#یک_آیه_یک_تدبر
✨📖✨ثمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ (سجده - 8)
⚡️سپس (بقاى) نسل او را از عصارهاى از آب پست و بىمقدار مقرّر فرمود.
♦️ با اینکه منی نجس است ولی حضرت حق واژه نجس را در مورد آن بکار نبرده است؛ بلکه پست و بیارزش را استعمال کرده است. در آیهی 66 سورهی نحل میفرماید:
✨📖✨وإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً ۖ نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِهِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَبَنًا خَالِصًا سَائِغًا لِلشَّارِبِينَ
⚡️و البته برای شما ملاحظه حال چهار پایان (از شتر و گاو و گوسفند) همه عبرت و حکمت است، که ما از آنچه در شکم آن است از میان (دو جسم ناپاک) سرگین و خون، شما را شیر پاک مینوشانیم که در طبع همه نوشندگان گواراست.
⁉️حال سوال اینجاست چرا حضرت حق بخشی از منی را پرارزش ننامیده است که همان اسپرم است و انسان از آن متولد میشود؟ مانند شیر که از بین دو چیز نجس آن را خارج میکند که پرارزش و تمیز است؟ میتوانست نطفه انسان را هم چنین خلق کند؟
🔻1🔺 حضرت حق که در آیهی قبل از این آیه میفرماید خلقت انسان را نیکو آفرید؛ چرا عصاره خلقت او را آبی پست معرفی میکند؟
▫️نطفه از پستترین نقطه بدنِ انسان که همان شرمگاه اوست، خارج میشود. در تمام حیوانات شرمگاه با موی از سوی حضرت حق پوشانده شده است؛ یعنی ای بشر مبادا مغرور شوی خود را برتر از من بدانی که من تو را از چه خلق کردم همیشه فکر کن.
🔻2🔺 انسان باید بداند از آبی خلق شده است که هیچ کاربردی در زندگی ندارد و اصلا سودی ندارد و کسی طالب و خریدار آن نیست. پس بر خود ارزشی نگذارد و بداند اگر بها و ارزش و عزتی در جایی دارد و آن عزت اگر حقیقی باشد به خاطر خداست که به او این عزت را بخشیده است نه بواسطه خلقتش و سرتاسر عمر خود را مدیون خدا بداند و شاکر آستانش.
🔻3🔺 ای بشر بدان که از آبی پست خلق شدهای و چه کسانی برای کسب این آب پست که ناشی از کسب لذت است خود را تحقیر در نزد خالق و مخلوق کردهاند. چه گناهانی که برای کسب این آب پست دامن انسان را گرفته است و چه مردانی که زنان و فرزندان خود در راه این آب پست قربانی کردهاند؟ این انسان برای آب پست خود را به رنج حقارت و نابودی میندازد. (الذین هم لفروجهم یحافظون)
🔻4🔺 ای بشر این آب پست در حالت کاملاً پستی و تحقیر از تو خارج میشود که کاملاً شکل حیوان میشوی. تا حیا و عقل تو را از تو نگیرد از تو دفع نمیشود. چنانچه در هنگام دفع آن از دیگران شرم داری و در خلوت میروی و بعد از دفع آن در خود احساس تحقیر و شرم میکنی.
▫️از بدن مایعات زیادی دفع میشود؛ این تنها مایعی است که توأم با لذت است و در حالت جنون و بیحیایی از بدن دفع میشود.
🔻5🔺 ای بشر این آب پست را فقط مایه خلقت قرار دادهام. مبادا از حکمت خلق آن غافل شوی و با آن دنبال کسب لذت دائمی باشی که تو را از لذت درک حضور خود محروم میکنم و گرفتار شکم و زیر شکمت میگردانم؛ چون چهارپایان لذتی غیر آن در دنیا نبینی.
▫️ای بشر عقلت را در سرت و بالاترین نقطه ار بدنت قرار دادم و خوردن را در پایین و شکم تو و در زیرشکم پایینترین آن شهوت تو را قرار دادم.
▫️هر اندازه خواستههایت از سمت عقل پایینتر بیایند، بدان که از انسانیت تنزل میکنی.
