eitaa logo
عاشقانه های مهدی فاطمه عج الله 🌹
199 دنبال‌کننده
7هزار عکس
6.6هزار ویدیو
53 فایل
تا میتونی برای امام زمان کار کنید که فقط همین باقی است🌹 ارتباط با مدیر,: @Mahdi_fatemehh تبادل ✅️ کانال نذر پدرم صاحب الزمان🌷 کپی آزاد با ذکر صلوات همسایمون: @tasbiheto اللهم عجل لولیک الف♡رج💚
مشاهده در ایتا
دانلود
یه سربند داده بود؛ گفت: که شدم ببندیدش به سینه ام... پیکرش که اومد سر نداشت... رو بستیم به سینه اش روی سربند نوشته بود: ⚫️@zohore_deltangiii
8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼یٰازَهْــࢪاء(سلام‌الله‌علیها)🌼: 🟢 برنامه جهاد_تبیین 🟢 🔵موضوع:امر به معروف و نهی از منکر ⬅️قسمت دوازدهم ⭕️امـر بـه معـروف و نهـی از منـکر از زبـان و مطهری...‼️
🔺️همین اول صبحی نیت کنیم که تا شب ثواب تمام کارهایی که میکنیم رو هدیه کنیم به یک ...⚘ زیارت مجازی عارف شهید سیدرضاپورموسوی [کلیک کنید]👆
💜 تورجی زاده در نخستین  روزهای سال 63 به گردان ما آمد و بعد از صحبت‌هایی که بین‌مان رد و بدل شد گفتم:به یک شرط تو رو قبول می‌کنم، باید بی سیم‌چی خودم باشی! قبول کرد و به گردان ما ملحق شد؛مدتی گذشت. محمد گفت:می‌خواهم بروم بین بقیه نیروها. گفتم:باشه اما باید مسئول دسته شوی,قبول کرد. این نخستین باری بود که مسئولیت قبول می‌کرد؛بچه‌ها خیلی دوستش داشتند. همیشه تعدادی از نیروها اطراف محمد بودند. 💛چند روز بعد گفتم:محمد باید معاون گروهان شوی. قبول نمی‌کرد، با اصرار به من گفت:به شرطی که سه‌شنبه‌ها تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی!  با تعجب گفتم:چطــور؟ با خنده گفت:جان آقای مسجدی نپرس! قبول کردم و محمد معاون گروهان شد. مدیریت محمد خیلی خوب بود. 💜مدتی بعد دوباره محمد را صدا کردم و گفتم: باید مسئول گروهان بشی. رفت یکی از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم. گفتم:اگر مسئولیت نگیری باید از گردان بری  کمی فکر کرد و گفت:قبول می‌کنم، اما با همان شرط قبلی!  گفتم:صبر کن ببینم. یعنی چی که تو شرط میگذاری؟اصلا بگو ببینم بعضی هفته‌ها که نیستی کجا می‌روی؟ اصرار می‌کرد که نگوید, من هم اصرار میکردم که باید بگویی کجا میروی. 💛بالاخره گفت: حاجی تا زنده هستم به کسی نگو، من سه‌شنبه‌ها از این جا میرم و تا عصر چهارشنبه برمی‌گردم. با تعجب نگاهش می‌کردم. چیزی نگفتم. بعدها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری دارخــوئیــن تا جمکـران را می‌رود و بعد از خواندن نماز (عج) برمی‌گردد. او می‌گفت: یک بار 14 بار ماشین عوض کردم تا به جمکران رسیدم.بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم...
13.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
متولد چه ماهی هستی؟ هدیه شما به شهید بابک نوری مدافع حرم تولد شهید بابک نوری
چند‌‌شب‌پیش یه‌چی‌یه‌جا‌خوندم ... هنوزم‌پریشونم🚶🏻‍♂️- نوشته‌بود روح‌ الله‌ ! یه‌شب‌خواب‌شهیدرومیبینھ🌱 بهش‌میگه: +روح‌الله‌ازاونورچه‌خبر !؟ شهید‌میگھ _خبرای‌خوب... تاسال‌ ۱۴۰۰ انقدر‌نزدیک‌میشه‌کھ دیگه‌نمیگین‌آقا‌کدوم‌ میاد ؟! میگین‌آقا‌چند‌ساعت‌دیگه‌میاد (:🖐🏽 ! خلاصه‌کھ اگه‌مجازی‌نمیذاره‌خودسازی‌کنی ؛ یه‌مدت‌نباش‌اصلا ... هرچیزی‌که‌تورو‌از‌مولات‌دور‌میکنه‌، بریز‌دور ؛ واݪسلام ↻ 🤲🏼♥️ @zohore_deltangiii
ساعاتی قبل از : "هر گاه خداوند مقاومت ما را دید رحمت خود را شامل حال ما می‌گرداند اگر از یک دسته بیست و دو نفری، یک نفر بماند باید همان یک نفر مقاومت کند و اگر فرمانده شما شد نگویید فرمانده نداریم و نجنگیم که این وسوسه شیطان است فرمانده اصلی ما، خدا و امام زمان(عج) است اصل، آنها هستند و ما موقت هستیم، ما وسیله هستیم برای بردن شما به میدان جنگ وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس و اطاعت از فرماندهی است." ┄┅┅❅❁❅┅┅💚 @zohore_deltangiii 💚┄┅┅❅❁❅┅┅┄
🌷 خودمان را برای عملیات والفجر مقدماتی آماده می‌کردیم. حسن باقری به من گفت: بیا بریم از اسرا بازجویی کنیم. در بین اسرایی که چند شب پیش گرفته بودیم، سه نفر از فرماندهان عراقی به چشم می‌خوردند و حسن می‌خواست بداند عراق در مورد منطقه‌ای که ما برای عملیات انتخاب کرده‌ایم، چگونه فکر می‌کند. او حتی در انتخاب اسیر نیز دقت می‌کرد. به هر حال، بازجویی را آغاز کردیم. آن شب بازجویی به درازا کشید و تا ساعت یک بامداد به طول انجامید. من خسته شده بودم. به او گفتم: حسن! چقدر از این‌ها سوال می‌کنی؟ مگه می‌خوای آموزش ببینی؟ گفت: چه اشکالی داره؟ ما باید از این‌ها اطلاعات بگیریم. خستگی شدیدا بر من غلبه کرده بود. جالب این‌که در آن لحظات، من به علت خستگی در ترجمه‌ی سوالی که او گفته بود، اشتباه کردم و او با این‌که هنوز به زبان عربی تسلط نداشت، به من گفت: شما در سوال کردن اشتباه کردی؟ سوالت رو درست بپرس. آن‌قدر دقیق و نکته‌سنج بود که حتی اشتباهات سوالات عربی را نیز می‌فهمید. وقتی دید که من دیگر نمی‌توانم ادامه دهم، گفت: شما برو استراحت کن. من هم رفتم و از خستگی نفهمیدم که کی خوابم برد. در یک لحظه از خواب پریدم. نگاهی به دور و برم انداختم و با کمال تعجب دیدم که حسن هنوز مشغول بازجویی از اسراست و دست و پا شکسته، از آن‌‌ها سوال می‌کرد و جواب می‌گرفت. به نقل از کتاب ┄┅┅❅❁❅┅┅💚 @zohore_deltangiii 💚┄┅┅❅❁❅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍شهید در مورد ولنتاین! چه می گوید... این کلیپ را به هیچ عنوان از دست ندهید، بشنوید و تا می توانید انتشار دهید 🌹 ♥️ !!!🐼 @zohore_deltangiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀شهیدانه ✦🌺❥🥀🕊❥🌺✦ 🔸️هرگز به گونه ای رفتار نکنید که دشمنان دربین شما تفرقه ایجاد کنند.. 🌹شهید محمد رسول زاده ..رفیق شهید،شهیدت میکند..🕊 ┄┅┅❅❁❅┅┅💚 @zohore_deltangiii 💚┄┅┅❅❁❅┅┅┄