✅#عذاب_قاتلان_محسن علیه السلام
🔹#عذاب_آنانکه_فاطمه_را_آزردند
🔸روایت شده است، نخستین فردی که در روز قیامت برای او دادخواهی کنند و دربارهی او داوری نمایند، در مورد محسن فرزند علی (ع) است. که دربارهی قاتل او و قنفذ، حکم میشود، آنها را میآورند و با تازیانههای آتشین میزنند، که اگر یک #تازیانه از آن تازیانهها به تمام دریاها بیفتد، همهی آب آنها از مشرق تا مغرب، به جوشش درمیآید، و اگر آن را بر کوههای دنیا بگذارند، همهی آنها ذوب شده و به خاکستر مبدّل میگردند، قاتل محسن (ع) « #قنفذ » را با آن تازیانهها میزنند.
🔸مفضّل بن عمر در ضمن روایت مشروحی، از امام صادق (ع) نقل میکند که فرمود: در روز قیامت، #حضرت_خدیجه (س) و فاطمه بنت اسد (س) مادر امیر مؤمنان علی (ع) محسن را حمل میکنند، آنها گریه و ناله میکنند، مادرش فاطمه (س) (این آیات قرآن را) میخواند:
🔹هذا یَوْمُکُمُ الَّذی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ: «این همان روزی است که به آن وعده داده شدهاید». (انبیاء- 104)
🔹یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ اَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ اَمَداً بَعِیداً...
(امروز همان) «روزی است که هر کس آنچه را از کار نیک انجام داده، حاضر میبیند، و دوست میدارد میان او و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصلهی زمانی زیاد میباشد...». (آلعمران- 30)
✳️آنگاه امام صادق (ع) آنچنان گریه کرد که محاسن شریفش از اشک تر شد، سپس فرمود:
🔹لا قَرّتْ عَیْنٌ لا تَبْکِی عِنْدَ هذا الذِّکْرِ.
😭«روشن مباد آن چشمی که هنگام ذکر این مصیبت، گریه نکند».
--------------------------------------------------
📘 #بیت_الاحزان_شیخ_عباس_قمی (ره)
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#حضرت_صادق علیه السلام
#حضرت_محسن علیه السلام
#حدیث_امام_صادق علیه السلام
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
🌐📚#حسینیه_مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
@hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ محبت امام حسین علیه السلام
🔹محبّت به امام حسین(ع) آنچنان ارزشمند است که اگر خداوند بخواهد بندهای را سعادتمند کند، محبّت به آن حضرت را در دلش قرار میدهد.
🔻حضرت امام صادق(ع) میفرماید:
🔸 استاد حسین #انصاریان در کتاب ارزشمند «آئین اشک و عزا در سوگ سیدالشهدا(ع)» با اشاره به روایت
▪️«مَنْ أَرَادَ الله بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ(ع) وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ[۱]» آورده است:
▪️واژه «قذف» به معنای پرتاب کردن است[۲] و با واژه «گذاشتن» تفاوت معنایی دارد؛
♻️تفاوت این دو واژه در این است که در پرتاب، نیرویی در پشت آن قرار دارد که آن را به سمت جلو حرکت میدهد تا به هدف برسد؛ امّا در گذاشتن، چنین نیرویی وجود ندارد.
👆🏻به عنوان نمونه، وقتی گلولهای از اسلحه پرتاب میشود، نیروی عظیمی او را حرکت میدهد تا به نقطه هدف برخورد کند. با توجه به این معنا میتوان فهمید که خیرخواهی خداوند در حق بندگانش چگونه است. اگر خالق هستی اراده کند که بندهای خیر دنیا و آخرت را ببیند، محبّت محبوب خود، حضرت سیّدالشهدا(ع) را به قلب آن بنده پرتاب میکند.
🔹از سوی دیگر، اگر خداوند شقاوت را برای بندهای بخواهد[۳]، بغض و کینه حضرت را به قلب او پرتاب میکند. حضرت امام صادق(ع) در ادامه روایت به این موضوع اشاره کرده و میفرماید:
▪️«وَ مَنْ أَرَادَ الله بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَیْنِ وَ بُغْضَ زِیَارَتِهِ.[۴]»
👆🏻با توجه به این روایت میتوان فهمید که معیار در سعادت یا شقاوت انسانها محبّت یا کینه نسبت به حضرت سیّدالشهدا(ع) میباشد.
