هدایت شده از ٠
#ایده_متن
💗....نفسم...زندگیم...دنیام....💗
میشه همیشه باشی❓
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#ایده_متن
لذت دنیا...
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#ایده_متن
دم کن برایم چای با گلبرگِ خورشید☀️
با حبه ای آوازِ گنجشکانِ عاشق♥️
لبخندِ تو چیزی شبیهِ عطرنان است🍞
قدری بخند ای خنده هایت جانِ عاشق💋
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#ایده_متن
دم کن برایم چای با گلبرگِ خورشید☀️
با حبه ای آوازِ گنجشکانِ عاشق♥️
لبخندِ تو چیزی شبیهِ عطرنان است🍞
قدری بخند ای خنده هایت جانِ عاشق💋
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#ایده_متن
👧🏻 آقایی ؟😌 ❤
👨🏻 جون دلم خانومی ؟ 🙈 ❤
👧🏻 من بستنی موخام 😋 🍨 🍧
👨🏻 دیگه چی می خوای ؟ 😆 ❤
👧🏻 لواشکم موخام 🍇 اوجولات هم موخام 🍫 پاشتیل هم موخام 🍬🍬 آبنبات چوفی هم موخام 🍭 چیپس هم موخام 🍟 بعد دیگه .....
👨🏻 بیا منم بخور توله 😆 ❤ 💋
👧🏻 جیییییییغ 😠 من الان فهمیدم تو دوسم نداری اصنشم 😖
👨🏻 کی گفته من خانوم خودمو دوس ندارم 🙄 😐 من می میرم واسه خانوم خونم 🙈 ❤ 😍
👧🏻 پس واسم می خری ؟ 🙈 😋
👨🏻 خانومی تو جون بخواه تا دودستی بهت بدم ❤ این چیزا که کمه 😍 ❤
👧🏻 عاشقتم آقایی 🙈 💋
👨🏻 نفسمی خانوم 💋 ❤ بیا بغلم ببینم 🙈
👧🏻 آخ جون بغل 😍 اومدم 🏃🏻 ❤
👨🏻 قربون خانوم لوسم برم ❤ 💏
#متنهای_آقایی_و_خانومی
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#ایده_متن
👧🏻 آقایی ؟😌 ❤
👨🏻 جون دلم خانومی ؟ 🙈 ❤
👧🏻 من بستنی موخام 😋 🍨 🍧
👨🏻 دیگه چی می خوای ؟ 😆 ❤
👧🏻 لواشکم موخام 🍇 اوجولات هم موخام 🍫 پاشتیل هم موخام 🍬🍬 آبنبات چوفی هم موخام 🍭 چیپس هم موخام 🍟 بعد دیگه .....
👨🏻 بیا منم بخور توله 😆 ❤ 💋
👧🏻 جیییییییغ 😠 من الان فهمیدم تو دوسم نداری اصنشم 😖
👨🏻 کی گفته من خانوم خودمو دوس ندارم 🙄 😐 من می میرم واسه خانوم خونم 🙈 ❤ 😍
👧🏻 پس واسم می خری ؟ 🙈 😋
👨🏻 خانومی تو جون بخواه تا دودستی بهت بدم ❤ این چیزا که کمه 😍 ❤
👧🏻 عاشقتم آقایی 🙈 💋
👨🏻 نفسمی خانوم 💋 ❤ بیا بغلم ببینم 🙈
👧🏻 آخ جون بغل 😍 اومدم 🏃🏻 ❤
👨🏻 قربون خانوم لوسم برم ❤ 💏
#متنهای_آقایی_و_خانومی
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#چالش
جای خالی رو پرکنید
زندگی بدون ........................نمیشه
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
موضوع:
و اما #موضوع امروز ...
#دروغ !
همه میدونیم بده اما چرا انقدر پرکاربرده؟
منتظر نظرات و تجربیات و خاطراتتون در این زمینه هستیم ...
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#سوالات_جنسی
#پرسش 👇👇
ی سوال از خانم دکتر داشتم
ایا درسته مردانی که الت تناسنلی بزرگی دارن 🙈در اتاق خواب از خیلی رفتارها و پوزشن ها و نیازهایی که خانمش دوست داره دریغ میکنن و در اتاق خواب بیشتر مغرور میشن؟؟ و به فکر ارضا شدن خودشون هستن و در اخر کار هم طوری برخورد میکنن که انکار خودشون نیاز نداشتن و فقط خواسته نیاز خانمش رو برطرف کنه
اینا از لحاظ علمی ایا ی مطلب ثابت شده هست ؟؟؟
#پاسخ
#پاسخ_خانم دکتر طاهری «متخصص زنان ومشکلات جنسی»
این مطلب صد در صد اشتباه است واشتباه به شما تزریق شده . روابط جنسی را یک رابطه عاطفی روحی روانی جسمی خوب تشکیل میده اگر یکی از این موارد وجود نداشته باشد یک رابطه جنسی درست به وجود نمیاد و یک رابطه یک طرفه میشود و در کنارش فقط یکی از زوجین لذت را در رابطه احساس میکنند.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#سوالات_جنسی
#پرسش 👇👇
سلام.وقتتون بخیر
این درسته که میگن اولین نزدیکی اگه توش جلوگیری باشه رحم سرد میشه و برای بچه دار شدن مشکل ایجاد میشه؟و اینکه حتما باید منی اقا وارد رحم زن بشه.درسته؟
ممکنه بگید که راه های جلوگیری برای اینکه خانم قرص نخوره یا امپول نزنه و البته مضر نباشه در عین حال بعدها مشکلی پیش نیاد چی هست؟؟.
#پاسخ
#پاسخ_خانم دکتر طاهری«متخصص زنان ومشکلات جنسی»
همیشه اوایل ازدواج به خاطر شکل گیری زندگی و شرایط زندگی 80در ضد زوجین فرزند دار شدن را به یک مدت طولانی موکول میکنند که این امرطبیعی است ولی در کنارش چه مواردی باید رعایت کنی سعی کنی سالانه تست پاپ اسمیر انجام بدهی سو نو برای تشخیص کیست .آزمایش های لازم یعنی اگر سالی یک الی دوبار مراجعه داشته باشی مطمئن باش هیچ موردی برای شما پیش نمیاد واگر موردی هم باشد سریعا راه درمانی درست رابرای شما ارایه میشود و بابت مشکل جلوگیری سعی کن دو ماه از کاندوم و ماه سوم قرص یعنی هردوماه درمیان قرص استفاده کنید.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#سوالات_جنسی
#پرسش 👇👇
سلام
میخواستم بدونم خانوما از چه راهی ارضا میشن غیر از دخول.و بوسیدن نقاط حساسی که همه میگن مثل لب و سینه و ...
و اینکه نشونه ی ارضا شدن در زن چی هست؟و معمولا چقدر طول میکشه؟
#پاسخ
#پاسخ_خانم دکتر طاهری«متخصص زنان ومشکلات جنسی»
تغییر سریع رنگ لبهای فرج (لبیا) انقباض واژنرحم و اسفنکتر مقعد افزایش شدت نبض واژن و افزایش سطح پرولاکتین که این علایم نشان دهنده ارضاء شدن زنان است وسفت شدن نوک پستان که این ها علائم فیزیکی است
تایم آن ها در هر انسان متفاوت هست.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#سوالات_جنسی
#پرسش 👇👇
با سلام سوزش بعد ادرار احساس ادرار مکررمیتوته از کمبود اب بدن باشه یا حتما عفونته اخه من دکتر رفتم عفونت داشتم برطرف شد درد تو رابطه ولی از ماه رمضون این مشکل شروع شده چیکار کنم خیلی اذیت میشم🙈
#پاسخ
#پاسخ_خانم دکتر طاهری«متخصص زنان ومشکلات جنسی»
شما یک آزمایش کشت ادرار انجام دهید .وسعی کنید یک سو نو برای تشخیص کیست انجام دهید.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#سوالات_جنسی
#پرسش 👇👇
سلام وقتتون بخیر....ببخشید استفاده از قرص دزوسپتیو برای جلوگیری خوبه؟؟؟و اینکه میگن در اینده ضررش نسبت به Ld و قرص های دیگه کمتره درسته؟؟؟؟؟دوران نامزدی تنها راهی که باعث اسوده خیالی هست همین راهه..بقیه راه ها خیلی استرس دارند.....چیکار میشه کرد؟؟؟
#پاسخ
#پاسخ_خانم دکتر طاهری«متخصص زنان ومشکلات جنسی»
تمام قرص ها عوارض دارند من کاندوم را بهترین گزینه برای شما میدانم .
