.
.
پنجشنبهها
چشم که میگشاییم🌱
نام کسانی در ذهنمان روشن است💬
که تا همیشه مدیونشان هستیم✋
آنهایی که هرگز فراموش نمیشوند♥️
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#پنجشنبههایشهدایی🕊
@zxcvcxz
#بدونِتعـٰارف🖐🏼
استادپناهیان میگفت: ↓
چراخودترورهانمیکنے؟
دادبزنیازامامحسینبخوای؟
برودرخونہاباعبداللهمنتشروبڪش
دورشبگرد..مناجاتڪنباامامحسین!
بگوامامحسینممنباتوآغازکردم،
ولمنکنی...
دیگهنمیکشمادامہبدم
متوقفشدم...💔!'
امامحسینبازمدستترومیگیرهفقط
بخواهازش...(:
#تلنگر@
@zxcvcxz
یکے با انگشتر عقیق
مخ دختراۍ مردمُ میزنہ...
یکے هم، دست و انگشترُ باهم جا میزاره:))🚶🏻♂
#حاجقاسم↶
➺ 🌿 @zxcvcxz
#اینطوریاسمشتۍ👊🏿
📚کتاب: فرشته ای در برهوت
✍نویسنده: مجید پورولی کلشتری
🌀انتشارات: عهدمانا
💤 معرفی:
✍👤 کتاب فرشته ای در برهوت نوشته ی مجید پورولی کلشتری نویسنده جوان و دانش آموخته دوره های امام شناسی و تاریخ صدر اسلام و کارشناس ادبیات نمایشی است.
❤️🧠 در این کتاب نویسنده سعی داشته تا در دل یک داستان عاشقانه به پاسخ دادن شبهات دینی شیعه و سنی بپردازد.
✔️🎁 که در این امر بسیار موفق بوده است، به طوریکه در چندین جشنواره برگزیده و انتخاب شده است من جمله برگزیده جایزه ادبی یوسف، برگزیده جشنواره کتاب سال رضوی و….
🎨📖 تصویرسازی هنرمندانهی این کتاب ارتباط نزدیکی با محتوای متنی و موضوع آن دارد.
❣🗣 داستان این کتاب درباره دو جوانِ همکلاسیِ دانشجوست، که دلبستهی همدیگر میشوند. عشق ممنوعهای که رقم میخورد؛ حول محوریت دختری سنی و پسری شیعه میباشد. اما جلسه خواستگاری رسول، به مباحث عمیقتری منجر میشود.
✂️📚 بریده کتاب:
💎📿 حکیمهخاتون آرام آرام پیش آمد و در یک قدمی رسول ایستاد و پرسید:
🗣 – آن جانماز را که تربتِ کربلا بود همراهت آوردهای؟!
📿 رسول سری تکان داد. دست کرد توی جیبش و جانمازِ کوچکِ سبزی را بیرون آورد و طرفِ حکیمهخاتون بُرد.
👀 حکیمهخاتون جانماز را گرفت و نگاهش کرد و گفت:
🗣 – میشود برای من باشد؟! تا همیشه!
💫 رسول سری تکان داد. از سر و صورتش آبِ باران میچکید و شانههاش از شدّت گریه تکان میخورد.
🙃حکیمهخاتون نگاهش کرد و گفت:
🙂 – حالا برو…
@zxcvcxz
13.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کوه غیرت زینب زینب
اوج عزت زینب زینب...
زینب عزیزة قلب الحسین
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
@zxcvcxz
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