در این سه سال که تجربه مشایه داشتم خاطرات جذابی از آخرین مرحله سفرمان یعنی زیارت حضرت حر ابن یزید ریاحی داشتم و علاقه ام به ایشان مضاعف شد.
سال 1⃣و2⃣
خسته از حرم بیرون زدیم که اتفاق عجیبی افتاد!! مرد جوانی به یکی از آقایان همراه ما تصویری در موبایلش نشان داد.
عکس یک دست نوشته بود که یک ایرانی برای آنها نوشته بود که «ما ایرانی ها را دوست داریم امشب مهمان ما میشوید؟»
و سال بعد هم مجدد ما با تحفه ای که با کلی زحمت در سختی مشایه حمل کرده بودیم😮💨(سوهان قم خوراکی مورد علاقه میزبان بود) مهمان آنها شدیم و دوستی پدر آن خانواده با مترجم جمع ما😍 که همچنان ادامه دارد!
اما امسال تجربه بسیار متفاوتی بود که خواهم گفت!
پ.ن
1⃣از روایت اولم عکسی ندارم😔اما این عکس را روز اول شروع مشایه در وادی السلام گرفتم. در حرکت بودیم چون میزبان محترم تند راه می رفت بی کیفیت شد🙈
عاشق این دست در هم گرفتن ها هستم!
2⃣ میزبان از کم بودن غذا کلی معذرت خواهی کرد😰 و این سفره چندین بار برای ما تکرار شده بود!
🌐eitaa.com/Mansoure_Talebian
#بومی_نو
#پژوهشکده_مهرستان
📣 سلسله نشست های کارگروه تخصصی مشاوره نوجوان
🖇 معرفی مدل های بومی روان شناسی با تاکید بر حوزه نوجوان
📖 نشست اول: معرفی رویکرد سهم گذاری
⭕️ به صورت آنلاین
🌐 تاریخ برگزاری جلسات: ۲۲، ۲۶ و ۲۹ شهریور ۱۴۰۳
📎همراه با یک جلسه پرسش و پاسخ بعد از اتمام دوره
🕣 ساعت برگزاری جلسات: ۸:۳۰ - ۱۰:۳۰
🔘 لینک ثبت نام: mehrestan.ir/بوم
🔘 دریافت کد تخفیف برای ثبت نام تا قبل از 20 شهریور و لینک ورود به جلسه از طریق پیام به آیدی زیر در ایتا:
@nojavan_mehrestan
6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
شکر کنیم این نعمت بی بدیل را با قلب و عمل، تا انشاالله فزونی یابد
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌐eitaa.com/Mansoure_Talebian
نزدیک اذان بود!
برای فرار از خستگی و دمای جانکاه خورشید جان😮💨 به صندلی های کنار موکب پناه بردیم.
صدای این پیرغلام امام حسین لبخندی به لبان ما نشاند!
با عربی دست و شکسته به زحمت داشت تلاش میکرد زائرین به موکب آن سمت خیابان دعوت کند:
مبیت
دکتر ایرانی، دکتر عراقی
لباس شویی(با لهجه خاص و شیرین😄)
طعام
در آن هوای وحشتناک زیر آفتاب!
چرا؟!!!
پ.ن
1⃣ مکرر از موکب داران خواهش میدیدیم که مهمانان شویم😰🥺 و انواع روشهای خلاقانه برای جذب مهمان😳
2⃣ اخیرا یک نفر -که اتفاقا به مناسک دین هم تاحدی مقید است- در یک مهمانی از من میپرسید درسته که دولت به زائرین اربعین پول میدهند؟
و اینجا بود که فهمیدم شایعه امسال رسانه های که تلاش برای خاموش کردن نور امام حسین دارند چه بوده!😔
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌐eitaa.com/Mansoure_Talebian
امسال بیشتر از سفرهای قبل هروقت جانی برای گفتگو داشتم google translate به دست، میرفتم سراغ دختران عراقی برای پرسیدن سوالاتم! و برای آنها جالب بود و گفتگوها با بغل گرفتن و بوسیدن های دوستانه تمام میشد😍
به قول خودشان عربی فصیح و جلفی😂(یعنی عامیانه) بسیار متفاوت است و همین، ارتباط را برای ما سخت میکرد!
و ذهن جستجوگر من که یه دنیا سوال از این فرهنگ جذاب دارد!
در حرم حضرت حر❤️ با دو دختر با کمک گوگل ترنزلیت و زبان اشاره صحبت کردم اما پیش خودم گفتم ای کاش با افراد تحصیل کرده آشنا میشدم تا فرصت مباحث عمیق تری داشتیم!
و حضرت حرم زودتر از آنچه بخواهم خواسته ام را داد😍.
انتهای مسیر بازار اطراف حرم حر توسط مردی که در گوشه ای ایستاده بود و به جمعیت زیاد عراقی های اطراف ما توجهی نمیکرد شکار شدیم!
دختر این خانواده پزشک بود و تا پاسی از شب توانستیم با انگلیسی دست پا شکسته هر دومان گفتگو کنیم😍 از انگیزه خدمت کردن به زائرین تا کشف دنیای متفاوت زنان عراقی! که در کوله هایشان بجای چند دست لباس اضافه و ... موادی برای پاکسازی پوست و مو در مسیر مشایه حمل میکردند و حتی زنان مسن هم دغدغه کرم و و بهبود پوست و موی خود را داشتند!!
و یک دنیا سوال من همچنان باقی ماند برای چت های بعدی با «آیات» عزیز!
پ.ن
وسط همه مباحث زنانه من و آیات و خواهر کوچکترش که دانشجو داروسازی بود برادر کوچکترش درمورد «کهربا» در ایران پرسید و من با اعتماد به نفس گفتم اصلا قطعی برق نداریم. تا رسیدم ایران، ساعت ۱ ظهر خانه ما برق نبود😢
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌐eitaa.com/Mansoure_Talebian
برای صرف یه جرعه هوای تمیز و دیدن آب، ناچار شدیم تا باغ بهادران رد زاینده رود درحال خشکیدن را بزنیم🤧🤯
در این نیم ساعتی که پایمان داشت لذت آب خنک را تجربه میکرد و غرق در مشاهده طبیعت بودم دو اتفاق جالب رخ داد که جداگانه نقل میکنم.
دختر نوجوانی که ظهر با خجالت در حال وضو گرفتن در سرویس بهداشتی دیدمش! با برادر جسورش برای گرفتن خرچنگی که ما جای آن را لو داده بودیم😆 تمام تلاش خود را کردند و بعد برای تجدید قوا رفتن سراغ خانواده.
💣 پسر تنها برگشت و تا وارد آب شد 🍉 که یک خانواده تازه در آب گذاشته بودند تا خنک شود را محکم کوبید روی سنگ و آن شد که نباید!
خانم صاحب هندوانه شروع کرد به توهین!
پسر بچه در دفاع از خودش حرفهای نامرتبطی زد که نسبت به سنش ناپخته بود!
دقایقی بعد که پدر آن پسر برای بردن اون آمد در پاسخ به صاحب🍉 گفت: «پولش چقدر میشود تا بدهم، بچه است و بچگی کرده😡»
و دوباره آن خانم گر گرفت و بعد که مادر پسر آمد تقریبا همان حرفهای پدر را با لحنی تندتر گفت!
🎯 احتمالا این پسر بچه در زندگی آینده نخواهند توانست مسئولیت اعمال خود را بپذیرد و در زمان مناسب با یک معذرت خواهی ساده طرف مقابل خود را آرام کند.
‼️ چه ظلمی در حق این بچه شد که والدین در جایی نادرست از او حمایت کردند!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌐eitaa.com/Mansoure_Talebian
sabbar.irpodcast_imam_hasan_askari (3).mp3
زمان:
حجم:
956.7K
🔸کلیپ صوتی «لشکر یک نفره»
🔹در مدح امام حسن عسکری(ع)
🔸#امام_حسن_عسکری(ع) به تنهایی یک لشکر
🔹 به کلام استاد موسویان
@sabbar_ir
دکتر منصوره طالبیان
برای صرف یه جرعه هوای تمیز و دیدن آب، ناچار شدیم تا باغ بهادران رد زاینده رود درحال خشکیدن را بزنیم🤧
روایت 2⃣
🌞 خانم داشت دامن داغ خود را جمع میکرد تا کیف ما را بیشتر کند!
پسر بچه ای حدود ۱۰ ساله و بدنی استخوانی رسید لب آب و با ژست متهورانه ای سریع همه لباس هایش را از تن در آورد. خواهرش که حدود یکی دو سال بزرگتر بود با لباس سریع وارد آب شد اما ورود برادر خیلی متفاوت از سرعت لباس در آوردن او بود!
با نگرانی زیاد😖کم کم وارد آب شد و از ترس جلو نمیرفت اما خواهر رفت وسط رودخانه و حتی با وجود سردی آب شروع کرد به شنا کردن!!!
در آن همه نگرانی پسر، یکی از دمپایی هایش هم با آب رفت و گریه هم که احتمالا از ابتدا در مسیر گیر افتاده بود!!! آزاد شد!
خواهر شجاع به دنبال دمپایی رفت و گرفت اما پسر بچه با حمایت کلامی ما آرام آرام از آب خارج شد!
در تمامی این فرایند خانمی که خاله او را صدا میکردند همچنان درحال خط و نشان کشیدن بود!
این ماجرا کلی نکته داشت!
برای شما چی داشت؟!
به اشتراک بگذارید تا بعد من هم بگویم!
@Talebian_mansoureh
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌐eitaa.com/Mansoure_Talebian