eitaa logo
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.3هزار دنبال‌کننده
29.4هزار عکس
7.6هزار ویدیو
557 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر @Yahosin31 مدیر تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدحسن نصرالله🥰 فعلا پروفایلها رو زیبا کنید تا فردا👌 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 ویدیوی جدید رسانه حزب الله لبنان: إِذٰا جٰاءَ نَصْرُ اَللّٰهِ وَ اَلْفَتْحُ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🔴 ⌛️سخنرانی سید مقاومت فردا ساعت 16:30 (به وقت ایران) شروع می شود. @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
💢 حسن داریم تا حسن !!!! 🔸 یه حسن داشتیم صبح جمعه تازه میفهمید دنیا چه خبره! 🔸 یه حسن هم داریم صبح جمعه قراره به دنیا بفهمونه چه خبره! 🇵🇸 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🇮🇷🇵🇸🇮🇷 🎨 پوستر جدید Khamenei.ir از بیانات دیروز رهبر انقلاب؛ 📣 اگر به فلسطین کمک نکنید ، فردا خطر در کمین شماست...! ✏️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ، صبح دیروز: از دنیای اسلام توقّع بیشتری هست. دولتهای مسلمان باید بدانند که اگر امروز به فلسطین کمک نکنند ، دشمنِ فلسطین را که دشمن اسلام و دشمن انسانیّت است ، تقویت کرده‌اند ، ❗ و فردا همین خطر ، خودشان را تهدید خواهد کرد. ۱۴۰۲/۸/۱۰ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🇵🇸⚘ ⛔ چقدر حرف تو این کلیپ چند ثانیه ای هست. ❤️- از قرآنی که تو این روزها دارن میخونن ، - از روحیه و خنده های پدر جلوی دخترش ، - از بغض و گریه و ترس دخترک ،😔😔 💢 البته در کنار این اوضاع ، شجاعت جوانان ، نوجوانان ، و والدینی ، که بعداز شهادت فرزندان خود ، میگویند : " فدای فلسطین" ، ❗نباید فراموش شود ، و ، آنها را هم باید دید ، و بادقت به حافظه تاریخ سپرد...! @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
یه جوری نگاه میکنه انگار میخواد بگه "بچه‌مسلمون شهید میده ولی باخت نمیده"✌️ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هنوز ارتباط جهان با انسانیت وصل نشده؟؟ چشمهایش را می‌شنوی ‍؟ صدای چشمهایش ... صدای چشمهایش💔 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞🔞🔞🔞🔞🔞 لعنت خدا بر تروریست‌ های داعشی صهیونیست لعنت بهتون از روزی که به دنیا اومدید تا روزی که مثل سگ میکشیمتون 😭😭😭 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 او می خواهد از ‎آرمان روح الله سخن بگوید... 🔹 از حالا ترس بر پیکر تمام شیاطین افتاده... منتظر سخنرانی تاریخی او در روز جمعه هستیم... 🇵🇸 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
نشد حریف پدر، کودکش را کُشت... تازه‌ترین دیوارنگاره میدان انقلاب به یاد فرشتگان مظلوم غزه با شعار «عدو که خنجر خود می‌زند از پشت، نشد حریف پدر، کودکش را کُشت» اکران شد. @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
hossein.haghighi-bia.gerye.konim.ba.ham(320).mp3
4.66M
💔🇵🇸 بیا گریه کنیم با هم... @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
اطلاعیه ویژه ی بانوان مادران بزرگوار حتی الامکان همراه با فرزندان دلبند خردسال با کالسکه در راهپیمایی حضور یابند. @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
📌کتاب پروتکلهای دانشوران صهیون (مقدمه):در اهمیت کتاب پروتکل‌های دانشوران صهیون و استقبال گسترده جهان
📌براي‌اينكه بتوانيم به‌طور مجمل به مفاد همه اين بندها پي ببريم، آنها را برخي از موضوعاتي كه حائز اهميت بيشتري هستند و نقش موثري در شكل‌دهي به حوادث مهم تاريخ دارند مورد بررسی قرار میدهیم. (قسمت اول) 1️⃣ نژادپرستي: مهمترين ويژگي صهيونيسم جهاني، كه درواقع منشا همه فتنه‌جوييها و برتري‌طلبيهاي اين گروه بوده، نژادپرستي افراط‌آميز است. صهيونيست‌ها غيريهوديان جهان را، كه اكثريت قريب‌به‌اتفاق جمعيت كره ارض را تشكيل مي‌دهند، «گوييم» مي‌خوانند. گوييم‌ها «حيوانات درنده»‌اي هستند كه بايد با «خشونت و ترور» بر آنها حكومت كرد (پروتكل اول) آنها مي‌گويند «لازم نيست ما قربانياني را كه گوييم‌ها براي حفظ نسل حيواني خود و نگهداشتن نژاد خويش متحمل شده‌اند، حساب كنيم.» 🔹️صهيونيستها، با تاكيد بر تفاوت سطح تواناييهاي فكري خود با گوييم‌ها، در استفاده ابزاري از مطبوعات و تبليغات، مي‌گويند: «از همين تفاوت سطح فكري بين ما و 《گوييم ها》، مزايايي كه خداوند تنها به ما به‌ عنوان ملت برگزيده خود داده‌است، آشكار مي‌گردد و نيز روشن مي‌گردد كه خداوند فقط به ما طبيعت فوق بشري عطا كرده‌است. گوييم[ها] داراي انديشه راكد و منجمد هستند. چشم دارند، ولي نمي‌توانند جلو خود را ببينند.» @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_دویست_وس
