eitaa logo
کانال علامه طهرانی
3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
782 ویدیو
190 فایل
❤️عرفان با طعم زندگی❤️ 💎نشر آثار و معارف منتخب و ناب حضرت علامه آیت‌الله حسینی طهرانی (قدس سره) و سایر علما و عرفای بالله💎 ادمین: @Ya_bab_allah پیام ناشناس: daigo.ir/secret/allametehrani کانال خانواده و زندگی الهی: @ezdevaje_elahi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸میزان تأثیر ظاهر عمل در ارزش آن بعضی‌ها می‌گویند: هرچه عمل در دنیا بزرگ و چشمگیر باشد و ظاهر و ابّهت و جلالتش بیشتر باشد، آن عمل بهتر است. ما چه‌کار داریم که باطنش چیست؟! امّا بعضی می‌گویند: این عمل ظاهر، براساس پدید آوردن آن ملکوت و جان برای انسان است؛ اگر این اثر در آن قوی باشد، قیمت دارد و الّا قیمت ندارد. قرآن هم این‌طور می‌گوید. مردم دنیا غالباً چشمشان به ظاهر است و هر کسی کارهایی بکند که چشمگیر باشد، ظاهر باشد، زیاد سر و صدا داشته باشد و بوق و انتشارات در آن زیاد باشد، دنبالش می‌روند؛ چون به‌طور کلّی، طرز تفکّر و سطح اندیشۀ عامّه، کوتاه است! اینها در یک حدود خیلی خیلی نازلی تأمّل و تفکّر می‌کنند و به‌طور کلّی می‌توان گفت: «احساسات بر عقول آنها غالب است و مشاهدات بر اندیشه‌های آنها غالب است!» بنابراین اگر کسی کارهای خیلی چشمگیری کند، مثلاً مسجدی بسازد، بیمارستانی بسازد، طبع کتب دینی و از این کارها بکند، ولو خیلی خیلی مهم باشد، در نزد اینها خیلی دارای ارزش است؛ ولی حساب نمی‌کنند که این کارها بر چه اساسی بوده است. قرآن و این آیاتی که برای شما خوانده شد و سایر آیات و اصلاً بنای فلسفۀ اسلام بر این نیست و می‌گوید: «آن عملی برای انسان قیمت دارد که ایجاد روح کند، و هرچه این عمل در ایجاد آن پدیدۀ روحی قوی‌تر باشد، بهتر است.» 📚 مبانی اخلاق در آیات و روایات، ج۲، ص۱۱۷ 🆔 @allame_tehrani
💫 ارزش یافتن عمل به‌واسطۀ جنبۀ باطنی و الهی آن ... بنابراین اگر انسان عملی در دنیا انجام بدهد که این عمل خیلی چشمگیر باشد، ولیکن از روی تقوا نباشد، از روی خواست خدا نباشد، برای رضای خدا نباشد، در آن شائبۀ خودنمایی باشد، خودپسندی باشد، آوازه باشد، صیت باشد، حسّ تقدّم باشد و حسّ تفاخر باشد؛ اینها به درد خدا نمی‌خورد و برای دنیا است. ﴿إنَّمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا لَعِبٌ وَ لَهۡوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفَاخُرُۢ بَيۡنَكُمۡ﴾؛(1) اینها به درد خدا نمی‌خورد، و به‌سوی خدا هم بالا نمی‌رود. ﴿مَا عِندَكُمۡ يَنفَدُ وَ مَا عِندَ ٱللَهِ بَاقٖ﴾؛(2) «آنچه پیش شما است دستخوش زوال و نیستی واقع می‌شود، امّا آنچه پیش خدا است باقی می‌ماند.» ﴿آنچه پیش شما است﴾ یعنی: برای شئون شما است، برای شئون دنیوی است، برای زیادی دنیا و اعتبار و ثروت است، برای اندیشه‌های مادّی و شخصیّت‌طلبی و زیاد کردن آبرو است؛ و خلاصه آن چیزهایی که انسان در دنیا از نقطه‌نظر دنیوی به آن اتّکا دارد، اینها همه برای شما است و اینجا می‌ماند و با شما نمی‌رود. ﴿آنچه پیش خدا است باقی می‌ماند﴾، نه یعنی آنچه خدا در روز ازل پیش خودش خلق کرده است باقی می‌ماند، آن که مسلّم است؛ چون آن اسماء و صفات برای خدا است، و چه قرآن بگوید باقی می‌ماند یا نگوید باقی می‌ماند، برای خدا است. ﴿مَا عِندَ ٱللَهِ﴾ یعنی: آنچه از اعمال برای شما حاصل می‌شود که لِلّه است، آن باقی می‌ماند؛ آن پدیدۀ فکری و آن حادثۀ روحی و آن طلیعۀ ملکوتی و آن حال خوش و آن اندیشۀ صحیح و آن عقیدۀ پاک و آن صفات و ملکات خوب، آنها باقی می‌مانند و بعد از اینکه انسان از دنیا می‌رود باز هم آنها با انسان هست، چون پدیدۀ [مادی] نیست. شما این نمازی که خواندید، یک عمل ظاهری بود؛ وضو گرفتید، رو به قبله ایستادید و نمازی هم بجا آوردید، تمام اینها عمل ظاهری بود؛ امّا باطنی داشت و باطنش این بود که عمل را برای خدا انجام دادید، غرضی از این عمل نداشتید، با این عمل نمی‌خواستید خودنمایی کنید و در این حالِ نماز توجّه به خدا داشتید و با خدا صحبت می‌کردید. باطن نماز آن حال خوشی بود که شما در حال نماز و دعا به‌دست آوردید، و این باقی می‌ماند، چون این مادّی نیست. این عمل مادّی وضو و نماز، مقدّمۀ پیدایش آن عمل معنوی است، و هرچه آن را بیشتر پدید بیاورید قوی‌تر است. لذا عملی برای انسان بهتر است که مقرِّب‌تر باشد؛ مقرِّب‌تر باشد یعنی برای خدا باشد؛ برای خدا باشد یعنی حرکت و تحرّکش برای ایجاد آن پدیدۀ روحی بیشتر باشد. این مناط کلّی است که قرآن مجید به دست ما می‌دهد. 📚 مبانی اخلاق در آیات و روایات، ج۲، ص۱۱۸ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- سورهٔ حدید (٥٧)، آیهٔ ٢٠. سرّالفتوح، ص٢٨،‌ تعلیقهٔ ٢: «بدانید که زندگانى دنیا به ترتیب‌ زمان‌، به بازى و بیهوده‌گرى و خودنمایى و فخرفروشى [و زیاده‌طلبى در اموال و اولاد] سپرى مى‌شود.» ۲- سورهٔ نحل (١٦)، آیهٔ ٩٦. 🆔 @allame_tehrani
🌷معنای عید امروز روز عید قربان است؛ یعنی مردم باید این روز را عید بگیرند. عید یعنی چه؟ عید یعنی روزی که انسان شیرینی بخورد و شکلات بخورد و بستنی بخورد و دست بزند؟ و یا اینکه مثل سابق که در روز عید نوروز، حاجی نوروز در کوچه‌ها راه می‌افتاد، انسان هم یک دایره و دمبکی بردارد و بزند؟! و یا اینکه چراغی آویزان کند و قالیچه‌ای ببندد؟ نه‌خیر، اگر ما معنای عید را این‌طور بفهمیم، اشتباه فهمیده‌ایم. اینکه اگر ما وقتی به نام عید فکر می‌کنیم این مظاهر را در ذهن خود متمثّل می‌کنیم، شاید ناشی از تربیت‌های غلطی باشد که ما را در زمان‌های اخیر بدون اختیار در آن مسیر سوق داده‌اند، ولی این معنای عید نیست؛ معنای عید آن روزی است که انسان بما هو انسان ـ نه انسان بما هو حیوان، نه انسان بما هو جنسٌ أعم، نه انسان بما هو نامی، بلکه انسان بما هو انسان، و انسان بما هو ناطق ـ به بهره‌ای برسد که برای او ایجاد فرح و سرور کند، او را پاک کند، تطهیر کند، تهذیب کند، طاهر کند و به خدا نزدیک کند؛ این برای او عید است. 📚 مبانی اخلاق در آیات و روایات، ج۲، ص۱۱۹ 🆔 @allame_tehrani
🔸علّت جعل عید قربان به‌عنوان عید ... عید اسلام هم‌چنین عیدی است، عید فطر است، عید قربان است! همۀ مردم از نقاط مختلف حرکت می‌کنند و به منا می‌روند و امروز قربانی می‌کنند؛ هر کس در شهر و وطن خود یک درجه و مقداری از تعلّقات به زن و بچّه و کسب و کار و تجارت دارد و در اثر این سفر از همۀ آن تعلّقات دست برمی‌دارد و سر و پای برهنه به سراغ خدا می‌رود و می‌گوید: «لَبّیکَ اللهمّ لَبّیک!» زن‌ها که بهترین نقطۀ بدنشان همان صورتشان است، باید آن را باز بگذارند(۱) و پایشان را هم برهنه کنند،(۲) و این در آنجا شرافتی نیست و نباید کسی به کسی شرافتی بفروشد! و در مقابل، مردها هم که بهترین نقطۀ شرفشان سرشان است و به تاج و عِمامه و کلاه و سایر چیزها مُکلَّل می‌کنند و از سرما و گرما حفظ می‌کنند، آنها هم شاه باشند یا وزیر باشند فرقی نمی‌کند و باید سر برهنه(۳) و پا برهنه(۴) بشوند و بگویند: «اللهمّ لَبّیک!» اگر مردی چیزی سرش بگذارد گناه کرده است، و اگر زنی روی خودش را بپوشاند گناه کرده است! همه باید آنجا بروند و بعد دور آن خانۀ خدا بگردند: ﴿وَلۡيَطَّوَّفُواْ بِٱلۡبَيۡتِ ٱلۡعَتِيقِ(۵)، ﴿لِّيَشۡهَدُواْ مَنَٰفِعَ لَهُمۡ﴾(۶)، تا تماشا کنند و ببینند که چه خبرها است! دنیا تنها مادّه نیست، دنیا تنها خوردن و اطفای شهوت نیست، دنیا تنها گذراندن نیست، بلکه همۀ این گذراندن‌ها برای ایجاد یک شی‌ء ثابت است: ﴿مَا عِندَكُمۡ يَنفَدُ وَ مَا عِندَ ٱللَهِ بَاقٖ﴾.(۷) پس این سفر مکّه، خواهی نخواهی برای انسان ایجاد تجرّد می‌کند. امروزه هم که آسان‌ترین سفرها است، باز مشکل‌ترین سفرها است! سفر مکّه مشکل است و هر کس به مکّه رفته است، دیده است که مشکل است. امروزه ولو نسبت به سابق، آسان‌ترین سفرها شده است، ولی در عین حال مشکل است و باید هم مشکل باشد. خداوند این سفر را این‌طور قرار داده است تا مردم به مشکلات برخورد کنند و قدر این سفر را بدانند. امیرالمؤمنین علیه‌السّلام در نهج‌البلاغه در آن خطبۀ قاصعه می‌فرماید: خداوند اگر می‌خواست خانۀ خود را در همان سرزمین‌های سبز و خوش آب و خوش علف قرار می‌داد، که اگر این‌طور بود، مردم آنجا را تفرّجگاه و تنزّلگاه خود قرار می‌دادند؛ ولی خانۀ خود را در جایی گرم در وسط کوه‌های صَلب که از شدّت آفتاب، رنگ سنگ‌ها سیاه شده است، قرار داده است. و مردم از هر جای دنیا که باشند (شاه باشند یا وزیر باشند، بزرگ باشند یا کوچک باشند) باید روی آن سنگ‌ها پا برهنه بروند و دور خانۀ خدا بگردند، و هیچ چاره‌ای هم ندارند!(۸) برای اینکه: ﴿إِلَيۡهِ يَصۡعَدُ ٱلۡكَلِمُ ٱلطَّيِّبُ﴾(۹)، آنجا برای انسان کلمۀ طیّب پیدا بشود و آنجا انسان بار خودش را سبک کند و خود را از وزر و آلودگی بیرون بیاورد، و آنجا مشاهدۀ منافع کند. منافع نه یعنی مال و تجارت، چون مال و تجارت در دنیا بسیار است؛ منافع یعنی آن منافعی که بنیان‌گذار اسلام، حضرت ابراهیم برای خود قرار داد و به‌دست آورد، آن منافعی که حضرت اسحاق و حضرت یعقوب و حضرت اسماعیل به‌دست آوردند، آن حالات خوشی که آنها در مسجد خَیف به‌دست آوردند، آن وقوفی که آنها در عرفات کردند. 📚 مبانی اخلاق در آیات و روایات، ج۲، ص۱۲۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- وسائل الشّیعة، ج١٢، ص٤٩٣. ۲- همان، ص٥٠٠. ۳- همان، ص٥٠٥. ۴- همان، ص٥٠٠. ۵- سورهٔ حج (٢٢)، آیهٔ ٢٩. ۶- سورهٔ حج (٢٢)، آیهٔ ٢٨. امام‌شناسی، ج٦، ص۲۹: «تا بدین وسیله منافع دنیوی و اخروی خود را مشاهده کنند و بیابند.» ۷- سورهٔ نحل (١٦)، آیهٔ ٩٦. ۸- نهج‌البلاغة (صبحی صالح)، ص٢٩٣، خطبهٔ ١٩١. ۹- سورهٔ فاطر (٣٥)، آیهٔ ١٠. 🆔 @allame_tehrani
🔴 لزوم حسن ظنّ به خدا در حج ... لذا در روایت داریم: اگر کسی بعد از اینکه حرکت کرد و دور آن سنگ‌های صلب طواف کرد و بعد از اینکه بین آن دو کوه، سعی کرد و بعد در روز عرفه در عرفات حاضر شد و وقوف کرد و نزدیک غروب آفتاب دعا کرد، آن‌وقت این شخص گمان کند که گناهان او آمرزیده نشده است، «لایلومَنَّ إلّا نَفسَه!(۱) فقط باید خودش را ملامت بکند!»(۲) که عجب مرد شقی‌ای است که از خانۀ خودش به آنجا رفته است و این کارها را برای خدا کرده است و از ظهر تا غروب هم در عرفات برای خدا وقوف کرده است، امّا باز او تردید دارد که آیا خدا گناهانش را آمرزیده است یا نیامرزیده است! پس این به خاطر شقاوت خودش است؛ چرا انسان به خدا این‌قدر سوء ظن داشته باشد؟! چرا انسان بر خدا این‌قدر سختگیر باشد؟! خدا در را باز کرده است و می‌گوید: بفرما! ـ نه‌خیر، خدایا من قابل نیستم، تو من را راه نمی‌دهی! ـ آقا چشمت را باز کن؛ مگر کور هستی؟! ببین در باز است، بفرما! ـ نه‌خیر، این در برای من باز نیست! ـ به خدا، به حضرت عبّاس، برای تو باز کردم! می‌گوید: خدایا، قسم تو قبول نیست! ـ آقا در باز است، بیا! می‌گوید: نه‌خیر، بنده قابل نیستم! «فلایلومَنَّ إلّا نَفسَه!» معنایش این است: تو که قابل نیستی پس برو! یعنی او این‌قدر در دل خودش شک و تردید ایجاد کرده و یأس وارد کرده است که حالا هم که خدا می‌گوید: آقا، درب بهشت باز است، بفرما در بهشت! باز او قدمش حرکت نمی‌کند! یکی از رفقا می‌گفت: من یک‌وقت در خواب، حضرت رسول را در قیامت دیدم که او با داد و فریاد می‌خواست افرادی را که داشتند در آتش می‌سوختند، بیرون کند و دست در جهنّم می‌کرد تا اینها را بیرون بیاورد، ولی آنها حاضر نمی‌شدند! خیلی عجیب بود! حضرت رسول داد و فریاد می‌زد: «دستتان را به من بدهید، بیایید شما را بیرون بریزم!» امّا آنها گوش نمی‌دادند و حاضر نمی‌شدند! خواب خیلی صحیحی است! حاضر نمی‌شدند! جنگ‌های اسلام، دعوت اسلام، تبلیغات اسلام، فقط برای بیرون ریختن از جهنّم به بهشت است. آنها می‌گویند: بیایید شما را بیرون بریزیم! ما می‌گوییم: ما حاضر نمی‌شویم! عید قربان هم‌چنین روزی است که همۀ مردم حرکت کرده‌اند و در عرفات رفته و وقوف کرده‌اند و شب هم به مشعر آمده‌اند و در آنجا جمال و جلال خدا را تماشا کرده‌اند و امروز هم رمی جِمار و قربانی کرده‌اند. 📚 مبانی اخلاق در آیات و روایات، ج۲، ص۱۲۳ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- نسخۀ الکافی: فَهُوَ مِن أَعظَمِ النّاسِ وِزراً؛ «پس او گناهش از بزرگ‌ترین گناهان مردم است!» ۲- الکافی، ج٤، ص٥٤١، با قدری اختلاف. 🆔 @allame_tehrani
