#ایده_متن #ایده پیامکی هم واسه خانما هم واس اقایون.. پیام بدین ب عشقتون که "اتل متل یه طاووس فرستادم برات بوس💋 گرفتی بگو آره نشد بگو دوباره....." ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

#پرسش_پاسخ #مشاوره_خانواده سلام خدمت شما وممنون از کانال خوبتون. لطفا اگه میشه جواب منو بدید که خیلی فکرم رومشغول کرده. من یه خانواده کاملا مذهبی دارم خانوادم از وقتی که یادم میاد همش مسجد ونماز جمعه،مراسمات مذهبی شرکت میکردن.خودمم همینجوریم، عاشق خانوادمم،ازشون ممنونم که منو اینجوری تربیت کردند. وقتی۸ساله بودم به یه مراسمی رفتیم اونجا یکی ازاقوام دورمون هم بود باهم دیگه رفت وآمد نداشتیم اون مراسم زمینه ای شد که این خانواده باما ارتباط داشته باشند اونها دوپسرکه یکیش۱۱ساله بود ویکی دیگه که ۶ساله بود داشتند اونروز خیلی بازی کردیم خیلی بهمون خوش گذشت هنوزم یاد اونروز میافتم لبخند رو لبام میاد☺ بعد ازچند وقت ماهمسایه شدیم ورفت وآمدها بیشتر اونروز ها نمیدونستم عشق چیه ولی رفته رفته به پسر بزرگتر اون خانواده علاقه پیدا کردم (به خدا همرو راست میگم من همشو تجربه کردم)به طوری که هروقت میدیمش قلبم تند تند میزد دستام میلرزید دوسش داشتم به خودم اعتراف کردم ولی هیچ وقت به روی خودم نیاوردم خیلی باهاش عادی رفتار کردم ۱۱ساله بودم که به یه مهمونی مربوط به یکی از اقواممون که خونشون دور بود دعوت شدیم یک هفته باید میرفتیم اونجا اون خانواده هم اومدند از خوشحالی داشتم بال در میاوردم قرار بود یک هفته ماباهم باشیم اونجا چون شلوغ بود خانواده متوجه ما نمیشدن به خاطر همین منو اون و داداشش همش یا بیرون میرفتیم یاتو حیاط باهم حرف میزدیم کلا شب روز ماسه تا باهم بودیم یه شب که خونه بیشتر شلوغ شده بود رفتیم توی حیاط یه گوشه دنج نشستیم ولی اینبار دوتایی باهم،وقتی داداشش بود من راحت بودم ولی وقتی نبود قلبم تو دهنم میزد.اون شبم همینطور بود قلبم تند ومیزدو ودستام میلرزید خیلی باهم حرف زدیم وخندیدیم یه دفعه به آسمون نگاه کرد وگفت:به آسمون نگاه کن.منم نگاه کردم ماه کامل شده بود. گفت((تو ماه هستی ومن اون ستاره کنار ماه))اولین بار بود اینجوری میگفت تودلم قند آب شد فکر اینکه کسی که عاشقشم بهم بگه تو ماهی داشت دیونم میکرد سرمو پایین انداختم چیزی نگفتم به خاطر اینکه بحث وعوض کنم گفتم آرزوت چیه گفت((باماه برم حج خونه خدا))این دومین شوک بود ازطرف اون خیلی خوشحال بودم ازاینکه یه جورایی بهم ابراز علاقه کرده بود ولی هیچ عکس العملی بجز یه لبخند کوچیک ازخودم نشون ندادم بعد ازاون مهمونی خاطره انگیز حالا میدونستم اونم منو دوست داره بعدها دوباره یه طریق های مختلف بهم ابراز علاقه میکرد ولی من به خاطر حیایی که داشتم هیچ وقت جوابشو ندادم ولی همچنان دوسش داشتم چون عشق اول بود ماهیچ ارتباطی باهم نداشتیم نه با تلفن نه با نامه یاهر چیز دیگه ای فقط همسایه بودیم و گاهی تو مهمونیا همو میدیدیم. ۱۵ساله بودم که خاستگار برام اومد خانوادم راضی بودن ولی من چون عاشق یکی دیگه بودم رد کردم احتمال میدادم که بدونه خاستگار دارم ولی پا پیش نمیذاشت شاید چون سنش کم بود تو همین حین یه اتفاقاتی افتاد که میدونستم اگه حتی اون پسر دنیارو به پامم بریزه ومنم تنها دختر رو زمین میشدم بازم خانوادها راضی به ازدواج ما نمیشدن به همین خاطر اونروز اون پسرو باتمام خاطرات شیرین دوران کودکی ونوجوانی ازدلم بیرون کردم 😭😭😭😭😢 اونروز یه روز تازه بود برام باید یه زندگی جدید بدون اون رو تجربه میکردم سخت بود ولی شدنی بود سال بعدوقتی۱۶ساله بودم برام یه خاستگار خوب اومد منم چون اونو فراموش کرده بودم جواب مثبت دادم چون از هرلحاظ ایده آل من بود وخانواده هاهم راضی بودن بالاخره ما ازدواج کردیم ویه زندگی شیرین درست کردیم باهم بااینکه اونوبه سختی ازدلم بیرون کردم ولی بازم وقتی به آسمون نگاه میکنم یاد حرفای اون شبش میافتم دلم میگره بعضی وقتا یادش میافتم احساس گناه میکنم چون فکر میکنم به شوهرم خیانت میکنم ولی نمیدونم چیکار کنم الان ۶ساله که ازدواج کردم ولی بچه دارنشدم😢 خیلی تحت فشارم البته شوهرم کاری نداره دیگران اعصابمو خورد میکنن همش فکرمیکنم آه اون باعث شده که اینجوری عذاب بکشم من به خاطر مصلحت خانواده ها جلوی یه ازدواج بی فرجام رو گرفتم میدونم اگه بااون ازدواج میکردم زندگیم نابود میشد چندروز پیش رفتم درمانگاه با خواهرشوهرم اونجا بعداز چند سال دیدمش اون لحظه قلبم دوباره تند تند زد دستام لرزید داشتم میمردم ولی به روی خودم نیاوردم چیکار کنم فراموشش کنم تورو خدا کمکم کنید اون آقا هنوز مجرده رایطه عاطفی باهمسرم خیلی خوبه یعنی خیلی بهم محبت وتوجه داره به قول معروف همیشه سعی داره آب تودلم تکون نخوره منم متقابلا باهاش خیلی خوبم تو رابطه جنسی هم هردو ارضا میشیم یعنی راوبط جنسیمون خیلی عالی هست ومشکلی نداریم علت بچه دارنشدنمون واریکوسل همسرم وکیست تخمدان خودم هست تو موسسه رویان پرونده داریم تحت نظراونجاییم داریم بهم دیگه هم ابراز کلامی خیلی داریم باهم دیگه چه توخلوت وچه درجمع لطفا بگین چکار کنم تا اون آقا را فراموش کنم .

