eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
206 دنبال‌کننده
52 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
باسمه تعالی زمینه حضرت زینب سلام الله علیها روز و شب علت گریه هام تو بودی علت ناله ی بی هوام تو بودی هر زمان که ز آب جرعه ای نوشیدم با لب تشنه پیش چشام تو بودی غصه تو غصه تو مونده روی دوش زینب بعد غمت جامه نو دیگه نمی پوش زینب یه جرعه آب با غصه و با گریه می نوش زینب عطشان من جونم فدات کی پا گذاشت روی لبات جانم حسین قصه ی پیرهنت ای حسین یادم هست وقت بوسیدنت ای حسین یادم هست تو قدم می‌زدی و تنم می لرزید لحظه ی رفتنت ای حسین یادم هست رفتی و من از روی تل دور تنت غوغا دیدم از روی تل موی تو رو تو پنجه گرگا دیدم از روی تل خاتمتو تو دست شامیها دیدم کشتن تو رو دنیای من غارت شدی ای وای من جانم حسین عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh .
عاقبت این عصر حیرانی به پایان می‌رسد روز و شب‌های پریشانی به پایان می‌رسد بعد هر سختی ست آسانی بهارا صبر کن عمر این دیو زمستانی به پایان می‌رسد خنده بر لب‌های سرخ کودکان گل می‌کند فصل این چشمان بارانی به پایان می‌رسد معجزی می‌آید و آتش گلستان می‌شود شعله‌های تلخ ویرانی به پایان می‌رسد هستی این بادهای نانجیب خودپرست عاقبت با خشم طوفانی به پایان می‌رسد بی تفاوت‌ها چنان کفتار رسوا می‌شوند داغ این سر در گریبانی به پایان می‌رسد صبح فردا صبح فردای فلسطین است و بس صبح فردا این شب فانی به پایان می‌رسد این جماعت عاقبت در قدس می‌خواند نماز با شکوه این فصل پایانی به پایان می‌رسد .... بی ثمر خون‌های عیاران نمی‌ماند یقین با ظفر راه سلیمانی به پایان می‌رسد ✍محمود یوسفی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh .
enc_17371327865819210178104.mp3
6.13M
بابک مفتوح من بریدم از همه غیر شما سیدنا المظلوم بابک مفتوح زخم خوردم من از این زمونه سیدنا المجروح این اشک و این زاری باشه تو پرونده ی ما ضمیمه ی ماه رجب میشه تو پرونده ام ما رو محروم از این رجب نکن عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh .
enc_17070878197348101269351.mp3
7.85M
محمدرضا وقتی دور گردنم زنجیر گریه می‌کنه میکشه زخم تنِ من تیر گریه می‌کنه در و دیوار برا این پیر گریه می‌کنه دلِ سنگ و آب می‌کنه وقتی زندان‌بانم ظرف و پر از شراب می‌کنه ناسزا به مادرم میگه همه‌ی عالم و روی سر من خراب می‌کنه (ز تازیانه و سیلیِ تو ندارم باک به ناسزای تو بر مادرم هراسانم) دل سنگ و آب می‌کنه وقتی توهین به بابام ابوتراب می‌کنه دشمنِ بنی هاشمِ بجای همه با من تسویه حساب می‌کنه سرم افتاده روی این خاکِ نمور پیکرم افتاده دردِ پهلوم یاد مادرم افتاده چقدر اشک ز چشم ترم افتاده «وای، (مادر3)» بی حال گریه می‌کنه تو سیاه‌چال واسه‌ی گودال گریه می‌کنه نزدیک به چهارده سال گریه می‌کنه واسه‌ی اون بدنِ پا مال گریه می‌کنه دشمنش جفا می‌کنه اون فقط مادرشو صدا می‌کنه چه به روزِ اون اومده که برای رفتنش دعا می‌کنه روضه‌ای به پا می‌کنه وقتی روش و به کربلا می‌کنه از زبون زینب می‌گه مثل اون غروب آتیش بپا می‌کنه عَلم افتاده چشم نامحرم سمتِ حرم افتاده ردِّ شلاق به روی تنم افتاده لحظه‌ای فکر نکن معجرم افتاده «وای، (حسینِ من3)» عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh
390.7K
:(گهواره خالی قنداقه خونین..) کربلایی نصرالدین حیدری ریزد ستاره... از هر دو عینم با پای دل من زائری در کاظمینم ۲ امشب به یاد.. باب المرادم زیارتِ نورانی اش آید به یادم ۲ باب الحوائج موسی ابن جعفر ۲ حاجت روا شد از جفا الله اکبر ۲ آنجا که دارد... زیبا دو گنبد باشد مزارِ پاکِ دو گل از محمد ۲ دل برده از من.... صحن و رواقش کبوتر دل پر زده کنج اتاقش ۲ باب الحوائج موسی ابن جعفر ۲ حاجت روا شد از جفا الله اکبر ۲ ای دل بیا تا... با هم بگرییم یاری کن ای اشک عزا از غم بگرییم ۲ اشکم ز دیده... باشد روانه تیر غمش بر زارم زد قلبم نشانه ۲ باب الحوائج موسی ابن جعفر ۲ حاجت روا شد از جفا الله اکبر ۲ امام‌ هفتم... مسموم کین شد خزان بهارِ... گلزار دین شد داغش شرر زد بر تمامِ جسم و جانم ۲ از کف ربوده... تاب و توانم رفته زِ دستِ من امامِ مهربانم ۲ باب الحوائج موسی ابن جعفر ۲ حاجت روا شد از جفا، الله اکبر ۲ از غصه پر خون.... قلب رضا شد مهدیِ زهرا ای خدا صاحب عزا شد ای داد از این غم... فریاد ازاین غم نجوا فشاند از دو دیده اش چو شبنم باب الحوائج موسی ابن جعفر ۲ حاجت روا شد از جفا الله اکبر ۲ عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh
🏴 :حاج سید مجید بنی فاطمه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چه تشییع چهار نفره چرا تابوتش تخته های دره چرا کسی نیست خدا مگه : این کشته بی پسره شهید شده و یه دختری داره که بی خبره خدایا چقدر نحیفِ تنش ولی چرا پس سنگینه بدنش؟ داره هنوزم یه عالمه زنجیر زیر پیرنش کبودی داره خدا میدونه که چقدر زدنش انگار رفته از یاد کنج دام صیاد آخر از پا افتاد واویلا .. ای وای داد بیداد قاتل حکمش رو‌ داد امشب میشه آزاد واویلا .. ــــــــــ خدا میدونه که چی میکشید امونش پای شکسته برید چه ناسزاها به فاطمه میدادن ومیشنید غریبونه رفت ولی أخرش بچه هاشو‌ندید .. چقدر شبیه حسین میمونه یهودی اونو خارجی میخونه .. تموم تنش شده مثه زینب پراز نشونه تو این همه سال یا سیلی میخورده یا تازیونه آقا آقام آقام .. آقاجان .. به شب نشینی زندانیان خورم حسرت که نقل محفلشان دانه های زنجیر است *یکی از زندانبانا گفت خیلی دلم سوخت دیدم ‌موسی بن جعفر داره حیاط نگاه میکنه از پنجره دست و پا غل و زنجیر بسته دختر و پسرم داشتن بازی میکردن دیدم آقا گریه میکنه .. (اینا خیلی سنگدل بودن) اما گفت یه جا دلم‌ سوخت دیدم موسی بن جعفر داره نگاه میکنه بچه هام دارن بازی میکنن زیر لب میگه معصومه جان .. رضا جان .. خیلی دلم براتون تنگ شده .. (یه اشاره کوچیک‌کنم) اینجا دشمن میگه یه جا دلمون به حال موسی بن جعفر سوخت اونم‌ این لحظه بود .. اما تو‌ کربلا دشمن گفت ما یه جا دلمون به حال حسین سوخت .. اون وقتی که حسین علی اصغر و بالا گرفت حرمله تیر به گلوی علی زد .. دیدن حسین میره سمت خیمه برمیگرده ..* بلند بگو‌ عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh
در عزای امام موسی ابن جعفر علیه السلام عزاداری به آل الله ، حقاً اَحسَنُ الحال است و بر مسلول کاظمین ، گریه خَیرُ الاَعمال است هر آنکس در غم و شادی کاظم، در غم و شادیست از او باشد رضا شمس الشموس ،از بس خوش اقبال است اگر موسی ابن جعفر را ، به هر دردی کنی ملجأ زِ لطف بی حَدَش حتما ، مداوایش بدنبال است بیا این در بزن سائل ، که کاظم بس کَرَم دارد کریمان را ز احسان ، از ازل این رسم و منوال است بگیرد زیر پَر و بال ، هر آنکه گرفتار است و بال و پَر دهد او را ، اگر خود بی پَر و بال است جهانی در نهان دارد ، جهان روشن ز خورشیدش اگر با اینهمه نورانیت ، کُنج ِ سیه چال است تنش از بس به زیر ضرب ِ شلاق است هر ساعت ز خون زخمهای بس فزون ، مانند آلاله است زن بد کاره آنگونه ، دگرگون شد به دیدارش که در سجده فتاده از خجالت ، بس که بَد حال است بمیرم از غم اینکه ، به آن شأن و به آن شوکت به گِردش بهر اذیت ، لحظه لحظه جار و جنجال است رَدِ زنجیر روی استخوانش ، مانده و از درد چو پیچک گرد خود می پیچد از دردی که سیال است تن او شرحه شرحه ، زخمهای غرق ِ خون او گریز روضه ٔ شاهیست که ، ما بین گودال است تنش عریان به دشت ِ ، کربلا و دست ِ دژخیمان ز تن پوشش بدست هر یکیشان تکه ای شال است عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به وقت شب شعر جهان را، بیکران را، جن و انسان را دعا کردی زمین را، آسمان را، ابر و باران را دعا کردی تمامِ مردمِ ایران سرِ خوانِ شما هستند که هم شیراز، هم قم، هم خراسان را دعا کردی اثر کرده دعایت در زنی آوازه‌خوان حتی و این یعنی تمامِ روسیاهان را دعا کردی مبادا آن که دِینی باشد از زنجیر بر دوشت غل و زنجیر را، دیوارِ زندان را دعا کردی به ضربِ تازیانه روزه‌ات را باز‌ می‌کردند تو اما قبلِ افطارت نگهبان را دعا کردی شاعر: سیده فرشته حسینی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh
جهان ز دین تهی و دین ِ حق حساب نداشت بسی کتاب آمده بود و ، خدا کتاب نداشت تراز و حد و حدودی برای دین نبود و حقطلبی و خداباوری ثواب نداشت بسوی حق طلبی ، کس سر عبور نداشت برای راهنمایی کسی ، حضور نداشت شمیم عشق دگر بر مشام ِ کس نرسید و آفتاب ، تو گویی ، دما و نور نداشت تمام خلق ِ بشر ، غرق شام پستی بود و حلقه حلقه بشر ، گِرد ِ بُت پرستی بود بشر به راه خطا و ، سیاهکار ی ها به دست بادهٔ شیطان ، غرق مستی بود نه آفتاب دگر ، گرمی و صفا میداد نه بانگ مرغ هزار از خوشی صلا میداد دگر بهار خوشی و ، صفای باغ نداشت نه روز نور ِ امیدی به شام ِ ما میداد به لطف حق ، ز کویر عرب گُلی وا شد ز یُمن او ، دَم ِ مرغان ، پُر ز ِ آوا شد و لرزه ای ز زمین ، کاخ ِ ظلم را لرزاند زبان پیغمبر اُمی ، به خواندن وا شد بخوان که عالم از آن دم ، پُر ِ سرور شَوَد تمام جای جهان ، جلوهٔ حضور شَوَد بخوان که نور خدا ، روشنای ِ شب باشد بخوان که با تو شب ِ تیره ، غرق ِ نور شَوَد تویی آنکه جهان ، انتظار میکشید تو را پی نجات ِ بشر ، انتظار میکشید تو را بخوان اقراء و مشعل ، بدست گیر و بیا پیمبران به آمدنت ، داده اند نوید بیا خدا به دست تو قرآن را به انسان داد به هل اتی و به کوثر ، به تو دو جانان داد تو را سرآمد ِ پیغمبران ِ عالم کرد تو را هم از همه برتر ، وصی به دوران داد به سینه تو فقط ، جا شد آنهمه حکمت که کوه هم نتوان ، حمل کرد این عظمت مگر نگفت خدا خُلق ِ توست ، خُلق ِ عظیم از اینجهت شده ای تو ، پیمبر رحمت به دست تو حق داد ، آیات کبریایی را به روح و جان تو داد ، آن دَم خدایی را به اِقرَاءِ تو خدا گفت ، بر خودم سوگند که خلق کرده ام آیینهٔ خدا نمایی را تو آمدی به فصول ِ ، زمان بهار شدی و این اراده حق بود ، ماندگار شدی پیمبران همه دادند ، وعده میایی و آمدی و سرانجام ِ انتظار شدی پیمبران همه مست از می ِ سَبوی تواند تمام عرش و ثَرا مست مُشک و بوی تواند ملائکه که پُرند از کمال و خُلق نکو همه در حسرت رفتار و ، خُلق و خُوی تواند به مسلمین ز نِعَم ، باب کائنات تویی به جسم مردهٔ دین ، بعد از این حیات تویی هزار شکر که با اهل بیت ِ اَطهارت به روز حَشر ، به هر مسلمی نجات تویی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh