به نام او
*اشتباه نوع سوم؛ ایران و مسئله آب و ناترازی انرژی (بخش یک از شش)*
این روزها بسامد اخبار و سخنان مسئولان درباره ناترازی انرژی و بحران آب فراوان به گوش میرسد. البته چند سالی است که این مسئله کم و بیش طرح میشود. سخنگوی صنعت آب از برخورد سختگیرانه با پر مصرفها گفته و یکی از مسئولان اصناف نامهای به مجلس برای برقراری مجدد ساعت تابستانی برای مدیریت بهینه نوشته است.
1.اشتباه نوع سوم!
اگر از اشکالات تصمیم گیری و سیاستگذاری در سالیان گذشته -که به وضعیت کنونی انجامیده است بگذریم- به نظرم اصلی ترین مشکل درباره بحران آب و ناترازی انرژی در حال حاضر که در سخنان برخی مسئولان و حتی برخی از کارشناسان وجود دارد همان «خطای نوع سوم یا اشتباه نوع سوم» در سیاستگذاری است. خطای نوع سوم به طور خلاصه به این اشاره دارد که صورتبندی از مسئله نادرست باشد به تبع به راهحلهای نادرست و در ادامه به ایجاد مشکلات افزون تر از مشکل و مسئله اصلی میانجامد. به نظر میرسد یکی از دلایل رخ دادن خطای نوع سوم در مقوله مورد بحث، بی توجه بودن نسبت به زمینههای فرهنگی و اجتماعی است.
2.فرهنگ بسازیم یا رفتار؟
یکی از مثالهای اصلی برای خطای نوع سوم در خصوص مسئله کمبود آب و انرژی، نگاه همیشگی برخی مسئولان به مردم و مصرف کنندگان به عنوان مقصران اصلی است. بر همین اساس هر از گاهی مسئولی در سطح کشوری یا استانی با چهار تا عدد و رقم مصرف آب در ایران را با فلان کشور اروپایی یا شرق آسیا «مقایسه» میکند و سری هم به نشانه تاسف تکان میدهد و میگوید که باید «فرهنگ سازی» شود. از اصطلاح فرهنگ سازی که به نظرم اصطلاحی کم مایه و حتی در برخی موارد بی مایه است بگذریم، حتی اگر بخواهیم از واژه دقیق تر «رفتارسازی» هم استفاده کنیم، باز هم نمیتوان چندان به مردم خرده گرفت، چرا که اشتباههای نوع سوم به نوبه خود مسائل را بغرنجتر و حل آنها را پیچیدهتر میکند. در ادامه به برخی از این موارد میپردازیم. البته روشن است که مسئله آب و انرژی، یک مثال است. (ادامه دارد ...)
به کانال آوید بپیوندید:
تلگرام: https://t.me/Avid20012001
واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmm
بله: @avid20012001
ایتا: eitaa.com/Avid20012001
*اشتباه نوع سوم؛ ایران و مسئله آب و ناترازی انرژی (بخش دو از شش)*
3.دولت یا مردم؟
آن که باید رفتارش را تغییر دهد دولت به مفهوم عام آن است که بایست در سیاستهای خود در حوزه انرژی بازنگری کند و طبعا سیاستهای مدیریت مصرف یکی از آنهاست. مردم در هر جامعه، مخاطب سیاستگذاری هستند و ابزارهای سیاستگذاری در اختیار دولت به مفهوم عام آن است.
4.پای قرمه سبزی در میان است!
برخی از مسئولان یا کارشناسان، به طور ضمنی مردم را مقصر اصلی ناترازی میدانند که حتی اگر این را هم درست بدانیم، بخشی از رفتار مزبور در شیوه و سبک زندگی مردم ما ریشه دارد که در پیش گرفتن سیاستهای بهبود مصرف با لحاظ زمینههای فرهنگی و اجتماعی باز هم جزو مسئولیتهای سیاستگذارانه دولت است. بگذارید یک مثال بزنیم، وقتی از فرهنگ و سبک زندگی ایرانی صحبت میکنیم، یکی از وجوه اصلی به زندگی روزمره ایرانی باز میگردد که شامل موارد خاصی مانند پخت و پز انواع غذاهای چرب با مدت پخت طولانی گرفته تا نگرش وسواسگونه به پاکی و تمیزی در میان تعداد قابل توجهی از مردم ما. شما نمیتوانید مثلا همزمان هم از سبک زندگیای که قرمه سبزی با مدت پخت 4-3 ساعت (و در برخی خانهها تا 10 ساعت) را ایجاب میکند، صحبت کنید و هم انتظار مصرف آب و برق و گاز متناسب با میزان مصرف فلان کشور را داشته باشید.
در برخی کشورها اساسا مقوله غذا به پیچیدگی و به طمطراق فرهنگ ایرانی نیست یا شاید تعجب کنید در برخی از همان کشورها حتی توسعهیافته، مردم سبزیشان را هم برای پخت نمیشویند و یا با سبکی که ظرفهایشان را نیمشور میکنند، شاید کمتر ایرانیای حاضر باشد در چنین وضعیتی غذا بخورد. البته که در اینجا هدف خُرده گرفتن بر مردم ایران یا مردم آن کشور مزبور نیست، هدف بیان تفاوت دو سبک زندگی و دو فرهنگ است که رفتارهای متنایب با خود را بازتولید میکند. (ادامه دارد ...)
به کانال آوید بپیوندید:
تلگرام: https://t.me/Avid20012001
واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmm
بله: @avid20012001
ایتا: eitaa.com/Avid20012001
*اشتباه نوع سوم؛ ایران و مسئله آب و ناترازی انرژی (بخش سه از شش)*
5.پولش را میدهم، پس عذاب وجدان ندارم!
بنابراین اگر قرار است سیاستهای حوزه مصرف را نیز اصلاح کنیم این امر بر دوش دولت است نه مردم. در این میان هم همواره اولین شیوهای که به ذهن برخی از مسئولان میرسد، به طور مثال افزایش نرخ آب بها یا برق و گاز است که این خود یکی از خطاها و رویکردهای رهزن در سیاستگذاری این مسئله است، چرا که صرف افزایش جزئی مبلغ آب نه تنها ممکن است مسئله بد مصرفی یا پرمصرفی آب و انرژی را حل نکند، بلکه در موارد بسیاری مشاهده شده است که وقتی فرد گمان میکند بهای چیزی را پرداخته است، با آسودگی خاطر بیشتری اقدام به رفتار نامطلوب میکند، چرا که «انگیزههای اخلاقی» جای خود را به «انگیزههای مالی» داده اند، بنابراین کسی که «گمان» میکند بهای آب یا انرژی مصرفی خود را تمام و کمال پرداخت کرده است، ممکن است اندک انگیزه اخلاقی یا عذاب وجدان درباره بد مصرفی خود را نیز با این تعبیر که «پولش را میدهم»، کنار بگذارد و این نگاه حل مسئله را پیچیدهتر میکند.
6.مصرف نکنم، دیگری مصرف میکند!
«وقتی قرار است یکسان پول بدهند، بیشتر مصرف میکنند»: درباره آب به طور خاص این نگاه در میان برخی از مردم وجود دارد. وقتی شما برای یک مجتمع چند واحدی یک کنتور آب مشاع دارید و همه افراد فارغ از میزان و سبک مصرف آبی که دارند، باید حق السهم نسبتا مشابهی را بدهند، چنین دیدگاهی در واقع به عنوان یک ساز و کار پیشگیری از زیان شخصی فعال میشود و افراد را به مصرف بیرویه و بیشتر سوق میدهد. (ادامه دارد ...)
به کانال آوید بپیوندید:
تلگرام: https://t.me/Avid20012001
واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmm
بله: @avid20012001
ایتا: eitaa.com/Avid20012001
*اشتباه نوع سوم؛ ایران و مسئله آب و ناترازی انرژی (بخش چهار از شش)*
7.مردم را مجازات میکنیم تا مدیران ادب شوند!؟
«برق یا گاز سازمانهای پر مصرف قطع میشود». این راهحل یکی از عجیبترین و غیرقابلدرکترین راهحلهاست که نه تنها مسائل را حل نمیکند، بلکه خود موجد مسائلی بغرنج تر است. وقتی چنین راهحلی پیشنهاد و اجرا میشود، بالاترین مسئول سازمانی که مصرف نادرست انرژی داشته است، در حقیقت مقصر است و باید با وی برخورد انضباطی شود، اما اگر به جای چنین رویکردی، برق یا گاز آن سازمان قطع میشود، آیا رفتار آن سازمان اصلاح میشود؟ طبعا خیر، چون هزینهای به مدیر آن سازمان وارد نشده است که قرار است منجر به اصلاح رفتارش شود. جز این نیست که آن سازمان باید به صورت ساعتی یا روزانه تعطیل شود، احتمالا به ناگزیر کارهای باقیمانده این تعطیلی در قالب اضافه کار روزهای دیگر هزینهای مجزا برای دولت ایجاد کند، آخر الامر هم کار مردم بر زمین بماند و روز از نو روزی از نو! یعنی هم دولت یا بخش عمومی باید هزینه کارمندانش را بپردازد، اما مدیر متخلف مجازات نشود و هم مردم و ارباب رجوع آسیب ببینند و هم رفتار مصرف آن سازمان یا اداره، اصلاح نشود! یعنی ناخواسته به جای آن مدیر متخلف یا ناکارآمد، مردم و ذی نفعان آن سازمان، مجازات شوند! این خروجیهای عجیب از بروندادهای اشتباههای نوع سوم و دستپختهای آشپزهای ناشی است.
سالها پیش برای پیگیری کاری در یکی از سازمانهای مهم ملی بودم، در گرمای شدید مردادماه راهروهای خلوت آن سازمان با فنکوئلهای متعدد و روشن، هوایی نیمه سرد داشتند! در وزارتخانه دیگری در زمان دیگری، با رسیدن ساعت مشخصی برق قطع میشد و آه و فغان کارمندانی که انبوهی از کار داشتند برمیخاست و البته بودند کسانی هم که چندان بدشان نمیآمد از چنین وضعیتی، در پی بهانه بودند و بساطشان جور. (ادامه دارد ...)
به کانال آوید بپیوندید:
تلگرام: https://t.me/Avid20012001
واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmm
بله: @avid20012001
ایتا: eitaa.com/Avid20012001
*اشتباه نوع سوم؛ ایران و مسئله آب و ناترازی انرژی (بخش پنج از شش)*
8.ساعت تابستانی (یا تغییر ساعت رسمی کشور) یک عدد یا یک واقعیت؟
در حدود دو دهه گذشته برخی از عجیبترین تصمیمها درباره تغییر ساعت رسمی کشور گرفته شده است. از اصرار و الحاح یک دولت برای تثبیت ساعت و لغو تغییر ساعت رسمی و بعدها اصرار مجلس بر برقراری آن و مجدد لغو آن از سوی مجلس وقت! خوب اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، این موضوع بسیار اجراییتر و اقتضاییتر از آن بوده و هست که نیاز به گذراندن قانون مجلس و گرفتن اختیار آن از دولت باشد. این اقدام در عمل حیطه مانور دولت را محدود میکند و لذا کار با چنین قانونی نه مطلوب است و نه مقدور، اما برخی از طرفداران آن در مجلس وقت بر آن پافشاری کردند و امروز شاهد آن هستیم که زمزمههایی از درخواستهای برای برقراری مجدد ساعت تابستانی برای کاهش برخی از تبعات تصمیمهای نه چندان پخته پیشین وجود دارد و تغییر ساعت رسمی کشور همچنان طرفداران جدیای داشته و بر خلاف طرفداران لغو ساعت تابستانی که هیچ گاه استدلالهای علمی، مستند و محکمی ارائه نکردند، حامیان برقراری این ساعت استدلالهای جدی و محکمی هم دارند. بنابراین این تصمیم در حالی گرفته شد که در بسیاری از کشورهای پیشرو دنیا ساعت تابستانی همچنان برقرار است در حالی که با توجه به شرایط جغرافیایی شان، نسبت به ایران گرمای کمتری را تجربه میکنند، اما در فصل بهار روزهایی در تهران وجود دارد که شروع ساعت کاری (ساعت 8 صبح)، سه ساعت پس از طلوع آفتاب است!
9.با این اشتباه، سر طبقات پایین بیکلاه میماند!
جیرهبندی نیز از مواردی است که صرف تکیه بر آن میشود یکی از مصادیق بارز اشتباه نوع سوم. حالتی را در نظر بگیرید که آب جیرهبندی میشود (که این روزها برخی از آن به عنوان یکی از راهحلهای اصلی مکرر نام میبرند)، آن چه اتفاق میافتد، طبقاتیشدن نسبی میزان دسترسی به آب میشود، چگونه؟ با جیرهبندی آب، هر آن که از رفاه نسبی و توان اقتصادی برخوردار است، متناسب با شرایط جدید، ساختمان خود را مجهز به دستگاههای ذخیره آب میکند و آن که سرش بیکلاه میماند، همان قشر پایین یا متوسط جامعه است که احتمالا مصرف آب کمتری هم داشته و شاید از اول هم به عنوان مصداق پرمصرفها، هدف سیاستهای کاهش مصرف و از جمله جیرهبندی نبوده است. (ادامه دارد ...)
به کانال آوید بپیوندید:
تلگرام: https://t.me/Avid20012001
واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmm
بله: @avid20012001
ایتا: eitaa.com/Avid20012001
*اشتباه نوع سوم؛ ایران و مسئله آب و ناترازی انرژی (بخش شش از شش و پایانی)*
10.یقه چه کسی را بگیریم؛ پر مصرفها یا میانگین؟
اما پر مصرفها؛ وقتی سخن از برخورد سختگیرانه با پر مصرفها میشود، این راه حل نیز گرچه مفید است اما برای حل اصل مسئله کافی نیست، چرا که به طور بدیهی بر اساس منحنی توزیع نرمال استاندارد یا توزیع طبیعی، تعداد پرمصرفها و کم مصرفهای جامعه با مصرف کنندگان نزدیک به میانگین، قابل مقایسه نیستند و از نظر تعداد بسیار کمتر هستند، پس این راه حل نمیتواند جایگزین تمرکز بر روی کاهش میانگین مصرف باشد. در نکته بعدس این را بهتر توضیح میدهم.
11.ناترازی داریم تا ناترازی!
ببینید یک زمان میگوییم ناترازی آب یا انرژی، خوب اینجا معمولا سه جور ناترازی خواهیم داشت. در حالت اول میزان آب یا انرژی تولید شده از حد لازم افزون تر است، اما به سبب مصرف بالاتر از حد استاندارد، این ناترازی ایجاد میشود. در حالت دوم میزان مصرف در حد استاندارد است اما تولید از حد استاندارد پایین تر است در حالت سوم که از همه حالتها فاجعهبارتر است، هم مصرف از حد استاندارد بالاتر است و هم تولید از میزان استاندارد و لازم پایین تر است. مشاهده میشود که هر یک از اینها صورتبندیهای جداگانه و راه حلهای جداگانهای دارند.
به طور مثال وقتی مصرف شما از استاندارد بالاتر است به طور طبیعی باید سیاستهای اصلی بر کاهش میانگین کل متمرکز باشد و نه بر تنبیه اقلیتی پر مصرف یا تشویق اقلیتی کم مصرف، گرچه این دو نیز در جای خود لازم و ضروری است. در این حالت حتی اگر کمبود منابع آب و انرژی نیز احساس نشود، اتخاذ سیاستهای موثر لازم و ضروری است. به نظر میرسد احتمالا ما در سالیان گذشته در این وضعیت قرار داشتیم، اما در حال حاضر در حالت سوم قرار داریم.
12. سود کاسب در خرید خوب است!
خلاصه آن که برای سیاستگذاری خوب، صورتبندی خوب از مسئله لازم است که به دنبال آن راه حلهای مطلوب و موثر نیز خواهد آمد. یکی از مولفههای صورتبندی خوب توجه به زمینههاست و یکی از زمینههای مهم، زمینههای فرهنگی است. پس صورت مسئله خوب است که راهحل خوب میدهد. شاید این با آن عبارت معروف برخی کاسبهای بازار از یک جنس باشد که میگویند، سود کاسب در خرید خوب است نه فروش./.پایان
به کانال آوید بپیوندید:
تلگرام: https://t.me/Avid20012001
واتساپ: https://chat.whatsapp.com/G7B048U3lwUE08U7Fxmxmm
بله: @avid20012001
ایتا: eitaa.com/Avid20012001