eitaa logo
امام زمان و ظهور
90.7هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
7.5هزار ویدیو
7 فایل
🌹﷽🌹 🍃🌺امــام جعفر صادق(علیه السلام)↓ { اگر مهدے را درڪ میڪردم تمام عمر به او خدمت میڪـردم.} تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️چقدرصبح رادوست دارم 🌸نفس عمیق می ڪشم ☀️وبایڪ"بسم الله" 🌸روزم را آغاز میڪنم ☀️و بہ شڪرانہ هرآنچہ خدایم داده 🌸شادمانم ومهرباني میڪنم ☀️ڪہ خدا مهربانے را دوست دارد ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
📚حکایت تاجر «پنبه دزد ، دست به ریشش میکشد» تاجری بود کارش خرید و فروش پنبه بود و کار و بارش سکه. بازرگانان دیگر به او حسودی میکردند یک روز یکی از بازرگانها نقشه ای کشید و شبانه به انبار پنبه ی تاجر دستبرد زد. شب تا صبح پنبه ها را از انبار بیرون کشید و در زیرزمین خانه ی خودش انبار کرد. صبح که شد تاجر پنبه خبردار شد که ای دل غافل تمام پنبه هایش به غارت رفته است. به نزد قاضی شهر رفت و گفت : خانه خراب شدم . قاضی دستور داد که مامورانش به بازار بروند و پرس و جو کنند و دزد را پیدا کنند. اما نه دزد را پیدا کردند و نه پنبه ها را .  قاضی گفت:به کسی مشکوک نشدید؟ ماموران گفتند: چرا بعضی ها درست جواب ما را نمی دادند ما به آنها مشکوک شدیم. قاضی گفت: بروید آنها را بیاورید. ماموران رفتند و تعدادی از افراد را آوردند. قاضی تاجر پنبه را صدا کرد و گفت به کدام یک از این ها شک داری؟ تاجر پنبه گفت به هیچ کدام. قاضی فکری کرد و گفت: ولی من دزد را شناختم. دزد بیچاره آن قدر دست پاچه بوده و عجله داشته که وقت نکرده جلو آیینه برود و پنبه ها را از سر و ریش خودش پاک کند. ناگهان یکی از همان تاجرهای محترم دستگیر شده دستش را به صورتش برد تا پنبه را پاک کند .  قاضی گفت: دزد همین است. تاجر گفت: همین حالا مامورانم را می فرستم تا خانه ات را بازرسی کنند. یک ساعت بعد ماموران خبر دادند که پنبه ها در زیر زمین تاجر انبار شده است و او هم به جرم خود اعتراف کرد. از آن به بعد می خواهند بگویند که آدم خطا کار خودش را لو می دهد می گویند : «پنبه دزد ، دست به ریشش میکشد» ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
🌼خسارت بزرگ مردی تصمیم داشت به سفر تجارت برود خدمت امام صادق(علیه السّلام) که رسید درخواست استخاره ای کرد، استخاره بد آمد، آن مرد نادیده گرفت و به سفر رفت اتفاقاً به او خوش گذشت و سود فراوانی هم برد امام از آن استخاره در تعجب بود پس از مسافرت خدمت امام رسید و عرض کرد: یابن رسول الله ! یادتان هست چندی قبل به خدمت شمارسیدم، برایم استخاره کردید و بد آمد، استخاره ام برای سفر تجارت بود به سفر رفتم و سود فراوانی کردم و به من خوش گذشت. امام صادق(علیه السّلام) تبسمی کرد و به او فرمود: (در سفری که رفتی یادت هست در فلان منزل خسته بودی نماز مغرب و عشایت را خواندی شام خوردی و خوابیدی و زمانی بیدارشدی که آفتاب طلوع کرد و نماز صبح تو قضا شده بود؟ عرض کرد آری . حضرت فرمود: اگر خداوند دنیا و آنچه را که در دنیاست به تو داده بود جبران آن خسارت (قضا شدن نماز صبح) نمی شد. ۱ قال امیر المومنین علیه السلام: لَا یَخْرُجِ الرَّجُلُ فِی سَفَرٍ یَخَافُ مِنْهُ عَلَى دِینِهِ وَ صَلَاتِهِ انسان نباید به سفری برود که ترس آن دارد به دین یا نمازش لطمه وارد شود.۲ 📚۱-جهاد با نفس، جلد ۱ صفحه ۶۶ 📚۲-وسائل الشیعه جلد ۱۱ صفحه ۳۴۴ ‌‌‌‌ ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺میزان مهر و لطف امام رضا عليه السلام ✅علامه طباطبايي جمله اي در مورد حضرت فرمودند كه حقاً نياز به يك كتاب شرح دارد! 🌸فرمودند: همه ائمه رئوفند؛ ولي رأفت امام رضا عليه السلام حسي است. همين كه وارد حرم ميشوي ميفهمي كه حضرت رئوف است! 🍀هركس حرم حضرت رضا (عليه السلام) مشرف ميشود، يقين بداند توي كاسه اش چيزي ميريزند... 🌸 منتها وقتي رفتي، عرض حاجت و توسل كردي، منتظر باش آنها هرچه بريزند تو پياله! 🌺 برحسب روايات معتبر: يك سلام به حضرت رضا (عليها لسلام) ثواب يك ميليون حج دارد! 📕کتاب نکته ها از گفته ها استاد فاطمی نیا ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸قرار ما حرم توست یا امام رضا(ع) 🕊امید ما کرم توست یا امام رضا(ع) 🌸خوشا به حال 🕊دل عاشقی که در هر حال 🌸کبوتر حرم توست یا امام رضا(ع) 🕊 @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
🔴 زمان ظهور حضرت مهدی علیه‌السلام چه موقع است؟ (صبح؟ ظهر؟ يا شب؟) 🌕 امام باقر علیه السلام فرمودند: مهدی علیه‌السلام در مکه موقع «عشاء» ظهور می‌کند و پرچم و پیراهن و شمشیر رسول خدا صلی الله علیه و آله با او خواهد بود و علامت و نور و بیانی با آن حضرت است. پس از آنکه نماز عشاء را خواند با صدای بلند می گوید: «ایهاالناس» من خدا را به یاد شما می آورم و آن موقعی را که مقابل او قرار می گیرید، خاطرنشان شما می‌کنم؛ زیرا که خدا حجت را تمام کرده و انبیا و کتاب فرستاده است تا شما را امر کنند که برای او چیزی را شریک قرار ندهید و فرمان او و پیغمبرش را اطاعت کنید. «یَظهَر المهَديُّ بِمکَّۀَ عِندَ العشاءِ وَ مَعه رایۀُ رَسولِ الله وَ قَمیصُه وَ سَیفُه وَ عَلامۀٌ وَ نورٌ وَ بیانٌ فَاذا صَ لَّی الْعِشاءَ نادي بأعلَی صَوتِه یَقولُ اُذکِّرکم الله أَیُّها الناسُ وَ مَقامَکم بَینَ یدَي رَبِّکم وَ قَدْ اَکَّد الحُجَّۀ وَ بَعثَ الأْنبیاءَ و أَنزلَ الْکِتابَ یَأمُرکُم أنْ لا تُشرکُوا بِه شَیئاً وَ أنْ تُحافِظُوا  علی طاعَۀِ الله وَ طاعۀِ رَسولهِ (ص).» 📗الصراط المستقيم ، ج ۲، ص ۲۲۵ 📗التشريف بالمنن، ج۱، ص ۱۳۷ 📗إثبات الهداة، ج ۵، ص ۲۴۶ 📗ابن طاووس، ملاحم، ص۶۴ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ منظور این حدیث ظهور در ماه رمضان است و طبق آن، ظهور حضرت مهدی علیه السلام قبل از وقوع صیحه آسمانی(ندای حضرت جبرئیل) خواهد بود. وقت عشا ساعت نُه تا یازده شب می‌باشد. زمانی که حضرت نماز عشا را میخواند پس از آن یارانش را فرا می‌خواند؛ و در زمان طلوع آفتاب ندای حضرت جبرئیل سر داده می‌شود... در ادامه به صورت کامل شرح حدیث و چگونگی این جریان را خواهید خواند:👇 ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸خدایا کمک کن تا مردم ما در کلّ ایران شاد و 🌾خوشحال باشند .. 🌸بارالها ! 🌾خنده رو به لب ها باز گردان . ☘دلها را شاد کن ، به زندگی مردم 🌸نشاط بده ، بارقه ی امید رو 🌾در دل ها روشن کن .. 🌸خدایا ! 🌾بدی ها رو از ما کن . ☘بیماری رو از ما دور کن . 🌸فقر و تنگدستی رو از ما دورکن .. الهی آمیـن🙏 ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
🔹 ﷽ 🔹 🌹حضرت امام علی علیه السلام : ‌ در شگفتم از كسى كه در وجود خداوند شك مى‌كند ، در حالى كه آفرینش خداوند را مى‌بيند. در شگفتم از بخيل به سوى فقرى مى شتابد كه از آن مى گريزد ، و سرمايه اى را از دست مى دهد كه براى آن تلاش مى كند. در دنيا چون تهيدستان زندگى مى كند، امّا در آخرت چون سرمايه داران محاكمه مى شود. و در شگفتم از متكبّرى كه ديروز نطفه اى بى ارزش ، و فردا مردارى گنديده خواهد بود. و در شگفتم از آن كس كه آفرينش پديده ها را مى نگرد ، و در وجود خدا ترديد دارد. و در شگفتم از آن كس كه مردگان را مى بيند ، و مرگ را از ياد برده است. و در شگفتم از آن كس كه پيدايش دوباره را انكار مى كند ، در حالى كه پيدايش آغازين را مى نگرد. 🔹 و در شگفتم از آن كس كه خانه نابود شدنى را آباد مى كند ، امّا جايگاه هميشگى را از ياد برده است . ‌ 📚 نهج البلاغة ، حکمت ۱۲۶ ‌‌➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣ماجرای درویش پادشاه 🎙سخنران: استاد عالی@zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا خلوت لحظه‌هايم را با ياد تو پر میکنم و اميدوارم به لطف خـداوندی‌ات باشد که به دوستان و عزیزانم در این شب‌ زیبا نظری ازمهر داشته باشی الهی نگاه خدا به زندگیتون بباره شبتون بخیر عزیزان🙏 ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
📚حکایت زینب کذابه زنی ادعا می‌کرد زینب است و به دعای پدرش امام علی(ع) عمری ابدی یافته است. مأمون او و امام رضا(ع) را با یکدیگر روبه‌رو کرد تا مشخص شود کدامیک راست می‌گوید. در این هنگام امام رضا(ع) پیشنهاد عجیبی داد. 🏷 روایتی از کتاب فرائد السمطین نقل می‌شود: ابوالفضل‌بن ابی‌نصر حافظ می‌گوید در کتاب عیسی‌بن ‌مریم عمانی خواندم که روزی از روز‌ها امام رضا(ع) بر مأمون وارد شد، در حالی‌که «زینب کذّابه» که ادعا می‌کرد دختر علی‌بن ابیطالب است و علی(ع) برای او دعا کرده که تا روز قیامت زنده بماند، نزد او بود. مأمون به امام رضا(ع) گفت: «به خواهرت سلام کن.» حضرت فرمود: «به خدا سوگند، او خواهر من نیست و علی‌بن ابیطالب پدر او نیست.» زینب هم گفت: «به خدا سوگند، او برادر من نیست و علی‌بن ابیطالب پدر او نیست.» مأمون گفت: «دلیل این سخن شما چیست؟» حضرت فرمود: «ما اهل بیت گوشتمان بر درندگان حرام است، او را پیش درندگان بینداز، اگر راست بگوید، درندگان از خوردن گوشتش خودداری می‌کنند.» زینب گفت: «با این شیخ (امام رضا) آغاز کن.» مأمون گفت: «سخن منصفانه‌ای گفتی.» حضرت فرمود: «باشد.» در این حال درِ جایگاه حیوانات وحشی را گشودند، آنان را مهیای غذا کردند و امام رضا (ع) به سوی آن‌ها پایین رفت. هنگامی که چشم آنان به حضرت افتاد، همه دم تکان دادند و در برابر حضرت سرِ تعظیم فرود آوردند. حضرت میان آن‌ها دو رکعت نماز خواند و از آنجا خارج شد. آنگاه مأمون به زینب دستور داد او پایین برود؛ اما امتناع کرد. از این رو، او را گرفتند، پیش آن‌ها افکندند، آن‌ها هم او را خوردند! پس از آن مأمون بر این مقام حضرت حسادت ورزید. پس از مدتی امام رضا(ع) بر مأمون وارد شد و او را نگران یافت، به او فرمود: «تو را نگران می‌بینم.» مأمون گفت: آری، صحرانشینی به درِ دارالاماره آمده، هفت تار مو به من داده و معتقد است این‌ها از محاسن رسول خداست و درخواست جایزه کرده است. اگر راست بگوید و من به او جایزه ندهم، شرافت (نسبی) خود را زیر پا گذاشته‌ام. اگر دروغ بگوید و به او جایزه بدهم، مرا به استهزا گرفته است. نمی‌دانم چه کنم! امام رضا(ع) فرمود: «مو‌ها را به من بده. وقتی آن‌ها را دید، بویید و فرمود: «این چهار تار مو از محاسن رسول خداست، اما بقیه از محاسن او نیست.» مأمون گفت: «از کجا می‌گویی؟» فرمود: «آتش بیاورید.» مو‌ها را در آتش افکند. آن سه تار موی بدلی سوخت و آن چهار تار موی اصلی سالم ماند و آتش بر آن‌ها تأثیری نداشت.مأمون گفت: «آن صحرانشین را بیاورید.» وقتی در برابر او ایستاد، دستور داد گردنش را بزنند. صحرانشین گفت: «به چه جرمی؟» مأمون گفت: «درباره مو‌ها راستش را بگو.» گفت: «چهار تار مو از محاسن رسول خدا (ص) و سه تار آن از محاسن خودم است.» منبع:  کتاب مستدرک عوالم‌العلوم، محقق: آيت‌الله سيد محمدباقر موحد ابطحي اصفهاني، انتشارات بنیاد بین‌المللی فرهنگی هنری امام رضاع ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان https://eitaa.com/joinchat/371195984Cc861b12aed کپی پست فقط با ذکر لینک مجاز🔴👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️اگه شروع صبحت با نام و یاد خدای مهربون باشه✨💕 میتونی امروز یه منبع انرژی مثبت باشی💖 🌸بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ🌸 💕الهی به امید رحمت تو💕 ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان