#فوری
🚨انهدام کامیون مملو از صهیونیستها
🔥مجاهدین القسام توانستند یک کامیون نظامی مملو از نظامیان صهیونیست را با موشک ضد نفر در شرق شهر خانیونس هدف قرار دهند.
#طوفان_الاقصی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴گردان های قسام به انتشار تصاویری از تونل های تازه کشف شده توسط رژیم صهیونیستی نوشتند: دیر رسید، کار انجام شد!
‼️رزمندگان فلسطینی تلویحا اعلام کردند این تونل ها مربوط به عملیات طوفان الاقصی بوده و دیگر کارآیی برای آنان ندارد.
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 این ویدئو را حتماً تا انتها ببینید..
#مسجد_النبی
11.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یوسف سلامی در سالگرد۳۴سالگی رهبری حضرت آقا به میان مردم رفت..ببینید
جالبه اگه انرژی مثبت میخواین پیشنهاد دانلود میکنم کلی انرژی میگیریم.
جانم فدای رهبرم...
6.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴روزنامه ی یهودی اعلام کرده فلسطینی ها در برخی ساختمان ها و دهانه ی برخی چاله های کنده شده روی زمین عروسک هایی به زبان عبری کار گذاشته اند که کمک میخواهند
‼️چندین صهیونیست نادان هنگام ورود به این ساختمان ها و شبهِ تونل ها هلاک شده اند.....
‼️فارغ از همه ی اینها اگر از فیلم های تبلیغاتی رژیم بگذریم ، در صورتی که میخواهید بدانید وقتی آنها یک تونل می بینند حالشان چگونه است این فیلم را به دقت ببینید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 واقعیت هر روز غزه
🔻 تجاوزات اشغالگران به غزه ادامه دارد و غیرنظامیان را در خانه ها و همه جا هدف قرار می دهد.
تشرف #آیت_الله #میر_جهانی به محضر امام زمان(عج)
⚜️ علّامه میرجهانی مبتلا به کسالت #نقرس و #سیاتیک (عرق النساء) شده بودند. ایشان برای رفع این بیماری چندین سال در اصفهان، خراسان و تهران معالجه قدیم و جدید نموده بودند ولی هیچ نتیجهای حاصل نشده بود. خودشان میفرمودند: روزی برخی دوستان آمدند و مرا به شیروان برند.
⚜️ در مراجعت به قوچان که رسیدیم، توقف کردیم و به زیارت امامزاده ابراهیم(علیه السلام) که در خارج شهر قوچان است، رفتیم. چون آنجا هوای لطیف و منظره جالبی داشت رفقا گفتند: نهار را در همانجا بمانیم. آنها که مشغول تهیه غذا شدند، من خواستم برای تطهیر به رودخانه نزدیک آنجا بروم دوستان گفتند: راه قدری دور است و برای پا درد شما مشکل بوجود میآید.
⚜️ گفتم: آهسته آهسته میروم و رفتم تا به رودخانه رسیدم و تجدید وضو نمودم. در کنار رودخانه نشسته و به مناظر طبیعی نگاه میکردم که دیدم شخصی با لباسهای نمدی چوپانی آمد و سلام کرد و گفت:
🔅آقای میرجهانی شما با اینکه اهل دعا و دوا هستی، هنوز پای خود را معالجه نکردهاید؟!
⚜️ گفتم: تاکنون که نشده است، گفت: آیا دوست دارید من درد پاهای شما را معالجه کنم؟
گفتم: البته. پس آمد و کنار من نشست و از جیب خود چاقوی کوچکی در آورد و اسم مادرم را پرسید (یا بُرد) و سرچاقو را بر اول درد گذاشت و به سمت پایین کشید و تا پشت پا آورد، سپس فشاری داد که بسیار متألم شده گفتم: آخ.
پس چاقو را برداشت وگفت: برخیز، خوب شدی!
⚜️ خواستم بر حسب عادت و مثل همیشه با کمک عصا برخیزم که عصا را از دستم گرفت و به آن طرف رودخانه انداخت!
دیدم پایم سالم است، برخاستم و دیگر ابداً پایم درد نداشت. به او گفتم: شما کجا هستید؟
🔅گفت: من در همین قلعه هستم و دست خود را به اطراف گردانید. گفتم: پس من کجا خدمت شما برسم.
⚜️ فرمود: تو آدرس مرا نخواهی دانست ولی من منزل شما را میدانم کجاست و آدرس مرا گفت و فرمود:
🔅هر وقت مقتضی باشد خود نزد تو خواهم آمد و سپس رفت!
در همین موقع رفقا رسیدند و گفتند: آقا عصایتان کو؟
من گفتم: آقایی نمد پوش را دریابید هر چه تفحص و جستجو کردند اثری از او نیافتند.
📚برکات حضرت ولی عصر عج