May 11
May 11
❇️ تکلیفی به نام «وحدت»
🔹 رهبرانقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس فرمودند: « اگر ما توانستیم جوری رفتار کنیم که رئیسجمهور موفّق بشود، این موفّقیّت همهی ما است؛ ... پیروزی او پیروزی همهی ما است؛ این را باید واقعاً از بن دندان باور کنیم. در مسائل مهمّ کشور هم باید صدای واحدی از کشور شنیده بشود. در مسائل مهمّی که البتّه تشخیصش با شما است، یک جاهایی هست که بایستی دولت و مجلس و مسئولین گوناگون، یک حرف بزنند تا آن کسانی که در دنیا گوش تیز کردهاند که نشانههای اختلاف و دوگانگی را پیدا کنند، مأیوس بشوند؛ یک صدا باید شنیده بشود.»
🔹چند محور مهم را میتوان از این بیانات فهم کرد:
🔸اول اینکه تاکید موکد و مکرر رهبرانقلاب بر یک صدای واحد حاکی از اعتقاد اساسی ایشان بر وحدت درونی کشور است. این وحدت مبنایی نه نگاه حزبی است، نه نگاه تاکتیکی است و نه یک ژست سیاسی بلکه یک واقعیت اساسی بر آمده از نگاه معرفتی به حوزه حکمرانی اسلامی. انسجام درونی، هم افزایی ظرفیت های مختلف کشور مهمترین رکن قدرت بخشی به حکمرانی است.
🔸دوم اینکه وحدت و هم صدایی مانع نقد یا بیان نگرانیها و ضعف ها نیست به شرطی که نقد سازنده باشد. در برهه ای که مذاکرات برجام در حال انجام بود طیفی از جریان انقلابی نقدهای زیادی به تیم مذاکره کننده و نحوه تعامل با غرب مطرح کردند. رهبرانقلاب همان زمان توصیه فرمودند نقدها دلسوزانه باشد. این نقد دلسوزانه حتی بالاتر از نقد سازنده است. یعنی نقدی که از روی محبت و علاقه انجام میشود. اساسا نقد درست و موثر از همین جنس است. پس وحدت نه تنها مانع نقد نیست بلکه اساسا نقد بخشی از ملزومات وحدت است اما به شرط و شروطی که عرض شد.
🔸سوم اینکه این رویکرد رهبرانقلاب یک آزمونی برای جریان انقلابی است. جریان انقلابی اکنون مکلف به هم صدایی و وحدت است آنهم در عمل با دولت و مجلسی که شاید در برخی دیدگاه ها و کنش ها نه تنها قرابتی با آنها ندارد بلکه به طور کامل در تضاد با آنها هست.
🔸چهارم؛ اصل در هم صدایی و وحدت در چنین شرایطی، توجه به مصالح اساسی کشور است. فهم این نکته که مصلحت سنجی عین عقلانیت و عدالت است بسیار مهم است. ایستادن بر نقاط اشتراک و نقد دلسوزانه و کمک به برداشت صحیح در موضوعات محل اختلاف، آنهم به نحوی که باعث بروز تنش در کشور نشود روندی است که باید دنبال شود.
🔸پنجم؛ ظرفیت جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی بسیار بالا است. نه منحصر در مجلس است و نه مطلق در اختیار دولت! انقلاب اسلامی تفکری است که در جهان جاری و ساری شده است. این تفکر بازوهای متعددی دارد که نباید ذیل اختلافات مقطعی حزبی یا دولتی و مجلسی نادیده گرفته شود.
عضویت در کانال حامد موفق بهروزی
t.me/hamedmovafag
https://eitaa.com/hamedmovafag
❇️جبهه انقلاب و دولت پزشکیان
🔹فهم نسبت جبهه انقلاب با دولتی که بهزودی تشکیل خواهد شد ضرورت امروز جامعه حزباللهی است. این ضرورت میتواند تمام فعالیتهای انقلابیون را در قبال دولت پزشکیان ساماندهی کند. افراطوتفریط ها در تعامل با دولت آینده دقیقاً از فهم غلط این نسبت ناشی میشود.
🔹اولین موضوعی که باید به آن توجه کرد «وحدت راهبردی» مجموعه کل نظام جمهوری اسلامی است. رهبر انقلاب در دیدار اخیر نمایندگان مجلس فرمودند: «در مسائل مهمّی که البتّه تشخیصش با شما است، یک جاهایی هست که بایستی دولت و مجلس و مسئولین گوناگون، یک حرف بزنند تا آن کسانی که در دنیا گوشتیز کردهاند که نشانههای اختلاف و دوگانگی را پیدا کنند، مأیوس بشوند؛ یکصدا باید شنیده بشود».
