نوجوانان هم میتوانند راه باریکهای از نجوا با مولایشان، باز کنند و گاه گاهی، نوای خوش «یا بن الحسن» بر لب جاری سازند.😢😢😢
ای کاش از همان دوران نوجوانی میفهمیدم که به یادم هستی تا هرگز فراموشت نکنم.🍀
اما حالا هم که به خود آمده ام و میخواهم همیشه به یادت باشم آنقدر خیالهای بی خود در دلم خانه کردهاند که...؛
اما نه، هرگز نا امید نمیشوم، چون یار و یاوری مثل شما دارم؛ امیدوارم نسیم یاری شما غبار خیالات و فراموشی را از قبلم پاک کند تا حضور شما صفای زندگیم شود. 😍
📗برگرفته از کتاب هیچکس بمن نگفت
✍نویسنده: #حسن_محمودی
🆔@zohoor1445
#هیچ_کس_به_من_نگفت 😔
8⃣ #قسمت هشتم
🌿هیچ کس به من نگفت:
که یاد شما در قلبم باران نور و برکتی میبارد که دانه وجودم را تا خورشید وجودت میپرورد و بالا میبرد و این، یعنی بهره مندی از تربیت خصوصی بهترین مربی عالم از جانب پروردگار.😊
تازه دانستم که حتی وقتی تو را فراموش کرده ام به یادم هستی، اما چقدر دیر فهمیدم اگر یاد تو باشم تو مرا با نگاه ویژهای یاد میکنی و این نگاه ویژه چهها که نمیکند.😔
هر چند دیر، اما خوب شد دانستم که اگر به یاد شما باشم شما مرا با دعای خالصانه و عنایت ویژه، مورد توجه قرار میدهی و اینگونه من، آن گونه میشوم که خدا میخواهد یعنی آماده یاری.🌸
اگر از نوجوانی زودتر میفهمیدم که میشود شب، هنگام خواب، با یاد شما خوابید و صبح با یاد شما بیدار شد، تا حالا سالها بود که این مشق را تمرین کرده بودم. 😭
نمی دانستم که میشود درس خواندن را با یاد تو شروع کرد و نوشتن را پس از نام خدا به یاد تو مزین نمود.
خدایا! کاش هیچ گاه یاد فلان بازیگر و فلان خواننده مرا از یاد نجات بخش عالم، غافل و بی خبر نمیکرد.
چو شب گیرم خیالت را در آغوش
سحر از بسترم بوی گل آید
📗برگرفته از ڪتاب هیچڪس بمن نگفت
✍نویسنده: #حسن_محمودی
🆔@zohoor1445
9⃣#هیچ_کس_به_من_نگفت 😔
#قسمت نهم
🌿هیچ کس به من نگفت:
که طولانی شدن غیبت شما، به خاطر نداشتن یار است
و من چقدر دیر دانستم که من هم میتوانم یار شما باشم. 😢
اصلا در فکر من نمیگنجید که یاران تو از همین کره خاکی و تعدادی از آنها از همین خاک پاک ایرانند.
اگر به من گفته بودند که یاران شما، منتظر شما هستند،
گناه در زندگیشان راه ندارد و اخلاقشان ستودنی است،
هرگز گناه نمیکردم و با مادرم بسیار خوش اخلاق بودم،
اما دیر فهمیدم و ندانسته سمت گناه رفتم و در جوانی و غرور بلوغ، دچار بداخلاقی هایی شدم.😔
اما میدانم حالا هم دیر نشده اگر شروع کنم قبولم میکنی😊 و مهر خادمی بر پیشانیم میزنی ☺که خادم تو، ارباب عالم است.
