eitaa logo
❤عشـــق مـن مهــــدی❤
1هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
9.1هزار ویدیو
104 فایل
🔸مهـــــدویت 🔸اخــبارظهــــور و منطقه 🔸حدیث واخلاق 🔸️خانواده مهدوی کپی از کانال ازاد است اقا تنهاست. حرفی اگر بود👇 https://harfeto.timefriend.net/17283860346838 ارتباط با مدیر @Yamahdibeia تبادل نداریم❌️
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت چهارم 💠 جریان سقیفه و اتفاقات بعد از آن 👈سقیفه‌نشینان در تلاش هستند پیروزی خویش را تثبیت کنند، از این‌رو ابوبکر با تحریک عمر، قنفذ را به حضور می‌طلبد و به او می‌گوید: «نزد علی(علیه‌السلام) برو و به او بگو که خلیفه رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) تو را می‌طلبد». قنفذ به همراه جمعی به در خانه علی(علیه‌السلام) می‌رود، می‌گوید: «ای علی! هرچه زودتر به مسجد بیا که خلیفه پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) تو را می‌خواند». علی(علیه‌السلام) جواب می‌دهد: «آیا فراموش کرده‌اید که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) من‌را خلیفه و جانشین خود قرار داده است». قنفذ سکوت می‌کند، وی می‌داند که حق با امیرالمومنین(علیهالسلام) است، نه‌ تنها وی، بلکه تمام مردم مدینه می‌دانند، که حق با علی‌ست. 👈قنفذ به مسجد بر می‌گردد و سخن امیرالمومنین(علیه‌السلام) را برای خلیفه بیان می‌کند. ابوبکر به فکر فرو می‌رود، که ناگهان صدایی افکار وی را پاره می‌کند «به خدا قسم، این فتنه فقط با کشتن علی(علیه‌السلام) تمام می‌شود، آیا به من اجازه می‌دهی که بروم و سرِ او را برای تو بیاورم؟» این سخنان عمر بن خطاب، مشاوره خلیفه است. ابوبکر دوباره به فکر فرو می‌رود، کشتن علی!! عمر چه می‌گوید!؟ ابوبکر دوباره قنفذ را صدا می‌زند، و به وی می‌گوید: «برو به علی(علیه‌السلام) بگو که ابوبکر تو را می‌طلبد، همه مسلمانان با ابوبکر بیعت کرده‌اند و تو هم یکی از آنها هستی و باید برای بیعت به مسجد بیایی». 👈قنفذ دوباره به سوی خانه امیرالمومنین(علیه‌السلام) می‌رود، و وی را مخاطب قرار می‌دهد، می‌گوید: «ای علی! ابوبکر تو را می‌طلبد، تو باید برای بیعت با او به مسجد بیایی». امیرالمومنین(علیه‌السلام) پاسخ می‌دهد: «پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به من وصیت کرده است که وقتی او را دفن نمودم از خانه خارج نشوم تا این که قرآن را به صورت کامل بنویسم». مردم برای خواندن نماز در مسجد جمع شده‌اند، امیرالمومنین(علیه‌السلام) وارد مسجد می‌شود؛ و قرآن نوشته شده خویش را عرضه می‌کند، که عمر از جا بر می‌خیزد و می‌گوید: «ما نیازی به قرآن تو نداریم». علی قرآن را که نوشته است به خانه بر می‌گرداند. ❇️👈شب فرا رسیده است، و امیرالمومنین به همراه فاطمه و حسنین(علیهم‌السلام) برای هدایت مردم تلاش می‌کنند. آنها درِ خانه یکی از انصار را می‌زنند. صاحب خانه با خود می‌گوید که این وقت شب کیست که در خانه ما را می‌زند؟ او سراسیمه بیرون می‌آید. و اهل بیت رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را می‌بیند. فاطمه(سلام‌الله‌علیها) با او سخن می‌گوید: - آیا تو به یاد داری که در غدیر خم با علی(علیه‌السلام) بیعت کردی، آیا به یاد داری که پدرم او را به عنوان جانشین و خلیفه خود معین کرد؟ ـ آری، ای دختر رسول خدا. ـ پس چرا پیمان خود را شکستی؟ ـ اگر علی، زودتر از ابوبکر خود را به سقیفه می‌رساند ما با او بیعت می‌کردیم. ـ آیا می‌خواستی علی(علیه‌السلام) پیکر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را به حال خود رها کند و به سقیفه بیاید؟ او به فکر فرو می‌رود، و از کار خود اظهار پشیمانی می‌کند. امیرالمومنین(علیه‌السلام) به وی می‌فرماید: «وعده من و تو، فردا صبح، کنار مسجد، در حالی که موهای سر خود را تراشیده باشی». آن شب امیرالمومنین و فاطمه(علیهماالسلام) از سیصدوشصت نفر دیگر نیز پیمان می‌گیرند، تا پای جان خود از حق دفاع کنند. وقت اذان صبح است، امیرالمومنین(علیه‌السلام) به مسجد می‌رود، تا به همراه افرادی که دیشب میثاق همراهی بسته‌اند، مسیر تاریخ اسلام را به راه صحیح خویش باز گرداند. ولی تنها چهار نفر در کنار مسجد منتظر حضرت هستند؛ آنان «سلمان» ، «مقداد» ، «عمار» و «ابوذر» بودند. و این داستان ادامه دارد....