💢 قربانی حج به عوض فدا کردن و قربانی‌نمودن نفس خود قربانی یعنی خدایا همان‌طور که حضرت ابراهیم بنیان‌گذار اسلام، خواست فرزند خود و جان خود را در راه تو قربانی کند و تو برای او فدیه فرستادی (معنای فدیه این است که این گوسفند به عوض او باشد. فدیه: یعنی به جای او. من فدای شما شوم: یعنی شما دارید از دنیا می‌روید و برای اینکه شما باقی بمانید من بمیرم. فدایت شوم: یعنی اگر تو بخواهی بمیری من فدای تو شوم و من به‌جای تو باشم. این گوسفند فدیه است: یعنی به عوض آن قربانی است و حکایت از آن قربانی می‌کند؛ و گوسفندی هم که ما می‌کشیم همین است.) ما هم می‌گوییم: خدایا، ما هم حاضریم بر اینکه جان خود را در راه تو قربانی کنیم؛ امّا الآن به ما دستور ندادی که سرت را ببُر، ما این گوسفند را به‌عنوان نمونه و حاکی از جان دادن و فدا کردن قرار می‌دهیم! لذا مستحب است انسان گوسفندی که در منا قربانی می‌کند، گوسفند خیلی خوبی باشد، گوسفند پر قیمت بخرد، کمتر از یک ساله نباشد، شاخش خوب باشد، نر باشد، چاق باشد، سالم باشد، چشمش خوب باشد، چپ نباشد، نابینا و کور نباشد، بدنش بریده نباشد، ناقص نباشد، و انسان خودش آن گوسفندی را که می‌خرد قربانی کند؛(1) چون نفس قربانی، خود انسان است و انسان باید خودش را قربانی کند. اقلّاً این قربانی را که حکایت از قربانی انسان می‌کند، انسان به دست خودش آن را قربانی کند و دعا بخواند(2) و قدری نبات شیرین هم در دهان آن گوسفند بگذارد، چون قربانی کار شیرینی است، تلخ که نیست؛ اینها همه معنا دارد! آن‌وقت انسان که این کارها را کرد، می‌فهمد که: ﴿لَن يَنَالَ ٱللَهَ لُحُومُهَا وَ لَا دِمَآؤُهَا﴾(3) معنایش چیست! 📚 مبانی اخلاق در آیات و روایات، ج۲، ص۱۲۴ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- وسائل الشّیعة، ج١٤، ص ١٥٠ ـ ١٥٢. ۲- وسائل الشّیعة، ج١٤، ص ١٠٩ ـ ١١١ و ١٢٦. ۳- سورهٔ حج (٢٢)، آیهٔ ٣٧. 🆔 @allame_tehrani
💫 عید گرفتن عید قربان به‌سبب حصول حالات تجرّدی حج ... آن‌وقت امروز برای او عید می‌شود و می‌گوید: خدا را شکر! ما عمری در شهر خودمان زندگی کردیم و فکرمان به کسب و کار و تجارت و شخصیّت و به این بود که چرا او به من سلام نکرد، او به من اعتنا نکرد و در فلان مجلس مرا دعوت نکرد؛ مثلاً چرا رباب خانم، ما را در مجلس عروسی دخترش نگفت، با اینکه ما این‌همه برای او زحمت کشیده بودیم! یا چرا آقای فلانی ما را در عقد پسرش نگفت، چرا فلانی من را در آن مجلس نگفت، چرا فلان شخصی که ما هر روز از او جنس می‌خریم، آن روز که من به او گفتم: مثلاً بیست تومان دستی به من قرض بده، او نداد؟! همۀ فکرهای ما مگر خارج از این است؟! فکرهای بزرگان ما مگر در مورد چیست؟ همین مسائل، در یک سطح عالی‌تر و بزرگ‌تر! یکی آفتابه می‌دزد و یکی مثلاً صندوقچۀ طلا و برلیان می‌دزدد؛ وقتی مناط دزدی باشد، فرقی نمی‌کند! فکر ما از این کثرات بالاتر نمی‌رود. حالا ما رفتیم و حج کردیم و تماشا کردیم که اینها چیست، این مسائل چه بود، واقعاً این کثرات چه بود و چقدر ما را خسته می‌کرد، چقدر ما را ضعیف می‌کرد، چقدر ما را کسل می‌کرد و چقدر ناراحت می‌کرد! این جاها چه جاهای خوبی و چه زمین‌های خوبی است؛ عرفات چه جای خوبی است، مَشعر چه جای خوبی است، منا چه جای خوبی است، اصلاً محلّ طواف کردن چه جای خوبی است! انسان در بیت‌الله بنشیند و همین‌طور خانۀ خدا را تماشا کند؛ چقدر خوب است! اینها چیست؟! مسائلی در اینجا هست یا نه؟ آیا در جهان انسانیّت، اینها مسئله‌ای است یا نه؟ [انسان تازه] می‌فهمد که مسئله اصلاً این است؛ و بدبخت آن کسانی هستند که این مسائل را کنار گذاشته‌اند! شخصی که شاید حیات هم داشته باشد، یک روز با پسرعمّۀ ما که می‌خواست به مکّه برود، به منزل ما آمد تا خداحافظی کند. ما او را نمی‌شناختیم، خودش به ما گفت: من تمام عمرم را در اروپا و آمریکا و دانشگاه‌ها و خلاصه هرچه بگویید، مصرف کرده‌ام. یک سال یکی از همین رفقای ما به من گفت: «آقا شما همه کار کرده‌اید، حالا دیگر توبه‌ای بکن و حجّی برو!» گفتیم: علَی الله؛ این سفر را هم برای تماشا می‌رویم! و این سفر مکّه را به‌عنوان تماشا گرفتیم؛ ولی خدا شاهد است که آن لذّتی که من از آن سفر بردم، تا به‌حال هیچ لذّتی در دنیا به پای آن لذّت نرسیده است و اصلاً نمی‌شود با آن قیاس کرد! از آن سفر تا به‌حال این سفر یازدهم است، که امسال با پسرعمّه‌ات می‌خواهم بروم، و هر سال رفته‌ام! [این‌طور می‌گوید]: چون قلبِ ماهیّت پیدا کرده است، و این همان تقوا است! بنابراین ما مسلمان‌ها باید متوجّه این جهت باشیم که اساس زندگی خود را بر تقوا قرار بدهیم و بدانیم که عید، روز جایزه و قبولی است. عید قربان برای کسی قبول است که اعمالش قبول است، عید قربان برای کسی بهتر است که جایزۀ بهتری گرفته باشد، نمرۀ عالی‌تر گرفته باشد، حال بهتری پیدا کرده باشد، تجرّدش بیشتر شده باشد؛ این برای او عید است، پس باید نماز عید بخواند و شکر خدا را بجا بیاورد، چون این برای او عید است. 📚 مبانی اخلاق در آیات و روایات، ج۲، ص۱۲۵ 🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 موشن‌گرافیک 🔰رابطهٔ معنوی شهید چمران و علامه طهرانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💌 نامهٔ عاشقانه عارفانهٔ شهید چمران که پس از 37 سال برای اولین بار منتشر می‌شود... ▪️سرنوشت همسر لبنانی دکتر چمران بعد از شهادتش چه شد؟ 🔹مصطفی می‌گفت من «شمع»🕯 هستم و تو بعد از من به «شمس»☀️ می‌رسی... 🔸گفتم منظورت از «شمس» چیه؟ گفت یکی از اولـیـاءالـلـه... من این ولـی‌ِخـدا (مرحوم علامه طهرانی) را در مشهد مقدس پیدا کردم... 📗«رسالهٔ لب‌اللباب» کتابی که سرنوشت غاده را تغییر داد... 🔖 مرحوم علامه طهرانی (قدس سره): شهید چمران از اَبرار و مخلَصین بود. من هیچ‌وقت او را ندیدم، اما با شنیدن اسمش با روحش به پرواز می‌رفتم. 🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 رمز موفقیت شهید دکتر چمران چه بود که بدون استاد، راه خدا را طی کرد و جزو اَبرار و مخلَصین شد؟ 🎙استاد وکیلی (حفظه‌الله) 🔅این شهید حجتی است بر همهٔ جوانان در عصر جدید ❎ سیروسلوک صرفاً کنج مسجد نشستن نیست بلکه انجام وظیفه است؛ حال این وظیفه جهاد شبانه‌روزی در میدان جنگ باشد یا کمک به فقرا یا کنج خانه خدمت به مادری مریض و از پا افتاده... 🆔 @allame_tehrani
🔷اشاره‌ای دربارۀ روز ولادت امام هادی (علیه‌السلام)🔷طبق قول أصحّ، ولادت امام هادی (علیه‌السلام) دوّم رجب است 💐 بسیاری از علماء، میلاد آن حضرت را در ماه رجب ذکر کرده‌اند. و دعایی که شیخ طوسی و سید ابن طاووس از حضرت بقیةالله (أرواحنا فداه) در روزهای رجب نقل کرده‌اند، صراحت بر این مطلب دارد. 💐 در مورد روز آن، دوم، سوم، پنجم، سیزدهم و نیمۀ ماه در مصادر آمده است. عیّاشی صاحب تفسیر و کفعمی، میلاد آن حضرت را در دوم رجب دانسته‌اند. 💐 مرحوم علّامه طهرانی (قدّس سرّه) نیز دوم رجب را قابل اعتمادتر می‌دانستند و مجلس میلاد امام هادی علیه‌السلام را در روز دوم و شهادت آن حضرت را در سوم رجب برگزار می‌کردند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مرحوم علامه طهرانی می‌فرمودند: در تاریخ ولادت امام هادی علیه‌السلام اقوالی است که قوی‌ترین آنها قول به ولادت آن حضرت در ماه رجب است نه پانزدهم ذی‌الحجة و دعای "اَللّهُمَّ اِنّی‏ اَسئَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فی‏ رَجَبٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلیٍّ الثانی‏ وَ ابْنِهِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ وَ اَتَقَرَّبُ بِهِما اِلَیْکَ خَیْرَ الْقُرَبِ..." که از دعاهای معروف ماه رجب و از ناحیهٔ مقدسهٔ امام زمان علیه‌السلام بوده بر آن تصریح دارد و چون این دعا دارای مدارک قوی و مورد وثوق بزرگان بوده، به دست می‌آوریم میلاد امام هادی علیه‌السلام در ماه رجب المرجّب واقع شده است و اگرچه در روز آن هم اختلاف است ولی ولادت آن حضرت نزد ما در روز دوم ماه رجب است. 💬 به نقل از یکی از شاگردان 🆔 @allame_tehrani
🇮🇷 مشارکت حداکثری 🗳 تأکید بر شرکت در انتخابات مرحوم علامه طهرانی به شاگردانشان می‌فرمودند: در مسائل اجتماعی در هر کاری که به نوعی تقویت اسلام و حکومت اسلام و تأیید نظام ولایت فقیه است باید شرکت کرد. و خودشان نیز در این موارد حضور می‌یافتند، اعم از انتخابات یا راهپیمایی یا نماز جمعه یا دیگر اجتماعاتی که تأیید اصل نظام بود، ولی به شرکت در اجتماعاتی که از طرف حزب یا گروه سیاسی خاصی تشکیل می‌شد ترغیب نمی‌فرمودند، مگر اینکه محرز می‌شد که این اجتماع مورد تأیید و نظر ولیّ‌فقیه و در مسیر تقویت حکومت اسلام است. 📚 نورمجرد، ج۳، ص۲۱۶ 🆔 @allame_tehrani
✅ شرکت در انتخابات، مصداق پشتیبانی از نظام اسلامی است مرحوم علامه طهرانی می‌فرمودند: شرکت در انتخابات مصداق پشتیبانی از نظام اسلامی است و آمار شرکت‌کنندگان نشانهٔ تعداد افرادی است که به این حکومت اهتمام داشته و مدافع آن می‌باشند. روى همین جهت در زمان حکومت طاغوت در انتخابات مطلقاً شرکت نمى‌کردند و می‌فرمودند: تا قبل از روز جمهورى اسلامى، هیچ گاه صندوق رأى را نیز ندیده بودم. ولى از آن روز به بعد در همۀ رأى‌گیری‌ها شرکت کردند. ... تا آخر عمر شریفشان در همۀ رأى‌گیرى‌ها به شکل منظّم و با اهتمام شرکت می‌کردند و در خدمتشان به یکى از صندوق‌هاى أخذ رأى که نزدیک منزل بود مى‌رفتیم و برگۀ رأى را به صندوق مى‌انداختند. نسبت به انتخاب اشخاص براى مجلس یا ریاست جمهورى یا خبرگان بسیار حسّاس و دقیق بودند و شرائط سختى را براى افرادى که در این مناصب وارد مى‌شدند معتقد بودند. 📚 نورمجرد، ج۳، ص۲۲۰ 🆔 @allame_tehrani
🇮🇷 وظائف مؤمن در قبال انتخابات مرحوم علامه طهرانی می‌فرمودند: اگر کسى را که واجد صلاحیّت است شناختید یا از میان چند نفر واجد صلاحیّت، أصلح را تشخیص دادید، نام او را بنویسید، و على أىّ حالٍ اصل شرکت در انتخابات را ترک نکنید. رأى دادن یک وظیفه است و انتخاب أصلح وظیفهٔ دیگرى. 📚 نورمجرد، ج۳، ص۲۲۱ 🆔 @allame_tehrani
🔴 لزوم احراز صلاحیت شخص برای رأی دادن به او 💢 انسان باید پاسخگوی انتخاب شخص غیرصالح باشد مرحوم علامه طهرانی می‌فرمودند: در رأى دادن باید انسان احراز کند که شخص صلاحیّت تصدّى یک امر ولائى را داشته و قابلیّت آن را داراست و مراتب و درجات عالى تقوا و علم و درایت و کاردانى در وى موجود است. (و البتّه شرائط علمى و عملى در مورد هر کدام از مجلس خبرگان و مجلس شورا و ریاست جمهورى را متفاوت دانسته و در مورد هر کدام نظراتى خاصّ داشتند.) می‌فرمودند: اگر نتوانستید احراز کنید حقّ ندارید کسى را در برگۀ رأى مشخّص نمائید و اگر کسى را انتخاب کردید و بعداً معلوم شد آن شخص صلاحیّت کافى نداشته، مسؤولیّت أعمال سیّئهٔ آن شخص دامن‌گیر شما هم خواهد بود و در آخرت باید پاسخگو باشید. لذا باید دقّت بسیار زیادى در این امر نمود، ولى در هر صورت، شرکت در اصل رأى‌گیرى که تأیید حکومت اسلامى است لازم مى‌باشد. 📚 نورمجرد، ج۳، ص۲۲۱ 🆔 @allame_tehrani
🌷فروش ویژهٔ عید قربان تا عید غدیر🌷 📚 کتب مرحوم علامه طهرانی (قدس‌سره) 📚 کتب حضرت آیةالله حسینی طهرانی (حفظه‌الله) 📚 کتب استاد واسطی، استاد وکیلی، استاد نخاولی و... 🎁 با 40% تخفیف ✅ با ثبت کد تخفیف 110 📍در سایت فروشگاه صبح توحید:👇 🌐 towhidshop.org 🆔 @allame_tehrani
🔰 علّت جعل عید غدیر به‌عنوان عید 🔴 خطر انحطاط از اعیاد حقیقی به اعیاد اعتباری و موهومی عید برای خوردن و آشامیدن و... نیست؛ اصلاً عید حقیقی این عید است! عید حقیقی عید غدیر است که ما به مقام ولایت معرّفی شده‌ایم! در روایت آمده است: «امیرالمؤمنین در عید غدیر به ما معرّفی شده و ما او را شناخته‌ایم.»(1) اگر ما امیرالمؤمنین را نمی‌شناختیم تکلیف ما چه بود؟ اگر نمی‌شناختیم، ما از این مسیر تبعیّت نمی‌کردیم و براساس تشیّع و ولایت نبودیم؛ آن‌وقت اگر تمام بدن ما از الماس‌ها و لباس الماس‌بافت بود، این برای ما چه فایده‌ای داشت؟! امیرالمؤمنین دست روی عقل ما گذاشت و با عقل ما سر و کار پیدا کرد، یعنی ما را از مرحلۀ بهیمیّت به انسانیّت رسانید و به ما شرف داد؛ امّا مکتب‌های دیگر، این عقل را به انسان نمی‌دهند و در عقل انسان تصرّف نمی‌کنند، بلکه در مادّۀ انسان تصرّف می‌کنند؛ هر مکتبی را شما می‌خواهید ببینید، ببینید. لذا روز عید غدیر عید است. روایت داریم که اگر کسی در روز عید غدیر روزه بگیرد، ثواب هشتاد هزار سال روزه دارد.(2) در روز عید غدیر صدقه بدهید، دیدن برادران مؤمن بروید و آنها را به ولایت تهنیت بگویید که: به به از امروز که شما به ولایت رسیدید!(3) برای بچّه‌های خودتان لباس عید را در روز عید غدیر بخرید، لباس نو تن کنید، عبای نو تن کنید، چارقد نو تن کنید! اگر ندارید، یک کلاف ابریشم نو گردن خودتان بیندازید که ما امروز یک چیز نو خریدیم. اینها سنّت است! حالا ببینید ما چه اندازه عقب رفته‌ایم که عید قربان رفت، عید فطر رفت، عید غدیر رفت و آن‌وقت عیدهای گَبری و عید نوروز به‌جایش آمد و نشست؛ عید نوروزی که هیچ اساس اسلامی ندارد و صِرف یک بدعت است! لباس نو می‌پوشیم، خانه‌تکانی می‌کنیم، دیدن همدیگر می‌رویم، و هر فجایعی که شما فرض کنید در عید نوروز پیدا می‌شود! ما هم که مسلمان هستیم می‌گوییم: «آقا ما دیدن فلانی می‌رویم، امّا قصد تبعیّت از سنّت زرتشت نمی‌کنیم، ما به قصد دیدن می‌رویم!» ای بندۀ خدا، می‌خواهید برای دیدن بروید، چرا پریروز نرفتید؟! اصلاً چرا این مبدأ را عید غدیر قرار نمی‌دهید؟! آخر اسلام به چیست؟ ما که مسلمانیم و ادّعای تحرّک و ادّعای تعهّد داریم، نباید کارهای خودمان را بر یک اساس قرار بدهیم؟! این مسئله‌ای است دیگر! اگر ما عید غدیر را عید قرار بدهیم و دیدن هم برویم، لباس نو بپوشیم، تبریک و تهنیت بگوییم، در مجالس و محافل ذکر اهل‌بیت و فضائل امیرالمؤمنین و خصوصیّاتش را بگوییم و اصلاً این امر را زنده کنیم ـ کما اینکه زنده کرده‌اند ـ این برای ما عید می‌شود. امّا اگر مدام خودمان را پایین و پایین و پایین‌تر آوردیم و از تعقّل به احساسات افتادیم، دیگر می‌گوییم: ای آقا، ما اگر در این عید نوروز مثلاً فرش خانۀ‌مان را عوض نکنیم و فلان فرش را اجاره نکنیم و فلان تلویزیون و فلان دکور را نیاوریم، خانۀ ما می‌آیند و می‌گویند: «فلانی ندار است!» آن‌وقت در یک عید نوروز، مثلاً یک دست اسباب زینت اطاق را به ده هزار یا بیست هزار تومان کرایه می‌کند تا وقتی برای دیدن می‌آیند [چنین و چنان] بگویند. حالا این بیچاره‌ای است که خودش ندارد و مثلاً روی زمین می‌نشیند! اینها همه بدبختی و انحراف است، و مؤمن آن کسی است که دارای تفکّر و تعقّل باشد! خدا إن‌شاءالله همۀ ما را از سطح احساسات به مرحلۀ تعقّل برساند، و از دیدن و شنیدن و پیروی آراء باطل و افکار کوتاه و کوتاه‌کننده، به درجۀ تأمّل و تفکّر و درایت و آن حقیقت ولایت برساند؛ حقیقت ولایت یعنی همین نقطه‌ای که انسان را به واقعیّت و بطن واقعیّت دعوت می‌کند و انسان را از همۀ عوارض و زوائد می‌رهاند. خدا إن‌شاءالله همۀ ما را به این مقام معرّفی کند. 📚 مبانی اخلاق در آیات و روایات، ج۲، ص۱۲۷ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- إقبال الأعمال، ج١، ص٤٧٤؛ تفسیر فرات الکوفی، ص١١٨. 2- تهذیب الأحکام، ج٣، ص١٤٣؛ من لایحضره الفقیه، ج٢، ص٩٠؛ روضة الواعظین، ج٢، ص٣٥٠. 3- إقبال الأعمال، ج١، ص٤٧٢ـ٤٨١؛ مصباح المتهجّد، ج٢، ص٧٣٦ـ٧٣٨. 🆔 @allame_tehrani
💫 علامه طهرانی و تعظيم عيد غدير عيد غدير به فرمودهٔ رسول‌خدا صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله بزرگترين عيد امّت است: يَوْمُ غَدِيرِ خُمٍّ أَفْضَلُ أَعْيَادِ أُمَّتِى.[۱] عيد امامت و ولايت، عيد استمرار رهبرى الهى، عيد رهائى از شيطانها و شيطنت‌ها، عيد بزرگ بت‌شكنى، عيد تكميل دين و اتمام نعمت و رضايت پروردگار از اسلام كه قرآن فرمود: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإسْلَامَ دِينًا.[۲] عيد والاى الهى كه در همهٔ اديان ارزشمند شمرده شده، و در روايات بر آن تأكيد گشته، و از عيد قربان و فطر برتر و بزرگتر معرّفى شده است. حضرت آقا (مرحوم علامه طهرانی) بر اساس تعاليم قرآن و عترت، بر تعظيم اين عيد الهى تأكيد داشته و سيرهٔ سلف صالح را بر گسترش شعائر در آن تبليغ مى‌نمودند، كه به لطف الهى بيانات ايشان در كتاب ارزشمند «امام شناسی» جلد ۹ در اين زمينه بطور كافى و شافى مطرح و منتشر گرديده است. ايشان بر بى‌پايه بودن عيد نوروز و جائز نبودن إحياء آن، و لزوم اجتناب از منطقه‌اى كردن أحكام نورانى اسلام با إحياء سنن غير اسلامى و بومى هر منطقه، و لزوم نگرش فرامنطقه‌اى به تعاليم الهى، و تأكيد بر اعياد اسلامى كه در برخى از آثار خود بدان اشاره دارند[۳]؛ بر إحياء عملى عيد سعيد غدير خم پافشارى داشتند و در ميان همهٔ اعياد اسلامى آن عيد را گسترده‌تر برگزار مى‌نمودند، و معمولاً طلّاب فاضل را در اين عيد بزرگ و نيز عيد ميلاد بقيةالله‌الأعظم أرواحنا فداه معمّم می‌فرمودند. و در اين اواخر طرح اقامهٔ پنج‌روز «مجالس غديريّه» را براى خانواده‌ها (مخدّرات و اطفالشان) پى‌ريزى و اجرا مى‌نمودند كه در بين دوستان و ارادتمندانشان جايگاه خاصّى داشته و دارد. 📚 آیتِ‌نور، ص۵۱۵ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- «بحارالأنوار»، ج۳۷، ص۱۸. ۲- قسمتى از آيهٔ ۳، از سورهٔ ۵: المآئدة. ۳- «امام‌شناسی» ج۹، ص۲۰۱. 🆔 @allame_tehrani
💐 ایام خوش غدیر 🔰 سفارش به برپائى مجالس سرور و خرید لباس‌هاى نو در ایّام عید سعید غدیر ...می‌فرمودند كه: در ايّام عيد سعيد غدير به خانواده و فرزندان بيش از پيش رسيدگى كنيد و با برگزارى محافل جشن و سرور و خريد لباس‌هاى نو و شيرينى و هدايا، خاطرۀ خوش ايّام غدير را هميشه در ذهن اهل و عيال خود تازه نگه داريد. 📚 «نورمجرّد»، ج۳، ص۴۰۲ 📍(برای اطلاعات بیشتر در این زمینه، به ضمیمهٔ جلد سوم کتاب شریف نورمجرد؛ تحقیقی دربارهٔ نوروز، مراجعه فرمایید.) 🆔 @allame_tehrani
💐 علت عید بودن عید غدیر 💫 اوصاف نورانی و عظیم عید سعید غدیر 👑 أميرالمؤمنين عليه‌السّلام تكويناً و تشریعاً سید و سالار امت است امّا عید غدیر که اشرف و افضل اعیاد است، به جهت ربط امّت با امام، و وحدت دل هاى آنان با ولایت، و ورود در سلک سالکان راه و روندگان طریق مودّت و محبّت و ایثار و انفاق و عقل و شعور، و گسترش نور ربّانى، و نفحات قدسیّهٔ سبحانى، و ارتباط ملک با ملکوت است. عید غدیر، روز عبودیّت و تسلیم در برابر حقّ، و خروج از فرعونیّت نفس امّاره، و انداختن ریسمان ذلّ رقیّت حضرت سبحان است، و اقرار و اعتراف به یگانه خاصّه از خواصّ درگاه با عظمت او، و قدم در صراط مستقیم ایقان نهادن، و گام استوار و راستین در ترک تجاملات نمودن، و بدون شائبه و تعارف به حقّ و حقیقت و واقعیّت درآمدن، و از زمرهٔ بهائم خارج شدن، و به صفّ انسان پیوستن است. عید غدیر، نداى حضرت قدّوس و سبّوح را به حصر ولایت در قرآن کریم به: أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ پاسخ صحیح دادن، و گفتار حضرت پیامبر اعظمش را به: مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلىٌّ مَوْلاهُ با جان و دل پذیرفتن، و در تحت دعاى: اللهُمَّ والِ مَن والاه قرار گرفتن، و از نفرین خانمان‌سوز: و عادِ مَن عاداه بیرون شدن، و استقبال از وَ انْصُر مَن نَصَرَه، و استدبار از وَ اخْذُل مَن خَذَلَه نمودن است. عید غدیر، تماشاى جمال ملکوتى مولى‌الموالى امیرالمؤمنین علیه‌السّلام را بر روى دو دست پیغمبر معظّم، در فراز منبر برآمده بر پالانهاى اشتران، در زیر درختان سَمُرات وادى جُحفه در غدیر خمّ، و نمایش دادن ولایت را به کافّهٔ مردم، و نزول ملکوت و جبروت در این عالم ملک است که: هان اى دشمنان على! و اى مخالفان اهل‌بیت که پیوسته رسول خدا را با شکایت‌هائى که از على می‌کردید، آزار و اذیّت مى‌رسانیدید، اینک بدانید که: على سزاوار شکایت نیست و در خور اذیّت و آزار نیست. او والى ولایت و یگانه شاهباز بلندپرواز سدره‌نشین کاخ عرفان است. او از خود شما به جان‌هاى شما نزدیکتر است و ولایتش بیشتر است. او تکویناً و تشریعاً سیّد و سالار و سرور و سپهسالار شماست! 📚 نورمجرد، ج۳، ص۴۹۸ 🆔 @allame_tehrani
👑 ❤️ علت نشان دادن أمیرالمؤمنین بر روی دست در روز غدیر پیغمبر على را به اطراف بگردانید تا همه ببینند، همچون زلیخا که یوسف را به زنان مصرى نشان داد که: اى زنانی که مرا در عشق این جوان، مورد ملامت قرار داده‌اید و می‌گوئید: تو که ملکهٔ عزیز مصر هستى، ملکهٔ وجاهت و زیبائى، آخر حیف نیست که مفتون یک جوان گمنام که بندهٔ شما و زرخرید شماست شده‌اى؟! زلیخا زنان مصر را دعوت کرد و در یک خانه دو در قرار داد و به هر یک از آنها یک ترنج و یک کارد داد، که یوسف مى‌آید و از اینجا عبور می‌کند، شرط ادب شما اینستکه همین که او را دیدید، با این کارد یک قطعه از ترنج، ترنج خوشبو و معطّر ببرید و به او به رسم هدیّه تعارف کنید! زلیخا یوسف را از یک در وارد کرد، از جلوى زنان مصرى عبورى نموده، و از در دیگر خارج شد. همین که زنان چشمشان به آن جمال که نمونه‌اى از جمال حضرت حقّ بود افتاد، و خواستند ترنج را ببرند و به یوسف تقدیم کنند، سر از پا نشناختند، و دست از ترنج نشناختند، دستهاى خود را بجاى ترنج بریدند و خون جارى شد و نفهمیدند. گرش ببینى و دست از ترنج بشناسى روا بود که ملامت کنى زلیخا را یوسف که خارج شد، زلیخا زنان مصرى را گفت: این چه وضعى است؟ این چه کیفیّتى است؟! چرا لباسهاى سپید خود را خونین کرده‌اید؟ چرا دستهایتان را بریده‌اید؟ زنان نگاهى به دست‌ها و به دامن‌هاى خود نمودند و یکباره گفتند: حَـاشَ لِلَّهِ مَا هَـذَا إِلَّا مَلَکٌ کَرِیمٌ. «سبحان‌الله این جوان نیست مگر فرشته‌اى بلندپایه!» زلیخا گفت: فَذلِکُنَّ الَّذِی لُمْتُنَّنِی فِیه.(۱) «این همان جوان زرخرید و بندهٔ ماست، که شما مرا دربارهٔ او به ملامت و سرزنش کشیده بودید!» پیامبر هم على را به روى دست بلند کرد، تا همه مردم ببینند و بدانند که آن جوانى که از او بدگوئى می‌کردند، و بغض و کینه و احقاد بدریّه و حنینیّه و شرف و منزلت عظیم او، از جهت شجاعت و علم و عرفان و ایثار، و حالات روحى و جذبات سبحانى و غیرها، به آنها اجازه نمی‌داد در مقابل او خاضع باشند و ابّهت و جلالت او را گردن نهند، و حسدهاى دیرین مانع مى‌شد که بند طوع او را بر گردن نهند، اینک بر روى دستهاى پیامبر خاتم‌الأنبیاء‌والمرسلین سیّد وُلد آدم، شفیع پیغمبران سلف و شاهد آنها در پیشگاه موقف الهى، ارائه مى‌شود، که اسلام و ایمان در او منطوى است و عملى مقبول نیست مگر به پیروى از او و از منهاج او و سنّت او. اوست قسیم بهشت و دوزخ. اوست میزان عدل و نَصِفَت. اوست مخزن اسرار و گنجینهٔ معرفت. اوست از هر مؤمنى به او اولاتر و نزدیکتر. اوست حامل قرآن. اوست فرقان بین حقّ و باطل. اوست مأمور به جنگ بر تأویل کتاب خدا، همچنانکه پیامبر مأمور بود به جنگ بر تنزیل آن. اوست لوادار دفع و قلع و قمع ناکثین و قاسطین و مارقین. اوست شهید در محراب عبادت در بیت خدا همانطور که میلادش در کعبه و بیت خدا بود. 📚 نورمجرد، ج۳، ص۴۹۹ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- قسمتی از آیهٔ ۳۲، از سورهٔ ۱۲: یوسف. 🆔 @allame_tehrani
💫 عنایت خداوندی بر شهرهٔ آفاق شدن عید غدیر است 🥰 أمر أئمه عليهم‌السّلام به شادی و سرور در عید غدیر 📍لزوم زنده نگاه داشتن عید غدیر 🔹سنت عیدگرفتن غدیر به داستان ولایت خلود بخشیده است ⚡️لزوم تغییر عید اصلی، از نوروز به غدیر 🔸تعطیلی‌های رسمی و دید و بازدیدها در ایام عید غدیر ...و به همین جهت، عنایت خداوندى بر آن شد که حدیث غدیر شهرۀ آفاق گردد و در زبان‌ها سارى و جارى شود. و روز غدیر، موسم پر اهمیّت گردد، تا حجّتى قائم براى متابعان امام حقّ و مقتداى امّت شود. فلهذا پیوسته ائمّهٔ طاهرین سلام‌الله‌علیهم، این واقعه را زنده نگه می‌داشته‌اند و با مخالفان به آن احتجاج مى‌نمودند، و اصحاب بزرگوار و گرامى و تابعین ذوى العزّه و الاحترام و علماء سلف، خَلَفاً عن خَلَفٍ در مجالس و محافل، و در مجتمعات با ذکر اشعار و قصائد آبدار، به رغم مرور دهور و گردش ایّام، این واقعه را تازه و جدید و طرىّ به نسل‌هاى آینده مى‌سپرده‌اند. امامان معصومین سلام‌اللـه‌علیهم‌أجمعین، شیعیان خود را امر به شادى و سرور و تهنیت و تبریک و تسلیم و روزه و انفاق در این روز نموده و با عنوان عید، و نام و نشانهٔ عید با آن رفتار مى‌نمودند. و بالاخصّ طائفهٔ امامیّه در این روز، اجتماع عظیمى در کنار مرقد مطهّر مولى امیرالمؤمنین علیه‌السّلام در نجف اشرف دارند، و زیارتىِ غدیر از زیارتى‌هاى مخصوصهٔ آن حضرت است. رجال شیعه از قبائل و شهرهاى دور و نزدیک، گرداگرد قبر آن حضرت اجتماع دارند، و زیارت مخصوصهٔ او را که از ائمّه طاهرین روایت شده، و حاوى جمیع کمالات و بیانگر همهٔ مقامات و درجات اوست مى‌خوانند، و از کتاب و سنّت آنچه را براى دفع مخالفان است، با حجّت‌هاى دامغه بازگو مى‌کنند. و در تمام شهرها و حتّى قراء و قصبات، روز غدیر، روز عید رسمى است و میلیون‌ها مرد و زن مسلمان اعمّ از شیعه و سنّى، این روز را محترم مى‌شمارند و به آداب عبادى و امور حسبى و قربى مشغول مى‌شوند. سنّت عیدگرفتن در روز غدیر، به این داستان، خلود و دوام بخشیده است و متن غدیر را ثابت و محقّق، و گذشتگان آن را به آیندگان مى‌سپارند. بیدارى به عبادت در شب غدیر، و صلهٔ ارحام و ضعفاء و توسعه بر عیال، و زینت بستن، و لباس‌هاى نو و جامه‌هاى پاک و پاکیزه پوشیدن، و احسان و برّ و گسترش خیرات و مبرّات در این روز، همه و همه از موجبات بقاء این اثر جاوید است، تا مردم به دنبال ریشه و سرچشمهٔ غدیر بروند و تفحّص و تجسّس از اصل قضیّه بنمایند و شاخه‌هاى ایمان در دل‌هاى ایشان رشد کند و قوىّ گردد. و چقدر زیباست که ایرانیان امروزه که در اثر غرب‌زدگى مبتلا به آداب و رسوم ملّى باستانى و عیدهاى مجوسى و زردشتى شده‌اند و غالباً در ایّام نوروز براى خود و خانوادهٔ خود لباس نو تهیّه مى‌کنند و جشن و سرور دارند، این بدعت زشت را ترک نموده، و عید غدیر را که ستون ایمان است، به عنوان تعطیل رسمى تا چند روز براى دیدن‌ها و سرورها و تجدید لباس‌هاى کهنه به لباس‌هاى نو قرار دهند، تا یکسره دیو زشت طبیعت جاى خود را به فرشتهٔ رحمت دهد، و شیعه که پیوسته کارهایش از روى تعقّل و حساب بوده است، در این مقطع نیز بى‌حساب و غافلگیر در دام نیفتد. عید غدیر، سلسلهٔ مکتب تشیّع را در هر سال، گذشته را به آینده متّصل می‌کند و رشته را دوام مى‌بخشد، و پیوسته دیو شوم و غول استکبار و خودسرى را منکوب، و مبارزه با آن را جاودان مى‌کند.(۱) 📚 نورمجرد، ج۳، ص ۵۰۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- امام‌شناسی، ج۹، ص ۱۹۹ تا ۲۰۹ 🆔 @allame_tehrani
🔰معیار اسلام در جشن و شادی، امور معنوی است، نه امور مادی و سرسبزی درختان 🔺مخالفت حضرت علامه (ره) با برگزاری جشن تولد 🔸جشن تولد، از ارمغان‌های باطل غرب است بارى از این بیان شریف و نورانى معلوم شد که عید، روز جشن و سرور عمومى است و معیار اسلام در جشن و شادى، امور معنوى و تقرّب به حضرت حقّ و توحید است، نه امور مادّى و سرسبزى درختان و درآمدن شکوفه‌ها و بلندشدن آواز بلبلان و جلوه‌نمائى غنچه‌ها؛ این امور در منطق اسلام موجب برگزارى مراسم عمومى و جشن نیست. آرى، هر نعمتى از نعمات الهى در جاى خود شکرى دارد و انسان مؤمن با دیدن این مناظر بهجت‌انگیز و سبزه‌ها و شکوفه‌ها و گلها، فکرش و ذهنش متوجّه جمال على الإطلاق حضرت حقّ شده و جمال و عظمت و اتقان صنع و حکمت وى را در این مظاهر مشاهده مى‌نماید و با تأمّل در از نو روئیدن گیاهان، به حرکت جوهرى همهٔ موجودات و سیر لحظه به لحظهٔ آنها به سوى غایةالغایات ملتفت گشته و به یاد سیر خود از این عالم به عوالم اخروى و قیام قیامت مى‌افتد و عبرت مى‌گیرد، و با تماشاى این مناظر از نغمه‌هاى خوش پرندگان و رنگ‌هاى دل‌انگیز طبیعت لذّت مى‌برد و خداوند را بر نعمتش شکر مى‌گزارد؛ ولى شکرگزارى چیزیست و عیدگرفتن چیزى دیگر. حوادث نیکو و نعمت‌هاى الهى در مسیر زندگى انسان بارها اتّفاق مى‌افتد و هر کدام شکرى مخصوص خود دارد، چه مادّى باشد و چه معنوى. همچون ازدواج و روزى شدن فرزند و خرید خانه و قبولى در امتحانات و سلامتى از مرض مهلک و... انسان باید شکر هر یک از نعمت‌ها را بجا آورد و چه بسا در سال‌هاى بعد نیز که سالروز آن حادثه و اتّفاق است، به یاد حادثهٔ سال‌هاى گذشته صدقه داده یا روزه بگیرد و شکر بجا آورد، ولى جشن گرفتن مربوط به نعمت‌هائى خاصّ است که از همهٔ نعمت‌ها برتر و بالاتر باشد و معلوم است که این نعمت‌ها در منطق اسلام امورى است که مربوط به آخرت باشد. به همین جهت علّامۀ والد با برگزارى جشن تولّد نیز مخالف بودند و می‌فرمودند: اگر بنا به جشن گرفتن باشد باید موالید اهل‌بیت علیهم‌السّلام را جشن گرفت، نه به دنیاآمدن فرزند را. تولّد فرزند یک نعمت است ولى مسأله‌اى نیست که در میان ده‌ها و صدها نعمت دیگر ممتاز باشد و مؤمن نسبت به آن عنایت خاصّى نشان داده و آن را جشن بگیرد و این جشن تولّد از ارمغان‌هاى باطل غرب است که اساس کار خود را بر دنیا و مادّه نهاده‌اند و از نعمت‌هاى حقیقى اخروى غافلند. پس عید تکوینى در اسلام روزى است که ملائکه، آسمان و زمین را پر نموده و درهاى آسمان باز شده و باران فیوضات الهى بر قلوب مؤمنان سرازیر می‌گردد. عید تکوینى همان عید دینى و مذهبى است و اعیاد دینى و مذهبى واقعاً نشان دهندهٔ تحوّلات تکوینى است، منتها تحوّلات عالم معنا نه عالم حسّ و شهادت. 📚 نورمجرد، ج۳، ص۵۰۳ 🆔 @allame_tehrani
🔸تغییرات تکوینی عالم حسّ برای مؤمن ارزشی ندارد 🌷روایت: «بهار مؤمن زمستان است» 🔺تحول تکوینی در نوروز، محل تأمل است امّا تغییرات تکوینى عالم حسّ و شهادت براى مؤمن ارزش و بهائى ندارد که در آن ایّام همّ و غمّ خود را صرف جشن و شیرینى و لباس نو و امثال آن نماید. به همین جهت است که بهار مؤمن بر خلاف ابناء دنیا آغاز سال شمسى نیست. بهار مؤمن زمستان است. شیخ صدوق در معانى‌الأخبار و صفات‌الشّیعه و مجالس از حضرت امام صادق علیه‌السّلام روایت مى‌کند که: الشِّتآءُ رَبیعُ الْمُؤمِنِ؛ یَطُولُ فیهِ لَیْلُهُ فَیَسْتَعینُ بِهِ عَلَى قِیامِهِ وَ یَقْصُرُ فیهِ نَهارُهُ فَیَسْتَعینُ بِهِ عَلَى صِیامِهِ.(۱) «زمستان بهار مؤمن است؛ شبهاى آن طولانى است و از آن براى تهجّد و قیام لیل استعانت مى‌جوید و روزهاى آن کوتاه است و مؤمن از آن براى روزه گرفتن کمک مى‌گیرد.» از منظر قرآن کریم و سنّت نبوى، روز عید، روز تقرّب است و لذا در نهج‌البلاغة از حضرت أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام روایت می‌کند که: در یکى از اعیاد فرمودند: إنَّما هُوَ عیدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللّٰهُ صِیامَهُ وَ شَکَرَ قِیامَهُ وَ کُلُّ یَوْمٍ لایُعْصَو اللّٰهُ فیهِ فَهُوَ یَوْمُ عیدٍ.(۲) «این روز براى کسانى عید است که خداوند روزهٔ ایشان را پذیرفته و عبادت ایشان را شکرگزارى نموده است. و هر روزى که معصیت خداوند در آن نشود، آن روز روز عید است.» پس عید در اسلام معیارى خاصّ دارد که با روز نوروز و حوادث طبیعى آن به هیچ وجه قابل تطبیق نیست، و لذا هیچگونه اظهار سرور و شادمانى از أئمّه علیهم‌السّلام در این ایّام نقل نشده و در اصحابشان رواج نیافته است، با اینکه این حادثه هرساله اتّفاق مى‌افتد و عید تکوینى نیازى به کتمان ندارد. علاوه بر آنچه گذشت، اصل این سخن که نوروز هنگام تحوّل تکوینى است جاى تأمّل دارد؛ زیرا علماء هیئت، نوروز را چون مطابق با اعتدال ربیعى بوده روز اوّل بهار اعتبار کرده‌اند. امّا روئیدن گیاهان و سرسبزى زمین و زیبائى طبیعت خصوصاً در کشورهائى چون ایران معمولاً در برج دوّم از سال شمسى اتّفاق مى‌افتد، و در روز نوروز از خرّمى عالم و شکوفائى درختان خبر چندانى نیست. 📚 نورمجرد، ج۳، ص۵۰۴ 📍(برای اطلاعات بیشتر در این زمینه، به ضمیمهٔ جلد سوم کتاب شریف نورمجرد؛ تحقیقی دربارهٔ نوروز، مراجعه فرمایید.) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- بحارالأنوار، ج۸۰، ص۱۳۳ ۲- نهج‌البلاغة، ص۵۵۱ 🆔 @allame_tehrani
🔰مشخصّات روز غدير 🔆 غدیر روز بیعت با حق داستان نصب اميرالمؤمنين على بن ابى‌طالب عليه‌السلام در غدير خم به مقام ولايت كليهٔ كبراى الهيه، از داستان‌هاى بسيار مهم تاريخ اسلام است، و شايد واقعه‌اى با اين اهميت و با اين خصوصياتى كه بيان خواهد شد، نداشته باشيم. زيرا در حقيقت اين واقعه بيانگر بقاء رسالت پيامبر اكرم و دوام دورهٔ ولايت الهيهٔ آن‌حضرت در تجلى‌گاه وجود مبارک اميرالمؤمنين عليه‌السلام بوده است. غدير نمايشگر اتحاد و پيوند رسالت به امامت، و نبوت به ولايت است، و حكايت از آن مى‌كند كه همچون دو پستانى هستند كه براى اشراب و ارضاع طفل شيرخوار، پيوسته ملازم و مقارن و رفيق يكديگرند، و يا همچون دو نهالى كه از يک ريشه و بن روئيده شده و بهم پيوسته‌اند. غدير نمايشگاه عَلِىٌّ مِنِّى وَ أنَا مُِنهُ در برابر ديدگان جميع خلائق و همگى امت، و اعلان و اعلام اين واقعيت به جهانيان تا روز بازپسين است. غدير محل ظهور حقائق مخفيه، و بواطن مختفيه، و ارشاد و هدايت مردمان به اين راه است. غدير صراط مستقيم و شاهراه اعلاى انسانيّت به مقام عرفان و ولايت كليهٔ حق است. غدير مقام قالب‌گيرى قضاء كليهٔ الهيه به عالم قدر، و اندازه‌گيرى و تعيين و تشخيص و معرفى نور نامحدود حضرت احديت در اسماء و صفات مرئى و مشاهد خلق، و ربط قديم و حادث، و نزول تجرد و بساطت در قيود و حدود امكانيه، براى‌ دسترسى همهٔ خلايق و استفاده از ماء معين و آبشخوار فيض و رحمت و سعادت و بركت است. غدير روز تاجگذارى و عمامه‌گذارى رسول‌الله با دست شريف خود بر سر مولى‌الموحدين است. غدير روز مَن کُنتُ مَولَاهُ فَعَلِىٌّ مَولَاهُ است. غدير روز اللّهُمَّ وَالِ مَن وَالاهُ، وَ عَادِ مَن عَادَاهُ، وَ انصُر مَن نَصَرَهُ، وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ است. غدير روز بيعت با حق است، روز سرسپردگى است، روز مبادله و معامله نفس با خداوند نفس، روز داد و ستد جنود شيطان با جنود رحمان، روز فراق ظلمت و ورود در جهان روشنى است. غدير روز محک است، روز تمايز ايمان و كفر، و خلوص و نفاق، و صفا و حيله، و نور و تاريكى است. غدير روز درخشش خورشيد عالمتاب از پس پرده‌هاى ابر گران، و تابش در دلهاى جانداران است. غدير روز تعريف راستين، و بركنارى خوف از شيطان، و سرآمدن زمان تقيه، و وحى امر الزامى بر لزوم كشف حجاب حقيقت از روى چهرهٔ ولايت، و ابراز هو هويت است. غدير روز بَخٍّ بَخًٍ لَکَ یَا عَلِى أصبَحتَ وَ أمسَیتَ مَولاىَ وَ مَولَى کُلِّ مُؤمِنٍ وَ مُؤمِنَةٍ است. غدير روز عيد اكبر: روز بلند كردن رسول خدا على بن أبى‌طالب را در مرأى و مسمع مردم، و خواندن خطبه و امر به تسليم امت در برابر أوامر و نواهى مولاى متقيان است. و لله الحمد و له المنة ما كه اينک توفيق يافتيم تا به قدر ذرهٔ خود، با بيان و تفسير اين واقعهٔ عظيم، ران ملخى به بارگاه سليمان حشمت[۱] و صاحب ذوالفقارش هديه آوريم، ناچار قبل از ورود در متن قضيهٔ غدير به ذكر چند مقدمه مى‌پردازيم. [مشاهدهٔ ادامهٔ متن در «جلد هفتم»] 📚 امام‌شناسی، ج۷، ص۱۱-۱۳ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- جَاءَت سُلَيْمَانَ يَوْمَ العَرْضِ قُبَّرَة بِضِلْعِ جَرَادٍ كَانَ فِى فِيهَا نَاجَتْ خَفِىَّ الصَّوتِ وَ اعْتَذَرت إنَّ الهَدَايَا عَلَى مِقدَارِ مُهْدِيهَا «در روزى كه همهٔ مرغان را در مقام عرض پيشگاه سليمان عرضه مى‌داشتند، گنجشگ كاكلى كوهى، ران ملخى را در دهان گرفته و به رسم هديه براى سليمان آورد؛ آنگاه با صداى ضعيف و كوتاه خود چنين در مقام عذرخواهى برآمد كه هميشه هدايائى كه براى اشخاص مى‌برند بر مقدار و ارزش هديه كننده است؛ نه بر مقدار و ارزش هديه شونده‌.» 🆔 @allame_tehrani