من حتی تعداد یاران شما را که بیشتر از 313 نفر هستند را نمیدانستم،
اما وقتی شنیدم که به این تعداد محدود نمیشوند و دستههای بعدی هم در راه یاری شما، قیام میکنند خوشحال شدم و امیدوار.🌷
❤️سالها منتظر سیصدو اندی مرد است
آن قدر مرد نبودیم که یارش باشیم💔
📗برگرفته از،کتاب هیچکس بمن نگفت
✍نویسنده: #حسن_محمودی
🆔@zohoor1445
#هیچ_کس_به_من_نگفت 😔
🔟 #قسمت دھم
💯هیچ کس به من نگفت:
که یکی دیگر از راه هایی که مرا به یاری شما نزدیک میکند، ☘بستن عهد با شماست. ☘
عهدهایی که شاید در ظاهر کوچک باشند
اما در گذشت زمان، اثرات پر باری را به نمایش خواهند گذاشت.❤️
مثلاً عهد ببندم که به دوستانم زودتر سلام کنم و دروغ را از صفحه زندگیم فقط به خاطر شما بیرون کنم
و بر همین دو عهد، مداومت کنم تا بعد از محکم شدن این عهد و پیمان، سراغ سومین پیمانم با شما بیایم...
حتی دعای عهد را اگر صبحها موفق به خواندن نمیشوم در اولین وقت نشاطم در هر جا شد زمزمه کنم.☺️
هر چند که دیرفهمیدم که دعای عهد چه مضامین زیبایی دارد و چه مناجات عاشقانهای است که طلب دیدار دلدار را میکند
و عاجزانه درخواست یاری آن امام غریب را در سر میپروراند
که حتی اگر مرگ آمد
و قبل از ظهورت، مرا از دنیا برد، باز هم زنده شوم و برگردم و تو را یاری کنم.😢😢😢
کسی به من نگفت که میتوانی صبح را با عهد با امام زمانت شروع کنی تا این عهد، مدد کند تو را در دوری از گناه و یک قدم نزدیک شدن به عزیز دلها. 💔
📕برگرفته از،کتاب هیچکس بمن نگفت
✍نویسنده : #حسن_محمودی
🆔@zohoor1445
#هیچ_کس_به_من_نگفت 😔
11 #قسمت یازدھم
🍃به من میگفتند:
که شما اعمالم را میبینی و ناظر هستی، اما باورم نمیشد.
تازه فهمیدم که در روز قیامت در و دیوار به کارهایم شهادت میدهند و فرشتگان از مشاهده کارهایم، تعریف میکنند
و تو که مقامت از هر فرشته و انسانی بالاتر است، چگونه با خبر نباشی از کارهایم😔؟!
حالا به یقین دانستم که میدیدی، اما چقدر بزرگوارانه مثل خدا که ستّار و پرده پوش است، همه را مخفی کردی که هیچکس ندانست که من چهها که نکردهام.😢😔
😭نمی دانم منظورت چه بوده است، شاید میخواستی با این کارها،
مرا به سوی خودت بکشانی و عرق شرم مرا با دستمال توفیق توبه، پاک کنی.😭
❤️حالا میخواهم بیایم، میخواهم برای شما باشم، به سوی شما حرکت کنم و محور کارهایم، رضایت شما باشد، کمکم کن.❤️
📗برگرفته از،کتاب هیچکس بمن نگفت
✍نویسنده : #حسن_محمودی
🆔@zohoor1445
#هیچ_کس_به_من_نگفت 😔
12_#قسمت دوازدھم
هیچ کس به من نگفت:
که محور هستی شمایی و بدون محور، عالَم گردشی ندارد و زمین و اهلش بدون شما، لحظهای پابرجا نیست⚠️.
فیض خدا از طریق شما به همه میرسد،
انسانها و حیوانات حتی شاخههای درختان، پایداریشان به شماست تا فیض خدا را به آنها برسانید.
من اصلاً نمیدانستم که به خاطر شما باران میبارد و آسمان بر زمین فرود نمیآید
🌸 خیلی برایم جالب بود وقتی شنیدم همه به واسطه شما روزی میخورند.🌸
یعنی من هر نَفَسم را مدیون شما بوده ام و اینچنین مرا از شما دور نگه داشتهاند
که هیچ از شما ندانم و نوجوانیم بی شما سپری شود.