قسمت پنجم 💠 اولین هجوم به خانه فاطمه! 👈دوباره به خلیفه خبر می‌رسد که گروهی از یاران امیرالمومنین(علیه‌السلام) در خانه وی جمع شده‌اند. خلیفه اول به عمر دستور، می‌دهد، تا به آنجا برود و با آنان برخورد کند. 👈درب خانه، دق‌الباب می‌شود، صدای خشنی از پشت در به گوش می‌رسد که فریاد می‌زند: «ای کسانی که در خانه‌اید، هر چه سریع‌تر بیرون بیابید، اگر این کار را نکنید، این خانه را به آتش می‌کشم»این صدا آشناست، صدای عمر بن خطاب است، مشاور خلیفه اول، او مانند چند روز قبل دوباره فاطمه را تهدید به آتش زدن درب خانه می‌کند. 👈فاطمه(سلام‌الله‌علیها) نزد کسانی که در خانه جمع شده‌اند می‌رود، و از آنان می‌خواهد، آنجا را ترک کنند. سلمان، مقداد، عمار، ابوذر از خانه خارج می‌شوند، در این میان زبیر، دست به شمشیر می‌برد، تا به مهاجمان خانه فاطمه(سلام الله‌علیها) حمله کند، که ناگهان پایش می‌لغزد، و شمشیر از دستش رها می‌شود، در این هنگام اطرافیان عمر به طرف او می‌روند و شمشیر را از او می‌گیرند. 👈عمر وارد خانه می‌شود، او می‌خواهد علی(علیه‌السلام) را به مسجد ببرد، اما فاطمه(سلام‌الله‌علیها) اکنون به یاری علی(علیه‌السلام) بر می‌خیزد. و با فریادی بلند که در همه جا طنین‌انداز شده است می‌گوید: «ای رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) ببین بعد از تو با ما چه کردند». 👈صدای فاطمه آن قدر مظلومانه است، که جمعی که با عمر آمده‌اند بر می‌گردند. اکنون فاطمه(سلام‌الله‌علیها) از خانه به سوی ابوبکر می‌رود. زنان بنی‌هاشم خبردار می‌شوند، و به دنبال وی راه می‌افتند، فاطمه به مسجد می‌رود و خلیفه را مورد خطاب قرار می‌دهد: «ای ابوبکر، به خدا قسم، اگر علی را به حال خود رها نکنی نفرین خواهم نمود».ابوبکر، برای عمر پیغام می‌فرستد، که هر چه زودتر علی(علیه‌السلام) را رها کند. ❇️👈عمر در این اندیشه است، که کاش، آن روز علی(علیه‌السلام) را برای بیعت می‌آوردیم و کار را تمام می‌کردیم، حال باید دوباره نزد ابوبکر بروم، تا برای بیعت علی فکر کنیم. بعد از مشورت که بین خلیفه و اطرافیانش واقع می‌شود، شخصی را به دنبال علی(علیه‌السلام) می‌فرستند، علی(علیه‌السلام) از آمدن سرباز می‌زند، خلیفه خشمگین می‌شود، و عمر را برای آوردن علی می‌فرستد. عمر با شعله آتش به سوى خانه فاطمه(عليها السلام) می‌رود تا یک‌بار برای همیشه این غائله را ختم کند. و این داستان ادامه دارد.... 🆔 @kalamema برای مطالعه بیشتر و مستندات این گفته رجوع کنید به: 🌐http://www.welayatnet.com/fa/news/87283
‍ ✅اصلاح عقاید «فاطمه» سلام الله علیها خلق شده از نورِ عظمت خداست. آن نوری که مخلوق اول بود و پیش از آن هیچ نبود جز خدا. یعنی فاطمه زمانی آفریده شد که نه آسمان بود و نه زمین. نه دریاها و نه کوه ها و نه جنگل ها. بهتر و دقیق تر که بخواهم بنویسم، باید اینجور بگویم که زمانی که فاطمه بود هنوز آفرینش نبود. هستی نبود. زمان نبود. مکان نبود. و خدا بود و نور فاطمه! و نور محمّد! و نور علی! و نور حسن! و نور حسین! میخواهم بگویم حقیقت وجودی فاطمه خارج از ادراک ماست. ما که نه! ما اصلا عدد و رقمی نیستیم. فهمِ حقیقت وجودی فاطمه برای نوع بشر مقدور نیست. انبیاء و اوصیای الهی که سیمرغ های دانش و ادراکِ فهم بشر هستند، از رسیدن به حقیقتِ وجودیِ فاطمه عاجز و ناتوانند! ما که اصلا به کنار! حالا سوال مهم اینجاست که اگر حقیقت وجودی فاطمه سلام الله علیها برای بشر قابل دسترس و درک نیست، آیا ما باید از شناخت ایشان دست برداشته و عقب نشینی کنیم؟! خیر! ما هر چه حضرت فاطمه را بیشتر بشناسیم، مقام خود را نزد حضرت حق بالا برده ایم. نماز و روزه در جای خود، امّا روح ایمان «فاطمه» است. جان حضرت رسول فاطمه است. نفس امیرالمومنین فاطمه است. وجود و حیات امام حسن مجتبی فاطمه است. ضربان قلب امام حسین فاطمه است. دروازه حاجات امامان معصوم فاطمه است. 👈شما را به خدا با این تعاریف تلویزیونی «حضرت فاطمه» را پایین نیاورید. تعابیری همچون «فاطمه نماز اول وقت میخواند» «شبها تا صبح دعا میکرد» «اول همسایه را دعا میکرد» «با حجاب بود» «صدایش را نامحرم نشنید» اینها نَم ناچیزی از یک قطره از آن اقیانوسِ کهکشانیِ بی پایانِ غبار پای فاطمه هم نیست. حضرت فاطمه را جوری روایت نکنیم که انگار «زن مومنه معمولی» است. روایت بخوانیم. روایت ببینیم. راوی فاطمه خداست. معصوم فاطمه را با کلام وحیانی روایت میکند. مصائب فاطمی را به معرفت فاطمی گره بزنیم. تبلیغ فاطمیّه جای خود، اشک جای خود، لطمه جای خود، همه اینها درست و صحیح و به جاست! امّا باید روی خودمان کار کنیم. باید روایتِ معصوم را بخوانیم تا این حضرت نور را بشناسیم. « مصائب فاطمی» و «معارف فاطمی» را احیاء کنیم. 👈آن کس که مخالف احیای اشک بر آل الله و مدافع سکوتِ مصلحتی است، حتی اگر شناسنامه اش شیعی باشد، جانمازش عطر سقیفه دارد! این ها را مسخره نکنیم. اینها مستضعف فکری هستند. حتی اگر در کت و شلوارهای شیک و پشت تریبون های بزرگ هم که باشند، در معرفت فاطمی حقیر و فقیر و بی سوادند! مجید پورولی کلشتری
🥀 🖤🍃آنجا هجده ساله اے درد مے ڪشد براے دین ... و اینجا (بعضے) هجده ساله ها خودشان "درد مے شوند" براے دین❗️ ▪️آنجا سال ۱۱ هجری ست، و اینجا ۱٤۲۷ سال بعد ... 🖤🍃آنجا هجده ساله اے "حـجـابــ" مے گذارد تا آزاد ڪند 👈دیـنش را از ... و اینجا (بعضے ) هجده ساله ها "حـجـابــ" برمیدارند تا آزاد ڪنند 👈دنیایشان را براے جهالت❗️ 🖤🍃آنجا تن هجده ساله اے شبانه دفن میشود تا معنا ڪند واژه را ...🌷 واینجا تن (بعضے ) هجده ساله ها شبانه روز ، عریان میشود تا خلق ڪنند واژه هرزگے را❗️ 🖤🍃آنجاصورت هجده ساله اے سیلے میخورد ، ازبس ڪه میماند پاے امام زمانه اش💔 و اینجا (بعضے )هجده ساله ها سیلے می زنند به صورت امام زمانشان،😞 از بس ڪه مے دَوَند دنبال شیطان نفسشان❌ 🖤🍃آنجا هجده ساله اے پرپر شد تا امروز بشود الگوے زنان متدین شیعے ... اما💚 اینجا (بعضے ) هجده ساله ها بال بال مے زنند تا الگو بردارند از زنان متحجر غربے ...😏❗️ ☝️ و چقـــــــــدر تفاوت است بین هجده ساله هاے آنجا و هجده ساله هاے اینجا ...‼️‼️ شهادت‌مادرم‌افسانه‌نیست مراقب‌چادرحضرت‌زهراباشیم قابل‌توجه‌چادرےنماهاے‌فضاے‌مجازے😏
دعایی زیر لب دارم شبانه/ تو آمین گوی ای ماه یگانه/ الهی هیچ مظلومی نبیند عزیزش را به زیر تازیانه/ شهادت حضرت فاطمه(س) ام ابیها بر شما و محبان اهل بیت(ع) تسلیت باد.
🔳 پیام فاطمیه چیست؟ این است که...حتی اگر دستت را شکستند...دست از یاری امام زمانت برنداری منِ فاطمه،برای امامِ زمانم امیر المومنین جان دادم. شما! برای امام زمانتان ، پسرم مهدی( عج) چه کردید😔 ▫️خود امام زمان عج فرموده اند چه کنیم : اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج... زیادِ زیاد دعا کنید برای ظهور... ♦️پس شبانه روز و هر ساعت بگوییم خدایا به گیسوان پریشان حضرت زینب قسم، باقی مانده ی دورانِ غیبت را ببخشا
سلام آقا جان... میدانےم این چند روز میزبان عزاداران مادر غریبت هستی از این مجلس به آن مجلس نگاه خیس و بارانیت را از ما دریغ نکن مولاے غریب ما هم در غم شما شریکیم آقا اگر لایق بدانید ♣️😢😢😢
🌀مردم کوفه از ترس لشکر یزید، حسین(ع) را یاری نکردند؛ مردم مدینه چرا فاطمه(س) را یاری نکردند؟ 🔻 از غیرخدا نترسیم (ج۳) – ۲ 🔹 یکی از زشت‌ترین انواع ترس‌ها در جامعه «ترس از تحقیر و سرزنش» است که یک ترس روانی است. این بدتر از ترسِ از مرگ یا فقر است که سلطه‌گران به‌کار می‌گیرند. 🔹 مردم کوفه از سرِ چه ترسی امام‌حسین(ع) را یاری نکردند؟ ترسیدند که مبادا لشکر یزید بیاید و آنها را تکه‌تکه کند. اما در فاطمیه، مردم از چه چیزی ترسیدند و نالۀ فاطمه(س) را جواب ندادند؟ آیا کسی تهدید کرده بود که آنها را تکه‌تکه می‌کند؟ 🔹 وقتی امام‌حسین(ع) صدا زد «هَل مِن ناصرٍ ینصُرنی» هرکسی به ایشان کمک می‌کرد، کشته می‌شد، اما وقتی فاطمۀ زهرا(س) بین در و دیوار ضجه زد، اگر کسی به ایشان کمک می‌کرد، کشته نمی‌شد. کمااینکه زبیر با شمشیر آمد که مثلاً کمک کند، اما شمشیرش را گرفتند و خودش را نکشتند. 🔹 در مدینه نه ترس از فقر بود، نه ترس از کشتار بود، بلکه یک ترس روانی وجود داشت؛ مردم مدینه در رودربایستیِ همدیگر ماندند و فاطمه را کمک نکردند، آنها سکوت زشتی کردند و این خیلی خیانت‌کارانه بود. 🔹 یک جوّ روانی سنگین علیهِ علی(ع) ایجاد شده بود که هیچ‌کسی به ایشان کمک نمی‌کرد. حتی نقل شده است تعداد زیادی در یک شب به علی(ع) وعدۀ یاری دادند اما روز که شد، در رودربایستی ماندند و نیامدند! 👤علیرضا پناهیان 🚩دانشگاه تهران - ۹۸.۱۰.۱۹ 👈🏻 متن کامل: Panahian.ir/post/5912
سوز اهل آسمان آید بگوش ناله صاحب زمان آید بگوش ای کاش امروز نسیم صبحگاه ـ سلام و عرض تسلیت ما را به شما برساند. مولا جان به خون خواهی مادر مظلومت برگرد آقاجان امروز حرفی نداریم برای دل غم‌بارتان فقط اینکه آجرک الله یا صاحب الزمان عج و یک سلام به قلب عزادارتان😔 مهدی جان با خودم فکر مى کنم وقتى بیایى ـ بقیع چه زیبا می شود از ضریح مادرتان تا قبور ائمه بقیع بین الحرمینی می سازید تماشایی...😍 سلام امروز را ما به نیابت از مادر پهلو شکسته ومظلومتان می‌گوییم سلام عزیز فاطمه عرض تسلیت.
