eitaa logo
امام زمان و ظهور
85.2هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
7.4هزار ویدیو
7 فایل
🌹﷽🌹 🍃🌺امــام جعفر صادق(علیه السلام)↓ { اگر مهدے را درڪ میڪردم تمام عمر به او خدمت میڪـردم.} تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ پيامبر از شيطان سؤال كرد كه ای لعنت شده همنشينت كيست؟ شيطان گفت: رباخوار گفت دوستت كيست؟ شيطان گفت: زنا كار گفت همنشين صميميت كيست؟ شيطان گفت: افراد مست و شرابخوار پيامبر فرمود: مهمانت كيست؟ شيطان گفت: دزد و سارق پيامبر فرمود كه پيامبرت كيست؟ شيطان گفت: شخص ساحر و سحر كننده پيامبر گفت: نور چشمی تو كيست؟ شيطان گفت: كسی كه قسم به طلاق خورد. پيامبر فرمود كه حبيب و دوستدارت كيست؟ شيطان گفت كسيكه تارك نماز جمعه باشد. پيامبر فرمود چه چيزی كمر تو را خورد ميكند؟ شيطان گفت كه مجاهد فی سبيل ا... و كرد پای آنها پيامبر فرمود چه چیز جسمت را ضعيف ميكند؟ شيطان گفت: توبه، توبه كننده پیامبر گفت: چه چيز جگر تو را ميسوزاند؟ شيطان گفت: زيادی استغفار در شب و روز پيامبر گفت: چه چيزی چهره ات را خوار ميكند؟ شيطان گفت صدقه پنهانی و مخفی @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خدا اینجوری خوشش میاد سخنران استاد مسعود عالی@zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
📚ملاقات امام زمان عجل الله فرجه یكى از علماء بزرگ (مرحوم آیة الله سید باقر مجتهد سیستانى پدر آیة الله سید على سیستانى ومرحوم سید محمود مجتهد سیستانى ) در مشهد مقدس براى آنكه به محضر امام زمان عجل اللّه شرفیاب شود ختم زیارت عاشورا در چهل جمعه هر هفته در مسجدى از مساجد شهر آغاز می كند ایشان فرمودند:  در یكى از جمعه هاى آخرین ، ناگهان شعاع نورى را مشاهده كردم كه از خانه ى نزدیك آن مسجدى كه من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم مى تابید، حال عجیبى به من دست داد، از جاى برخاستم و بدنبال آن نور به در آن خانه رفتم ، خانه كوچك و فقیرانه اى بود، از درون خانه نور عجیبى مى تابید. در زدم وقتى در را باز كردند، مشاهده كردم حضرت ولى عصر امام زمان عجل اللّه فرجه در یكى از اتاق هاى آن خانه تشریف داشتند و در آن اتاق جنازه اى را مشاهده كردم كه پارچه اى سفید بروى آن كشیده بودند، وقتى من وارد شدم و اشك ریزان سلام كردم ، حضرت بمن فرمودند: چرا اینگونه دنبال من مى گردى و رنج ها را متحمّل مى شوى؟ مثل این باشید (اشاره به آن جنازه كردند) تا من دنبال شما بیایم! بعد فرمودند: این بانوئى است كه در دوره بى حجابى (رضا خان پهلوى ) هفت سال از خانه بیرون نیامده مبادا نامحرم او را ببیند! 📚شيفتگان حضرت مهدى(عج)، ج ٣، ص ۱۵۸،  گوهر صدف،@zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شما یکبار که یابن‌الحسن میگید، او میگه جانم! 🍃أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
🔴 داستانهای علما: توشه حسینی آیت الله کوه کمره ای یکی از ویژگیهای مرحوم آیة الله حجت رحمة الله علیه علاقه فوق العاده و محبت فراوان ایشان به سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه ‏السلام بود. در آخرین روز عمرش پس از آنکه امر فرمود مهرش را شکستند (تا بعد از مرگ مورد استفاده قرار نگیرد) مقداری از تربت حضرت سیدالشهداء میل فرمود و گفت: این آخرین زاد من است از دنیا، پس دعوت حق را لبیک گفت. در ابتداء که امر فرمود مهرش را بشکند بعضی از علاقه‏ مندان از این کار خودداری می ‏کردند و نمی‏ خواستند مهر را خرد کنند. گفتند به خدمت ایشان استخاره کنید با قرآن اگر خوب آمد بشکنید و گرنه همان کار را بکنید. وقتی استخاره کردند این آیه در اول صفحه آمد: «له دعوة الحق» پس امر کرد مهر را شکستند. چنانچه در روی سنگ مزارش حک شده است: «و بعد ما استخار بکلام الحق فی کسر خاتمه واُجیب بقوله تعالی «له دعوة الحق» امربه ثم تناول التربة الحسینیة و قال آخر زادی من الدنیا التربة، فلبی دعوته زوال یوم الاثنین ثالث جمادی الاولی من سنة 1372». در همین رابطه است بیت زیر که یکی از ارادتمندان به آن مرحوم گفته است. زخاک کربلا می ‏خورد و می‏ گفت همین باشد ز دنیا آخرین زاد از ارتحالش جهان علم و فضیلت داغدار شد بطوری که مرحوم آیة الله بروجردی وقتی از این جریان باخبر شد فرمود کمرم شکست. (مجله نور علم، شماره10) منبع: مردان علم در میدان عمل، سید نعمت الله حسینی، دفتر انتشارات اسلامی(وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)، جلد 1. ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
🟢روش امام باقر (علیه السلام) و پاداش عظيم مصافحه(دست دادن) ابوعبيده مي گويد: در سفري، هم كجاوه امام باقر (علیه السلام) بودم، در يك طرف مركب، من بودم و در طرف ديگر مركب، آن حضرت قرار داشت. هنگام سوار شدن، نخست من سوار شدم، بعد آن حضرت سوار شد، وقتي هر دو ما در جاي خود قرار گرفتيم، آن حضرت به من سلام كرد و مانند مردي كه دوست خود را ديده، مصافحه مي كرد و احوال پرسي مي نمود . هنگام پياده شدن، آن حضرت زودتر از من پياده مي شد، وقتي كه در زمين قرار مي گرفتيم، آن حضرت به من سلام مي كرد و مانند كسي كه دوستش را تازه ديده، احوال پرسي مي نمود. من به آن حضرت عرض كردم: اي پسر رسول خدا! شما به گونه اي مي كني، كه هيچ كس از مردم در نزد ما چنين نمي كند، كه اگر يك بار هم آن گونه رفتار كنند، زياد است؟ امام باقر (علیه السلام) فرمود: آيا نمي داني كه پاداش مصافحه چقدر است؟ همانا مؤمنان با همديگر ملاقات مي كنند و يكي به ديگري دست مي دهد، پس همواره گناهان آن دو مي ريزد، چنانكه برگ از درخت مي ريزد و خداوند به آنها (با نظر رحمت) مي نگرد، تا هنگامي كه از يكديگر جدا شوند. در روايت ديگر آمده که فرمود: هر مسلماني كه با برادر مسلمانش ملاقات نموده و با او مصافحه كند و انگشتان خود را داخل انگشتان او نمايد، گناهان آنها مانند برگ درختان هنگام سرماي شديد زمستان، مي ريزند... 📒اصول کافی،باب المصافحة، حديث 1، ص 179 - ج 2. @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
🔴 عدي بن حاتم بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ (عدي پسر حاتم ) طائي معروف ، از محبين و مخلصين اميرالمؤ منين عليه السلام بود . او از سال دهم هجري كه مسلمان شد هميشه در خدمت امام عليه السلام بود و در جنگ جمل و صفين و نهروان ملازم ركاب حضرت بوده است و در جنگ جمل يك چشم او مجروح شد و نابينا گشت . به خاطر كاري وقتي به معاويه وارد شد ، معاويه گفت : چرا پسران خود را نياوردي ؟ گفت : در ركاب اميرالمؤ منين عليه السلام كشته شدند ، معاويه زبان دراز كرد و گفت : علي در حق تو انصاف نداد كه فرزندان ترا به كشتن داد و فرزندان خود را باقي گذاشت ! عدي در جواب فرمود : من با علي عليه السلام انصاف ندادم كه او كشته شد و من زنده ماندم . اي معاويه هنوز خشم از تو ، در سينه هاي ما وجود دار . دانسته باش كه قطع حلقوم و سكرات مرگ بر ما آسان تر است از اينكه سخني ناهموار در حق علي بشنويم . الغارات 1/55 - داستانهائي از زندگي علي عليه السلام ص 7 ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
6.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 اهمیت عجیب حق الناس سخنران استاد رفیعی @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
