💌 آیتالله فاطمینیا:
مشکل كارهای ما از کجاست⁉️مشکل اکثر ما از ناحیه #زبان است! وقتی در خانه، سر یک موضوع ساده، دل فرزند يا همسرت را میشکنی و با او تندی میکنی، آیا متوجه هستی که خودت را از برکات الهی محروم میکنی؟! پناه میبریم به خدا از این زبان!
#سخن_بزرگان
#اخلاقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 رونمایی و پرتاب جدیدترین ماهوارهبر ایران با نام ذوالجناح
🔹سخنگوی گروه فضایی وزارت دفاع: پرتاب تحقیقاتی ماهواره بر ترکیبی ذوالجناح با دستیابی به فنآوری قدرتمندترین موتور سوخت جامد در کشور برای نخستین بار در حوزه فضایی صورت گرفت
💢 درخواست صفحه رسمی حاج شیخ حسین انصاریان، جهت قرائت حمد شفاء برای شفای همه بیماران خصوصا علی انصاریان
⚘ اللهم اشفِ کل مریض🕊
#کرونا
#علی_انصاریان
#شیخ_حسین_انصاریان
مداحی آنلاین - اون زمان که نه زمین بود نه زمان - مهدی رسولی.mp3
8.05M
🌸 #میلاد_حضرت_فاطمه_زهرا(س)
سلام مادر سادات
سلام دلیل خلقت
🎤 #مهدی_رسولی
⭕️ ثواب بوسیدن پای #مادر
💚 پیامبر(ص) فرمود:
👌 «کسی که پای مادرش را ببوسد؛مثل این است که آستانه کعبه را بوسیده است»
📚(گنجینه جواهر )
💚و نیز فرمود:
👌 «هر کس پیشانی مادر خود را ببوسد،از آتش جهنم محفوظ خواهد ماند».
📚(نهج الفصاحة)
💚 در حدیث دیگری فرمود:
👌 «کسی که قبر والدین خود را در هر جمعه زیارت کند، گناهانش بخشیده می شود و از نیکوکاران نوشته شود.
📚(مستدرک الوسائل، ج 2)
#روز_مادر
#ميلاد_حضرت_فاطمه_زهرا
#سلام_مولای_من❤
چه سپیده دمان دلربایی است
وقتی آفتاب یادت بر آستان دلم میتابد
و گوشه گوشه ی دلم پر از شکوفه های
معطر محبتت می شود ...
انگار پُر از امید می شود،
پُر از لبخند، پُر از آرامش و زندگی...
من با تو بهاری ام
حتی در یخبندان زمستان...
من با تو زنده ام...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
▫️امشب،
تمام عالم آذین بند قدوم دختر خورشید است
فاطمه بهانه ای است
برای خدا تا که خلق کند عالم و آدم را...
💬خدا فرمود :
لولا فاطمه لما خلقتکما
اگر فاطمه نبود محمد و علی را خلق نمیکردم
یعنی عالمی خلق نمی کردم...
پس تو تنها بهانه ی خدا برای خلقت هستی...
🌹ولادت مادر جان حضرت زهرا سلام الله علیها را محضر امام زمان ارواحنا فداه تبریک می گوییم..
#بحق_الزهرا_اللهم_عجل_لولیک_الفرج
آرامش۴.mp3
8.45M
#آرامش ۴
۱ـ سختگیری نسبت به خود و دیگران
۲ـ نق و غر دائم، نسبت به وضع موجود
۳ـ درگیر شدن قلب در زرق و برق زندگی مدرن
چونان امواجی مهیب و مداوم، دریایِ آرام وجود شما را متلاطم میکنند.
زن ها شکل های مختلفی دارند زن های زیبا زن های نابغه زن های دانشمند زن های .... اما زن های انتظار و یا شاید زن های منتظر شکل عمیق تری از یک زن هستند ؛ زن هایی که پاییز ها لب پنجره می نشینند در انتظار برف زمستانی که زودتر بر موهایشان نشسته است .
زنانی که تسبیح می چرخانند و ذکر " هر کجا هست به سلامت دارش" ورد زبانشان است. زن ها شکل های مختلف زیبایی دارند اما مادرها زیباترین حالت زنان انتظارند ...
رمان #از_روزی_که_رفتی
#قسمت_سوم
آیه آرام آبجوشش را مینوشید. کودک در بطنش تکانی خورد. کمرش
درد گرفته بود از این همه نشستن! کودکش هم خسته بود و این
خستگیاش از تکانهای مداومش مشخص بود. دستش را روی شکم
برجستهاش گذاشت:
"آرام باش جان مادر! آرام باش نفس پدر! آرام باش که خبر آوردهاند پدرت
بینفس شده! تو آرام باش آرام جانم!"
چشمانش را بست و وقتی گشود که صدای اذان از گوشی تلفنش بلند
شد... صدای دلنشین اذان که پیچید، آیه چشمانش را از هم باز کرد. حاج
علی از داشبورد بستهای درآورد و در آن را گشود. تیمم کرد و بعد خاک را
به دست آیه داد. داخل ماشین نماز خواندند و ارمیا نگاه کرد به زنی که
شوهرش را ساعاتی قبل از دست داده و نماز میخواند! به مردی که
پناهش داده و آرام نماز میخواند! فشاری در قلبش حس کرد، فشاری که
هر بار صدای اذان را میشنید احساس میکرد... فشاری که این نمازهای
بیریا به قلبش میآورد.
خورشید در حال خودنمایی بود که راهداری و هلال احمر و راهنمایی و
رانندگی به کمک هم راه را باز کرده و به خودروها کمک کردند که به راه
خود ادامه دهند. ارمیا از صمیم قلب تشکر کرد:
_واقعا ازتون ممنونم که چند ساعتی بهم پناه دادید! اگه نبودین من تواین سرما می ردم.
ُ
حاج علی: این چه حرفیه پسرم؟! خدا هواتو داره. تا تهران هم مسیریم،
پشت سر ما باش که اگه اتفاقی افتاد دوباره تنها نباشی!
_بیشتر از این شرمنده ام نکنید حاج آقا!
حاج علی: این حرفا رو نزن؛ پشت ماشین من بیا که خیالم راحت باشه!
ارمیا لبخندی بر لب نشاند:
_چشم! شما حرکت کنید منم پشت سرتونم!
پژوی 405 سفید رنگ حاج علی میرفت و ارمیا با موتور سیاهرنگش در
پی آنها میراند. حاج علی از آینه به جوان سیاهپوش پشت سرش نگاه
میکرد. نگران این جوان بود... خودش هم نمی دانست چرا نگران
اوست! انگار پسر خودش بار دیگر زنده شده و به نزدش بازگشته است.
خود را مسئول زندگی او میدانست.
ساعات به کندی سپری میشد و راه به درازا کشیده بود. این برف سبب
کندی حرکت بود. برای صبحانه و ناهار و نماز توقفهای کوتاهی داشتند
و دوباره به راه افتادند.
به تهران که رسیدند، حاج علی توقف کرد؛ از ماشین پیاده شد و به سمت
ارمیا رفت... خداحافظی کوتاهی کردند. حاج علی رفت و ارمیا نگاهش
خیره بود به راه رفتهی حاج علی! در یک تصمیم آنی، به دنبال حاج علی
رفت؛ میخواست بیشتر بداند. حاج علی او را جذب میکرد... مثل آهن
ربا!
جلوی خانهای ایستادند و ماشین را وارد پارکینگ کردند. ارمیا زمزمه کرد:
"بچه پولدارن!"
ادامه دارد...
نویسنده: #سنیه_منصوری
┄┅═✧❁✧═┅┄
🍃🌸🍃
تو آمدی تا به جهان سروری کنی
دختر شدی تا به پدر مادری کنی
تو آمدی که کوثر قرآن شود نزول
تو آمدی تا که شفاعت شود قبول
تو آمدی که مهجت قلب علی شوی
بر یازده امام افسر شاهنشهی شوی
جنات حق به دست تو وحوریان همه
در انتظار مقدم تو شادمان همه
کین از وجود تو زمین هم بهشت شد
احمد پدر شد ومکهّ بهشت شد...
🍃🌸🍃
🌺 1⃣روز تا ولادت با سرسعادت بانوی دوسرا، بضعة المصطفی، شفیعة العصاة، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها....
#برعمروعمری_زاده_تاصبح_محشر_لعنت_لعنت_لعنت
🏴اللهم عجل لولیک الفرج🏴
*آقایون_بخوانند*
*همسرتان_را_عاشق_کنید*
❣به ظاهر و لباسش توجه کنید( زنها عاشق دیده شدن هستند).
❣ مرتب و تمیز باشید و به ظاهر خود برسید.
❣مرد باشید( بچه ننه نباشید، استقلال مالی و قدرت تصمیم گیری داشته باشید، زنان از اینکه شوهرشان وابسته باشد متنفرند).
❣غافلگیری یا به قول امروزی ها " سوپرایز" کنید( زنان شیفته غافلگیر شدن هستند، حتی یک شاخه گل، هدیه کوچک و یا یک پیام عاشقانه).
❣ بحث و مشاجره نکنید.
❣در مهمانی ها متشخص باشید و هوایش را داشته باشید( نگاه محبت آمیز در جمع را فراموش نکنید) .
❣مناسبتهای حیاتی را فراموش نکنید.
💐کیفیت ولادت باسعادت و پربرکت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام ...
💐علّامه مجلسی رحمه الله مینویسد :
شیخ صدوق رحمه الله به سند معتبر از مفضّل بن عمر روایت کرده است که گفت:
از حضرت صادق علیه السّلام سؤال کردم که چگونه بود ولادت فاطمه علیها السّلام ؟
حضرت فرمود: وقتی خدیجه اختیار مزاوجت حضرت رسالت صلّی الله علیه و آله نمود ، زنان مکّه بخاطر عداوتی که با رسول خدا داشتند ، از خدیجه علیها السّلام کناره گرفتند و بر او سلام نمیکردند و نمیگذاشتند که زنی به نزد او برود .
