🔴 اگر خدا بخواهد...
اگر خدا بخواهد
اشرف مخلوقات، پیامبر(صلیالله علیه وآله وسلم) را در غار با سستترین خانه «أوهن البیوت» که همان تار عنکبوت است، حفظ میکند!
🔸اگر خدا بخواهد
فرعون صاحب قدرت را؛ «وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ»، به وسیله آب که به آن مینازید؛ «وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِن تَحْتِی»، غرق میکند.
🔹اگر خدا بخواهد
درخت خشک، میوهدار میشود؛
«وَهُزِّی إِلَیْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْكِ رُطَبًا جَنِیًّا».
🔸اگر خدا بخواهد
برادران یوسف او را به ته چاه میاندازند، «اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا» اما او عزیز و حاکم مصر میشود.
🔹اگر خدا بخواهد
ابراهیم را از آتش سخت نمرود نجات میدهد،
«قُلْنا يا نارُ کُوني بَرْداً وَ سَلاماً عَلي إِبْراهيمَ» ما خطاب كرديم كه ای آتش سرد و سالم برای ابراهيم باش.
فقط باید کاری کنید تا خدا بخواهد.
#امام_زمان
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یارسول_الله به داد ما برس
🔴 وقتی آتش جهنم به احترام پیامبرِ خدا (ص) فروکش می کند!
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴داستان واقعی شیخ اسد الله
آن سید امام زمانت بود...
زائر عتبات عالیات بود، نجف اشرف، از حرم که برگشت خوابید، در عالم رویا مولا علی بن ابی طالب آمدند به دیدارش، پرسید از حضرت،يا اميرالمؤمنين! آيا در مدت عمرم موفق به زيارت مولا و سيدم و امام زمانم شده ام يا نه؟»
حضرت جواب دادند: «بلي.»، گفت: «کجا؟» فرمودند: «حرم من علی (عليه السلام) در وقت فلان و روز فلان، مشرف شدی، آمدی کنار قبر و پايين پای من که نماز بخوانی، ديدی سيدی جلوتر نماز میخواند و قرائت او بسيار جلب توجهت کرد...
تصميم گرفتی نصف پولی را که در جيب داری بعد از فراعت ايشان از نماز به او بدهی، و گوش دادی به قرائت او، بيشتر جذبت کرد، تصميم گرفتی تمام پولت را به او بدهی و ايشان بعد از سلام نماز، روی خود را برگرداند و به جانب تو و فرمودند: «تو فردا نياز به آن خرجي داری، لازم نيست به من بدهی؛آن سيد امام زمانت بود.»
امام زمان ارواحنافداه از همه ی فردای همه ی ما با خبر هستند،مولا حتی آخرین برگ کتاب زندگی مان را می دانند،بیایید تا فرصت هست دخیل ببندیم به چشمان زهرایی اش و بخواهیم از وجود مبارکش، دمِ رفتنمان کاری با ما کند که جد غریبش با حُر کرد،آقاجان اگر نشد عباست باشم،حُرِّ پشیمانت که می توانم بشوم...
عاقبت حُر شَوَم و توبه ی مردانه کنم
📚برداشتی آزاد از کتاب شریف اثبات الولایه
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
منتظرانھ💌••
یوسفگمگشتھ باز آید
اگـر ثابٺشود..
در فراقشمثلیعقوبیمو..
حسرتمیخوریم!💔
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
16.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شانس چیه؟
هیچ ذرهای بدون اذن خداوند در این دنیا جابجا نمیشه
🎙سخنران استاد #عالی
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴 ضرورت اطلاع از روایات ظهور...
🌕 آقا امام صادق علیه السلام فرمودند:
ای مفضل اخبار و وقایعِ ظهور مهدی عجل الله فرجه را به شیعیان ما بازگوی؛ تا در دین خود به شک و تردید نیفتند.
این یعنی آگاهی بخشی به شیعیان نسبت به حوادث، رویدادهای آخرالزمانی، مدعیان دروغین، پرچمهای مشتبه، قیامهای باطل، شبهات و... از طریق احادیث معصومین علیهمالسلام!
📗بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱
📗مختصر البصائر، ج ۱، ص ۴۳۳
📗بشارة الإسلام، ص ۲۶۷
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔺بازگشت با دست پُر
🔹آوردههای سفر دو روزه رئیس جمهور به چین برای کشور
➥ @zohur_media
#طرح_مهدوی
"اطاعت پذیری"
❤️ ابوحمزه از امام باقر پرسید حق امام بر مردم چیست؟فرمودند:اینکه سخنش را بشنوند و از او اطاعت کنند.*۱
🌹 امام صادق:شنیدن و اطاعت کردن درهای خیر هستند،کسی که بشنود و فرمان ببرد،حجت و دلیلی بر علیه او نیست،ولی کسی که بشنود و فرمان نبرد، عذری از او پذیرفته نخواهد شد...ما گروهی هستیم که خدا اطاعت از ما را واجب کرده است.*۲
✨ هیچ قاضی ای برای بررسی اطاعت پذیری ما،مانند نفس و وجدان خودمان نیست.اگر میخواهیم یار باشیم و نه سربار،باید اطاعت پذیر باشیم.امام زمان از ما چه میخواهد و ما در قبالش چند بار لبیک گفته ایم و چه کرده ایم؟
۱_اصول کافی،کتاب الحجه
۲_اصول کافی،کتاب الحجه،باب وجوب اطاعت از امام
#وظایف_منتظران
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
ما به خدا نباید اعتراض کنیم
ساعت ده صبح دکتر به همراه مأمور آشپزخانه وارد اتاق بیماران می شود. ده تخت هم داخل اتاق است، دکتر می گوید:
« به این چلوکباب بدهید با کره، به تخت کناری غذا ندهید، به او سوپ بدهید، به این شیر بدهید، به او کته ی بی نمک بدهید، به این آش بدهید، دیگری نان و کباب. » مریض ها همه یک جور به دکتر نگاه می کنند. حتی به کسی هم که می گوید غذا ندهید، او می فهمد که امروز عمل جراحی دارد و نباید غذا بخورد، چون می فهمد و می شناسد که دکتر خیرش را می خواهد، اعتراضی نمی کند. حالا اگر بلند شود و بگوید که چرا به آن مریض چلوکباب بدهند و به من ندهند، دکتر می فهمد که این شخص روانی است.
ما هم اگر به خدا بگوییم خدایا چرا به فلانی خانه ی دو هزار متری دادی و به من ندادی، ما هم روانی هستیم. ما هم قضا و قدر الهی را نشناختیم و نفهمیدیم. باید بفهمیم همانطور که مریض می فهمد و به دکتر اعتراض نمی کند، ما هم به خدا نباید اعتراض کنیم و هر چه به ما می دهد راضی باشیم.
📚منبع: مجموعه سلوک ابرار2
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴نوشتن رضایتنامه
آقای حاج آقا رضا صدر نقل میکرد: آسید محمد فیروزآبادی از اصحاب خاص مرحوم آسید محمد کاظم یزدی بود.
یکی از مریدان آخوند میخواست وجهی به مـرحـوم فیروزآبادی بدهد، ولی باید با اجازه مرحوم آخوند این وجه در اختیار فیروزآبادی قرار میگرفت. این امر برای مرحوم فیروزآبادی خیلی دشوار بود؛ چون اختلاف میان عَلَمَين (آسید محمد کاظم و آخوند) خیلی حادّ بود.
از باب ناچاری نزد مرحوم آخوند رفت. وقتی وارد شد، چون آخوند توجه داشت که فیروزآبادی از اصحاب خاص آسید محمد کاظم است، برای اینکه اصحاب به وی بیاعتنایی نکنند، به محض ورود برای وی بلند شد و با احترام ویژهای با وی برخورد کرد.
آن شخصی که مرید آخوند بود و میخواست آن وجه را به فیروزآبادی بدهد، از مرحوم آخوند استجازه کرد. مرحوم آخوند به او عتاب کرد: چرا مزاحم آقا شدید؟ شما به خود آقا مراجعه میکردید و لازم نبود ایشان را به زحمت بیندازید تا اینجا تشریف بیاورند. چون لازم بود آخوند برگه ای را امضا کند، آمیرزا مهدی ـ پسر بزرگ مرحوم آخوند که همهکاره دستگاه آخوند بود ـ خوش نفسی کرد و در حالی که سرش را به زیر انداخته بود، رفت و قلمدان را برای آخوند آورد.
علت اینکه آمیرزا مهدی سرش را پایین انداخته بود، این بود که اصحاب آخوند با اشاره چشمهایشان مانع از آوردن قلمدان نشوند.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۴۳۲
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
انتهای شب
نگرانی هایت را به خدا بسپار
آسوده بخواب خدا بیدار است
شبتون بخیر
و سرشار از آرامش آسمونی
#شبتون مهدوی❤️
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
🔴انتقام دختر بی حجاب از پسر بسیجی!!!
ی خانم بعد ازکلی آرایش و پوشش نامناسب راهی خیابونای شهرشد. همینطوری که داشت می رفت وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش را جلب کرد:"خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن" نگاه کرد،دید یه جوون ریشوئه ازهمونا که متنفر بود ازشون با یه پیراهن روی شلوار به دوستش گفت باید حال اینو بگیرم😡تصمیم گرفت مسیرش و به سمت اون آقا کج کنه ویه چیزی بگه دلش خنک شه وقتی مقابل پسر رسید یهو چشماشو...
ادامه این داستان در ↯↯
http://eitaa.com/joinchat/4033871893C0cb7888cc3