فصل مهم عمرم که پایه ریزی محبت شما باید در آن شکل میگرفت این چنین به تاراج و غارت رفت و اینک من ماندم و دستانی خالی که به طرف شما دراز است😔 و
میدانم که آنها را خالی بر نمیگردانی☺️
.ای فیض خدا که چونان خورشیدی نور افشانی میکنی و من بهرهای نبرده ام از این نور برای شیدایی و زندگی با حلاوت در مسیر رضایت تو،
مدد فرما و نور الهی را بر دلم بنشان.
📕برگرفته از،کتاب هیچکس بمن نگفت
✍نویسنده: #حسن_محمودی
🆔@zohoor1445
#هیچ_کس_به_من_نگفت 😔
13_#قسمت سیزدهم
🍃هیچ کس به من نگفت:
که شناخت شما،
عشق راستین ایجاد میکند و عشق، اطاعت میآورد و اطاعت، همان صراط مستقیمی است
که دست مرا در دست انبیاء و شهدا و صالحین و صدیقین میگذارد و اینان همان اهل بیتی هستند😍
که به من بال پریدن میدهند تا کرانه بی نهایت پرواز کنم.
اما کدام شناخت؟؟
شناخت شما، غیر از دانستن اسم پدر و مادر و سال تولد است که آنها را در نوجوانی آموختی،
اما راهی به جایی نبردیم.
در مدرسه هم امتحانش را بیست گرفتیم، ولی اثری در زندگیمان نداشت.
شناخت شما، شناخت علم و ولایت و احاطه شما بر جهان هستی است،
که به وسیله شما بلا از مادفع میشود و برکت و نزولش، به خاطر شماست که ادامه دارد
که ☀️خورشید با اینکه ⛅️پشت ابر است گرما میبخشد و نورش همه جا را روشن کرده و باید میدانستم که شناخت امام غایب به این است
که بدانی امان اهل زمین است و زمینیان همه وامدار او هستند و اهل آسمان صدقه سر او به حیات ادامه میدهند و زمین🌏 را مشاهده میکنند.
چرا کسی مرا در نوجوانی به کلاس آمادگی شناخت تو رهنمون نشد؟
همه چیز را به ما یاد دادند جز این نکته که همه چیز به خاطر توست و تو، امام همه چیزی.💎
📕برگرفته از،کتاب هیچکس بمن نگفت
✍نویسنده : #حسن_محمودی
🆔@zohoor1445
#هیچ_کس_به_من_نگفت 😔
14 #قسمت چهاردهم
🌿هیچ کس به من نگفت:
که میشود به شما هدیه داد و شما را خوشحال کرد😍
اگر به من میگفتند که سه بار «قل هو الله احد» ثواب یک ختم قرآن را دارد،
من از همان نوجوانی بعد از هر نمازم،
یک ختم قرآن به شما اهدا میکردم
تا هر روز عزیزتر از دیروز باشم و یک قدم نزدیکتر از روز قبل😌.
هدیه من ناقابل بود، ولی احسان شمادرمقابل هدیه من این قابلیت را داشت که
مرا به عزت بندگی وخدمت به شما برساند❣
احسان از طرف کریمترین انسان روی زمین، زندگی مرا زیر و رو میکرد،
اگر از نوجوانی اهل احسان و اهدای هدیه میبودم.
😊اما حالا هم دیر نشده،
بپذیر از من که وجود ناقابلم، رکوع و سجدهای به جای آورد و آن را در قالب دسته گلی همراه
چند صلوات به وجود نازنینت اهدا کند💐
کاش گلهای زیادی نثار آن وجود میکردم تا در نتیجه احسان
بوی گل نرگس را استشمام میکردم😇.
سر چه باشد که به پای تو گذارم آن را
جان چه قابل که تو از من بپذیری جان را❤️
📗برگرفته از کتاب هیچکس بمن نگفت
✍نویسنده: #حسن_محمودی
🆔@zohoor1445
#هیچ_کس_به_من_نگفت 😔
15 #قسمت پانزدهم
😔هیچ کس به من نگفت:
که شما بعد از نماز، عاشقانه مینشینی و 📿تسبیحات مادرت زهرای اطهره را زمزمه میکنی و ایشان را به عنوان الگوی خویش، با افتخار انتخاب نموده ای.