————————
📚منابع:
[۱]. کامل الزیارات: ۱۴۲؛
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ(ع) قَالَ: مَنْ أَرَادَ الله بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ (ع) وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ الله بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَیْنِ (ع) وَ بُغْضَ زِیَارَتِهِ؛ حضرت امام صادق ع میفرماید:کسی که خداوند خیر او را بخواهد، در قلب او محبّت به امام حسین(ع) و علاقه به زیارت ایشان را در قلب او قرار می دهد و اگر خداوند بدیِ بنده خود را بخواهد، بغض و کینه امام حسین(ع) و زیارت ایشان را در دل او قرار می دهد.»
[۲]. المنجد، ذیل ماده «قذف».
[۳] . لازم به یادآوری است که خداوند شقاوت را برای هیچ یک از بندگان خود نمیخواهد، بلکه این انسانها هستند که با سوء رفتار و ارتکاب معاصی و گناهان زمینه شقاوت و ضلالت خود را فراهم میکنند. و معنای این روایت و امثال آن در حقیقت آن است که خداوند الطاف خفیّه و دست حمایت خویش را از روی بندهاش برمیدارد، در نتیجه او به سوی معاصی میل پیدا میکند، نه اینکه خود پروردگار، بندهاش را به سمت معاصی هدایت کند!
[۴]. کامل الزیارات: ۱۴۲.
#حضرت_صادق ع
#حدیث_امام_صادق ع
#حضرت_حسین ع
#محرم
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ #آتش_زدن_در_و_خانه_امام صادق(ع)
🔹مفضل بن عمر گفت: منصور دوانیقى شخصى را فرستاد پیش فرماندار خود حسن بن زید كه فرماندارى مكه و مدینه را به عهده داشت. به او پیغام داد كه خانه جعفر بن محمّد(ع) را آتش بزند. خانه امام را آتش زدند. آتش بر در خانه و اطاق ها رسید. حضرت صادق(ع) پاى بر روى آتش گذاشت و از روى آتش می رفت و می گفت «من پسر ریشه هاى زمین هستم من پسر ابراهیم خلیل اللَّه هستم.»
😭اما دل ها بسوزد...
▪️قال المسعودى: فهجموا علیه و أحرقوا بابه، واستخرجواه منه كرهاً، و ضغطوا سیّدة النساء بالباب حتّى أسقطت محسناً.
▪️پس به خانه علی(ع) هجوم بردند و درب خانه اش را سوزانیدند و در حالی که کراهت داشت او را از خانه بیرون کشیدند و سرور زنان فاطمه(س) را در کنار در زدند تا این که محسن را سقط کرد.
--------------------------------------------------
✅متن عربی:
🔸بَعْضُ أَصْحَابِنَا عَنِ ابْنِ جُمْهُورٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: وَجَّهَ أَبُو جَعْفَرٍ الْمَنْصُورُ إِلَى الْحَسَنِ بْنِ زَیْدٍ وَ هُوَ وَالِیهِ عَلَى الْحَرَمَیْنِ أَنْ أَحْرِقْ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ دَارَهُ فَأَلْقَى النَّارَ فِی دَارِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فَأَخَذَتِ النَّارُ فِی الْبَابِ وَ الدِّهْلِیزِ فَخَرَجَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَتَخَطَّى النَّارَ وَ یَمْشِی فِیهَا وَ یَقُولُ أَنَا ابْنُ أَعْرَاقِ الثَّرَى أَنَا ابْنُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ ع.
--------------------------------------------------
📘#الكافی (ط - الإسلامیة)، ج1، 473
#اثبات_الوصیة :143
#حضرت_صادق علیه السلام
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
🌐📚#حسینیه_مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
✅ @hosenih_maghtal
http://hosenih2.mihanblog.com
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ #فضیلت
✅ #گفتن_اسم_اعظم توسط امام صادق(ع) و قتل استاندار مدینه
🔹پس از آن كه داوود بن علىّ استاندار مدینه از طرف خلیفه ، مُعلّى بن خُنیس را احضار كرده و به قتل رسانید، امام جعفر صادق علیه السلام با او قطع رابطه نمود و به مدّت یك ماه نزد او نرفت . روزى داوود بن علىّ، ماءمورى را فرستاد كه امام علیه السلام را نزد او ببرند؛ ولى حضرت قبول ننمود.
🔸محمّد بن سنان گوید: در حضور امام جعفر صادق علیه السلام بودم و با عدّه اى از دوستان ، نماز ظهر را به امامت آن حضرت مى خواندیم كه ناگهان پنج نفر ماءمور مسلّح وارد شدند و به امام صادق علیه السلام گفتند: والى مدینه دستور داده است تا شما را نزد او ببریم .
✳️امام علیه السلام فرمود: اگر نیایم ، چه مى كنید؟
✳️ماءمورین گفتند: والى دستور داده است كه چنانچه نیامدید، سر شما را جدا كنیم و نزد او ببریم .
🔹حضرت فرمود: گمان نمى كنم بتوانید فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله را به قتل رسانید.
🔸گفتند: ما نمى دانیم تو چه مى گوئى ، ما فقط مطیع امر والى هستیم و دستور او را اجراء مى كنیم .حضرت فرمود: منصرف شوید و بروید، كه این كار به صلاح شما نخواهد بود.
🔹گفتند: به خدا سوگند، یا خودت و یا سرت را باید ببریم .
🔸امام علیه السلام چون آن ها را بر این تصمیم شوم جدّى دید، دست هاى مبارك خویش را بر شانه ها نهاد؛ و پس از لحظه اى ، دست هایش را به سوى آسمان بلند نمود با انگشت سبابه اش دعائى خواند، كه فقط ما این زمزمه را شنیدیم : ((السّاعه ، السّاعه )) ؛ پس ناگهان سر و صداى عجیبى به گوش رسید. در این هنگام حضرت به ماءمورین حكومتى فرمود: هم اكنون رئیس شما هلاك شد؛ و این داد و فریاد به جهت هلاكت او مى باشد؛ و ماءمورین با شینیدن این سخنان از كار خویش منصرف شدند و رفتند.
🔸بعد از رفتن ماءمورین ، من به حضرت عرض كردم : مولایم ! خداوند، ما را فداى تو گرداند، جریان چه بود؟
🔹حضرت فرمود: او داوود بن علىّ دوست ما مُعلّى بن خُنیس را كشت ؛ و به همین جهت ، مدّتى است كه من نزد او نرفته ام بنابر این ، او به واسطه افرادى پیام فرستاد كه من پیش او بروم ؛ ولى من نپذیرفتم تا آن كه این افراد را فرستاد تا مرا به قتل برسانند.
✳️و چون من ، خداى متعال را با اسم اعظم دعا كردم تا او را نابود گرداند، خداوند نیز ملكى را فرستاد و او با نیزه ای به شرم گاه او زد و او را به هلاكت رسانید.
🔹پس پرسیدم: دلیل بالا بردن دستانتان چه بود؟ فرمود: «ابتهال». پس پرسیدم دلیل قرار دادن دست ها بر شانه چه بود؟ فرمود: «تضرع». و پرسیدم دلیل بالا بردن انگشت سبابه چه بود که فرمود:«تملق خدا و حالتی بین خوف و رجاء».
--------------------------------------------------
📘#بصائر_الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم،ج1،218
#بحارالا نوار: ج 47، ص 67،ح 9
#حضرت_صادق علیه السلام
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
🌐📚#حسینیه_مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
✅ @hosenih_maghtal
http://hosenih2.mihanblog.com
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ #فضیلت
✅ #دعای_امام_حسین (ع) و #نجات_امام_صادق(ع) از شر #منصور
🔹بسیارى از محدّثین و مورّخین آورده اند، كه ربیع بن یونس از طرف منصور عبّاسى استاندار شهر مدینه بود؛ پسر ربیع كه فضل نام دارد حكایت كند:
🔸منصور خلیفه عبّاسى - در سال 147 - پس از مراسم حجّ وارد مدینه منوّره شد و به پدرم ، ربیع گفت: هر چه زودتر جعفر بن محمّد علیه السلام احضار كن، مى خواهم او را به قتل برسانم .
🔹و هنگامى كه حضرت بر منصور وارد شد، منصور با حالت تندى و درشتى با وى سخن گفت ؛ و سپس حضرت را مورد خطاب و سرزنش قرار داد و اظهار داشت: دشمنان و مخالفین ما در عراق تو را به عنوان امام و رهبر خود برگزیده اند، خدا مرا هلاك كند اگر تو را نكشم و از بین نبرم .
🔻حضرت صادق علیه السلام اظهار داشت : آن چه برایت گفته اند دروغ است ، مگر نمى دانى كه حضرت سلیمان مورد لطف قرار گرفت شكر و سپاس انجام داد و حضرت ایّوب مبتلى گردید و صبر و شكیبائى نشان داد، حضرت یوسف مورد ظلم قرار گرفت و عفو و بخشش كرد.
🔹چون منصور چنین كلماتى را شنید، غضب خود را فرو نشاند؛ و آن گاه امام علیه السلام را نزد خود دعوت كرد و ضمن عذرخواهى و پوزش ، گفت: ساحت شما از آنچه گفته اند پاك است ؛ ولى فلانى گزارشاتى را براى ما مطرح كرده است ، كه خواستم شكّ و شبهه برطرف شود.
🔸حضرت فرمود: او را احضار نما تا ثابت شود.
🔹هنگامى كه آن شخص وارد مجلس شد، منصور دوانیقى به او گفت : مگر تو این مطالب و گزارشات را بر علیه جعفر بن محمّد حكایت نكرده اى؟
🔸آن شخص اعتراف كرد و گفت : بلى ، من گفته ام .
🔹امام علیه السلام فرمود: او را بر آنچه مى گوید، قسم دهید.
🔸منصور به او گفت قسم می خوری؟ او گفت: بله و شروع به قسم خوردن کرد ولی امام صادق(ع) به منصور گفت بگذارید تا من او را –به شیوه ای خاص- قسم دهم. منصور پذیرفت. حضرت به ساعی فرمود که این گونه قسم بخورد:
▪️«بَرِئْتُ مِنْ حَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ وَ الْتَجَأْتُ إِلَى حَوْلِی وَ قُوَّتِی لَقَدْفَعَلَ كَذَا وَ كَذَا جَعْفَرٌ»
پس ساعی در ابتدا اندکی امتناع کرد اما سپس به آن شیوه قسم خورد. -ناگهان همه دیدند که وی- قدم از قدم برنداشته بود که در دم هلاک شد. منصور که این صحنه را دید گفت پاهایش را بکشید و از این جا خارجش کنید که لعنت خدا بر وی باد.
🔹ربیع گوید که زمانی که امام صادق(ع) وارد دربار منصور شد لب های مبارکش تکان می خورد و هر چه می گذشت غضب و عصبانیت منصور بیش از پیش آرام می گردید. تا این که حضرت را به خود نزدیک کرد و از وی راضی گشت. وقتی امام از دربار منصور خارج شد به۹ دنبال وی رفتم و گفتم این مرد از کسانی است که بیشترین خشم را نسبت به شما دارد، هنگامی که شما وارد شدید چیزی زیر لب زمزمه می کردید تا ای که غضب منصور خاموش شد. چه چیزی را زمزمه می کردید؟
✳️حضرت فرمود: دعای جدم حسین بن علی علیه السلام بود. عرض کردم فدایت شوم آن دعا چه بود؟ حضرت فرمود:
▪️ «یَا عُدَّتِی عِنْدَ شِدَّتِی وَ یَا غَوْثِی فِی كُرْبَتِی احْرُسْنِی بِعَیْنِكَ الَّتِی لَا تَنَامُ وَ اكْنُفْنِی بِرُكْنِكَ الَّذِی لَا یُرَامُ.»
🔸ربیع گوید: من آن دعا را حفظ نمودم و هیچ سختی برایم پیش نمی آمد مگر این که آن دعا را می خواندم و از آمن سختی خارج می گشتم.
🔹ربیع گوید: آن گاه از امام پرسیدم که چرا نگذاشتید که ساعی به الله قسم یاد کند؟ حضرت فرمود: کراهت داشتم از اینکه خداوند او را ببیند در حالی که او خداوند را به وحدانیت یاد می کند و سپاسش می گوید و به سبب این، نسبت به وی حلم بورزد و در عقوبتش تاخیر بیافکند. پس او را به آن چه شنیدی وادار به قسم نمودم و خداوند نیز جانش را به شدت گرفت.
--------------------------------------------------
📘 #الإرشاد ص 290.
#بحار_الأنوار (ط - بیروت)، ج47، ص: 175
#حضرت_صادق علیه السلام
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
🌐📚#حسینیه_مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
✅ @hosenih_maghtal
http://hosenih2.mihanblog.com
✅#دعای_امام_صادق_برای_محب_فاطمه سلام الله علیها
🔹#داستان_بشار_مکاری
🔸بزرگان ما نقل میکنند «بشّار مکاری» میگفت: در کوفه به حضور امام صادق (ع) رفتم دیدم طبقی از خرمای «طبرزد» برای آن حضرت آورده بودند و از آن میخورد، و به من فرمود: بیا جلو از این خرما بخور.
🔸عرض کردم: گوارا باد، قربانت گردم در راه میآمدم حادثهای دیدم، غیرتم بجوش آمد و قلبم درد کرد و گریه گلویم را گرفت.
🔹فرمود: به حقّی که بر گردنت دارم جلو بیا و بخور، جلو رفتم و از خرما خوردم، آنگاه به من فرمود: اکنون چه حادثهای دیدی؟
🔸گفتم: در راه میآمدم یکی از مأمورین حکومت را دیدم که بر سر زنی میزند و او را به سوی زندان میبرد، و او با صدای بلند میگوید: «پناه میبرم به خدا و رسولش، و به غیر خدا و رسول، به هیچکس پناه نمیبرم!»
🔹امام صادق (ع) فرمود: چرا آن زن را میزد و به زندان میبرد؟
✳️عرض کردم: از مردم شنیدم که پای آن زن لغزید و به زمین افتاد، و گفت: «ای فاطمه! خدا آنان را که به تو ظلم کردند از رحمت خود دور سازد!» گماشتگان حکومت او را دستگیر کرده و زدند.
امام صادق (ع) تا این سخن را شنید، از خوردن خرما دست کشید، و گریه کرد به گونهای که دستمال و محاسن شریف و سینهاش از اشک چشمانش تر شد، سپس فرمود:
✳️«ای بَشّار! برخیز با هم به مسجد سهله برویم و برای نجات و آزادی آن بانو، دعا کنیم و از خدا بخواهیم که او را حفظ کند (تا آخر داستان).
🔸براستی وقتی که امام صادق (ع) با شنیدن حادثه ناگواری که برای یک بانوی شیعهی فاطمه (س) رخ داده، این گونه دگرگون میشود، پس چگونه خواهد شد که اگر جریان مصائب مادرش فاطمه (س) را برای او نقل کنند؟ که ظالمی به صورت آن حضرت سیلی زد که گوئی نگاه میکنم به گوشوارهاش که بر اثر شدّت ضربت سیلی، شکسته و جدا شده است.
--------------------------------------------------
📘 #بیت_الاحزان_شیخ_عباس_قمی (ره)
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#حضرت_صادق علیه السلام
#حدیث_امام_صادق علیه السلام
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
🌐📚#حسینیه_مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
@hosenih_maghtal
✅ #نماز_مهمترین_سفارش_آخرین لحظات
🔹مرحوم شیخ صدوق رضوان اللّه تعالى علیه و دیگر بزرگان آورده اند:
🔸یكى از راویان حدیث و از اصحاب و دوستان امام جعفر صادق علیه السلام به نام ابوبصیر لیث مرادى حكایت كند:
🔹پس از آن كه امام جعفر صادق علیه السلام به شهادت رسید، روزى جهت اظهار هم دردى و عرض تسلیت به اهل منزل حضرت ، رهسپار منزل آن امام مظلوم علیه السلام گردیدم .
🔸همین كه وارد منزل حضرت شدم ، همسرش حمیده را گریان دیدم ؛ و من نیز در غم و مصیبت از دست دادن آن امام همام علیه السلام بسیار گریستم.
🔹و چون لحظاتى به این منوال گذشت ، افراد آرامش خود را باز یافتند. آن گاه همسر آن حضرت به من خطاب كرد و اظهار داشت :
✳️اى ابوبصیر! چنانچه در آخرین لحظات عمر امام جعفر صادق علیه السلام در جمع ما و دیگر اعضاء خانواده مى بودى ، از كلامى بسیار مهمّ استفاده مى بردى .
🔹ابوبصیر گوید: از آن بانوى كریمه توضیح خواستم ؟
🔸پاسخ داد: در آن هنگام ، كه ضعف شدیدى بر امام علیه السلام وارد شده بود فرمود: تمام اعضاء خانواده و آشنایان و نزدیكان را بگوئید كه در كنار من حاضر و جمع شوند.
🔸وقتى تمامى افراد حضور یافتند، حضرت به یكایك آنان نگاهى عمیق انداخت و سپس خطاب به جمع حاضر فرمود:
✳️كسانى كه نسبت به نماز بى اعتنا باشند، شفاعت ما اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام شامل حالشان نمى گردد.
--------------------------------------------------
📘#ثواب الا عمال : ص 205
#بحار_الأنوار (ط - بیروت)،ج47،2
#حضرت_صادق علیه السلام
#حدیث_امام_صادق علیه السلام
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
🌐📚#حسینیه_مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
✅ @hosenih_maghtal
http://hosenih2.mihanblog.com
✅ #غسل_و_کفن_نمودن_امام صادق(ع) توسط فرزندشان امام کاظم(ع)
🔹یكى از راویان حدیث - و از اصحاب امام موسى كاظم صلوات اللّه و سلامه علیه - حكایت كند:
🔸از آن حضرت شنیدم كه فرمود: هنگامى كه نشانه هاى مرگ بر پدرم امام جعفر صادق علیه السلام آشكار گردید، خطاب به من اظهار داشت :
🔹اى پسرم ! كسى غیر از تو مرا غسل نمى دهد، همان طور كه من خودم پدرم امام محمّد باقر علیه السلام را غسل دادم ؛ و او نیز پدرش امام سجّاد زین العابدین علیه السلام را غسل داد، چون كه حجّت خدا را فقط حجّت او باید غسل دهد؛ و من خود، چشمان پدرم را بر هم نهادم و او را كفن كردم.
🔹سپس پدرم ، امام جعفر صادق علیه السلام افزود: اى فرزندم ! پس از فوت من ، برادرت عبداللّه . ادّعاى امامت و خلافت مرا خواهد كرد، او را به حال خود واگذار؛ زیرا او اوّل كسى است كه به من ملحق خواهد شد.
🔸و هنگامى كه امام صادق علیه السلام به شهادت رسید، فرزندش حضرت موسى كاظم علیه السلام او را غسل داده و كفن نمود.
🔹ابوبصیر گوید: به حضرتش عرض كردم : یاابن رسول اللّه ! امسال شما و برادرت ، عبداللّه مناسك حجّ را انجام دادید؛ ولیكن عبداللّه یك شتر قربانى و نَحر كرد؟
🔸حضرت فرمود: همین كه حضرت نوح علیه السلام سوار كشتى شد، از هر موجودى یك جفت نر و مادّه داخل آن قرار داد؛ مگر زنازاده را كه سوار كشتى ننمود.
🔹ابوبصیر گوید: با شنیدن این سخن ، گمان بردم كه امام علیه السلام خبر از مرگ خود مى دهد؛ ولى بر خلاف فكر و تصوّر من حضرت موسى كاظم علیه السلام اظهار نمود: برادرم عبداللّه ، بیش از یك سال زنده نمى ماند.
🔸اصحاب، تاریخ آن روز را یادداشت كردند؛ و عبداللّه فرزند امام جعفر صادق علیه السلام بیش از یك سال ادامه زندگى نداد؛ و بلكه كمتر از آن قبل از پایان یك سال از دنیا رفت .
--------------------------------------------------
📘#إثبات الوصیة: 167
مناقب ابن شهرآشوب 4: 224
دلائل الإمامة (طبری- الحدیثة)،328
#حضرت_صادق علیه السلام
#حدیث_امام_صادق علیه السلام
#حضرت_کاظم علیه السلام
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
🌐📚#حسینیه_مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
✅ @hosenih_maghtal
http://hosenih2.mihanblog.com
✅ #وصیتهای_امام_صادق_هنگام_شهادت
🔹ابو بصیر گفت خدمت ام حمیده رسیدم كه او را به در گذشت حضرت صادق علیه السّلام تسلیت بگویم. شروع به گریه كرد. من نیز از گریه او اشكم جارى شد. گفت اگر هنگام درگذشت حضرت صادق(ع) میبودى چیز عجیبى مشاهده می كردى.
🔸گفت حضرت صادق چشم باز كرد و فرمود هر كس با من خویشاوندى دارد بگوئید بیاید. همه را جمع كردیم. نگاهى به آنها نموده فرمود:
✅«ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلاة»
✳️به شفاعت ما نخواهد رسید كسى كه نماز خود را سبك شمارد.
🔹هشام بن احمر از سالمه كنیز حضرت صادق علیه السّلام نقل كرد كه گفت من هنگام درگذشت آن جناب حضور داشتم. بی هوش شد همین كه به هوش آمد فرمود به حسن بن على بن علی بن الحسین كه مشهور بافطس بود هفتاد دینار بدهید و به فلان كس فلان مبلغ و به فلانى این قدر.
🔸عرض كردم آقا به كسى پول می دهى كه با كارد به شما حمله كرد و قصد كشتن شما را داشت؟! فرمود نمی خواهى از كسانى باشم كه خداوند درباره آن ها فرموده وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ- رعد آیه 21 كسانى كه به دستور خدا مراعات حال خویشاوند می كنند و از خدا و حساب بد بیم دارند.- بلى سالمه! خداوند بهشت را آفرید و آن را خوش بو كرد كه بوى خوش آن از دو هزار سال راه به مشام می رسد ولى بوى بهشت را نافرمان پدر و مادر و قطعكننده رابطه ى خویشاوندى حس نخواهد كرد.
--------------------------------------------------
✅متن عربی:
🔸ثواب الأعمال مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَمِّهِ عَنِ الْكُوفِیِّ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْمِیثَمِیِّ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أُمِّ حَمِیدَةَ أُعَزِّیهَا بِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَبَكَتْ وَ بَكَیْتُ لِبُكَائِهَا ثُمَّ قَالَتْ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ لَوْ رَأَیْتَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عِنْدَ الْمَوْتِ لَرَأَیْتَ عَجَباً فَتَحَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَالَ اجْمَعُوا لِی كُلَّ مَنْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ قَرَابَةٌ قَالَتْ فَلَمْ نَتْرُكْ أَحَداً إِلَّا جَمَعْنَاهُ قَالَتْ فَنَظَرَ إِلَیْهِمْ ثُمَّ قَالَ إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِ.(1)
-الغیبة للشیخ الطوسی جَمَاعَةٌ عَنِ الْبَزَوْفَرِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنِ ابْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ أَحْمَرَ عَنْ سَالِمَةَ مَوْلَاةِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَتْ كُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع حِینَ حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ وَ أُغْمِیَ عَلَیْهِ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ أَعْطُوا الْحَسَنَ بْنَ عَلِیِّ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ هُوَ الْأَفْطَسُ سَبْعِینَ دِینَاراً وَ أَعْطِ فُلَاناً كَذَا وَ فُلَاناً كَذَا فَقُلْتُ أَ تُعْطِی رَجُلًا حَمَلَ عَلَیْكَ بِالشَّفْرَةِ یُرِیدُ أَنْ یَقْتُلَكَ قَالَ تُرِیدِینَ أَنْ لَا أَكُونَ مِنَ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ- نَعَمْ یَا سَالِمَةُ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْجَنَّةَ فَطَیَّبَهَا وَ طَیَّبَ رِیحَهَا وَ إِنَّ رِیحَهَا یُوجَدُ مِنْ مَسِیرَةِ أَلْفَیْ عَامٍ وَ لَا یَجِدُ رِیحَهَا عَاقٌّ وَ لَا قَاطِعُ رَحِم.(2)
--------------------------------------------------
📘#1. ثواب الأعمال ص 205 و بحار الأنوار (ط - بیروت)،ج47،2
2. غیبة الشیخ الطوسیّ ص 128و بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج47،2
#حضرت_صادق علیه السلام
#حدیث_امام_صادق علیه السلام
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
🌐📚#حسینیه_مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
✅ @hosenih_maghtal
http://hosenih2.mihanblog.com
هدایت شده از حسینیه مقتل
🔹امام صادق (علیه السلام):
همه ما اهل بیت، کشتےهای نجاٺ هستیم ولے ڪشتے جدم حسین (علیه السلام) گستردهتر و در دل دریاها باشتابتر و سریعتر است.
📚بحار الانوار، ج ۲۶، ص۳۲۲
#حدیث_امام_صادق ع
#حضرت_حسین ع
#حدیث_پیامبر ص
✅ @hosenih_maghtal