پس خدیجه را به این سبب وحشتی عظیم عارض شد ولیکن عمده غم و جزع خدیجه برای حضرت رسول صلّی الله علیه و آله بود که مبادا از شدّت عداوت مردم با ایشان ، آسیبی به آن حضرت برسد .
چون به فاطمه علیها السّلام حامله شد ، فاطمه علیها السّلام در شکم با او سخن میگفت و مونس او بود و او را أمر به صبر میفرمود .
حضرت خدیجه این حالت را از حضرت رسالت پنهان میداشت . روزی حضرت داخل شد ، شنید که خدیجه سخن میگوید با شخصی و کسی را نزد او ندید . فرمود: ای خدیجه با که سخن میگوئی ؟
خدیجه گفت: فرزندی که در شکم من است با من سخن میگوید و مونس من است .
👈حضرت فرمودند : اینَک جبرئیل مرا خبر میدهد که این فرزند دختر است ، او و نسل او طاهر ، با میمنت و با برکت است ، و حقّ تعالی نسل مرا از او بوجود خواهد آورد و از نسل او امامان و پیشوایان دین خواهند آمد . حقّ تعالی بعد از انقضای وحی ایشان را خلیفههای خود خواهد گردانید در زمین .👉
پیوسته حضرت خدیجه در این حالت بود تا آنکه ولادت جناب فاطمه علیها السّلام نزدیک شد ، چون درد زائیدن را در خود احساس کرد بسوی زنان قریش و فرزندان هاشم فرستاد که نزد او حاضر شوند .
ایشان در جواب او فرستادند که فرمان ما نبردی و قبول قول ما نکردی و زن یتیمی شدی که فقیر است و مالی ندارد و ما به این سبب بخانه تو نمیآئیم و متوجّه امور تو نمی شویم .
خدیجه چون پیغام ایشان را شنید بسیار اندوهناک گردید .
در این حالت ناگاه دید که چهار زن گندمگونِ بلندبالا نزد او حاضر شده و به زنان بنی هاشم شبیه بودند ، حضرت خدیجه از دیدن ایشان بترسید ، پس یکی از ایشان گفت :
مترس ای خدیجه که ما فرستادگان پروردگاریم بسوی تو و ما ظهیران توئیم ، منم ساره زوجه إبراهیم خلیل ، و دوّم آسیه ، و سوّم مریم دختر عمران است ، و چهارم کلثوم خواهر موسی بن عمران است ، حقّ تعالی ما را فرستاده است که در وقت ولادت نزد تو باشیم و تو را بر این حالت معاونت نمائیم .
پس یکی از ایشان در جانب راست خدیجه نشست و دیگری در جانب چپ و سوم در پیش رو و چهارم در پشت سر . فاطمه علیها السّلام پاک و پاکیزه فرود آمد ، و چون به زمین رسید نور او ساطع گردید به مرتبهای که خانههای مکّه را روشن گردانید و در مشرق و مغرب زمین موضعی نماند مگر آنکه از آن نور روشن شد ، و ده نفر از حور العین به آن خانه آمدند و هریک ابریقی و طشتی از بهشت در دست داشتند و ابریقهای ایشان مملو بود از آب کوثر ، سپس آن زنی که در پیش روی خدیجه نشسته بود جناب فاطمه علیها السّلام را برداشت و به آب کوثر غسل داد و دو جامه سفیدی بیرون آورد که از شیر سفیدتر و از مشک و عنبر خوشبوتر بود و فاطمه را در یک جامه پیچید و جامه دیگر را مقنعه او گردانید .
پس او را بسخن در آورد ، فاطمه گفت:
" أشهد أن لا اله الّا الله و أنّ أبی رسول الله سیّد الانبیاء ، و أنّ بعلی سیّد الأوصیاء ، و ولدی سادة الأسباط" .
یعنی گواهی میدهم به یگانگی خداوند متعال و به آنکه پدرم رسول خدا بهترین پیغمبران است و شوهرم بهترین أوصیای پیغمبران است و فرزندانم بهترین فرزند زادههای پیغمبرانند .
سپس بر هر یک از آن زنان سلام کرد و هر یک را به نام ایشان خواند ، آن زنان شادی کردند و حوریان بهشت خندان شدند و یکدیگر را بشارت دادند و أهل آسمانها یکدیگر را بشارت دادند به ولادت آن سیّده زنان عالمیان ، در آسمان نور روشنی هویدا شد که پیشتر چنان نوری ندیده بودند .
پس آن زنان مقدّسه با خدیجه خطاب کردند و گفتند بگیر این دختر را که طاهر و مطهّر است و پاکیزه و با برکت است ، حقّ تعالی برکت داده است او را و نسل او را . حضرت خدیجه او را گرفت ، شاد و خوشحال شیرش داد .
📗منبع: جلاء العیون ص ۱۵۹ .
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..