🏴 به نام فاطرِ فاطمه (س)🏴 ✳️✅✳️✅✳️✅✳️ قلم تراوه ای به مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه(س)، با عنوان؛ ام ابیها یا دختر آبی؟! به ✍: مهدی کوچک پور ‏در دنیا و دوره ای که خیلی از دخترها و خانم ها ( حتی اونایی که مسلمونن)، زیر بیرقِ شعارهای قشنگی مثل "برابری زن و مرد" و "احیای حقوق زن"، خصلت پری گونگی خودشونو فراموش کردن و برای بهتر شدن حال و روز ناخوششون، پُرهیاهو،اما منفعلانه و چشم بسته، قدم در مسیر "ابزار شدگی" و "جلوه گری بی مهار" و " هدم حریم و حیا" گذاشتن، و با ‏دلبری های عیان و عمومیِ مبتنی بر عرضه ی جاذبه های جسمانی، ( گاه دانسته و عموما نادانسته)، به ابراز وجود می پردازن و "بودن" رو از این مسیر، احساس میکنن؛ صحبت از مرام فاطمی البته کار سختیه!!! میدونی چرا؟ برای این که از نظر خانم ها و دخترهای "های کلاس!"؛ یعنی همون صورتک های خوش نقش و نگارِ چاک پوشِ بینی قشنگِ ‏گیس افشانِ از ساق پا تا فرق کله عیانِ سر و سینه نمایانِ میانه ی میدانِ مدعی زمین و زمان؛ فاطمه گونگی؛ یعنی عقب موندگی و ارتجاع!!! و لابد میدونید که آخرین سفینه ی تحقیقاتی کشورمون هم از حُفره بینی جراحی شده رو به بالای یکی از همین خانم های متجدد، راهی فضا شد!!! در چنین شرایطیه که به جای "امّ ابیها"؛ یکی مثل بانو فلانِ فلان زاده ی فلان کاره! و یا دخترکی تحت درمان که بعد از خودکشی رقّت برانگیزش، در چشم به هم زدنی و البته به صورت خودجوش!!! با عنوان پُرطمطراق " دختر آبی" به شهرتی جهانی میرسه، میشه الگو و نمادِ احقاق حق دختران و زنان ایرانی!!! همان دخترک راه گم کرده ای که جان بر سرِ هیچ باخت. خدایش ببخشد و از تقصیرش بگذرد و به حرمت بانوی دو عالم، و در میانه انبوهه ی بیراهه ها، راه را به ما بنمایاند. آمین مهدی کوچک پور نهم بهمن ماه ۱۳۹۸ سوم جمادی الثانی ۱۴۴۱ ( سالروز شهادت بانوی آب و آینه) قله قاف
یاصاحب الزمان💔 🌻عجل الله فرج مادرمان رفٺ ز دسٺ 🍃گرد غم برسر و روے همہ ےشهرنشسٺ 🌻راه درمان جراحاٺ دل شیعه فقط 🍃در ید مقتدر منتقم فاطمہ اسٺ عجـل لولیڪ الفـرج🕊
كاروان ميثاق باحضرت ولي عصر(عج) سخنران:حجت الاسلام آذربخش مداح:اباصلت ابراهيمي پنج شنبه۱۰بهمن ساعت ۱۰صبح مراسم چله دعای عهد به همراه سفره سلامتی امام زمان .منتظر حضور سبزتان هستیم. مهدیه اردبیل طبقه پایین. ویژه خواهران.