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ 🌷🍃 ✫⇠ دکتر دستم را گرفت و گفت: «نباید به این زودی حامله می شدی؛ اما حالا هستی. به جای ناراحتی، بهتر است به فکر خودت و بچه ات باشی. از این به بعد هم هر ماه بیا پیش خودم تا تحت نظر باشی.» گفتم: «خانم دکتر! یعنی واقعاً این آزمایش درست است؟! شاید حامله نباشم.» دکتر خندید و گفت: «خوشبختانه یا متأسفانه باید بگویم آزمایش های این آزمایشگاه کاملاً صحیح و دقیق است.» نمی دانستم چه کار کنم. کجا باید می رفتم. دردم را به کی می گفتم. چطور می توانستم با این همه بچه قد و نیم قد دوباره دوره حاملگی را طی کنم. خدایا چطور دوباره زایمان کنم. وای دوباره چه سختی هایی باید بکشم. نه من دیگر تحمل کهنه شستن و کار کردن و بچه بزرگ کردن را ندارم. خانم دکتر چند تا دارو برایم نوشت و کلی دلداری ام داد. او برایم حرف می زد و من فکرم جای دیگری بود. بلند شدم. از درمانگاه بیرون آمدم. توی محوطه درمانگاه جای دنجی زیر یک درخت دور از چشم مردم پیدا کردم و نشستم. چادرم را روی صورتم کشیدم و های های گریه کردم. کاش خواهرم الان کنارم بود. کاش شینا پیشم بود. کاش صمد اینجا بود. ای خدا! آخر چرا؟! تو که زندگی مرا می بینی. می دانی در این شهر تنها و غریبم. 💟ادامه دارد... نویسنده: 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_دویست_وچ
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ 🌷🍃 ✫⇠ با این بی کسی چطور می توانم از پس این همه کار و بچه بربیایم. خدایا لااقل چاره ای برسان. برای خودم همین طور حرف می زدم و گریه می کردم. وقتی خوب سبک شدم، رفتم خانه. بچه ها خانه خانم دارابی بودند وقتی می خواستم بچه ها را بیاورم، خانم دارابی متوجه ناراحتی ام شد. ماجرا را پرسید. اول پنهان کردم، اما آخرش قضیه را به او گفتم. دلداری ام داد و گفت: « قدم خانم! ناشکری نکن. دعا کن خدا بچه سالم بهت بده.» با ناراحتی بچه ها را برداشتم و آمدم خانه. یک راست رفتم در کمد لباس ها را باز کردم. پیراهن حاملگی ام را برداشتم که سر هر چهار تا بچه آن را می پوشیدم. با عصبانیت پیراهن را از وسط جر دادم و تکه تکه اش کردم. گریه می کردم و با خودم می گفتم: «تا این پیراهن هست، من حامله می شوم. پاره اش می کنم تا خلاص شوم.» بچه ها که نمی دانستند چه کار می کنم، هاج و واج نگاهم می کردند. پیراهن پاره پاره شده را ریختم توی سطل آشغال و با حرص در سطل را محکم بستم. خانم دارابی، که دلش پیش من مانده بود، با یک قابلمه غذا آمد توی آشپزخانه. آن قدر ناراحت بودم که صدای در را نشنیده بودم. بچه ها در را برایش باز کرده بودند. وقتی مرا با آن حال و روز دید، نشست و کلی برایم حرف زد. 💟ادامه دارد... نویسنده: 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_دویست_وپ
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ 🌷🍃 ✫⇠ از فامیل و دوست و آشنا که هفت هشت تا بچه داشتند، از خانواده هایی که حسرت یک بچه مانده بود روی دلشان، از کسانی که به خاطر ناشکری زیاد بچه سالمی نداشتند. حرف های خانم دارابی آرامم می کرد. بلند شد سفره را انداخت و غذا را کشید و با اصرار خواست غذا بخورم. می گفت: «گناه دارد این بچه ها را غصه نده. پدرشان که نیست. اقلاً تو دیگر اوقات تلخی نکن.» چند هفته ای طول کشید بالاخره با خودم کنار آمدم و به این وضع عادت کردم. یک ماه بعد صمد آمد. این بار می خواست دو هفته ای همدان بماند. بر خلاف همیشه این بار خودش فهمید باردارم. ناراحتی ام را که دید، گفت: «این چیزها ناراحتی ندارد. خیلی هم خوشحالی دارد. خدا که دور از جان، درد بی درمان نداده، نعمت داده. باید شکرانه اش را به جا بیاوریم. زود باشید حاضر شوید، می خواهیم جشن بگیریم.» خودش لباس بچه ها را پوشاند. حتی سمیه را هم آماده کرد و گفت: «تو هم حاضر شو. می خواهیم برویم بازار.» اصلاً باورکردنی نبود. صمدی که هیچ وقت دست بچه هایش را نمی گرفت تا سر کوچه ببرد، حالا خودش اصرار می کرد با هم برویم بازار. هر چند بی حوصله بودم، اما از اینکه بچه ها خوشحال بودند، راضی بودم. رفتیم بازار مظفریه همدان. 💟ادامه دارد... نویسنده: 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