توصیف‌ی از اوصاف مولانا علی ابن ابی طالب،اسدالله غالب،ابوتراب، شمس الله،تسلط یاری بخش و فاروق/5 چرا امام علی(ع) ابوتراب است؟/1 صادره ی اول از واحد عقل اول است که همان نور محمدی (ص) می باشد، همان طور که نون همان عقل اول است و عقل اول تبسم می کند نفس اول پدید می آید همان طور که قلم باعث نوشتن و ساختن افلاک می شود،نفس هم عامل تحرک کل افلاک می شود، در نزد ایرانیان نفس همان مهر است. نفس اول، نفس عقل اول است همان طور که علی(ع) نفس محمد(ص) است.نور آن دو از هم جدا نیست و در عالم خاک از هم جدا می شود عقل اول روح کلی است و نفس اول به نفس کلی می رسد باهم روح ناطقه را میسازند و به قلب رسول می رسد وحی قرآن مبین، نون جوهر آن است و قلم به واسطه مرکب آن را می نویسد و مکتوب می کند.همان طور که پیامبر می گوید و علی(ع) کاتب قرآن آن را می نویسد و از آنجا محمد (ص) حقیقت قرآن که مقام جمع و کل است می شود و علی(ع) فرقان که مقام جزء است و معیار حق و باطل می شود، علی(ع) جمع اسماء اللهی و نام اعظم خداست و وحی خدا را ناطق است و علی (ع) قرآن ناطق می شود همان طور که باء تحت الباء، جمع کل قرآن در ب بسم الله سوره حمد است می شود. اول فیضى که نمود از ازل آیینه‏ى معرفت لم یزل صادر اول زخدا عقل کل پادشه محفل تلک الرسل نور هدى ختم رسل مصطفى هادى منهاج صفا و وفا زمین خود فلک است و صاحب خاک نفس است همان طور که گردونه مهر در حکمت ایران باستان باعث چرخش افلاک بود، عشق و نفس نیز باعث گردش افلاک است همانا زمین و خورشید و ماه ثابت بود و بعد به گردش در آمدند. علی(ع) جمع کل اسما اللهی است و صاحب خاک که رمز وجودی انسان است،انسان از نسیان و انیس است که جمع صفات است و انسان کامل جمع این صفات کلی است که در او تجلی کرده و تجسم خدا شده است. علی(ع) ابوتراب است یعنی پدر زمین و شیعیان همگی خاک اند. رمز خاک اولیه ی هستی دخان یا خاک سیاه است که رمز حقیقی وجود خداست زنده می کند و می میراند و با آن دود سیاه انسان را خلق نمود. عباية بن ربعي در وجه ديگر اين نامگذاري مي گويد: به ابن عباس گفتم: چرا رسول خدا علي(ع) را "ابوتراب" ناميد؟ گفت: چون علي صاحب زمين است و پس از پيامبر(ص) حجت خدا بر اهل زمين بوده و به وسيله او زمين و آرامش آن باقي است، از اين رو او را "ابوتراب" ناميد. می دانیم که پیامبر (ص)آب چشمه کوثر و نون است و علی(ع) ساقی چشمه کوثر است، پیامبر او را پدر خاک می نامد و ولایت را در غدیر به او می دهد. و این که می دانیم برای نماز خواندن باید وضو گرفت، هم با آب می شود وضوع گرفت و هم با خاک تیمم کرد، وقتی پیامبر (ص) حاضر بود با آب چشمه کوثر که علی(ع) آن را به مسلمانان می رساند اما بعد از رحلت و رسیدن پیامبر (ص) به مقام فنا و رسیدن به چشمه کوثر در بهشت و ملاقات با خداوند. همان طور که وقتی آب نیست باید با خاک تیمم کرد ولایت نیز به امام (ع) سپرده شد و در نبود آب باید با خاک به خدا رسید. و کل مسلمانان از راه علی(ع) باید به چشمه کوثر متصل شوند و بدون آن این مسیر باطل است زیرا آن پدر خاک و زمین و فرقان و فاروق اعظم که ملاک حق و باطل است و در آخرت ملاک حق از باطل را او مشخص خواهد نمود. نفس خویش←@nafsma→

توصیف‌ی از اوصاف مولانا علی ابن ابی طالب،اسدالله غالب،ابوتراب، شمس الله،تسلط یاری بخش و فاروق/6 چرا امام علی(ع) ابوتراب است؟/2 شب قدر به این جهت «قدر» نامیده شده که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین مى شود.«إِنّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَة مُبارَکَة إِنّا کُنّا مُنْذِرینَ فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْر حَکیم»(دخان ۳و۴) حقیقت ولایت ابوتراب در سوره دخان(خاک) نهفته است همان طور که انسان و کل عالم در شب قدر به تقدیر و اندازه رسید ملاک حق و باطل نیز شب جمعه ۱۳ رجب در تاریکی شب در بیت الله الحرام آن سلطان نصیر یاری بخش، چشم به جهان گشود و در غدیر خم به ولایت رسید. نکته: بیش از این در باره ارتباط غدیر و قدیر سخن گفتیم در آینده نیز به آن خواهیم پرداخت نکته: خم به معنای گل و خاک و از کیمیا یا خاک رس می آید و می شود نام عید غدیر را از این جهت عید خاک یا عید بهم پیوند خوردن دخان و آب و ساخته شدن خم و گل بشر نیز نام برد حقیقت خم و غدیر خم در شروع سوره دخان آمده: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ حم﴿١﴾«به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی»«حاء، میم» در خط کوفی خم نقطه ندارد و همان حم خوانده می شود، خم کلمه عبرانی است و اعراب آن را حم تلفظ می کنند. نکته: خم به معنای کوزه یا جام شراب که از خمره می آید نیز می آید و در زبان عبری گلی می شود که بشر با آن خلق شده. نکته: خم یا حم، خمره نیز می شود که همان جام شراب چشمه کوثر است و علی (ع) ساقی آن چشمه با واسطه خمره و کوزه است. فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ ﴿١٠﴾ «پس به انتظار روزی باش که آسمان دودی آشکار بیاورد» سوره دخان به عالم خاکی و ایجاد آن به وسیله دود و خاک سیاهی به نام دخان اشاره دارد و ابتدای سوره با حم یا خم و بعد با شب قدر شروع می شود سپس به واقعه حرکت شبانه موسی و عبور از نیل اشاره دارد و بعد هم به ملاک حق و باطل در قیامت. فَأَسْرِ بِعِبَادِي لَيْلًا إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ ﴿٢٣﴾ «[گفتم:] بندگانم را شبانه حرکت ده؛ زیرا شما مورد تعقیب هستید،» وَاتْرُكِ الْبَحْرَ رَهْوًا ۖ إِنَّهُمْ جُنْدٌ مُغْرَقُونَ ﴿٢٤﴾ «و دریا را با [همان] راه های گشاده [که برای عبور شما باز کردیم] پشت سر بگذار [تا فرعونیان هم در آن درآیند]؛ زیرا آنان سپاهی محکوم به غرق شدن هستند» نکته: حرکت شبانه و اشاره به شب خود رمز های دارد که می توان به رمز شب و رابطه امام با تاریکی و شب اشاره کرد یا به دود سیاه یا دخان که تاریک می باشد یا سیاه. نکته: ملاک حق و باطل اینجا عصای موسی است و با شکافتن آب به سمت بیت المقدس(بیت آسمانی و نزدیک چشمه کوثر) می روند دقت کنید که آب شکافته می شود مثل فرق سر امام علی (ع) که با شکافته شدن فرقش به شهادت می رسد و به چشمه کوثر و بیت المقدس آسمانی ملحق می شود. إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقَاتُهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٤٠﴾ «بی تردید روز جدایی [حق از باطل، مؤمن از کافر و پاک از ناپاک] وعده گاه همه آنهاست» نکته: و در اواخر سوره دخان به جدایی حق از باطل در قیامت اشاره می شود که می دانیم علی(ع) در قیامت ملاک جدایی حق از باطل است. در منابع اهل سنت از خطیب خوارزمی، روایتی از رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) نقل می کند: «به زودى پس از من فتنه‏اى بر پا خواهد شد، پس هرگاه چنين فتنه‏اى رخ داد ملازم و همراه على (عليه السلام) باشید؛ زیرا او جداکننده حق از باطل است» این خود اشاره به آن است که میراث بعد از پیامبر به امام سپرده شده و او نیز به مانند محتوای کلی سوره دخان جدا کننده حق و باطل در دنیا(به مانند موسی و قومش) و آخرت است. نفس خویش←@nafsma→

توصیف‌ی از اوصاف مولانا علی ابن ابی طالب،اسدالله غالب،ابوتراب، شمس الله،تسلط یاری بخش و فاروق/7 چرا امام علی(ع) ابوتراب است؟/3 تراب در قرآن نیز به معنی خاک که در قیامت نیز ملاک حق و باطل آمده اشاره به این دارد که امام علی (ع) ابوتراب است و فرزندان او یعنی خاک ها شیعیان هستند. حال خاک رمز وجودی انسان هاست و جمع کل صفات خداست که در کلمه انسان و نسیان و انیس آمده و ماهیت خاک پرورش استعداد (گیاهان) و امانت دار اللهی (بار امانت اللهی را توانست نگهدارد) و رو به پایین و سر به زیر است و شیعیان او نیز به مانند خاک سر به زیر و خاکی و مستعد رشد و امانت داری هستند {وَ یَقُولُ الْكافِرُ یَا لَیْتَنِی كُنْتُ تُراباً﴾ سوره نباء / آیه ٤٠«در قیامت، کافر آرزو میکند؛ ای کاش جزء گروه تراب بودم» رسول الله (صلوات الله علیه و آله و سلم)درباره این آیه فرمودند؛﴿وَ یَقُولُ الْكافِرُ یَا لَیْتَنِی كُنْتُ تُراباً﴾ یَا لَیْتَنِی كُنْتُ تُراباً یَعْنِی مِنْ شِیعَةِ عَلِیٍّ (علیه السلام) اَو اَبِی تُرَابٍ (علیه السلام).یعنی کافر آرزو میکند که ای کاش علوی و از شیعیان ابوتراب (علیه السلام) بودم. تاریخ از مورخ و مورخه می آید و مورخه از ماهروز می آید که اشاره به شبانه روز و حرکت ماه و خورشید دارد، طبق نظریه حرکت جوهری ملاصدرا همه اجرام به خصوص انسان ثابت نیستند و در حال گردش و تحول اند چه بیرونی چه درونی و از این رو که ابن عربی امام علی (ع) را سر جمع انبیا می داند یعنی در تمام دوره ها با انبیا بوده تا این که با پایان دایره نبوت به همراه پیامبر (ص) ظاهر شده و بعد از پایان نبوت ولایت انسان کامل را آغاز نموده. حال که تمام متعلق به همه دوره هاست و مربوط به یک دوره ثابت چند ساله نیست و با موسی (ع) هنگام شکافتن دریا بوده و با حضرت سلیمان نیز هنگام سفر از دیار مورچگان بوده و... خود تاریخ است یا نفس تاریخ است دائم در حال تحول و گردش در وجود انسان ها و افلاک است و ثابت نیست مثل همه ی وجود در عالم خاکی و مادی و بعد از شهادتش ظاهر آن به خاک سپرده شد و تجلی و جمع صفات خدا ثابت شد و به خدا رسید و در دل مردم و اجرام برای همیشه ماندگار شد. سوره نمل نیز به یک حقیقت دیگر درباره امام علی (ع) اشاره دارد که به آن خواهیم پرداخت: الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿٣﴾ همانان که نماز برپا می دارند و زکات می پردازند، و قاطعانه به آخرت یقین دارند؛ ابتدای این آیه به برپا داشتن نماز و زکات دارد که می دانیم این سوره مربوط به حضرت سلیمان است و همچنین طبق روایات انگشتر حضرت همان انگشتر سلیمان نبی بوده است که مربوط این آیه می باشد حَتَّىٰ إِذَا أَتَوْا عَلَىٰ وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿١٨﴾ [پس حرکت کردند] تا به وادی مورچگان درآمدند. مورچه ای گفت: ای مورچگان! به خانه هایتان درآیید تا سلیمان و سپاهیانش ناآگاهانه شما را پایمال نکنند. وادی مورچگان به احتمال بعضی بزرگان مورچه خورت اصفهان می تواند باشد و می دانیم که سلمان فارسی که آن نگین شاهی را به امام داده بود نیز اصفهانی می باشد. نکته: مورچگان خانه آن ها درون خاک است و امام علی (ع) نیز ابوتراب است و ارتباط ایشان با مورچگان نیز در روایات آمده است به مانند این روایت مجهول که به آن ایراد وارد است: امام (ع) در حال گذر از منطقه مورچه خورت اصفهان بود و از مردم آن منطقه درخواست آذوقه نمود ولی آنها قبول نکردند و امام(ع) به مورچگان گفت برای سپاهیان اسلام گندم بیاورید و مورچگان به انبار گندم زدند و گندم هارا برای امام آوردند. نفس خویش←@nafsma→

توصیف‌ی از اوصاف مولانا علی ابن ابی طالب،اسدالله غالب،ابوتراب، شمس الله،تسلط یاری بخش و فاروق/9 ولایت کسی که هنگام رکوع زکات می دهد واقعه غدیر خم بعد از نازل شدن آیه ولایت توسط پیامبر اتفاق افتاد و تسلط یاری بخش و سلطان نصیر را به عنوان جانشین خود انتخاب نمود حال به آیه زیر در سوره مائده دقت کنید: انما ولیکم الله ورسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة ویؤتون الزکاة وهم راکعون» « سرپرست و ولی شما، تنها خداست و پیامبر او و آن‌ها که ایمان آورده‌اند. همان‌ها که نماز را برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» ابوذر غفاری دربارۀ شان نزول این آیه چنین می‌گوید: روزی همراه با پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)در مسجد النبی نماز ظهر می‌خواندیم. پس از (نماز) نیازمندی تقاضای کمک کرد. کسی به او چیزی نداد. سائل دست خود را بلند کرد و گفت: «خدایا تو شاهد باش که من در مسحد رسول تو درخواست کمک کردم و کسی چیزی به من نداد» در همین حال علی (علیه‌السّلام)که در آن هنگام مشغول نماز بود با انگشت کوچک دست راست خود به آن فقیر اشاره کرد. او نزدیک رفت و انگشتری را که حضرت همواره در دست می‌کرد از انگشت ایشان در آورد و رفت. این صحنه در حضور و جلوی چشمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)انجام شد. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سر به آسمان بلند نمود و عرض کرد: بارالها، موسی از تو درخواست کرد و گفت: «رب اشرح لی صدری و یسر لی امری و احلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی و اجعل لی وزیرا من اهلی هارون اخی اشدد به ازری واشرکه فی امری» «پروردگارا سینه‌ام را گشاده گردان و کارم را برایم آسان ساز و گره از زبانم بگشای، تا سخن مرا بفهمند و برای من وزیری از خاندانم قرار ده. برادرم هارون را، پشت مرا به وسیلۀ او استواری بخش و او را شریک کارم گردان» و تو در قرآن ناطقت پاسخش را چنین دادی: «سنشد عضدک باخیک ونجعل لکما سلطانا فلا یصلون الیکما بآیاتنا انتما ومن اتبعکما الغالبون» «به زودی بازویت را به وسیلۀ برادرت محکم (و نیرومند) خواهیم کرد و برای شما سلطه و برتری قرار می‌دهیم و به برکت آیات ما، بر شما دست نمی‌یابند. شما و پیروانتان پیروزید.» پروردگارا، من محمد، پیامبر و برگزیده تو هستم، سینه‌ام را گشاده کن و کارم را برایم آسان و از اهل بیتم، علی را وزیرم قرار بده و به این وسیله پشتم را محکم کن. ابوذر در ادامه می‌گوید: هنوز سخن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)تمام نشده بود که جبرئیل از جانب خدا بر پیامبر نازل شد و عرضه داشت:‌ای محمد! بخوان. فرمود: چه بخوانم؟ جبرئیل گفت: بخوان:«انما ولیکم الله ورسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة ویؤتون الزکاة وهم راکعون» و برای جمع بندی بگوییم در تمام آیاتی که به آن در این قسمت ها اشاره کردیم همه و همه به قیامت و معیار حق و باطل و خاک و ابوتراب و شکافته شدن و سلطان نصیر اشاره دارد و همچنین هر سه داستان قرآنی درباره موسی(ع) و حضرت سلیمان (ع) و ذوالقرنین(ع) هرسه وزیری اللهی و ولی کاملی داشتند به نام های هارون (ع) آصف بن برخیا(ع) و خضر(ع) که ولی و جانشین آن ها بودند و همان طور که در قرآن اشاره شد موسی(ع) از خدا تسلطی یاری بخش خواست که به وسیله آن استوار شود/پایان توجه:در ماه مبارک رمضان در چند بخش تفسیر عرفانی‌ بیت«شب ز اسرار علی آگاه است» و مطالبی من باب شب قدر و منزلت امام(ع) در خدمت شما هستم. نفس خویش←@nafsma→