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#سوالات_جنسی
#پرسش 👇👇
سلام خانم دکتر
تست پاپ اسمیر زمان خاصی داره؟
یا همه وقت میشه انجام داد؟
#پاسخ
#پاسخ_خانم دکتر طاهری«متخصص زنان ومشکلات جنسی»
سعی کنید طی دو روز قبل از انجام تست پاپ اسمیر از ژل، کرم و داروهای واژینال استفاده نشودواین تست نباید در زمان خونریزی عادت ماهانه انجام شودتا ۲۴ ساعت قبل تماس جنسی نداشته باشدبهتر است این تست در فاصله روزهای ۱۸-۱۲ سیکل قاعدگی انجام میشود.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#سوالات_جنسی
#پرسش 👇👇
سلام خانم دکتر من ۷ ماه اول ازدواجم قرص جلوگیری میخوردم الان ۱ساله که گذاشتم کنار وطبیعی جلوگیری میکنیم حالا یه سالم میخام جلوگیری کنم بعد حامله شم .ایا برای حامله شدنم مشکلی پیش نمیاد از اینکه قرص مصرف کردم
#پاسخ
#پاسخ_خانم دکتر طاهری«متخصص زنان ومشکلات جنسی»
اول تست پاپ اسمیر و ازمایشات زیرراانجام بده بعد اقدام کن
محض اطمنیان ازمایشات زیر وسونو برای تشخیص کیست انجام دهید
لازم است ازمایشات زیررا انجام دهید تا تشخیص درست داده شود
آزمایش مربوط به کم خونی : CBC
آزمایشهای قند : FBS و HBA1C و Insulin
سطح ویتامین دی : Vit D3
آزمایشهای تیروئید : T3 وT4 و TSH
آزمایش پرولاکتین : PRL
AMH , Inhibin B ( ذخیره تخمدان )
FSH , LH , Estradiol ( هورمون استروژن و بررسی وضعیت تخمک گذاری )
*** این دو گروه آخر رو باید روز اول تا سوم عادت ماهانه انجام بدین
و بعد این ازمایشات میشود تشخیص درست داد.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#سوالات_جنسی
#پرسش 👇👇
سلام خانم دکترعزیز
من در هربار پریودی روز اول بسیار درد شدید در زیر دل دارم وکمر وپا اما خیلی کم خونریزی دارم
وتا اخرین روزهم خونریزی ندارم واگر باشه به قدری کم هست که منرو به شک انداخته که مشکلی ندارم؟
حالا میخواستم بدونم ایا مشکلی هست ؟
#پاسخ
#پاسخ_خانم دکتر طاهری «متخصص زنان ومشکلات جنسی»
اگر در سال های نوجوانی و بلوغ باشی عادت ماهانه شما ممکن است از لحاظ مدت و میزان خونریزی تغییر کنه و اگر در حال یائسه شدن باشیدممکن است عادت ماهانه غیرمعمولی داشته باشید که در طی آنها شدت خونریزی کمی داریاین نتیجه عدم توازن بین هورمون ها هستودوم ازهمه وزن بدن و درصد چربی بدن می توانند بر عادت شما تاثیر بگداره لاغری بیش از حد می تواند موجب غیر طبیعی شدن پریود شما بشه چون هورمون های شما به طور طبیعی عمل نمی کنه وعلاوه بر این کاهش یا افزایش وزن زیاد می تواند موجب تغییرات غیر طبیعی پریود شما بشود وسعی کن یک آزمایش برای کم خونی انجام دهی.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#سوالات_جنسی
#پرسش 👇👇
سلام خانم دکتر من تازه باردارشدم الان تقریبا6هفتمه ولی کمرم وشکمم دردمیکنه چرابنظرتون،؟
#پاسخ
#پاسخ_خانم دکتر طاهری«متخصص زنان ومشکلات جنسی»
این میتواند طبیعی باشد چون بارداری برهه حساسی است تشخیص در فضای مجازی به شما کمکی نمیکند وسعی کنید به پزشک معالج خود مراجعه کنید و یک معاینه انجام شود چون تشخیص ایشان به مراتب بهترازتشخیص من است.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#سوالات_جنسی
#پرسش 👇👇
سلام خسته نباشید
من امروز فهمیدم تبخال تناسلی گرفتم بدون درد سوزش و خارش هسته.دکتر بهم کرم آسیکلوویر داد.کرم که استفاده میکنم چند ساعت باید بمونه و آیا باید ناحیه رو بشورم؟ و چه کارهایی باید انجام بدم که زودتر خوب بشم؟لطف میکنین اگه سریعتر جوابمو بدین
#پاسخ
#پاسخ_خانم دکتر طاهری«متخصص زنان ومشکلات جنسی»
این کرم عالی است و بهترین دارو .مصرف این کرم بسته به نوع عفونت شما دارد و براساس میزان عفونت دز مصرفی داده میشود وقتی من نمیدانم عفونت شما در چه حد است پس نمیتوانم تشخیص درست به شما ارایه دهم.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#سوالات_جنسی
#پرسش 👇👇
خسته نباشید
ببخشید یه سوال داشتم
بنده تقریبا همه ی نکات ایمنی برای عدم بارداری رو رعایت میکنم
ولی بازم ترسش تودلم هست
چکارکنم
چون میگن رحم مکش داره
بعداینم بگیدچه زمانی احتمال بارداری زیاده
#پاسخ
#پاسخ_خانم دکتر طاهری «متخصص زنان ومشکلات جنسی»
نترس و نگران نباش.در زمان های تخمک گزاری احتمال بارداری به مراتب بالاتره.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
#سوالات_جنسی
#پرسش 👇👇
سلام وقت بخیر
ما در دوران عقد هستیم.
و من چند روز قبل درحین رابطه مالشی نه دخول بعدش خونریزی داشتم قطره قطره تا ۵ ساعت بعدش...
ممکنه بکارتم رو از دست داده باشم؟
ظاهر دستگاه تناسلی با قبل فرق کرده....
#پاسخ
#پاسخ_خانم دکتر طاهری«متخصص زنان ومشکلات جنسی»
نه عزیز مشکلی نیست سعی کن قبل ازدواج وبرای اطمنیان بیشتر گواهی برای پرده بکارت از پزشک معالج خود دریافت کنی.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
آرامش را مرد به زن میبخشد
وزن آنرا در خانه و بین کودکان تقسیم میکند
دوباره به مرد باز میگرداند
آرامش رابه هم هدیه دهید.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
نشاط خود را حفظ كنيد و هميشه خسته و افسرده نباشيد. بعضي افراد همين كه به همسر خود ميرسند فكر ميكنند بايد ناله كنند و خسته باشند.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#رمان
#مهاجرت_شوم
#قسمت_سی_ام
احساس نزدیکی و صمیمیتی که بینمون بود یا حداقل من احساس میکردم دیگه سر جاش نبود. دلم میخواست بغلم کنه و بهم دل داری بده. اما انگار دل کنده بودم از اون.
از این به قول معروف زندگی؛ از...
از دیدن دوبارۀ عزیزام. دیگه چه فرقی می کرد؟
یه دفعه یاد مارال و خواهرش افتادم. راهی به جز مردن انگار نداشتم.
- من... نمی خوام همۀ عمرم اینجا ه رزگ ی کنم... میخوام... یعنی... فقط میخواستم برم...
- این دنیا کلا یه خونه اس مثل همین جا اگه از من بپرسی... همگی مون مجبوریم به موقعش برای کسایی که دوست نداریم خودمونو رو کنیم... من و سینان هم مثل تو... فقط مال ما رو زندگیه که نمیتونیم اعتراض کنیم...
- پینار می گفت...
- این توله سگ هم انگار زبونش بیش از حد درازه... چقدر زر زده عوضی... اصلا واسه چی اومده بود اینجا من نمی فهمم؟
رو پینار غیرتی شده بودم. علیرغم بی حالی تو جام نیم خیز شدم:
- اون عوضی نیس! عوضی خودتی... و ... اون سینان!
ادنان زد زیر خنده. بلند شد و پتو ها رو آورد و کشید روی من. صداشو از زیر لحاف و خفه می شنیدم.
- بخورم اون زبونت رو شکرپاره... کارت فقط یه خوبی داشت... این که فهمیدم هنوز آمادۀ از دست دادنت نیستم... خدا لعنتت کنه...
- من برای هیشکی مهم نیستم... مخصوصا تو...
- احمق جون! چند شبه نمی تونم بخوابم... همه اش فکر می کنم اگه سینان دیرتر رسیده بود و تو رفته بودی توی شوک... یا اگه خدای نکرده... نمیدونم... فقط بدون اگه یه بار دیگه اینکارو بکنی... با من طرفی...
- کاری نمیتونی بکنی...
- تو اگه جرات داری امتحان کن... اما بهت قول میدم... دفعۀ دیگه چه موفق بشی چه نشی... چه زنده باشی چه مرده... اسم خواهرت پرستو بود؟ زنده زنده خودم پوستش رو می کنم.
پس من اینجا یا یه دوست لازم داشتم یا یه معجزه. هر جفتشونم دور از دسترس به نظر میرسیدن. از فکر پوست کنده شدن پرستو لرز به تنم افتاده بود. می دونستم که اگه ادنان وعده اشو بده حتما انجامش هم میده. سر بریدۀ دختره هنوزم جلوی چشمم تلو تلو میخورد. حالا دیگه نمیدونستم از حرف ادنان بود یا از کم خونی خودم که به شدت میلرزیدم...
طوریکه حتی گرمی تن ادنان هم نتونست بندش بیاره... شایدم خدا خواست و معجزه ای شد. نمیدونستم این معجزۀ شوم خیلی نزدیک تر از اونه که فکرش رو می کردم...
****
چندین روزه که آنفولانزای به قول معروف خوکیم، برطرف شده اما من رسما عوض شدم. اگه فکر میکردم تو این چند ماه زندگی تو این خونه اخلاق و رفتارم عوض شده حالا خیلی عجیب تر شدم و...
هنوزم خیلی ضعیفم. این چند روزه هنوز پینار رو ندیده بودم و فقط دعا می کردم که سینان خیلی بهش سخت نگرفته باشه. البته خود سینانم ندیده بودم. اون قدر ضعف داشتم که نتونسته بودم شروع به کار بکنم. وقت و بی وقت چشمام سیاهی میرفت و پاهام میلرزید. خونریزی لعنتی بالاخره دست از سرم برداشته بود. اما اثراتش اون طوری که دکتر از طریق ادنان به گوشم رسونده بود قرار نبود دست از سرم برداره. سرمای شدید دست و پاهام و لرزش دائمی که تو دستام نشسته بود.
لرزه های دستم که بهشون عادت هم نکرده بودم گاهی شدیدتر هم میشد و باعث میشد بشقاب یا هر چی که تو دستم گرفته بودم بیوفته و بشکنه. مجبور بودم همه چیزو محکم تر نگه دارم که اون هم باعث میشد عضله های بازوهام منقبض بشه که لرزش دستامو بدتر می کرد. گاهی خجالت میکشیدم موقع ناهار برم پیش دخترا.
همگی متوجه لرزش دستام شده بودن و این منو عصبی ترم میکرد و تا حدودی دستپاچه. اون لحظه ها تا بخوام قاشق رو ببرم تا دهنم، نصف بیشتر غذام ریخته بود تو بشقاب و من لحظۀ آخر دقیقا قبل از اینکه اشکام جاری بشه از جمعشون فرار میکردم. دستش درد نکنه بازم فاطما می اومد و بشقاب غذا رو برام می آورد تو اتاقم که اونجا بخورم.
تنم مثل قبل سرد نبود اما به گرمای سابق هم نبود و قرار هم نبود بشه. دوران نقاهتم رو می گذروندم. تو آینه که نگاه میکردم زیر چشمام گود افتاده و سیاه شده بود و رنگم به شدت پریده. هر کی منو نمی شناخت هم با دیدنم می فهمید یه مرگمه یا یه اتفاقی برام افتاده. زندگی علیرغم میل من هنوز هم در جریان بود و مشتریها می اومدن و میرفتن. با اینکه قرار شده بود تا کاملا سرحال نشدم کار نکنم.
*
«امشب»
تنها پشت یکی از میزهای غذاخوری تو کانتین نشسته و مشغول غذا خوردن بودم. یه کم لازانیا گذاشته بودم جلوم و داشتم میخوردم. یکی دیگه از تغییرات اساسی که این اواخر کرده بودم هم اشتهای بیش از حد بود.هر چی میریختم تو حلقم نیم ساعت بعدش دوباره گرسنه ام بود. به جز موقع ناهار که غذا زهر مارم میشد بقیۀ اوقات سرم رو میزدن تهم رو میزدن تو کانتین پلاس بودم.
اما هر چی بیشتر میخوردم کمتر جون می گرفتم. فکم داشت می افتاد از بس کار میکرد. الان هم به امید اینکه این شکم وامونده بلکه سیر بشه نشسته بودم اینجا تو کانتین. فاطما تازه رفته بود. اومده بود که بگه که
همون پسرهمیشگیه بازم اومده بوده و دنبال من میگشته... و طبق معمول با عذر دوران نقاهت ردش کرده بودن.
.یه لحظه حالم از لازانیای جلوی روم به هم خورد اما گرسنه تر از اون بودم که اهمیتی بدم. رفتم و لازانیا رو ریختم تو آشغالدونی و به جاش یه کیک شکلاتی گنده برداشتم و یه لیوان شیر هم ریختم. برگشتم سر جام.
مشغول خوردن بودم که در کانتین باز شد و دکتر اومد تو. یه نیم نگاه سریع به من انداخت و بدون گفتن حرفی رفت سر یخچال. به نظرم لاغرتر شده بود و خیلی هم بهش می اومد.
همون طوری که میخوردم حواسم بهش بود. پشتش به من بود و داشت برای خودش با نون باگت ساندویچ درست میکرد. کارش که تموم شد اومد و نشست روبروی من و پشت همون میزی که من نشسته بودم. تعجب کرده بودم.
ما که با هم حتی حرف نمی زدیم. چه دلیلی داره که بخواد بیاد و نزدیک من خودشم روبروی من بشینه؟ اعصابم این اواخر به شدت خط خطی بود و مثل یه بشکه باروت فتیله کوتاه. منتظر یه جرقه. نمیدونم از گرسنگیم بود یا از هنوز زنده بودنم.
-خوبی؟ بهتری؟
براق شدم تو صورتش و خیره شدم تو چشماش. ابروهاشو داد بالا و با تمسخر نیشش رو باز کرد برام.
- اون جوری چشمات رو از حدقه در نیار... خدای نکرده از کاسه اش در میاد میوفته روی میز یا تو غذای من!
-ها ها ها... خندیدم... پاشو یه جای دیگه بشین... دارم غذا می خورم...
با حرص لبهام رو ورچیدم و خواستم بلند بشم و جام رو عوض کنم که مچ دستم رو گرفت و محکم کشید. محکم خوردم سر جام رو صندلی ام. هر چی نفرت تو دنیا بود جمع کردم تو نگاهم.
- چی میخوای؟
-میخوام مثل دو تا آدم متمدن و امروزی بشینیم با هم یه چیزی بخوریم!
- فعلا به اندازۀ کافی امروزی نیستی...
نگاهش تغییر خاصی نکرد اما یه لبخند محو نشست رو لباش. همون طور که بهم نگاه میکرد یه تیکه از ساندویچش کند و گذاشت دهنش و دست به سینه مشغول جویدن شد. این همه نمی خوام بگم شجاعت، اما وقاحت از کجا می اومد نمی دونستم.
از اون بهار چند ماه پیش تا بهار امروز به اندازۀ دنیا فاصله بود. قبلنا اصلا جلوی جمع صدام در نمی اومد اما حالا حتی از اینکه از رابطه هام حرف میزدم اونم با یه مرد غریبه خجالت نمی کشیدم. یعنی یه آدم چه بلایی سرش میاد که یه دفعه قبح همه چیز براش می ریزه؟ مگه تربیت چندین و چند سالۀ ما آدم ها چقدر سطحی و ضعیفه که فقط چند ماه لازمه تا بشکنه و از بین بره؟ شاید چون امیدی نیست... و ندارم...
یادمه فحش دادن تو خونۀ ما قدغن بود. سامان که بچه بود و نمی فهمید این چیزا رو اما من و پرستو هم که دعوامون میشد جرات نداشتیم حرف رکیک به هم بزنیم. چون اونموقع مامان طرف حسابمون بود. بابا هم اون موقع پشت مامان در میومد.
از ترس اون جرات نداشتیم... اما الان چی؟ مگه سینان نیست؟ مگه ادنان نیست؟
علیرغم اینهمه ترس و نا امنی که این جا حس می کنم چطور جرات دارم به یه مرد بزرگتر از خودم حرف رکیک بزنم؟ اونم در این حد؟
-چرا نمیخوری پس؟
- اشتهام کر شده!
- منظورت کور شده؟
- به تو چه؟ فضولی؟ اصلا نمیخوام بخورم... کثافت عوضی...
چشماش پر از پوزخندی بود که باعث میشد بخوام ناخونهای فرنچ کرده ام رو بکنم تو چشماش و از کاسه درشون بیارم.
- چی میخوای بگی؟ زر بزن کار دارم میخوام برم...
-از کی تا حالا سرویس دادن به یه جماعت هوسران کار شده؟ خود بزرگ بین!
پیش دستی کیک رو برداشتم و قبل از این که بتونه جا خالی بده با کیک و چنگال کوبیدم تو سینه اش. بلوزش کثیف شده بود اما جوری که کف دستش رو گذاشته بود رو قفسۀ سینه اش معلوم بود دردش گرفته. بعدشم نوبت لیوان شیر بود که پرت کردم طرفش. دستاشو حایل کرد بین لیوان و صورتش. لیوان افتاد و شکست.
نگاهش ناباورانه بود و متعجب. نمی دونم از چی این طور تعجب کرده بود. همون طور نشسته یه کم صندلیش رو عقب داد و از میز فاصله گرفت. یقۀ پیراهنش رو باز کرد و به رد کبودی روی سینه اش خیره شد.
- چیه؟ بهت گفتن بالا چشمت ابروئه؟ یا نکنه جدیدا وزیر امور خارجۀ ترکیه شدی من خبر ندارم؟ هیم؟
- خیلی آشغالی می دونستی؟
نفسهام سنگین شده بود و مثل ببر زخم خورده خون جلوی چشمامو گرفته بود. ای کاش طوری زده بودم که دنده هاش می شکست و بشقاب از توش رد می شد. ای کاش زورم بیشتر بود. نشستم سر جام و خیره شدم به لرزش دستای لعنتی ام. هیچ کنترلی روی دستام نداشتم. تنها کاری که از دستم بر میومد این بود که دستامو مشت کنم و بذارمشون زیر بغلام و لرزیدنشون رو از خودم قایم کنم. تا شاید برای چند لحظه یادم بره که نه خانواده ای برام مونده نه سلامتی...
متاسفانه تا اومدم برای خودم دلم بسوزه همۀ این افکار با اولین قار و قور شکمم از سرم رفت بیرون گرسنه بودم. سرم رو انداختم پائین و درمونده خیره شدم به جای خالی بشقابم و کیک توش. قار و قور شکمم هم موسیقی متن شده بود تو این تئاتر احمقانه. نگاهم آروم آروم رفت روی ساندویچ دکتر.
همونطور که خیره به ساندویچ مونده بودم متوجه شدم که از جاش