‌#پاسخ #مشاوره_خانواده کانال زوجهای بهشتی سلام همراه عزیز دختر خوب شما فرصت انتخاب و تصمیم گیری داشتید و عاقلانه همسر و زندگی آینده خودتون را انتخاب کردید پس الان نسبت به همسر و زندگیتان یه سری تعهداتی دارید که باید پایبند آن باشید. خدا را شکر که از همسر و زندگی خود راضی هستید و این خیلی به شما کمک خواهد کرد تا فکر گذشته را از ذهن خودتان بیرون کنید. شما که در محیط مذهبی تربیت شدید پس باید به زندگی و همسر خودتون پایبند باشید و نذارید فکرها و خاطرات گذشته شما را از راه راست منحرف کند و خدایی نکرده فریب شیطان را بخورید. شما باید فکر و ذهنتان را از خاطرات اون آقا پاک کنید. در این ارتباط چند پیشنهاد میکنم. 1، از رفتن به جاهایی که فکر میکنید اون آقا را خواهید دید خود داری کنید. 2، جاهایی که با اون آقا خاطره دارید نروید 3، با افرادی که با اون آقا در ارتباط هستند و یا باعث یادآوری خاطرات گذشته میشوند رابطه نذاشته باشید 4، به آسمان و ماه و... کمتر نگاه کنید 5، با چالشی که در ذهنتان اتفاق افتاده مقابله کنید و اجازه ندهید اون آقا حتی برای ثانیه ای وارد فکر و ذهنتان شود. 6،به مکانهای مذهبی بروید و متوسل شوید به امامان معصوم علیهم السلام و مخصوصاً حضرت معصومه س و بخواهید که گذشته را برای همیشه از ذهن شما پاک کنند. 7، داخل انزوا و تنهایی نروید (بیکار نباشید) خودتون را مشغول کنید باشگاه بروید، کارهای هنری انجام بدید، با خانواده و دوستان بیشتر رفت و آمد داشته باشید. 8، خوبی ها ی همسرت و خاطرات خوبی که با همسرت داشتی را داخل دفترچه بنویس و هر وقت دیدی فکر گذشته خیلی اذیتت میکنه دفترچه را بردار و شروع کن به خواندن آن تا فکر خاطرات اون آقا از ذهنت پاک بشه موفق و پیروز باشید ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

‌#پرسش_پاسخ #مشاوره_خانواده سلام وقتتون بخیر من خانم ۳۲ ساله هستم تو یه دو راهی موندم نمیتونم تصمیم بگیرم یه دختر ۲.۵ ساله دارم سر دخترم چه بارداری چه زایمان سختی کشیدم به خاطر نبود امکانات و کمکی حالا چون دخترم خیلی تنهاست ومن چون طبقه چهارم بدون اسانسور هستیم زیاد بیرون نمیبرمش وهمسرمم دیر از سرکار میاد و تعطیلی نداره دوست دارم یکی دیگه بیارم هم اینکه سنم بالاتر میره و دخترم هم بازی داره و اینکه من یه کیسته درمویید دارم سایزش کوچیکه دکترها میگن فعلا نیاز به عمل نداره چون عملکرد تخمدانها اثر میذاره اگه بچه میخوای اقدام کن و با زایمان برات اون هم بر میداریم ولی من یه عالمه دلیل برا اقدام نکردن بچه دارم اینکه من با همسرم خیلی اختلاف فرهنگی دارم سر کوچکترین مسایل بحثمون میشه و دعوا میکنیم و اختلاف نظر داریم و دومی شغل همسرم هست که دائم نیست و یه کارگر ساده اس با درامد پایین و دائما سرکار چون بهش مرخصی نمیدن و حتی ایام تعطیل رسمی هم باید بره سرکار برای همین ما نه تفریح میریم نه مسافرت ، مهمونی هم خیلی کم و نمیتونه برا بچه وقت بذاره دیگه شرایط رفاهی مثل خونه کوچیکمون که ۵۰ متره و نداشتن اسانسور که سر بارداری اولم واقعا اذیت شدم و امکان تغییر خونه هم نداریم، دلیل دیگه نداشتن کمکی هست من خانوادم ازم دورن و سر دخترم خیلی سختی کشیدم و اینکه توان جسمیم کم شده مچ دستم خیلی درد میکنه حتی گوشی نباید و نمیتونم دست بگیرم،کار سنگین نمیتونم بکنم ،این چیزا نگرانم میکنه با این مسایلی که بالا گفتم ولی با این حال دوست دارم بچه دوم اقدام کنم ولی این دلایل مانع میشه نمیدونم چیکار کنم ....‌ همسرم سه سال از خودم بزرگتره اونم فررند دوم را دوست داره ولی میگه تا زمانی که امکانات فراهم نشه بهتره نیاریم مادر و مادرشوهر ندارم اخه فقط بارداری و زایمان نیست کلا بچه داری سخته مخصوصا دوسال اول خواهرم بنده خدا ده روز بعد زایمان پیشم بود کلی از زندگی افتاد نمیشه ازشون بیشتر توقع داشت من هنوزم که هنوزه دخترم از اب و گل دراومده ولی باز یه جاهایی از تنهایی خسته میشم مثلا میخوام برم دکتری جایی کسی نیست دخترمو بذارم پیشش برم به کارام برسم شوهرم شرایط شغلیش اصلا خوب نیست بهش مرخصی ساعتی هم نمیدن😔

#پاسخ #مشاوره_خانواده کانال زوجهای بهشتی سلام عزیزم شما الان سنی ندارید که نگران این باشید برای بچه دوم آوردن دیر میشود هنوز چند سال فرصت دارید برای بچه دوم مخصوصاً اینکه سن فرزند اول شما هنوز کم است و بهتر است فاصله سنی بین فرزند دوم بیشتر از این باشد. پس نگرانی شما در این مورد بی اساس است. این که فکر میکنید با آمدن بچه دوم از تنهایی بیرون می آیید و یه سری از مشکلات که ذکر کردید برطرف میشود اشتباه است. برای تربیت فرزند باید وقت و انرژی گذاشت هم شما و هم همسرتان آیا شما و همسرتان وقت اضافه دارید برای تربیت فرزند دوم بگذارید؟ شما نمیتوانند از خواهرتان و یا شخص دیگری توقع داشته باشید که در تربیت و کارهای فرزندتان با شما همراه باشد خودتون اگر فکر میکنید با این شرایط به تنهایی میتوانید از عهده کارها و مخارج فرزند دوم برآیید میتوانید اقدام به بارداری کنید. در غیر اینصورت با این شرایطی که بیان کردید من توصیه نمیکنم اقدام به بارداری دوم کنید و پیشنهاد میکنم صبر کنید و تلاش کنید تا اول شرایط مناسب تری برای ورود فرزند دوم را محیا کنید بعد اقدام به بارداری کنید. به ویژه اینکه منزل شما در طبقه سوم بدون آسانسور است و شما باید دوران نه ماه بارداری و نوزادی فرزند دوم و... برای دکتر رفتن از پله استفاده کنید و این دشواری کار را بیشتر خواهد کرد موفق باشید ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

#رمان #پناه #قسمت_سوم https://eitaa.com/havase/8037 ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

#چالش_اعضا

#انگیزشی حال خوبت را به هیچکس گره نزن یاد بگیر بدون نیاز به دیگران شادباشی بخندی و امیدوار باشی باور کن "توباید خودت اتفاقات خوب زندگی ات باشی" ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

#موسیقی مال منی علی یاسینی ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

#آقایان_بخوانند 🔱در مقابل همسر خود از گرفتاری های روزانه و حوادث تلخ زندگی با قیافه عبوس و ناراحت صحبت نکنید 🔱هدیه و مهر و محبت نسبت به همسر خود را بیشتر کنید و از خریدن هدایای هرچند کوچک هرازگاهی امتناع نکنید. خانم ها هدیه دادن و گرفتن را بسیار دوست دارند. 🔱توجه داشته باشید که اگر کم و کسری در نوع رفتار و شرایط منزل وجود دارد با کمال محبت و خونسردی تذکر دهید، چون واقعا اخم و خشونت زندگی را به تباهی می کشاند. 🔱به بستگان و همسر خود احترام بگذارید و هرگز جلوی معاشرت همسر خود با بستگان و خویشانش را نگیرید. 🔱هیچوقت همسر خود را پیش دیگران تحقیر و سرزنش نکنید. توهین و بی احترامی به همسر از صفا و صمیمیت در زندگی زناشویی می کاهد. ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

#خانومها_بخوانند 🔱 هر از گاهی خودتون رو رها کنید در آغوش همسر و بهش بگین که اینجا امن ترین نقطه ی دنیاست، چقدر احساس آرامش دارم و باورت میکنم... ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

#خانومها_بخوانند 🔱 اگر مردتان هر روز از ظاهر شما انتقاد كند چه اتفاقي می افتد؟ حس بسيار بدی است .نه؟ بدانيد وقتی شما مرتبا از وضعيت مالی همسرتان انتقاد ميكنيد حسی بسيار بدتر به او دست ميدهد به شما اخطار ميدهم اگر اين كار را مرتبا انجام ميدهيد بزودی محبت همسرتان را از دست ميدهيد. ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

#زیبایی 🛑 سفید کردن پوست دست و پاها 🔸جهت سفید و براق شدن دستها و پاها سدر و ابلیمو را با هم مخلوط کنید به طوری که نه خیلی شل و نه سفت شود و مدت پانزده دقیقه روی دستها و پاهای خود بگذارید ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

#ایده_متن عاشقانہ💓 غــم هایم 😢 هـر چـہ ڪـہ باشد 😌🍃 وسـیـع تر از 🤗 شـانـہ هـایـت نیـسـت 😍♥️ من بہ شونہ هات محتاجم ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

#ایده_متن #آشتی_کنون ویژه ارسال به همسری که قهر کرده جهت آشتی تا کِی مرا میانِ قنوتت صدا کنــــی😜؟! وقتش رسیده دسته گلـ💐ـی دست و پا کنی بیا آشتی ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

#ایده_متن هـر چـہ ... در آغــوش تـــو ❤️ اتـفاق بیفـتد را 😌🍃 دوســت دارم،😍 حتــے مــرگ را … 🙃✌️ همه جوره دوست دارم💖 ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

#شب_21 ‌ ✔️هرشب يك نكته از كتاب روانشناسي✔️ "هميشه اشتباهات خود را بپذيريد" شب همگي بخير✋️ ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

آخرین یکشنبه تیرماهتون زیبا 🌸🍃 امروز ازخدای خوبیها تمنا دارم 🙏 خوشبختی تون همیشگی خنده هاتون دائمی😊 زندگیتون پراز مهر و محبت💖 مقصدتون خدا💖 و دست های شما 🖐 پر از خیر و نیکی باشه🌸🍃 ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

#حدیث .‌ 💕 #امیرالمؤمنین علیه السلام: ‌ 🍃ای فرزند آدم! زمانی که می بینی خداوند انواع نعمت ها را به تو می رساند، در حالی که تو معصیت کاری، بترس🌱 ‌ 📚نهج‌البلاغه، حکمت۲۵🌿 ‌ ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

#ایده_متن #ویژه_صبح_بخیر روزی دیگر صبحى دیگر و حکایتى دیگر با تو توى نازنین لبریز از حسم از عشقم گلپونه های وحشی دشت خیالم همه تقدیم تو باد صبحت بخیر دلبر شیرینم❤️ ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

#ایده_متن #ویژه_صبح_بخیر پرنده احساساتم در این صبحگاه حنجره اش پر از صوت دلتنگی توست … من به همراه نسیم اشتیاق دیدار تو را خواهم خواند … صبحت بخیر زیبای من … ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

#نظر_اعضا تمام حواس پنج گانه مرد را تامین کند. بویایی، چشایی، لامسه، بینایی، شنیداری ______ #نظر_اعضا به خودش برسه، خوش رفتار و خوش اخلاق باشه، به مرد اقتدار و قدرت و احترام بده،در درجه اول همسرش را به خانواده اش ترجیح بده، خوش بو باشه، شاد باشه، به مرد انگیزه زندگی بده ____ #نظر_اعضا اخلاق خوب، اندام خوب، داشتن سیاست زنانه

#نکته #جنسی هر بار بعد از س.ک.س در رابطه با روند سکس و آنچه برایتان لذت بخش تر بوده با همسرتان گفت وگو کنید، لحظه یا حرکتی که برای شما حسی فوق العاده به همراه داشته را به او گوشزد کنید تا بیشتر از قبل با سلیقه ج*ن*سی شما آشنا شود. ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

#پرسش_پاسخ #مشاوره_خانواده سلام دختری هستم ۳۳ساله، مذهبی و مقید ۷سال پیش تا حالا علاقمند پسری مذهبی شدم ایشون نمیدونستن تو بسیج با هم فعالیت میکردیم، من به ایشون ابراز علاقه کردم اما ایشون به دلایلی میگفتن که قصد ازدواج ندارن اما ارتباط کاری ما ادامه داشت و من هر روز بیشتر به ایشون دلبسته شدم تا اینکه دانشگاه تمام شد اما من نمیتونستم فراموشش کنم. به گونه ای ایشون هم با رفتاراشون یه جورایی فکر میکردم علاقمند شدن. اما نمیگفت. تا اینکه چندسال گذشت من هر خواستگاری میومد به بهانه ای رد میکردم و همش منتظر ایشون بودم. تقریبا ۳سال پیش با مادرش آشنا شدم و مادرش از علاقه من خبر نداشت و اصلا نمیدونست ما ایقد همدیگه را میشناسیم و مادرش با من دوست شد جوری که مرتب به من سر میزد و خودش پیشنهاد من را به پسرش داده بود اما پسرش گفته بود فعلا قصد ازدواج ندارم. خلاصه ۶ماهه پیش اومدن خواستگاری ایشان ۳۴ساله هستند ما با هم صحبت کردیم و خودش گفت که اولش علاقه ای نداشتم ولی ۲ساله که تصمیم را برا ازدواج با شما گرفته بودم ووقتی مادرم شما را پسندیده خوشحالتر شدم. ما حرفامون را زدیم و به جهت علاقه سالها تشنه هم بودیم به هم وابسته شدیم. اومدن خواستگاری تو جلسه خواستگاری بحث مهریه خانواده توافق نکردن و یه تعداد کمی هم گفته بودن و ایشون بهشون برخورد که چرا من کاری نکردم که اون شب این دلخوری پیش نیاد بعدش رفتم با خانوادم صحبت کردم اما ایشون گفتن من دیگه نمیتونم بیام و این قضیه تمامه من چندین دفعه بعد از اون شب باهاشون صحبت کردم فایده نداره همش میگه شما منو رد کردی و توقعی که ازت داشتم برآورده نشده. میگه ایقد اصرار نکن بسپار دست خدا. حالا چکار کنم ۶ماه میگذره شب و روزم از بس فکر کردم دیگه عذاب شده. خیلی دوسش دارم. بگید چکار کنم. با خیلی ها صحبت کردم اما نتیجه نگرفتم. تو این مدت خواستگار هم داشتم اما نمیتونم به کسی غیر از او فکر کنم. ایشون پسری مهربان دلسوز و مقید هستن. نمیدونم چرا ایقد سخت شده. خودش میگه میدونم تو را ازدست بدم دیگه زندگی ندارم اما دیگه نه ایشون میگه من بحثم مهریه نیست چون من بهشون گفته بود ۱۴تا سکه بعد اون شب برادرم گفت خانواده ۱۰۰تا اضاف کردن تو جلسه هم دوباره از من پرسیدن گفتم همون ۱۴ اما داداشم گفت نظر خواهرم محترم اما ما هم نظری داریم مادر ایشون گفت نه . خلاصه برادرم با ناراحتی قبول کرد. اما وقتی رفتن گفت زنگ بزن بگو ما قبول نداریم. میگه از این ناراحتم که تو جلسه قبول کردن بعدا گفتن نه. و اینکه میگه اینهمه سال میگفتی دوستت دارم حالا بخاطر خانوادت منو رد کردی من بعدا با خانوادم صحبت کردن که به ۱۴ رضایت دادن. اما ایشون گفت نه تقریبا یک ماه پیش یه دیدار داشتیم که خودشون قرار گذاشتن. گفتن آزادی برو دنبال زندگیت. منم بهشون گفتم نمیتونم بعدشم پیام میدادم دیدم سختشه. الان ۲۰ روز که هیچ ارتباطی نیست

#پاسخ #مشاوره_خانواده سرکار خانم منصوری سلام عزيزم صحبت هايه شمارو خواندم شما تلاش خودتون رو كرديد و متاستفام كه انقدر رك بايد باهاتون صحبت كنم بيينيد واقعيت اينكه به گفته خودتون ايشون قدمي بر نميداره و ميگه تمامه و حتما اگر اون هم علاقش به اندازه شما باشه بازم قدمى برميداره يا بر ميداشت بنظر من شما بايد كمي واقعگرانه نگاه كنيد نكات خوب و بد رو كنار هم بگزاريد وببينيد ايا اصلا بنظر خودتون ايشون لياقت شما رو داشتن؟يا اصلا ايشون ارزش دوست داشتن رو دارن؟ ببينيد شما سنتون اين رو ميگه كه اگر ايشون ميگن برين دنبال زندگيتون جواب قطعى يعنى نه! واين واضحه كه اگر علاقه ايشون به اندازه شما بود تلاش بيشترى داشتن ،به خاستگار هايه ديگتون هم كمى بيشتر فكر كنيد، از نظر بنده عاقلانه نيست پاى رابطه بمانيد مشاوره حضورى به شما كمك بيشتري خواهد كرد موفق باشي 🙏🏻