#همسرانه
💯پاسخ قهر با قهر کار درستی نیست.
✔️ یادتان باشد شما هم به هر حال ایرادات و نقطه ضعفهایی دارید، که همسرتان تحمل میکند. بنابراین با تقلید رفتار او در صدد تلافی برنیایید...!
@zojkosdakt
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ #هشتاد این حجم غم در سینه اش جا نمیشد که رنگ لبخند از لبش رفت..
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #هشتادویک
کمربند انفجاری به خودش بسته که تنم لرزید...
ابوالفضل نهیب زد...🗣😡 کسی به کمربند دست نزند،
دستانش را به دست مرد دیگری سپرد و خودش مقابل بسمه🔥 روی زمین زانو زد...
فریاد میزد...🗣🗣
تا همه از بسمه فاصله بگیرند...
و من میترسیدم این کمربند در صورت برادرم منفجر شود..😱😱😱😱
که با گریه التماسش میکردم عقب بیاید..😱😱😰😰😭😭😭😭
و او به قصد باز کردن کمربند، دستش را به سمت کمر بسمه برد...
با دستانم چشمانم را گرفته و از اضطراب پَرپَر شدن برادرم ضجه میزدم..😰😰😭😭😩😩😭😭
تا لحظه ای که گرمای دستش را روی صورتم حس کردم...
با کف دستانش دو طرف صورتم را گرفت،..
با انگشتانش اشکهایم را پاک کرد و با نرمی لحنش نازم را کشید
_برا من گریه میکنی یا برا این پسره که اسکورتت میکرد؟😁😉
چشمانش باشیطنت😜 به رویم میخندید،😁میدید صورتم از ترس میلرزد..
و میخواست ترسم تمام شود...
که دوباره سر به سر حال خرابم گذاشت
_ببینم گِل دل تو رو با پسر سوری برداشتن؟😉 ایران پسر قحطه؟😁😁
با نگاه خیسم 😥😢دنبال بسمه🔥گشتم و دیدم همان دو مرد نظامی او را در انتهای راهرو میبرند...
همچنان صورتم را نوازش میکرد تا آرامم کند و من دیگر از چشمانش #شرم میکردم..🙈
که حرف را به جایی دیگر کشیدم
_چرا دنبالم میگشتی؟🙁😢
نگاهش روی صورتم میگشت..
و باید تکلیف این زن تکفیری روشن میشد که باز از پاسخ سوالم طفره رفت
_تو اینو از کجا میشناختی؟😐😕
دیگر رنگ شیطنت از صورتش رفته بود، به انتظار پاسخی چشمش به دهانم مانده...
و تمام خاطرات 🔥خانه بسمه و ابوجعده🔥 روی سرم خراب شده بود... 😣😞
که صدایم شکست..
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #هشتادودو
که صدایم شکست
_شبی که سعد🔥 میخواست بره ترکیه، برا اینکه فرار نکنم منو فرستاد خونه اینا!
🔥بی غیرتی سعد🔥😞 دلش را از جا کَند،..
میترسید در آن خانه بلایی سرم آمده باشد که نگاهش از پا درآمد..
و من میخواستم خیالش را تخت کنم
که حضرت سکینه(س)😭💚 را به شهادت گرفتم
_همون لحظه که وارد اون خونه شدم، این زن منو برد #حرم، 😢فکر میکرد وهابی ام. میخواستن با بهم زدن مجلس تحریکشون کنن و همه رو بکشن!😥😢
که به یاد نگاه #مهربان و #نجیب مصطفی🌸 دلم لرزید و دوباره اشکم چکید
_ولی همین آقا و یه عده دیگه از #مدافعای_شیعه_وسنی حرم نذاشتن و
منو نجات دادن!
میدید اسم مصطفی را با چه حسرتی
زمزمه میکنم..
و هنوز خیالش پیِ خیانت سعد🔥 مانده و نام ترکیه برایش #اسم_رمز بود که بدون خطا به هدف زد
_میخواست به ارتش آزاد ملحق بشه که عملگی ترکیه و آمریکا رو بکنه؟😏😐
به نشانه تأیید پلکی زدم..😥
و ابوالفضل از همین حرفها خطری حس کرده بود که دستم را گرفت، با قدرت بلندم کرد..
و خیره در نگاهم هشدار داد
_همونجور که تو اونو شناختی، اونا هم هر جا تو رو ببینن، میشناسن، باید برگردی ایران!
_از قاطعیت کلامش ترسیدم، تکه ای از جانم در اینجا جا مانده و او بی توجه به اضطراب چشمانم حکمش را صادر کرد
_خودم می رسونمت فرودگاه، با همین پرواز برمیگردی تهران و میری خونه دایی تا من #مأموریتم تموم شه و برگردم!😊
حرارت غمی کهنه زیر خاکستر صدایش پیدا بود..
که داغ فراق مصطفی گوشه قلبم پنهان شد و پرسیدم
_چرا خونه خودمون نرم؟🙁😢
بغضش😢 را پشت لبخندی😊 پنهان کرد..
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #هشتادوسه
بغضش😢 را پشت لبخندی پنهان کرد و ناشیانه بهانه تراشید
_بریم بیرون، اینجا هواش خوب نیست، رنگت پریده!😔
و رنگ من از خبری که برایش این همه #مقدمه_چینی میکرد پریده بود که مستقیم نگاهش کردم و محکم پرسیدم
_چی شده داداش؟😢🙁
سرش را چرخاند، میخواست از چشمانم فرار کند،..
دنبال کمکی میگشت و در این غربت کسی نبود که دوباره با نگاهش به چشمان پریشانم پناه آورد و آهسته خبر داد
_هفت ماه پیش کنار اتوبوس زائرای ایرانی تو #کاظمین بمب گذاری کردن، چند نفر شهید شدن.😢😔
مقابل چشمانم نفس نفس میزد،..
کلماتش را میشمردم بلکه این جان به لب رسیده به تنم برگردد..
و کلام آخر او جانم را در جا گرفت
_مامان بابا تو اون اتوبوس بودن...😢
دیگر نشنیدم چه میگوید،..
هر دو دستم را روی سرم گرفتم و اختیار ساقم با خودم نبود...
که قامتم ازکمر شکست و روی زمین زانو زدم....😣😞
باورم نمیشد 🌷پدر و مادرم🌷 از دستم رفته باشند...
که به گلویم التماس میکردم بلکه با ضجه ای راحتم کند..
و دیگر نفسی برای ضجه نمانده بود که به جای نفس، قلبم از گلو بالا میآمد...
ابوالفضل خم شده بود تا از روی زمین بلندم کند..
و من مقابل پایش با انگشتان دستم به زمین چنگ میزدم،..
صورت مهربان پدر و مادرم در آینه چشمانم میدرخشید..😭😭😭😭😭
و هنوز دست و پاهای بریده امروز مقابل چشمم بود و نمیدانستم بدن آنها چند تکه شده...
که دیگر از اعماق جانم جیغ کشیدم...😩😩😩😩😭😭😵😵😵😭😭
در آغوش ابوالفضل بال بال میزدم...
که فرصت جبران بی وفایی هایم از دستم رفته...
و دیدار
پدر و مادرم به قیامت رفته بود.
اینبار نه حرم حضرت سکینه(س)،...
نه چهارراه زینبیه،...
نه بیمارستان دمشق...
که آتش تکفیری ها به دامن خودم افتاده...😭😭😭😭😭😭😭😭
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #هشتادوچهار
آتش تکفیری ها به دامن خودم افتاده و تا مغز استخوانم را میسوزاند..
و به جای پرواز به سمت تهران، در همان
بیمارستان تا صبح زیر سِرُم رفتم...😭🛌
ابوالفضل با همکارانش تماس گرفت..📲 تا پیشم بماند و به مقرّشان برنگشت،
فرصتی پیش آمده بود...
تا پس از چند ماه با هم برای 🌷پدر و مادر شهیدمان🌷 عزاداری کنیم...
و نمیخواست خونابه غم از گلویش بیرون بریزد...
که بین گریه به رویم میخندید و شیطنت میکرد
_من جواب #سردارهمدانی رو چی بدم؟😐
نمیگه تو اومدی اینجا #آموزش نیروهای سوری یا پرستاری خواهرت؟😁😁
و من شرمنده😢😓 پدر و مادرم بودم...
که دیگر زنده نبودند تا به دست و پایشان بیفتم بلکه مرا #ببخشند..
و از این #حسرت و #دلتنگی فقط گریه میکردم.😢😓😢
چشمانش را از صورتم میگرداند..
تا اشکش😢 را نبینم و دلش میخواست فقط خنده هایش برای من باشد که دوباره سر به سرم گذاشت
_این بنده خدا راضی نبود تو بری ایران،
بلیطت سوخت!😉😁
و همان دیشب از نقش نگاهم احساسم را خوانده..
و حالا میخواست زیر پایم را بکشد که بی پرده پرسید😊
_فکر کنم خودتم راضی نیستی برگردی، درسته؟ 😁🤔
دو سال پیش...
به هوای هوس پسری سوری رو در روی خانواده ام قرار گرفتم..
و حالا دوباره #عشق سوری دیگری دلم را زیر و رو کرده..
و حتی #شرم میکردم..
به ابوالفضل حرفی بزنم...😅که خودش حسم را نگفته شنید،..
هلال لبخند 😁😊روی صورتش درخشید و با خنده خبر داد
_یه ساعت پیش بهش سر زدم، به هوش اومده!
از شنیدن خبر سالمتی اش پس از ساعت ها لبخندی روی لبم جا خوش کرد..
و سوالی که بی اراده از دهانم پرید..
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #هشتادوپنج
سوالی که بی اراده از دهانم پرید..
_میتونه حرف بزنه؟😥
و جوابم در آستین شیطنتش بود که فی البداهه پاسخ داد😁
_حرف میتونه بزنه، ولی خواستگاری نمیتونه بکنه!😜😉😁
لحنش به حدی شیرین بود که میان گریه به خنده افتادم..☺️😅
و او همین خنده را میخواست که به سمتم آمد،..
سرم را بوسید و برادرانه به فدایم رفت
_قربونت بشم من! چقدر دلم برا خنده هات تنگ شده بود!😊
ندیده تصور میکرد چه بلایی از سرم رد شده و دیگر نمیخواست آسیبی ببینم...
که لب تختم نشست، با دستش شکوفه های اشکم را چید و ساده صحبت کرد
_زینب جان! سوریه داره با سر به سمت #جنگ پیش میره! دو هفته پیش دو تا ماشین تو دمشق منفجر شد، دیروز یه
ماشین دیگه، شاید امروز یکی دیگه! سفرای کشورهای خارجی دارن دمشق رو ترک میکنن، یعنی غرب خودش داره صحنه جنگ رو برای تروریستها آماده میکنه!
از آنچه خبر داشت قلبش شکست، عطر خنده از لبش پرید، خطوط صورتش همه در هم رفت و بیصدا زمزمه کرد
_حمص داره میفته دست تکفیری ها، شیعه های حمص همه آواره شدن! ارتش آزاد آماده لشگرکشی شده و کشورهای غربی و عربی با همه توان تجهیزش کردن! این تروریست هام همه جا هستن، از کنار هر ماشین و آدمی که تو دمشق رد میشی شاید یه انتحاری باشه،😐 به خصوص اینکه تو رو میشناسن!
و او آماده این نبرد شده بود که با مردانگیِ لحنش قد علم کرد
_البته ما آموزش نیروهای سوری رو شروع کردیم، #سردارسلیمانی و #سردارهمدانی تصمیم گرفتن هسته های مقاومت مردمی تشکیل بدیم و به امید خدا نفس این تکفیری ها رو میگیریم!✌️💪
و دلش برای من...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
تکنیک های رفتار با نوجوانان
❇️فشار مدرسه را مضاعف نکنید
مدارس برای دسترسی به اهداف تحت فشار شدیدی هستند و بخش عمدهای از آن به والدین نیز منتقل شده است و البته طبیعی است که ما والدین برای پیشرفت فرزندانمان انتظاراتی داشته باشیم. ولی خانه باید جایی امن باشد، پناهگاهی که در آن کودکان میدانند ارزششان خیلی بیشتر از تواناییهای تحصیلی آنهاست.»
❇️درباره قوانین استفاده از موبایل و کامپیوتر با هم تصمیم بگیرید.
بهجای حساسیت درباره استفاده نوجوانتان از موبایلش، ببینید که خودتان چطور از موبایلتان استفاده میکنید.گاهی نوجوانان تعریف میکنند که چطور تلاش میکردهاند چیزی به مادرشان بگویند و مادرشان درواقع گوش نمیکرده، چون داشته موبایلش را چک میکرده، یا با موبایل یکسره داشته حرف میزده.
ما برای استفاده از تکنولوژی در زندگی خودمان باید چهارچوب داشته باشیم.
لازم است والدین با کنار گذاشتن موبایلشان هنگام مکالمه یا غذاخوردن در این راه پیشرو باشند.
برای استفاده از تکنولوژی قوانینی داشته باشید، ولی آنها را با هم وضع کنید. «از فرزندتان بپرسید بهنظرش چه روشی جواب میدهد. به این ترتیب قوانینی میگذارید که برای او نیز نفع شخصی دارد و علاقهمند میشود که رعایتش کند.»
❇️برای خودتان وقت بگذارید.
فراموش نکنید که مراقب خودتان و سلامت روانی خودتان باشید. «حواستان باشد که زندگی خودتان سراسر استرس و نگرانی نباشد.» این گفته جاستین رابرتز است که خودش دو دختر دوقلوی ۱۷ ساله دارد. «لازم است نوجوانان بخصوص دختران ببینند که مادرشان برای خودش وقت میگذارد، بهاندازه کافی میخوابد و دائما نگران و مضطرب نیست.
❇️به نوجوانتان نشان دهید که طبیعی است شکست بخورند.
فراموش نکنید که به آنها نشان دهید شکست اشکالی ندارد. لازم است بدانند که شکست خوردن خوب است، که همه ما گاهی در زندگیمان شکست میخوریم، و این که آنچه اهمیت دارد خود شکست نیست بلکه روش کنار آمدن با آن است. «حتما شما هم نمیخواهید شکست چنان چیز وحشتناکی باشد که ممکن نیست اتفاق بیفتد.» این نظر رابرتز است که اینطور ادامه میدهد: «سراغ چالشهای جدید بروید، به آنها نشان دهید چطور باید ماجراجویی کرد. و وقتی کاری به نتیجه نمیرسد – چون همه کارها نمیتوانند به نتیجه برسند – آنها میبیند که شما دوباره سر پا میایستید و راهتان را ادامه میدهید. همهچیز به ایجاد انعطافپذیری مربوط است که برای نوجوانمان واقعا اهمیت بسیار دارد.»
❇️وقتتان را با آنها بگذرانید.
هیچ کاری نکنید، و این هیچکار را هم با یکدیگر انجام دهید. رابرتز معتقد است «کالای ارزشمندی بهنام وقت خالی از فشار و نگرانی بهترین چیزی است که میتوانید به آنها بدهید. به این ترتیب متوجهشان میکنید که فقط به این دلیل دارید وقتتان را با آنها میگذرانید که میخواهید در کنارشان باشید. همه ما مقصریم بابت برنامهریزیهای فشرده و نگاه مدام به ساعت، یا تلاش برای انجام دادن دو کار همزمان، ولی هیچچیز مهمتر از آن زمانی نیست که شما فقط کنار یکدیگرید، بدون هیچ برنامهای.»
❇️با هم غذا بخورید.
سعی کنید همگی موقع غذاخوردن، موبایلتان را کنار بگذارید و دستکم چند بار در هفته با هم به غذاخوردن و صحبتکردن بپردازید. اگر نمیتوانید با هم غذا بخورید، بنشینید یک لیوان چای بخورید و حرف بزنید. موضوع مهم درباره رسانههای اجتماعی این نیست که دختران وقتی در آنها هستند چه کارهایی میکنند، بلکه مهم این است که وقتی در آنها هستند چه کارهایی نمیکنند. و آن شامل وقتی هم میشود که صرف گفتگو با پدرومادر و خواهروبرادر خود نمیکنند؛ کاری که لازم است انجام دهند.
❇️خوب گوش کنید.
نگذارید نوجوانان شما را پس بزنند. «گاهی تلاش میکنند شما را کنار بزنند یا بگویند که علاقهای به صحبت درباره موضوعی ندارند، ولی لازم نیست شما هم حتما قضیه را اینطور رها کنید.» این نظر دکتر کارولین شستر است، روانشناس خبرهای که با کودکان ۱۱ تا ۱۸ ساله کار میکند. «لازم است با آنها وارد مکالمه شوید و ببینید مشکل چیست. خیلی مهم است که بادقت گوش کنید. موضوع این نیست که شما به آنها بگویید چطور از عهده مشکل بربیایند، موضوع این است که گوش کنید و ببینید مشکل از دید آنها چیست. بله، شما میتوانید چیزها را سر جای خود قرار دهید و راهحل ارائه کنید، که البته ممکن است خیلی هم مفید باشد، ولی همیشه به یاد داشته باشید که اول گوش کنید.»
هیچ مشکلی آنقدر کوچک یا آنقدر بزرگ نیست که نشود دربارهاش حرف زد. و آنچه فرزندتان را اذیت میکند، هرچه که باشد، بیاهمیت نشمارید و از آن نگذرید.
⚜⚜⚜
منبع: کتاب درمان شناختی رفتاری برای نوجوانان اثر رونالد ربی
✨✨✨✨✨✨✨✨
نکته های طلایی رفتار با کودکان و نوجوانان👇
@zojkosdakt
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
@zojkosdakt
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405
وقتی در جهت رفع نیازهای کودک میکوشیم او به دنیای پیرامون خود اعتماد می کند و آن را محل امنی می یابد.
اگر می خواهیم کودک نوپا لجباز نشود نیاز داریم محیط او را امن کنیم، نه اینکه وسایل دم دست او باشد و از او بگیریم؛ به عبارت دیگر نباید با انواع منع شدن روبرو شود و مرتب "نکن" و "دست نزن" را بشنود.
فردی که به دنیای اطراف خود و دیگران اعتماد می کند به توانایی های خودش نیز اعتماد می کند و با شما بهتر همراهی می کند....
@zojkosdakt
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405
🔻نشانه های لکنت زبان چيست؟
🔹علائمی همچون تکرار، کشش و گیر غیر طبیعی در گفتار از نشانه های لکنت زبان است.
🔹تداوم این علایم منجر به آگاه شدن کودک از اختلال گفتاری خود و افزایش اضطراب او در زمان سخن گفتن خواهد شد.
🔹اختلالات گفتاری درمان نشده، ضعف عزت نفس و منزوی شدن کودک و نوجوان را به دنبال خواهد داشت.
@zojkosdakt
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405
بهترین دلیل برای آشنا کردن کودکان با کتاب این است که آنها از سر و کار داشتن با کتاب لذت میبرند. بسیاری از والدین کتاب را تنها وسیله موثر برای سرگرم کردن شادمانه کودکانشان یافتهاند. اما کودکان شیرخوار و نوپا از نگاه کردن به کتابها، چیزهای بسیار دیگری نیز میآموزند. کتاب، باعث افزایش ادراک بصری و توانایی کودک در توجه به جزئیات میشود.
همچنین در زمینه رشد مهارتهای گویایی بسیار ارزشمند است و به کودک کمک میکند تا گوش کردن را یاد بگیرد، بفهمد و صحبت کند و میل به ارتباط در او بیشتر شود. کتاب با تحریک حس تخیل، افق دید کودک را وسعت میبخشد و کمک میکند تا موقعیتهایی را که در آن قرار میگیرد درک کند، و نشان میدهد که دیگران چگونه رفتار و احساس میکنند.و بعدها، کتاب نقشی بسیار حیاتی در آموزش رسمی کودک ایفا خواهد کرد.
@zojkosdakt
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405
✅ چگونه بی اشتهایی کودک خود را درمان کنیم؟
▪️از خوراندن انواع تنقلات به کودکان حداقل یک ساعت پیش از وعده غذایی اصلی خودداری کنید.
▪️اجازه ندهید کودکان انواع فستفودها را به عنوان وعده غذایی اصلی بخورند.
▪️کودکان بهانهگیر را در تهیه مواد اولیه غذا و پخت آن مشارکت دهید.
@zojkosdakt
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405