▫️هر گاه سمت شکمِ تو تنزل کنند و لذت را در خوردن پیدا کنی، بدان محصول زندگی تو چاه مستراحی خواهد بود که پر خواهی کرد.
▫️هر گاه نیازهایت از شکم پایینتر روند بدان نتیجهی خواستهی تو تحقیر شدن و سست شدن بدن و کم شدن نور چشم و کم شدن عقل و حافظهات خواهد بود.
🔻6🔺 از بدن انسان مایعات زیادی خارج میشود. فرق ما مهین با آبهای دیگر زمان خروج آن، چیست؟
فرق آن در دو چیز است؛ یکی اینکه لذت فوقالعاده دارد و دوم اینکه بدن را سست میکند؛ این یعنی نشان این امر که در دنیا هر لذت جسمی که در بالاترین حد باشد، ارزش آن کمتر و پستتر است و هیچ لذتی انسان کسب نمیکند مگر چیزی از دست بدهد که به خاطر این ما مهین انسان، ضعف قوا و سستی بدن هدیه میگیرد.
@zyafatalhosin
امام على عليهالسلام :
✨هر چه محبت دارى نثار دوستت كن، اما هر چه اطمينان دارى به پاى او مريز!
✅ذکر روز پنجشنبه
۱۰۰ مرتبه
🌴لا اله الا الله الملک الحق المبین🌴
@zyafatalhosin
عبادت به چه معناست؟
عبادت به معنای اطاعت و پیروی خاضعانه، حالتی در وجود انسان است که خود را در اختیار حقیقتی که او را آفریده، میبیند. هدف از خلقت جهان، یاد و ذکر خدا و نیاز انسان به خدا را فلسفه و چرایی عبادت نامیدهاند.
عبادت را به اجباری و اختیاری تقسیم کردهاند.
همچنین خلوص، اعتدال، صبر، علم، خشوع و طهارت را از آداب و شرایط عبادت دانستهاند. عبادت منحصر در مناسک عبادی نیست. دعا، تفکر و کسب روزی حلال را از مصادیق آن برشمردهاند.
در آیات و روایات تفاخر، تکبر، جهل، دنیاگرایی و حرامخواری از موانع عبادت محسوب شده است.
مفهوم عبادت
عبادت را به پرستش، اطاعت و پیروی خاضعانه و خاشعانه و در مواردی به نهایت خضوع و فروتنی معنا کردهاند.
عبادت به این معنا حالتی در وجود انسان است که خود را نیازمند و در اختیار حقیقتی که او را آفریده است، ببیند.
علامه طباطبایی حقیقت عبادت را این میداند که بنده، خود را در مقام ذلت و عبودیت قرار داده و از هر چیز دیگر بریده، به یاد پروردگار خود باشد و او را ذکر گوید.
میل به خدمت و تقدیس موجودی برتر که مستحق این خدمت و تقدیس باشد نیز به عنوان حقیقت عبادت بیان شده است.
عبادت در اصطلاح قرآنی معنایی عام دارد و بسیاری از رفتارهای انسان را اگرچه پیروی از شیطان و هوای نفس باشد، در برمیگیرد. بر اساس آیات قرآن مفهوم عبادت شامل عبادت دیگر انسانها، عبادت هوای نفس، عبادت شیطان، عبادت بتها و عبادت خداوند میشود.
مفهوم عبادت در علم فقه بر خلاف کاربرد عام قرآنی آن، فقط بر اعمال و مناسکی که به شرط قصد قربت انجام شود، اطلاق میشود و از آنها به احکام تعبدیه نام برده میشود. مفهوم عبادت در عرف مردم در ضمن بعضی از مصادیق آن مانند نماز، روزه، حج، دعا و تسبیح شناخته میشود که از معنای قرآنی و فقهی آن محدودتر است.
فلسفه عبادت
برای چرایی عبادت خداوند چند علت ذکر شده است.
هدف خلقت جهان،
یاد و ذکر خدا
نیاز انسان به خدا و...
از جمله دلائل عبادت قرار داده شده است.
هدف خلقت جهان
عبودیت و بندگی خدا هدف اصلی از خلقت جهان قرار داده شده است. بر اساس برخی از آیات قرآن، خداوند جن و انس را برای عبادت خلق کرده است؛ و به همین دلیل زمانی که انسان از این هدف منحرف میشود، خداوند پیامبرانی را مبعوث میکند تا انسان را از تحت عبادت طاغوت نجات داده به هدف اصلی خلقت خود باز گرداند.
عبودیت و پرستش خداوند چیزی است که در فطرت انسان قرار داده شده و با سرشت او عجین شده است؛ ولی گاه از مسیر صحیح خود خارج شده و باعث پرستش موجوداتی از قبیل: بت و انسانهای دیگر میشود. امام علی (ع) در این باره هدف بعثت پیامبر اسلام (ص) را خارج کردن بندگان خدا از عبادت بتها به سوی عبادت خداوند میداند.
یاد و ذکر خدا
به یاد خدا بودن و ذکر او را گفتن یکی از اهداف عبادت ذکر شده است. در آیه ۱۴ سوره طه خداوند خطاب به موسی (ع) ضمن معرفی خود به عنوان خدایی یکتا و تأکید بر وحدانیت خود، از موسی (ع) میخواهد که خدا را عبادت کند و نماز را برپا دارد تا یاد و ذکر خدا همیشه با او همراه باشد. مفسرین کلمه «فاعبدنی» در آیه را رکن عمل (فروع دین) که رکن دوم ایمان است، میدانند.
انواع عبادت
عبادت را به دو نوع تسخیری و اختیاری تقسیم کردهاند.
عبادت تسخیری
عبادت غیر اختیاری به نوعی از عبادت گفته میشود که عابد هیچگونه اختیار و آزادی انتخاب ندارد و فقط فرمانپذیر است. عبادت تسخیری توسط همه موجودات هستی غیر از موجوداتی که دارای اراده هستند، انجام میشود. آیاتی از قرآن نیز بر این نوع از عبادت اشاره کرده است. علامه طباطبایی این نوع از عبادت را عبادت عامه نامیده است.
عبادت اختیاری
عبادت اختیاری نوعی از عبادت است که مکلفانِ دارای اراده مانند جن و انسان طبق اختیار و انتخاب خود، اعمال عبادی را انجام میدهند. این نوع عبادت را عبادت خاصه نیز نامیدهاند؛ و در آیاتی نیز به این نوع از عبادت اشاره شده است.و بدانیم که: گناه، اراده عبادت خدا را از بین میبرد
تقسیم دیگری نیز برای عبادت با استناد به سخن و مناجاتی از امام علی (ع) از سوی برخی ارائه شده است. بر این اساس عبادت را به عبادت بردگان، عبادت تاجران و عبادت آزادگان تقسیم کردهاند. زمانی که خداوند به خاطر رغبت به بهشت و دریافت پاداش بندگی شود، این عبادت تجار است و هنگامی که خدا از ترس عذاب بندگی شود، این عبادت بردگان است؛ ولی گروهی که خدا را شایسته پرستش دانسته و به دلیل شکروسپاس از خدا، او را بندگی کنند به این عبادت، عبادت آزادگان گویند که برترین عبادتهاست.
@zyafatalhosin
ﺁﺛﺎﺭ ﻭﯾﺮﺍﻧﮕﺮ ﮔﻨﺎﻩ
ﺍﺛﺮ ﮔﻨﺎﻩ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻇﺎﻫﺮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ، ﮔﻨﺎﻩ
ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﻣﺤﯿﻄﺶ ﻫﻢ ﺍﺛﺮ ﺩﺍﺭﺩ، ﮔﻨﺎﻩ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ
ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺍﺛﺮ ﺩﺍﺭﺩ، ﮔﻨﺎﻩ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺍﺛﺮ
ﺩﺍﺭﺩ، ﮔﻨﺎﻩ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺯﺭﺍﻋﺖ ﺍﺛﺮ ﺩﺍﺭﺩ، ﮔﻨﺎﻩ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ
ﺩﺭ ﺟﻮّ ﺍﺛﺮ ﺩﺍﺭﺩ .
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺧﯿﺎﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺩﺭ ﺟﺎﯼ ﺧﻠﻮﺗﯽ ﮔﻨﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ ! ﮔﻨﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ
ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﺛﺮ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ، ﺩﺭ ﻧﺴﻠﺘﺎﻥ ﺍﺛﺮ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ، ﺩﺭ ﻣﺤﯿﻄﺘﺎﻥ ﺍﺛﺮ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﺁﯾﻪ ﺷﺮﯾﻔﻪ ﻣﯽ
ﮔﻮﯾﺪ : « ﻇَﻬَﺮَ ﺍﻟْﻔَﺴﺎﺩُ ﻓِﻲ ﺍﻟْﺒَﺮِّ ﻭَ ﺍﻟْﺒَﺤْﺮِ ﺑِﻤﺎ ﻛَﺴَﺒَﺖْ ﺍَﻳْﺪِﻱ ﺍﻟﻨّﺎ ﺱ ( ﺭﻭﻡ، 41 )» ( ﻓﺴﺎﺩ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ
ﺻﺤﺮﺍﻫﺎ ﻭ ﺩﺭﯾﺎﻫﺎ ﻇﻬﻮﺭ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . )
ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﯾﮏ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﺑﮑﻨﺪ، ﻓﻮﺭﯼ ﯾﮏ ﻧﻘﻄﻪ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﺍﻭ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﯾﮏ ﺗﯿﺮﮔﯽ ﻭ ﻇﻠﻤﺘﯽ
ﺩﺭ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﺭﻭﺡ ﺍﻭ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﺪ، ﻏﺒﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﻗﻠﺐ ﺍﻭ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﺪ ﻭ ﻗﻠﺐ ﺍﻭ ﮐﺪﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ
ﻃﺮﻑ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻼﻟﯽ ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ، ﺷﺎﯾﺪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﻣﻄﻠﻊ
ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﯾﻦ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﺭ ﻧﺴﻞ ﺍﻭ ﺍﺛﺮ ﺳﻮﺀ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ، ﺩﺭ ﺭﻭﺡ ﺍﻭ ﺍﺛﺮ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ .
ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﮊﻥ ﻫﺎﯼ ﺍﻭ، ﮐﺮﻭﻣﻮﺯﻡ ﻫﺎﯼ ﻧﻄﻔﻪ ﺍﻭ، ﺩﺭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺍﺛﺮ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﻫﻤﯿﻦ
ﮔﻨﺎﻩ ﮔﺎﻫﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﻧﺒﺎﺭﺩ، ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﻧﺮﻭﯾﺎﻧﺪ، ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ
ﻧﺴﯿﻢ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﻧﻮﺯﺩ، ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﯿﮑﺮﻭﺏ ﻫﺎﯼ ﻣﻀﺮ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪ
ﺣﻤﻠﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻭﺑﺎ ﻭ ﻃﺎﻋﻮﻥ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺑﺸﻮﺩ، ﮔﻨﺎﻩ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺛﺮﺍﺗﯽ ﺩﺍﺭﺩ، ﺍﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺧﯿﺎﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﯾﮏ
ﮔﻨﺎﻫﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﮔﻨﺎﻩ ﺍﺛﺮﻫﺎﯼ ﺧﺎﺹ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﺎ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺁﺛﺎﺭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﺑﺮﺷﻤﺮﺩﯾﻢ ﻭ
ﺗﻮﺑﻪ، ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﺛﺎﺭ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
@zyafatalhosin
#آخرالزمان
❇️ پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) :
👈 زمانی بر مردم بیاید که دین هیچ دینداری سالم نماند ؛ مگر آن کس که مانند روباهی که بچههای خود را از دسترس درندگان دور میسازد، قلّه به قلّه و لانه به لانه بگریزد.
👈 گفتند : آن چه زمانی است؟ فرمود : آنگاهکه معیشت ، جز با نافرمانی خدا فراهم نگردد و مجرد زیستن ، حلال و جایز میشود.
📒 بحرالمعارف، ج ۱، ص ۳۱۵
التحصین، ص ۱۳
@zyafatalhosin
سلام
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
قرارهفتگی
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
یکشنبه1397/9/18
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💐تشرف محضر قرآن عزیز18/15
💐پای درس اهلبیت علیهما السلام
👤باحضور حجت الاسلام جزینی
💐 توسل وزیارت
✅پذیرایی
🏠 جنب مسجد صاحب الزمان عج بلندیها - منزل مرتضی اسحاقیان یوسف
🌹هیئت ضیافت الحسین علیه السلام
گاهی وقتی روایتی نقل میشود که به نظرمان عجیب میآید، خیلی راحت آن را رد میکنیم؛ مثلاً میگوییم: «لابد ساختگی است» یا «امام نمیتواند چنین حرفی زده باشد» یا...
🔹حدیث زیر نیز تأکیدی است بر این مسأله است که اینقدر راحت نظر دادن، و جعلی و غلط خواندنِ روایات، صحیح نیست...
📚الكافي، ج۱، ص۴۰۱
🔶از امام باقر از رسول خدا (صلواتاللهعلیهما) نقل شده است:
🔸«بهراستیکه حدیث آلمحمد (صلواتاللهعلیهم)، هم فهمیدنشان سخت است و هم پذیرفتن و عمل به آنها. هیچکس به آن ایمان نمیآورد، بهجز فرشتهای که مقرّب باشد، یا پیامبری که مرسل باشد، یا بندهای که خداوند قلبش را برای ایمان آزموده باشد.
🔸پس اگر حدیثی از آلمحمد (صلواتاللهعلیهم) به شما رسید که دلهایتان با آن سازگار بود و (صحتِ) آن را میشناختید، قبولش کنید و حدیثی که برای دلهایتان ناسازگار و ناخوشایند بود، آن را (جعلی و غلط ندانید، بلکه) به خدا و رسول خدا و عالمی از آلمحمد (ائمه اطهار علیهمالسلام) برگردانید.
🔸هلاکشونده، کسی است که یکی از شما برایش حدیثی نقل کند که تحملِ (پذیرش یا عمل به) آن را نداشته باشد و بههمینخاطر بگوید: "بهخداقسم چنین نیست، بهخداقسم چنین نیست." درحالیکه انکارِ (چیزی که از آن اطلاع ندارید)، همان کفر است.»
@zyafatalhosin
🌹نذر توحیدی🌹
✍نذر در اسلام هر چند عملی ممدوح است ولی نوع دیگری هم در شبیه نذر وجود دارد که در شیوه عرفا خیلی بهتر است و آن انجام کار نیک به نیت برآورده شدن عهدی است.
📌مثال کسی صاحب فرزند نمیشود، نذر می کند که خدا به او فرزندی بدهد تا گوسفندی قربانی و به فقرا بدهد. این نذر هیچ اشکال شرعی ندارد و جایز و پسندیده است.
👈عملی هم شبه نذر وجود دارد که از آن بهتر و به توحید نزدیکتر است.
📌اگر این فرد گوسفندی بکشد و به فقرا تقسیم کند بعد از خدا دعا و طلب حاجت کند که بچهدار شود این عمل بهتر از عمل دوم است. چون در حقیقت قدم اول را جلو گذاشته و به عنایت خدا یقین حاصل نموده است و قطعا حضرت حق به این گمان نیک و یقین او پاسخ اجابت نیت و دعا را به زودی عنایت خواهد کرد.
@zyafatalhosin
روایتی بسیار تکان دهنده...👇👇👇
روایت شده است که، قیصر روم برای یکی از خلفای بنی عباس، در ضمن نامه ای نوشت: «ما در کتاب انجیل دیده ایم که هرکس از روی حقیقت سوره ای بخواند که خالی از هفت حرف باشد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام میکند، و آن هفت حرف عبارتند از: «ث، ج، خ، ز، ش، ظ، ف» ما هر چه بررسی کردیم، چنین سوره ای را در کتاب های تورات و زبور وانجیل نیافتیم، آیا شما در کتاب آسمانی خود، چنین سوره ای را دیده اید؟»
خلیفه عباسی دانشمندان را جمع کرد، واین مساله را با آنها در میان گذاشت، آنها از جواب آن درماندند، سر انجام این سوال را از امام هادی (علیه السلام) پرسیدند آن حضرت در پاسخ فرمودند: آن سوره، سوره «حــمد» است، که این حروف هفتگانه در آن نیست .
پرسیدند: فلسفه نبودن این هفت حرف، در این سوره چیست؟
فرمودند: حرف «ث» اشاره به «ثبور»(هلاکت) و حرف «ج» اشاره به «جحیم» (نام یکی از درکات دوزخ) و حرف «خ» اشاره به «خبیث» (ناپاک) و حرف «ز» اشاره به «زقوم» (غذای بسیار تلخ دوزخ) و حرف «ش» اشاره به «شقاوت»(بدبختی) و حرف «ظ» اشاره به «ظلمت» (تاریکی) و حرف «ف» اشاره به «آفت» است.
خلیفه، این پاسخ را برای قیصر روم نوشت، قیصر پس از دریافت نامه، بسیار خوشحال شد، و به اسلام گروید، و در حالی که مسلمان بود از دنیا رفت.
منبع:
1- شرح شافیه ابی فراس ، مطابق نقل منتخب التواریخ ، ص 795
@zyafatalhosin
💠فضیلت شب جمعه
امام باقر(ع): خداوند متعال، هر شبِ جمعه، از آغاز شب تا پایان آن، از فراز عرش خویش ندا مى دهد:
🔹آیا بنده مؤمنى نیست که تا پیش از سپیده دَم، مرا براى آخرت و دنیایش بخواند و من، پاسخش دهم؟ آیا بنده مؤمنى نیست که تا پیش از سپیده دم از گناهانش به درگاه من، توبه کند و من هم به سوى او بازگردم [و توبه اش را بپذیرم]؟
🔹آیا بنده مؤمنى نیست که من، روزى اش را بر او تنگ کرده باشم و او تا پیش از سپیده دم، افزایش در روزى اش را از من بخواهد و من، بر روزى او بیفزایم و به آن گشایش دهم؟
🔹آیا بنده مؤمنِ بیمارى نیست که تا پیش از سپیده دم از من شفا بخواهد و شفایش دهم؟ آیا بنده مؤمنِ زندانى و غم زده اى نیست که از من بخواهد از زندان آزاد کرده، رهایش کنم؟
🔹آیا بنده مؤمنِ ستم دیده اى نیست که تا پیش از سپیده دم از من بخواهد که دادش را بستانم و من، انتقام او را بگیرم و داد وى بستانم؟
و تا سپیده دَم، به این ندا ادامه مى دهد.
📚تهذیب الأحکام،ج ۳،ص ۵
@zyafatalhosin
#داستـــــان_آموزنده
✍مردی سگش را در خانه می گذارد تا از طفل شیر خوارش مواظبت کند
و خودش برای شکار بیرون رفت
و زمانی که برگشت، سگش را دید که در جلو خانه ایستاده و پارس میکند
و پنجه هایش خون آلود است.
مرد با تفنگش به سوی سگ شلیک کرد، او را کشت و با سرعت وارد خانه شد تا باقی مانده ی فرزندش را ببیند.
زمانی که وارد شد دید که گرگی غرق در خون غلتیده و فرزندش بدون هیچ آسیبی سالم است.
*قبل از اینکه عکس العملی نشان دهید به حرف های طرف مقابل گوش كنيد
تا به دلیل قضاوت اشتباه تا آخر عمر گریان نباشید...
@zyafatalhosin
💠وقتی محمد حنفیه ادعای امامت کرد، امام سجاد چگونه عمویشان را مُجاب کردند؟
🌿از امام باقر (علیهالسلام) نقل شده است:
🔺«زمانی که امام حسین (علیهالسلام) به شهادت رسید، محمد بن حنفیه1⃣ به دنبال امام سجاد (علیهالسلام) فرستاد.
🔷او با حضرت خلوت کرد و به ایشان گفت:
🔹ای پسر برادرم! میدانی که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) وصیت و امامت بعد از خود را به امیرالمؤمنین سپرد، سپس به امام حسن، سپس به امام حسین (علیهمالسلام).
🔹پدرت (رضیاللهعنه) کشته شده است، درحالیکه به کسی (برای امامتِ بعد از خود) وصیت نکرده است. من عموی تو هستم، برادر تنیِ پدرت هستم، فرزند امیرالمؤمنین هستم.
🔹من چه به لحاظ سن و چه به لحاظ قدیمی بودن، بیش از تو که در سن جوانی به سر میبری، برای امامت حق دارم.