😞من هم میگفتم اما نه مثل شما، من بی حضور قلب❤️ و با سرعت نور، بدون اینکه بفهمم الله اکبر چه معنایی یا الحمدلله چه اثراتی و سبحان الله چه برکاتی دارند، میگفتم تا گفته باشم😢.
حالا از شنیدن صدایم هنگام گفتن سبحان الله، چقدر شرمسار و خجلم😓.
✨به ما نگفتند که شما بدون اینکه بعد از نماز حرکتی کنید بسیار آرام و شمرده📿
34 بار الله اکبر میگوئید
که در و دیوار، هم صدا میشوند با شما در این ذکر شریف و 33 بار الحمدلله که تمام نعمتها که شما واسطهشان هستی از آنِ خداست و حمدش هم باید از آنِ او باشد و 33 بار سبحان الله که منزه و بیعیب بودن خدا را هیچ کس مثل شما باور ندارد.
☘ای کاش در نوجوانی میفهمیدم که چگونه ذکر میگویی و چه ذکری میگویی📿.
#ادامه_دارد
📒برگرفته از،کتاب هیچکس بمن نگفت
✍نویسنده : #حسن_محمودی
🆔@zohoor1445
#هیچ_کس_به_من_نگفت
#16قسمت شانزدهم
🍃هیچکس به من نگفت:
در هنگام ظهورت، آسمان میبارد هر چه که بخواهی.
آفت از زمینها فراری
و زمین مهربان میشود و
گنجهای زیر زمین با افتخار، خود رانمایان میسازند
😒چرا به ما نگفتند که وقتی بیایی، خبر از کویر و خشکی، دیگر نیست.😍
آبادی و آبادانی همه جا را فرا گرفته و هر روز بهتر از دیروز است و بهترین چیز، نگاهی است که در این جهان پر از خیر و برکت به تو میاندازیم و نمازی است که به شما اقتدا میکنیم😊.
آن وقت دیگر برای فرج دعا نمیکنیم، بلکه برای سلامتی و طول عمر یار از سفر آمده،دستانمان بر سجاده نیاز، بلند است و دعا میکنیم💞.
و عاشقانه در پی انجام اوامر شما به دور شما میچرخیم و نگاه مهربان شما را هر روز میبینیم و
از نامهربانیهای خودمان به یکدیگر در زمان غیبت، چیزی جز شرمساری نصیبمان نمیشود و شما چه مهربانانه از همه ما میگذری✨
📗برگرفته از کتاب هیچکس بمن نگفت
✍نویسنده: #حسن_محمودی
🆔@zohoor1445
#هیچ_کس_به_من_نگفت 😔
17 #قسمت هفدهم
🦋هیچ کس به من نگفت:
که اگر بیایی، ظلمی باقی نمیماند.
دختر بچه عراقی، پدرش را از دست نمیدهد و شیرخوارگان فلسطینی بی خانمان نمیشوند😔
سربازان امریکایی با بی رحمی وارد خانهها نمیشوندوحرمت زنها حفظ میشود.
حاکم فقط تویی😍، تنها تو که جانشین خدا بر روی زمینی و دیگران همه مطیع امر تو خواهند بود
و جهانیان، حکومتی الهی و حاکمی چون شما را خواهند دید😊.
به ما نگفتند که دوران ظهور، دیگر هیچ کس سر کسی کلاه نمیگذارد و دروغ و دغلبازی تشییع جنازه میشوند🍃.
زندگیها با عیش حلال،خوش میشوند و مردم در کوچهها با لبخند به هم سلام میدهند و احوالپرسی میکنند.
من الآن هم به همین نیت به همه سلام میکنم و لبخندم را از انسانها دریغ نمیسازم☺️.
📗برگرفته از کتاب هیچکس بمن نگفت
✍نویسنده: #حسن_محمودی
🆔@zohoor1445