🔴 خروج شیاطین در آخرالزمان پيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند : يَكُونُ فِي هَذِهِ اَلْأُمَّةِ كُلُّ مَا كَانَ فِي بَنِي إسرَائِيلَ حَذْوَ اَلنَّعْل بِالنَّعْل وَ حَذْوَ اَلقُذَّةِ بِالقُذَّةِ؛ آنچه در بنى اسرائيل روى داده است، در امت من هم روى مى‌دهد، قدم به قدم و مو به مو.. 📘من لا يحضره الفقيه، ج۱، ص۲۰۳ در زمان هبوط حضرت آدم علیه‌ السلام عوالم از یکدیگر جدا شدند؛ اما در زمان سلیمان نبی علیه‌ السلام دو دنيای جنّ و انس لطيف شده و به هم نزديک شدند تا جایی که اجنه وارد دنیای انسان ها شدند، در درون مردم نفوذ كرده و آن‌ها را به كشتن همديگر وادار میکردند، و سبب ایجاد اختلاف آشوب هرج و مرج خونریزی و.. میشدند؛ این واقعه در آخرالزمان نیز رخ خواهد داد! ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مذهبی سخنرانی بسیار جذاب و شنیدنی@zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
🔴 دیوانـــه کیست؟ این زندگی دنیا کالایی بی ارزش و زودگذر است، و آخرت سرای همیشگی است. (غافر/۳۹) 🌕 روايت است كه پيامبر صلّى الله عليه و آله از كنار ديوانه‌‌ای گذشتند و پرسيدند: او را چه شده است؟ گفتند او ديوانه است. فرمودند: نه! بلکه مغز او بيمار است. ديوانه كسى است كه دنيای(فانی) را بر آخرت(ابدی) ترجيح دهد. وَ رُوِيَ أَنَّ رَسُولَ اَللَّه مَرَّ بِمَجْنُونٍ فَقَالَ مَا لَهُ فَقِيلَ إنَّهُ مَجْنُونٌ فَقَالَ بَلْ هُوَ مُصَابٌ إنَّمَا اَلْمَجْنُونُ مَنْ آثَرَ اَلدُّنْيَا عَلَى اَلْآخِرَةِ. 📗بحار الأنوار، ج۱، ص۱۳۱ 🌕 این دنیا در مقایسه با عالم آخرت ذره‌ای در برابر بینهایت است؛ همهٔ عمر زمینی در مقایسه با عمر آسمانی لحظه‌ای در برابر ابدیت است! دیوانه واقعی کسی است که زندگی دو روزه در آخرالزمان که شتاب در عمر و گذر سریع زمان در آن برای همه کاملا مشهود است را بر بهشت دنیای ظهور که در آن مردم عمرهای چندهزارساله دارندترجیح دهد. دنیایی که به گفته ولی معصوم مردم به نعمت‌هایی میرسند که هرگز مسبوق به سابقه نبوده! خوشا به حال آنکه تعقل و تفکر دارد... @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
🔴‍حکایات علماء ده لیره طلای عثمانی از آسمان غیب! مرحوم سیّدمحسن امين (صاحب تألیفات عدیدة، از جمله أعیان الشّیعة) در شرح احوال خود، در دوران تحصيل و تدريس در نجف اشرف حكايت كرده است که: در عراق سه سال قحطى و گرانى به وجود آمد و هم زمان با آن در لبنان (جبل عامل) هم قحطى شده بود و در سال فقط پنج ليره عثمانى براى ما كه آن موقع هفت سر عائله بوديم مى‌آمد و به جائى نمى‌رسيد. از هيچ جاى ديگرى هم چيزى به ما نمى‌رسيد و من خودم را به متوسّل شدن به اين و آن عادت نداده بودم. پس در سال اوّل، قسمتى از لوازم منزل را كه مى‌شد، از آن دست كشيده، فروختم و در مخارج قناعت به كم و اكتفاء به اغذيه نامناسب را در پيش گرفتيم. سال اوّل با قحطى و گرانى روز افزون در عراق و لبنان گذشت و ما همچنان به درس و بحث مشغول بوديم و از مراجعه واستمداد از اين و آن روى گردان بوديم و به گرانى و كمبود اعتنائى نمى‌كرديم؛ مثل اينكه وضع عادّى است. در سال دوّم، قسمتى از كتابهائى را كه ممكن بود بفروشيم، فروختيم و آن سال را گذرانديم و در سال سوّم، زيور آلات خانواده را فروختيم و سال چهارم آمد... - در حالى كه ما هيچ چيز براى فروختن و امرار معاش نداشتيم و قحطى و گرانى هم همچنان ادامه داشت؛ ما نيز بدون اعتناء به آن وضع به مطالعات و درس و بحث خود مشغول بوديم. خدا نيز ما را به حال خودمان رها نكرد و به فضل جارى و هميشگى‌اش ما را متنعّم ساخت. یک روز عصر كه در منزل مشغول مطالعه بودم با صداى درب برخاستم و درب را باز كردم، ديدم شيخ عبداللطيف العاملى الحداثى است. نامه‌اى به من داد. آن نامه از مردى به نام شيخ محمّد سلامه عاملى بود. در آن نامه نوشته بود كه: حاج حسين مقدار ده ليره يا بيشتر، ليره طلاى عثمانى به من داده است تا آن را براى شما بفرستم. و من نه حاج حسين را مى‌شناختم و نه تا آن وقت از شيخ محمّد سلامه چنين سابقه‌اى ديده بودم، دانستم كه اين قضيه كار خداست! ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان