هرموقع داداشم میفهمه گوشیم به بلوتوث ماشین وصله، خیلی جدی میگه آبجی "حلقدس ننا" [القدس لنا] بذار🥺
*اگه دقت کرده باشین توی القدس لنای مُجال، وقتی میخواد این کلمه رو بگه یه حالتی میکِشتش [اللللللقدس لنا] سر همین متوجه نمیشه درست چی میگه :)
ذوالجــــناح
روزگاریست ڪه در "گوشهٔ ويرآنهٔ [دِل]" كردهام جای، ڪه این گوشهٔ ويرآنه از اوست ..
مغزم هردقیقه و هرثانیه پر توان: روزگارییییست که در گووووشهههه ویرانهههه دلللللللل..
امشب دوتا اتفاق شوکه کننده با فاصله ده دقیقه پشت سر هم افتاد؛ اولیش اینکه بابام یه جا ماشین رو پارک کرد و چند دقیقه بعدش مامانم به طرز ناگهانی یهو اومد نشست پشت فرمون، طوری که تا یکی دودیقه از خوشحالی نمیتونستم صحبت کنم.. اصلا فکرشو نمیکردم آخه :) [مامانمو حدودا یک ماه ندیده بودم]
دومیش هم اینکه رفتم توی راه آهن، دیدم یوکی روی صندلی های مسافرا نشسته.. میفهمید؟ یوکی اونجا بودددد🤣🤣🤣 [از مشهد برگشته بودن]
سلام بر کتاب داستانهایی که هیچوقت متنش با عکسهاش مچ نبود و اکثرا یا عکسهاش جلوتر بودن یا عقبتر..
اصلا اولین تجربه ناهماهنگی زیرنویس با فیلممون اینجا بود.
دارم عکسای قدیمیمو [دوره بلوغ] نگاه میکنم و به این نتیجه رسیدم من تغییر نکردم؛ من عملا شفا پیدا کردم.
خواهرم داره برام خاطراتشو تعریف میکنه، و گفت که توی یه موقعیتی طرفش رو بخشیده و ازش بلافاصله گذشته؛ این درحالیه که دارم تصور میکنم اگه خودم جاش بودم چطور دست و پای طرف رو قطع و گوشت چرخ کرده میکردم و ازش کتلت میساختم و میدادم به خورد خودش.
10. Mojall - Donyaye Varoo.mp3
7.73M
دینِشون انسانیته ؛
حرفاشون ، حرفِ بیرگا !