🔹پس در مورد وصیت و امامت، با من درگیر نشو و بحث و جدل نکن.
🔶امام سجاد (علیهالسلام) به او فرمودند:
🔸«عمو! از خدا بترس و ادعای آنچه که از آنِ تو نیست را ننما. به تو را پند میدهم که از «جاهل»ها2⃣ نباشی.
🔸عمو! بهراستی پدرم پیش از آنکه به عراق حرکت کند، به من وصیت نمود و ساعتی قبل از شهادتش نیز با من در رابطه با امامت عهد بست.
🔸این هم سلاح (شمشیرِ) رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) است که نزد من است.3⃣
🔸پس، از این کار (ادعای امامت) دست بردار؛ چراکه میترسم عمرت کوتاه شود و حالت بههمریخته گردد.
🔸بهراستی که خداوند وصیت و امامت را پس از امام حسین (علیهالسلام) (به صاحب اصلیاش) داده است.
🔸حال اگر میخواهی علم پیدا کنی، بیا با ما کنار حجرالاسود برویم و داستان را برایش بگوییم و از او بخواهیم (که میان ما قضاوت کند.)»
🔺- این گفتگو در مکه رخ داده بود - پس راه افتادند تا به حجرالاسود رسیدند.
🔶امام سجاد (علیهالسلام) به محمد بن حنفیه فرمودند:
🔸«اول تو شروع کن. به درگاه خداوند (عزّوجلّ) ناله و زاری کن و از او بخواه که سنگ به نفع تو سخن بگوید. بعد، از سنگ سؤال کن.»
🔺محمد بن حنفیه در دعایش ناله و زاری کرد و حاجتش را از خدا خواست. سپس سنگ را صدا زد، اما سنگ جوابی به او نداد.
🔶امام سجاد (علیهالسلام) فرمودند:
🔸«عمو! اگر تو وصی و امام بودی، جوابت را میداد.»
🔷محمد بن حنفیه گفت:
🔹ای پسر برادرم! حال تو از خدا بخواه و از سنگ سؤال کن.
🔶امام سجاد (علیهالسلام) دعایی که میخواستند را به درگاه خداوند کردند. سپس (خطاب به سنگ) فرمودند:
🔸«از تو میخواهم – قسم به کسی که میثاق انبیاء و اوصیاء و همه مردم را در تو قرار داده است – وصی و امام بعد از حسین بن علی (علیهماالسلام) را به ما معرفی کنی.»
🔺سنگ به حرکت در آمد، چنانکه نزدیک بود از جایگاهش بیفتد. سپس خداوند سنگ را با زبان عربیِ آشکاری به سخن در آورد.
🔆سنگ گفت:
🔅«خداوندا! بهراستی که وصیت و امامت، بعد از حسین بن علی، به «علی»؛ پسرِ حسین پسر علی پسر ابوطالب و پسر فاطمه دختر رسول خدا (صلواتاللهعلیهم) منتقل شده است.»
🔺پس محمد بن حنفیه بازگشت، درحالیکه (معتقد) به ولایت امام سجاد (علیهالسلام) بود.»
📚الكافي، ج۱، ص۳۴۸
📝پاورقی....
1⃣محمد بن حنفیه، یکی از فرزندان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بوده و بهواسطه لقب مادرش «خوله حنفیه»، به محمد بن حنفیه معروف گشته است.
2⃣از این تعبیر امام سجاد (علیهالسلام) فهمیده میشود که ادعای محمد بن حنفیه از روی جهل و نادانی بوده، نه غرض و مرض؛ چنانچه پس از آنکه حقیقت را فهمید، ولایت امام سجاد را پذیرفت. او فکر میکرده عَلَمِ امامت باید به دست کسی برافراشته میشده و مسؤولیت به عهده خودش است، که برادرِ کوچکترِ امام حسین (علیهالسلام) است. امام سجاد (علیهالسلام) نیز بهخاطر خفقان موجود، تقیه میکردند و امامتشان را پنهان میکردند.
3⃣یکی از نشانههای امامت، داشتنِ شمشیر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) است. این شمشیر بین ائمه دستبهدست میشده و اینک نزد امام زمان (عجلاللهفرجه) است
@zyafatalhosin