💠رمـــــان #جانم_میرود 💠 #قسمت ۱۵۶ مهیا با شنیدن صدای شهین خانم، احساس کرد که دیگر نایی برای ایستادن ندارد... میز غذاخوری را محکم گرفت، تا بر روی زمین نیافتد. مریم بادیدن حال بد مهیا، سریع خداحافظی کرد و به سمتش دوید با اینکه برادرش آمده بود؛ اما صورت رنگ پریده ی مهیا، نگرانش کرده بود.به مهیا کمک کرد که روی صندلی بشیند. ــ مهیا جان! عزیز دلم بشین! سریع لیوانی پر از آب کرد و به سمت مهیا گرفت. ــ یکم بخور حالت جا بیاد! مهیا لیوان را به لبانش نزدیک کرد. نمیتوانست باور کند؛ که شهاب آماده است. اما صدای احوالپرسی و خنده هایی که از پذیرایی به گوشش می رسید، به او ثابت میکرد؛ که آمدن شهاب واقعیت دارد. به سختی از جایش بلند شد. استرس عجیبی برای دیدن شهاب داشت. همراه مریم، به سمت پذیرایی قدم برداشتند. شهاب پشت به مهیا در حال خوش و بش با احمد آقا بود. مهیا چادرش را با دستش فشرد. شهاب با دیدن مریم او را در آغوش کشید. ـ خواهر ما چطوره؟! ــ خوبم قربونت برم! تو خوبی؟! ــ خوبم عزیز دلم! معلومه خیلی دلتنگم شدی...! و چشمکی تحویلش داد. مریم لبخندی زد و گفت: ــ البته که دلتنگت شدیم. ولی نه به اندازه بعضیا، که حتی یه ساعت پیش؛ ازدلتنگی داشتن گریه میکردن... مهیا خجالت زده سرش را پایین انداخت. نگاه شهاب به طرف مهیا کشیده شد. مهیا با احساس سنگینی نگاه شهاب،سرش را بالا آورد؛ و در چشمان شهاب نگاهی انداخت؛ که از نگاه شهاب به خود لرزید. شهاب خیلی سرد گفت: ــ سلام! خوبی؟! مهیا خشکش زد. دهانش را باز می کرد تا جوابش را بدهد؛ اما صدایی از دهانش خارج نمی شد.انتظار این برخورد سرد را بعد از چند هفته دوری را از شهاب نداشت. غیر از مریم، کسی حواسش به آن دو نبود. مریم که متوجه ناراحتی شهاب شده بود؛ اما نمیتوانست حرفی بزند. نمیخواست کسی متوجه ناراحتی شهاب از مهیا شود. مخصوصا زن عمو و دختر عمویش... مهیا آنقدر شوکه شده بود، که حتی جواب شهاب را نداد... شهاب هم دیگر منتظر جواب مهیا نماند و به سمت آقایان رفت. مهیا سریع به اتاق مریم پناه برد.در را بست و پشت در ایستاد. احساس می کرد؛ قلبش دیگر نمی زد. اشک هایش گونه های سردش را خیس کرده بودند. باورش سخت بود، که شهابی که پشت تلفن از نگرانی داد و فریاد راه انداخته بود؛ الان اینگونه سرد رفتار کند... 👈 #ادامه_دارد.... رمان #جانم_میرود ✍ نویسنده #فـاطمہ_امـیرے 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟

#نوای قرآن

🏴 به رسم ادب روزمان را با سلام بر سرور و سالار شهیدان آقا اباعبدالله شروع میکنیم... اَلسلامُ علی الحُــسین و علی علی بن الحُسین وَ عــــلی اُولاد الـحـسین و عَـــلی اصحاب الحسین ✍امام باقر علیه السلام فرمودند: شیعیان ما را به زیارت امام حسین علیه السلام امر کنید ، چرا که زیارتش روزی را افزون می‌کند و عمر را طولانی می‌گرداند و بلاها و بدی‌ها را دور می کند. #اللهم ارزقنا کربلا

سلام همه زندگیم..💔

#قرار همیشگی مان، جهت تعجیل در ظهور دعای فرج را بخوانیم. ‹🕊 قرار_مهدوی ‹🕊عجل علی ظهور

بی‌حضورت هر چه کردم، زندگی زیبا نشد! اللّهم عجل لولیک الفرج 💔 صوت قرائت #دعای_عهد قرار صبحگاهی منتظران ثابت قدم ظهور #خـــدایا_امام_مـن_کجـاست #برسان_بحق_دُخت_فاطمة_الزهــرا https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2

#لبیک یا مهدی #دعای سلامتی امام زمان

🟢 شهیدی که هیچ کس را ندارد که برایش صلواتی بفرستد 🔵 شهید سیف الله شیعه زاده از شهدای بهزیستی استان مازندران که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچکس در جبهه نفهمید که او خانواده ای ندارد. کم سخن می گفت و با سن کم، سخت ترین کار جبهه یعنی بیسیم چی بودن را قبول کرده بود سرانجام توسط منافقین اسیر شد برگه و کدهای عملیات را قبل از اسارت خورد و منافقین پس از شهادت رساندن وی، برای به دست آوردن رمز و کد های بیسیم سینه و شکمش رو شکافتند ولی چیزی نصیب آنها نشد ... 🔴 شادی روحش صلوات

#امام زمان منتظر ماست‌... #جمعه روز موعود https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2

💢 یادتونه سر این استقبال حسن یزدانی از رییسی چقد بهش توهین کردن؟! هیچی دیگه همین! دلم برای رئیسی سوخت ... #ظــهور_نــزدیکہ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2

💢به دنیا بگویید چرا می گفتیم #مرگ_بر_آمریکا #ظــهور_نــزدیکہ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2

👈ره توشه زوار قسمت 1 ✅به هیچ وجه این فایل ها رو از دست ندین و برا همه دوستان هم ارسال بفرمایید. 🚩مسابقه ای داریم با یکصد جایزه سفر به کربلا ✨ @arbaeenc313

آی بچه شیعه سرت کجا گرمه!!! سرگرم دنیا شدی؟ امامت کجاست؟ ازش خبر داری؟

امان از غربت امام زمان(عج)! تنها امیدش شیعه‌هاشن! اونا گناه میکنن و او چون کسی دیگه رو نداره همه رو به جون میخره و از خدا میخواد که اونا رو ببخشه...

✅ پیش صاحبِ غیرت ، بی غیرت نباشین 👌😭 💖✨ باز دلم پَر کشید .... مرهم واسه چشم تَرَم میخوام حالِ دلم بَده ، حرم میخوام...😭😭😭 👌 وعده گاه ما مرز بین المللی خسروی #اربعین #محرم https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2

🛎 عمرمان در دوری از امام زمان ارواحنافداه گذشت. موهای سرمان سفید شد. ❓چرا اینقدر غافل هستیم؟ ❓چرا این‌قدر به غیبت امام زمان ارواحنافداه عادت کرده‌ایم؟ دلت برای خودت نمی‌سوزد؟ برای اشک‌های امام زمانت دل بسوزان. برای غربت و تنهایی امام زمانت دل بسوزان. برای یوسف گم‌گشته‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام‌اللّه‌علیها دلت بسوزد. 👈🏻 گوش خود را باز کن صدای «هَلْ مِنْ نَاصِرٍ» امام زمانت را بشنو. ❓ما را چه شده؟ مگر آقا به حاج محمد علی فشندی در همین جمکران خودمان نفرمودند اگر به اندازه آب خوردنی مرا می‌خواستند دعا می‌کردند خدا فرج مرا می‌رساند. #خـــدایا_امام_مـن_کجـاست #برسان_بحق_دُخت_فاطمة_الزهــرا https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2

#حضرت شریفه خاتون باب الحوایجی ناشناخته امروز بیستم محرم سالروز شهادت بی بی شریفه است.............. این‌جا #حلّه است! حرم‌مطهر #شریفه خاتون.... دخترامام مجتبی علیه‌السلام که در بین مردم...به #طبیب اهل‌بیت معروف‌ است. وقتی زائرش شوی...پارچه‌نوشت و برگه‌های زیادی می‌بینی... که به نشانه‌ی تشکر...به در و دیوار حرمش نصب شده! یکی #سرطان داشته............. یکی اجاق‌ش کور بوده........... یکی می‌خواسته #ازدواج کند... و دیگری، گرفتاری مالی‌ داشته! آن‌وقت...نذر شریفه‌خانم کرده و حاجت‌ش برآورده شده!!!!!! اگر خواستید...به #رسم و روایتِ اهالی...میتوانید به نیت این بانو #نذر کنید...و حاجت‌روا که شدید ادایَش کنید! 🔻طریقه توسل: یکی از مجرب‌ترین دستورالعمل‌ها برای توسل به حضرت شریفه، هدیه‌ کردن یک سوره یس و صد صلوات با عجل فرجهم است. از راه دور و نزدیک، می‌توان این توسل را انجام داد. و هم چنین نذرسفره صلوات و انداختن سفره صلوات و.....هدیه به این بی بی