🔹 گفتمان «یکصدایی» در موضوعات مهم کشور را باید درست فهمید. این گفتمان نه مانع نقد است و نه به معنای انفعال در برابر تصمیمات غلط دولت. عملیاتیکردن گفتمان « یکصدایی» از رهگذر زیر میسر است:
هر اقدام سیاسی دو گام اساسی دارد: ابتدا زمانی که یک طرح در حال بررسی و طی مسیر قانونی برای تصویب است و سپس زمانی که یک مصوبه قانونی در مسیر اجرا قرار میگیرد. برهه بررسی و تصویب دقیقاً زمان نقد و بیان نظرات و دیدگاهها است. بعد از تصویب یک طرح اگر نظر ما خلاف آن مصوبه باشد، بالا نگهداشتن علم مخالفت در «میدان اجرا» یعنی مانعتراشی حین اجرا آسیبش بهمراتب بیشتر از اجرای یک مصوبه قانونی است. البته نقد را باید ادامه داد اما در عمل باید به قانون تمکین کرد. همزمان دقت کنیم چارچوب این نقد باید درست تنظیم شود. بسیاری از اوقات همین تنظیمگری در نحوه بیان نقد میتواند نصف مسیر را در تحقق هدف طی کند. نقدی که هم اخلاقی باشد، هم منصفانه، هم بهدور از تنشزایی در فضای سیاسی، هم دلسوزانه و از سر محبت واقعی امکان اثرگذاری آن را بهمراتب بالا خواهد برد.
🔹نکته دیگری که رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس متذکر شدند این بود که «اگر ما توانستیم جوری رفتار کنیم که رئیسجمهور موفّق بشود، این موفّقیّت همهٔ ما است؛ اگر او در ادارهٔ کشور، در پیشبرد اقتصاد کشور، در مسائل بینالمللی کشور، در مسائل فرهنگی کشور به موفّقیّت دست پیدا کند، همهٔ ما به موفّقیّت دست [پیدا] کردهایم؛ پیروزی او پیروزی همهٔ ما است؛ این را باید واقعاً از بن دندان باور کنیم.»
این رویکرد در قبال دولت بعدی، یعنی جبهه انقلاب همان تلاشی که برای موفقیت دولت آقای رئیسی کرد باید برای موفقیت آقای پزشکیان هم انجام دهد. بخشی از این تلاش به همین رویکرد نقادانه بر میگردد. باز هم باید توجه کرد نقدی که انجام میشود چه رنگ و بویی دارد. اگر این نقد به نحوی باشد که مخاطب احساس تسویهحساب سیاسی یا حس تخریب بکند دیگر هیچ اثری نخواهد داشت.
اکنون پیشروی جبهه انقلاب یک فرصت تاریخی است که میتواند از آن برای بازسازی و روشمند کردن کنشهای سیاسی خود بهره بگیرد. این فرصت را باید مغتنم شمرد و امر سیاست را به معنای عملی پیش برد.
از سوی دیگر این فرصت برای دولت آینده نیز مهم است. جبهه انقلاب سرمایه مهم این انقلاب است که همیشه پایکار و سینه سپر کرده نظام جمهوری اسلامی است. دولت آینده باید مراقبت کند تا این جریان را از اقدامات خود مأیوس نکند. دولت اگر فرصت همراهی جبهه انقلاب را با خود مغتنم بداند و به رسمیت بشناسد میتواند گامهای مؤثرتری را در مسیر خدمترسانی بردارد.
عضویت در کانال حامد موفق بهروزی
t.me/hamedmovafag
https://eitaa.com/hamedmovafag
❇️روایت نیویورکتایمز مرحله دوم ترور هنیه؟!
رسانههای آمریکایی و صهیونیستی خطوط عملیات روانی مهمی را پیش میبرند. نیویورکتایمز که در چند سال گذشته محور اصلی دروغپردازی علیه ایران بوده و بارها خبر دروغ بیماری و وخامت حال رهبر انقلاب را منتشر کرده است این بار نیز میداندار اصلی است. این رسانه مدعی شده است که هنیه با بمبی که دو ماه قبل در ساختمان محل استقرار هنیه جاسازی شده بود به شهادت رسیده است. آکسیوس نیز به نقل از 2 منبع این ادعا را امتداد داده و عامل شهادت را بمب دستساز اعلام کرده است. روزنامه تلگراف نیز در روایتسازی جعلی خود ابتدا به نقل از دو منبع اعلام کرد که موساد بهوسیله مأموران ایرانی هنیه را به شهادت رسانده است اما بعدتر به نقل از یک منبع دیگر خبر خود را نقض کرد و گفت سپاه پاسداران برای تخریب وجهه رئیسجمهور جدید ایران، هنیه را به شهادت رسانده است. ضعف سناریوسازی این رسانههای به حدی زیاد است که حتی از بیان تناقضات بزرگ هم ابایی ندارند و این چنین وارد دروغپردازی میشوند.
این روایتسازیهای دروغین از ترور اسماعیل هنیه چند دلیل عمده دارد:
🔹جمهوری اسلامی ایران وادار به بیان زودهنگام روایت واقعی از ماجرا بشود. چرا بیان روایت واقعی در این مورد خاص به زیان کشور است؟ ابعاد نظامی، امنیتی و اطلاعاتی ماجرا اجازه انتشار زودهنگام روایت واقعی را به کشور نمیدهد. ریشهیابی این مسئله نیاز به حفاظت اطلاعاتی بیشتری دارد و لازم است تا بررسیها و اقدامهای بعد از آن به طور دقیق انجام شود. هرگونه اظهارنظری که پیش از زمان مقرر صورت پذیرد میتواند مسیر بررسیها را دچار اختلال اطلاعاتی کند. جمهوری اسلامی ایران تاکنون بهدرستی در دام این روایتسازیهای جعلی نیفتاده است و با اتقان مسیر بررسیها را ادامه میدهد.
🔹ابهام سازی در روند بررسی پرونده عامل دیگر این خط رسانهای است. در تحلیل ابعاد این عملیات روانی گسترده باید توجه کنیم این عملیات بهعنوان عملیات مکمل ترور هنیه در حال اجرا است. ترور گام اول بود و عملیات فریب گام دوم است. عملیات فریب دو وجه دارد که یک وجه آن در جهت سفید کردن عوامل و مسیر ترور صورت میگیرد و وجه دیگر آن ایجاد فشار افکار عمومی برای اقدامهای عجولانه برای پاسخ به افکار عمومی است.
🔹 مدیریت و تعدیل مواضع پزشکیان در قبال صهیونیستها محور دیگری است که رسانههای حامی صهیونیسم را وادار به دروغپردازی کرده است. پزشکیان از همان ابتدا نسبت به رژیم صهیونیستی مواضع محکمی اتخاذ کرده است بهطوری که یکی از مهمترین محورهای خبری که از مراسم تحلیف وی منعکس شد رویکرد ضد صهیونیستی او بود. پیش از این عملیات عملیات وعده صادق نشان داد اگر تمام ارکان نظام جهت انجام یک اقدام قاطع، هماهنگ و همسو عمل کنند امکان مقابله از رژیم صهیونیستی گرفته خواهد شد. همین امر باعث نگرانی اصلی صهیونیستها شده و تلاش دارند تا بتوانند بخشی از اراده رئیسجمهور ایران را تعدیل کنند.
🔸ماجرای رسانه را باید مکمل میدان تحلیل کرد. عملیات رسانهای صهیونیستها جهت بهرهبرداری حداکثری از اقدام میدانی ترور و کاهش خسارت از عملیات متقابل ایران طراحی شده است. رصد میدان رسانهای در این ماجرا نشان میدهد میداندار اصلی آمریکاییها هستند که مدیریت افکار عمومی را بر عهده گرفتهاند و حمایت جدی خود را از اسرائیلیها انجام میدهند تا در نهایت تنبیه ایران کمترین آسیب را به ساکنان مناطق اشغالی فلسطین بزند. لزوم برخورد هوشمندانه در این میدان نیز اصل مهم این جنگ تمام عیار است.
عضویت در کانال حامد موفق بهروزی
t.me/hamedmovafag
eitaa.com/hamedmovafag
❇️ اقتدار پزشکیان چگونه از بین میرود؟
🔹دولتها از زوایای مختلفی قابلارزیابی هستند. یکی از مفاهیمی که در علم سیاست برای ارزیابی هر دولت قابلاستفاده و بهرهبرداری است مفهوم «اقتدار» است. اقتدار آن چیزی است که میتواند بدون کاربست ابزار «قدرت»، اراده دولت در هر زمینهای را به سرانجام برساند. اگر دولتی اقتدار داشته باشد اساساً نیازی به بهرهبردن از قدرت برای اعمالنظر ندارد. اقتدار در حقیقت از مصرف بیرویه قدرت در امر حکمرانی جلوگیری میکند و تصمیمات و اراده دولت را در تمام سطوح جامعه همچون یک سیال میلغزاند و تا آنجا که لازم باشد هدایت میکند. اگر بخواهیم شفافتر توضیح دهیم اقتدار میشود همان قدرتی که به میدان عمل وارد نمیشود و صرف تصور آنکه دولتی قدرتمند است کارها را پیش میبرد.
🔹یک مثال ساده از مفهوم اقتدار وضعیت فعلی نظامی کشور ما است. آخرین باری که ما وارد یک جنگ نظامی رسمی شدهایم همان دوران دفاع مقدس است و پس از آن تا کنون از این قدرت نظامی در یک جنگ رسمی استفاده میدانی نکردهایم. اما همین که همه میدانند ایران دارای یک قدرت نظامی خوبی است به کشورمان امنیت بخشیده و به هیچ قدرتی اجازه نمیدهد با ما وارد یک جنگ رسمی بشود. اینجا قدرت وجود دارد اما آنچه در حقیقت امنیت را حفظ کرده است اقتدار است.
🔹نکته ظریفی که باید به آن توجه کرد این است که اقتدار یک رابطه دوطرفه باکیفیت تصمیمات دولت دارد. اگر تصمیمات یک دولت از کارآمدی کافی برخوردار نباشند بهمرور اقتدار دولت نیز کاسته خواهد شد و دولت برای اجرای تصمیمات خود ملزم به بهرهبرداری بیشتر از قدرت خواهد شد. هرچه کارآمدی کمتر شود اقتدار نیز به همان میزان کمتر میشود.البته این گزاره گاهی با مخدرهایی نقض میشود. مثلاً فرض کنید دولتی که دارای کارآمدی کافی نیست برایآنکه بتواند اقتدار خود را حفظ کند از عملیات روانی برای وارونه نشاندادن حقایق استفاده کند. در چنین شرایطی جامعه دچار یک تأخیر در فهم ناکارآمدی خواهد شد و اقتدار ممکن است برای مدتی همچنان برای آن دولت تداوم داشته باشد اما دیر یا زود مردم رنج یا لذت را حس خواهند کرد و آنجاست که ماهیت دولت افشا میشود. مخدر دیگر میتواند هواداران یک دولت باشد که برای مدتی شیپورهای هواداری خود را در گوش جامعه کنند و صدای واقعی وضعیت نامطلوب به گوش مردمان آن جامه نرسد. بازهم دیر یا زود گوشها اگر کر هم شوند، چشمها خواهند دید و جانها خواهند چشید و ... پس آنچه مهم است تصمیمات کارآمد یک دولت است که میتواند اقتدار را افزایش دهد و همین اقتدار در ادامه میتواند اراده دولت را راحتتر پیش ببرد.
🔹توفیق بزرگ آقای پزشکیان و دولتی که بناست بهزودی تشکیل شود همان «اقتداری» است که بهواسطه امیدواری بخشی از جامعه و بهخصوص حمایت رهبری برایشان شکلگرفته است. این فرصت بزرگ برای دولت و ملت ایران در شرایط فعلی جامعه باید مغتنم شمرده شود.
🔹 شانس بزرگ دیگری که آقای پزشکیان دارد این است که جریان رقیبشان بسیار اخلاقمدارانه رفتار میکند و برخلاف جریان اصلاحات که هر زمان بازنده انتخابات بود مشروعیت و مقبولیت رقیب را هدف قرار میداد، اصولگرایان تلاش میکنند پزشکیان را تقویت کنند. از طرفی میلیونها مردم انقلابی که به رقیب آقای پزشکیان نیز رای دادهاند با همان مبانی انقلابی که به آن معتقد هستند از هر دولتی که در جمهوری اسلامی ایران کارآمد باشد حمایت میکنند حتی اگر سلیقه سیاسیشان متفاوت باشد.
🔹حفظ چنین سرمایه بزرگی که در تمام دوران مدیریت پزشکیان پشتوانه اصلی دولتش خواهد بود الزاماتی دارد که اولین قدم آن تشکیل دولتی است که کارآمد باشد و مدیران آن بر اساس شایستهسالاری انتخاب شده باشند. پزشکیان در برخی از انتصابهایی که تاکنون انجام داده مورد انتقاد جریانهای مختلف سیاسی و مردم قرار گرفته است. سنوسال بالا، جناحبندی سیاسی، استفاده پزشکیان از چهرههایی که با آنها رفاقت قبلی داشته، عدم تجربه و سابقه مرتبط و کافی، استفاده از گزینههایی که عملکرد قبلی آنها شبهات امنیتی و اقتصادی دارد و ... مواردی است که اغلب در فضای مجازی درباره چهرههای منصوب شده توسط آقای پزشکیان مطرح میشود. تداوم چنین روندی قطعاً آن برگ برنده آقای پزشکیان یعنی «اقتدار» را از دست او خواهد ربود. نهایتاً در چنین شیبی از انتصابات و انتخاب کابینه، آقای پزشکیان نیز مجبور خواهد شد همچون آقای روحانی برای برخی تصمیمات خود همچون قیمتگذاری بنزین از قدرت سخت بهره ببرد و یا در برخی موارد همچون برجام دست به دامان عملیات روانی برای کارآمد جلوهدادن تصمیم خود شود.
🔹آقای پزشکیان از فرصت موجود باید بهره کافی را ببرد و با گزینش چهرههایی که کارآمدی بالاتری دارند از اقتدار دولت خود صیانت کند.
عضویت در کانال حامد موفق بهروزی
t.me/hamedmovafag
http://eitaa.com/hamedmovafag
❇️جنگ پس از سید حسن نصرالله
شهادت سید حسن نصرالله چه تأثیری در آینده منطقه و جنگ خواهد گذاشت؟ رزمندگان مقاومت در شرایطی جنگ را پیش میبرند که بازیگر بسیار تأثیرگذار و شخصیت برجسته جبهه مقاومت که مسئولیت بخش مهمی از این جنگ را بر عهده داشت اکنون در صحنه نبرد حضور ندارد. چنین وضعیتی چه تغییری در صحنه نبرد ایجاد خواهد کرد؟
آنچه در دو پیام رهبر انقلاب آمده است بخش قابلتوجهی از وضعیت را روشن میکند. گزاره اصلی در این پیام همین عبارت مهم است که «سرنوشت این منطقه را نیروهای مقاومت و در رأس آنان حزبالله سرافراز رقم خواهد زد.»
🔹حزب الله میدان دار است
حزبالله لبنان همچنان پرچمدار اصلی این میدان خواهد بود. رهبر انقلاب نیز تمام مسلمانان را پشت سر حزبالله لبنان آرایش دادند و در پیام خود فرمودند « بر همهی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند».
انتقام و خونخواهی سید حسن نصرالله نیز هم حق و هم تکلیف حزبالله لبنان است. برخی از محتملترین سناریوها برای تحقق این انتقام محقق کردن همان اهداف راهبردی سید مقاومت است.
حزبالله لبنان در کلان نقشه سازمان مقاومت، مسئولیت جبهه شمالی را بر عهده داشت. راهبرد اصلی در این جبهه نیز ایجاد ناامنی در مناطق شمالی سرزمینهای اشغالی بود بهنحویکه هیچگونه امکان برگشت آوارگان صهیونیست وجود نداشته باشد و همچنین اسرائیل مجبور به پذیرفتن آتشبس به نفع فلسطینیها بشود.
🔹نقش ایران چیست؟
جنگ در دو سطح در حال پیگیری است. در سطح میدان، رژیم صهیونیستی و جبهه مقاومت شامل یمن، مقاومت عراق و سوریه و حزبالله لبنان در حال تبادل آتش هستند. در سطح راهبُردی نیز آمریکا برای رژیم صهیونیستی تأمین کننده و پشتیبان است و ایران برای سازمان مقاومت در نقش حامی.
آنچه توازن جنگ و پیروز آن را مشخص خواهد کرد توانمندی طرفین در هر دو سطح است و آنچه میتواند موازنه جنگ را بر هم بزند خارجشدن بازیگران اصلی این میدان از نقش اصلی خود میباشد.
بااینحال اولویت اصلی جبهه حق، ایستادگی بر مزیت اصلی خود است. مزیت اصلی جبهه حق آرایش یک خط منظم از مبارزان، تحت عنوان «سازمان مقاومت» است. رهبر انقلاب نیز در پیام خود پس از شهادت سید حسن نصرالله راهبرد اصلی را مشخص فرمودند: « ضربات جبههٔ مقاومت بر پیکر فرسوده و روبهزوال رژیم صهیونی، به حول و قوهٔ الهی کوبندهتر خواهد شد.»
روند شکلگرفته در میدان نبرد نیز حاکی از همین رویکرد است. ریشههای حزبالله در بدنه مردمی شیعیان لبنان است و همین مسئله ویژگی استحکام حزب الله را قوام داده است. عملیاتهای متعدد حزبالله بعد از شهادت نصرالله نیز نشان از ابتکار عمل مقاومت لبنان در بهره گیری از تجهیزات جدید ( از جمله موشکی که برای اولین بار شلیک و رونمایی شد) وجانشینان لایق و نیروی انسانی با کارآمد است.
چنین روندی نیازمند تقویت بیش از پیش جبهه مقاومت است. ایران این کار نشان داده که بهخوبی بلد است. در این میدان آنچه پیروز نبرد را تعیین خواهد کرد اقدام بهموقع برای حفظ و تقویت آرایش جبهه و ساختار مقاومت برای ضربات بیشتر و مفیدتر و حفظ آمادگی برای یک جنگ احتمالاً فرسایشی است.
عضویت در کانال حامد موفق بهروزی
t.me/hamedmovafag
http://eitaa.com/hamedmovafag
❇️راهبرد عدم تعلل و عدم شتابزدگی
یکی از فرازهای مهم خطبه رهبر انقلاب در نمازجمعه دیروز، گزاره «عدم تعلل و عدم شتابزدگی» در انجاموظیفه جمهوری اسلامی در قبال رژیم صهیونیستی بود. این جمله چند پیام اصلی دارد:
🔹اول: ماهیت بازه زمانی شهادت اسماعیل هنیه تا وعده صادق 2
برخلاف آنچه برخی در داخل کشور از این بازه زمانیبهعنوانن «دوره خویشتنداریی» یاد کردند اگر بخواهیمواقعبینانهه به ماجرا نگاه کنیم این بازه زمانی را باید «بخشی از عملیات» فهم کنیم.
ایران بر اساس یک برآورد دقیق از وضعیت منطقه وارد یک دفاع مشروع از خود شد که این مقصود بر اساس عقلانیت و تدبیر به سرانجام رسید.
هرگونه فهم دیگر از این بازه زمانی خطای راهبردی است که هم دشمنان را و هم دوستان را دچار برداشتهایی غلط خواهد کرد.
🔹دوم: ملتهای منطقه، ایران را حامی مطمئن خود بدانند
ملت لبنان، فلسطین، یمن و ...حتماً تحتفشار سنگین عملیات های دشمن قرار دارند و سیاستی که به تعبیررهبر انقلاب هنوز هم دشمنان از آن دست بردار نیستند سیاست تفرقه افکنی است که بر اساس این سیاست « موجب میشوند دلهای ملّتهای اسلامی نسبت به هم مکدّر بشود».
رهبر انقلاب فرمودند « جمهوری اسلامی هر وظیفهای در این زمینه داشته باشد، با قدرت و صلابت و قاطعیّت انجام خواهد داد» اما انجام این وظیفه نیازمند تدبیر است. لذا همین جا است که رهبر انقلاب نه تعلل میکنیم و نه شتابزده میشویم. اما اصل بر این محور است که ایرانحتماً به آنچه باید انجام دهد پایبند است.
شاهد مثال این ادعا تمام رزمندگان و فرماندهان جبهه مقاومت هستند. مجاهدانی که در میدان مبارزه با تمام وجود خود نقش ایران را در این میدان بزرگ درک کردهاند.
🔹سوم: دغدغهمندان داخلی تبیین و مطالبه خوش بینانه داشته باشند
جریان انقلابی داخلی نیز حتما باید پرچم دار مطالبه برای انجام رسالت مهم جمهوری اسلامی ایران در دفاع از جبهه مقاومت باشد. اما توجه به همین نکات رهبرانقلاب یک نکته مستتر و مهم دارد و آن اینکه رویکرد طرح چنین مطالباتی از نهادهای مختلف باید بر مبنای اعتماد و خوش بینی باشد.
شتاب و تعلل دولبه یک چاقو هستند. همانقدر که برخی بر اساس رویکرد سازشکاری با فشار برای ایجاد تعلل می توانند سبب آشفتگی در اقدامات منطقی و معقول جمهوری اسلامی بشوند، بدبینی نسبت به تدابیر منطقی جمهوری اسلامی نیز میتواند گمراه کننده باشد.
رهبرانقلاب هم شجاعت کافی برای پیشبرد امور دارند و هم تدبیر و اشراف کامل نسبت به مسائل منطقه دارند. البته که رهبرانقلاب در چنین ماموریتی تنها نیستند و در این مسیر سرمایه بزرگی چون ملت ایران در کنار رهبری قدرتمند است و همینطور شجاع ترین و شهادت طلب ترین مردان این مرز و بوم مسوولیت چنین ماموریت های بزرگی را بر دوش دارند.
مطالبه و درخواست اجتماعی حتما سوخت اصلی انقلاب است و باید با جدیت دنبال شود. فقط باید مراقبت کنیم این مطالبه گری نه باعث بدبینی خودمان و دیگران به مسوولین کشور شود و نه باعث تحمیل اقدامات شتابزده و هیجانی در برابر دشمنی که سرتاپا خود را با تکنولوژی های جدید مهیای جنگ کرده است.
عضویت در کانال حامد موفق بهروزی
t.me/hamedmovafag
http://eitaa.com/hamedmovafag
❇️نمازجمعه نصر به مثابه یومالمباهله
🔹جمعه نصر را بهنوعی میتوان یوم المباهله جمهوری اسلامی ایران دانست. امام جامعه، عزیزان خود را وارد صحنه کرد تا تمایز حق و باطل را نشان دهد. همانطور که پیامبر(ص) با انتخاب عزیزترین انسانهای روی زمین به محاجه با باطل رفت، آیتالله خامنهای نیز عزیزترینهای خود را که همان ملت بزرگ ایران بود وارد میدان کرد تا غبار فتنهای که جبهه باطل به پا کرده بود بخواباند.
🔹مهمترین شاخص روز مباهله بیان حقایق است. آنجا که پیامبر(ص) حقیقت را با اطمینان کامل و اعتقاد راسخ به نمایش گذاشت و ذرهای از تقابل با باطل هراس به دل راه نداد. رهبر انقلاب نیز به تاسی از پیامبر عظیم الشان اسلام سرمایه و پشتوانه اصلی خود را به میدان مبارزه آورد تا حقیقت جاری را علنی تر نشان دهد.مهمترین تفاوت نمازجمعه رهبر انقلاب با تمام نمازجمعههای پیشین در کشور این بود که امام جامعه دست یک ملت رشید را گرفت تا پیامی به جهان اسلام صادر کند. نمازگزاران روز جمعه حتی مخاطب اصلی امام نبودند بلکه خود بخشی از خطبه بودند، خطبهای خطاب تمام مسلمانان.اصل آن چیزی که باید مسلمانان در سرتاسر جهان اسلام متوجه میشدند، «ثبات قدم» امام و امت در مسیر مبارزه با جبهه باطل بود. اینکه ولیامر مسلمین جهان در خط اول مبارزه است و این بار ماجرا متفاوت از تمام دوران پیشین است. این بار همانطور که «ولی» در خط مقدم است پشتوانهای به بزرگی یک امت همراه او در صف اول جهاد و مبارزه ایستاده است.
🔹ضربهای که رژیم صهیونیستی به قلب جهان اسلام وارد کرد ضربه کوچکی نبود. اقدامات تروریستی صهیونیستها و شهادت سید حسن نصرالله از یک سو و عملیات های روانی پس از آن از سوی دیگر جبهه مقاومت را دچار آسیب کرده بود.
🔹دو اقدام ضروری بود: اول آنکه یک اقدام موثر میدانی باید انجام میشد که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با عملیات وعده صادق 2 متولی انجام آن شدند و دوم صدور پیامی که هم روایت میدان را تثبیت کند و هم آرایش جبهه مقاومت را سازمان دهد.
🔹رشدی که پس از یوم المباهله بر امت اسلامی حاصل شد هم یک رشد معنوی بود و هم سازمان مقاومت را استوار کرد. مودت امت با امام، محل نزول ملائکه الله است و در سنت تفسیر قرآن هرجا که ملائکه باشند یعنی قدرت الهی آنجا تجلی پیدا میکند. ایران، لبنان و فلسطین و ... اکنون در مناسبات و سازمانی بالاتر از قبل در مقابل جبهه باطل صفآرایی کردهاند و این حاصل اقتداری است که رهبر انقلاب خالق آن بودند.
عضویت در کانال حامد موفق بهروزی
http://t.me/hamedmovafag
http://eitaa.com/hamedmovafag
❇️ پیام راهبردی سفر قالیباف به لبنان
🔹 سفر قالیباف به لبنان از جهات مختلف برای جبهه حق نقطه قوت محسوب میشود. چه از جهت اصل سفر که موجب انتقال پیام حمایت ایران از لبنان و جبهه مقاومت و نمایش قدرت جمهوری اسلامی ایران بود و چه از جهت آن خردهروایت هایی که از خلبانی خود رئیس مجلس در شرایط بحرانی و انتشار تصاویر فرود هواپیمای ایشان در میان دود و آتش لبنان صورت گرفت و در نهایت مخابره حضور مقتدرانه یک مقام عالیرتبه ایرانی در یکی از مراکز پر خطر بیروت که مورد تحسین همه شد.
🔹 شجاعت، اقتدار، حمایت، بزرگی و آقایی جمهوری اسلامی ایران و مسئولان این مرزوبوم پیامهای مهم این اقدام بود. استقبال و تحسین بینظیر افکار عمومی ملتهای عرب از این اقدام نیز در فضای مجازی آبرویی برای ایران و ایرانی شد.
🔺 اما مهمترین پیام این سفر که بیش از هر چیز باید از آن در نزد افکار عمومی صیانت کرد فراتر از تمام این مباحث است و آن روایت واقعی از آرایش منسجم، واحد و همراه با وفاق جبهه حق در برابر جبهه آشفته باطل است.
🔹 جنگ در مسیری پیش رفته است که جمهوری اسلامی ایران در میدان نبرد، عملیات وعده صادق 2 را انجام داد تا نشان دهد ابتکار عمل نظامی در اختیار قوای جبهه حق است. بلافاصله حضور میلیونی مردم در نمازجمعه نصر بیانگر حمایت ملی از تصمیم و اقدام شجاعانه مسئولین بود. حضور میدانی وزیر امور خارجه، سفرهای منطقهای رئیسجمهور و در نهایت حضور عزتمندانه رئیس مجلس در لبنان حاکی از رویکرد واحد ملت و مسئولین جمهوری اسلامی ایران در قبال جنایتکاران صهیونیست و اربابشان آمریکا است.
🔹 وضعیت در جبهه مقابل نیز کاملاً روشن است. اختلافنظر جدی اروپا و آمریکا با سردمداران رژیم صهیونیستی در خصوص ظرفیت و توان اقدام این رژیم در قبال ایران و جبهه مقاومت کار را برای پاسخ میدانی رژیم پس از عملیات وعده صادق 2 بسیار دشوار کرده است. این تردیدها مخصوصاً پس از تلاشهای ناموفق یک سال گذشته این رژیم برای تصرف میدانی غزه که مدافعان آن منطقه سالها است تحت محاصره هستند و چندان امکاناتی هم در اختیار ندارند، افزایشیافته است. در هفتههای گذشته نیز نیروهای زمینی رژیم پس از چندین نوبت تلاش میدانی نتوانستند وارد جنوب لبنان شده و خط حائل خود را برای تأمین امنیت مناطق شمالی سرزمینهای اشغالی ایجاد کنند.
🔹اوضاع بهم ریخته رژیم را در کابینه دولت جعلی آنها نیز میتوان ردیابی کرد. همانطور که در اخبار آمد کابینه جنایتکار این رژیم درباره ایران بعد از گذشت روزهای متمادی از عملیات وعده صادق هنوز نتوانسته است به تصمیمی واحد دست یابد.
🔹نمازجمعه میلیونی ایران به امامت آیتالله خامنهای را هم اگر در مقابل شورشهای میلیونی تلآویو بگذاریم صحنه شفافتر خواهد شد.
🔹 تمام این روند را باید در همان پیام رهبر انقلاب جستجو کرد آنجا که فرمود: « بر همهٔ مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.»
عضویت در کانال حامد موفق بهروزی
http://t.me/hamedmovafag
http://eitaa.com/hamedmovafag
❇️چرا ایران در این دوره وارد سوریه نشد
🔹 زمانی که داعش در سوریه ظهور کرد و شرایط امنیتی برای سوریه سخت شد دولت این کشور طی روندی رسمی از جمهوری اسلامی ایران درخواست کمک کرد. حضور ایران در سوریه نیز مبتنی بر چارچوب اقدامات مستشاری بود و این یعنی ارتش سوریه و نیروهای نظامی این کشور در برابر تروریست ها ایستاده بودند و نیروهای مستشاری ایران بنا نبود به جای سوری ها بجنگند. هرچند ایران در مقاطعی از جنگ بنا به شرایطی مجبور به اعزام نیروهای نظامی محدود نیز شد اما چارچوب اصلی همان حضور مستشاری بود.
🔹داعش در آن زمان به نحوی پیشروی میکرد که مردم سوریه نیز از جنایات این گروه احساس خطر کردند و زمانی که نیروهای حامی اسد وارد میدان شدند از آنها استقبال کردند. استقبال مردمی، حضور ارتش در میدان و تلاش مستشاری ایران به درخواست رسمی سوری ها سبب شد فتنه داعش خاموش شود.
بعد از نابودی داعش به طور طبیعی حضور مستشاری ایران در سوریه کاهش یافت؛ البته درخواست دولت سوریه نیز این بود که نیروهای سوری، خود تامین امنیت کشورشان را بر عهده بگیرند.
🔹شرایط سوریه اما در این اواخر به مرور تغییرات جدی کرد. این تغییرات در چند بخش بود.
🔻اول اینکه تروریست ها جهش ژنتیکی پیدا کردند و دست از خشونت برداشتند و ژست دیپلماتیک به خود گرفتند. مردم سوریه نیز دیگر به مانند قبل از ارتش سوریه در قبال تروریست ها حمایت نمیکردند. حتی در برخی بخش ها مانند حلب، درب برخی خانه به روی روی شورشیان گشوده بود و به روی ارتشی ها بسته!
🔻دوم اینکه ارتش سوریه نیز به دلایل مختلف از جمله ضعف های اعتقادی، اقتصادی و روحیه و ... دیگر به مانند قبل انگیزه مقابله در برابر تروریست ها را نداشت. اگر در دوره قبل مستشاران ایرانی برای کمک به نیروهای نظامی سوریه شتافتند این بار اساسا نیروهای نظامی سوری دیگر انگیزه ای هم برای جنگ نداشتند و با اولین درگیری ها بخش اصلی و شیرازه لشکرها و گردان هایشان از هم میپاشید.
🔻اما مهمترین مسئله و مهمترین تغییر در خود بشار اسد بود. آخرین دیدار بشار اسد با رهبرانقلاب حاوی نکته مهمی بود. رهبرانقلاب 10 خرداد امسال تذکری به بشار دادند و فرمودند: « غربیها و دنبالههای آنها در منطقه قصد داشتند با جنگی که علیه سوریه به راه انداختند، نظام سیاسی این کشور را ساقط و سوریه را از معادلات منطقه حذف کنند اما موفق نشدند و اینک نیز قصد دارند با شیوههای دیگر و از جمله وعدههایی که هیچگاه به آنها عمل نخواهند کرد، سوریه را از معادلات منطقه خارج کنند.»
🔹این تذکر ناشی از شناخت واقعی از صحنه بود. جمهوری اسلامی ایران پیش از آغاز جنگ در لبنان، بارها تذکرات لازم را درباره تقویت قوای تروریست ها به اسد اعلام کرده و حتی پیشنهادات لازم را به صورت رسمی به او داده بود اما این تذکرات و پیشنهادات مورد توجه قرار نگرفت. ادامه این روند تا آخرین ساعات سقوط اسد نیز ادامه داشت. حضور بالاترین رده مقامات ایرانی برای مذاکره با اسد نشان دهنده عزم جدی ایران برای تقویت اسد بود اما یک خطای راهبردی سبب شد اسد در سراشیبی سقوط قرار گیرد و آن همان تذکر رهبرانقلاب بود؛ اسد دلخوش به وعده های جریان عربی و غربی منطقه شد.
🔹جمهوری اسلامی ایران نیز زمانی که عدم تمایل اسد را برای حمایت میدانی دریافت کرد بنا را بر عدم دخالت گذاشت اما تلاش خود را برای متقاعد کردن اسد تا آخرین لحظه ادامه داد اما اسد زمانی متوجه توخالی بودن وعده های دشمنان خود شد که کار از کار گذشته بود.
عضویت در کانال حامد موفق بهروزی
http://t.me/hamedmovafag
http://eitaa.com/hamedmovafag