eitaa logo
«نَّفْس خویش»
1.3هزار دنبال‌کننده
308 عکس
30 ویدیو
6 فایل
مـن نـدانـم اهـرمـن‌ام یـا انـسان... خـود هواۍ نفـس خـودم یـا شیـطان...› حرفی که قراره راز باشه،هرگز از زبان جاری نمی شود.اینجا از ناگفته های که روزی راز بودند خواهیم گفت کانال تلگرام:https://t.me/+Y2quAhtVDJQ3MjFk
مشاهده در ایتا
دانلود
«نَّفْس خویش»
به رسم کهن چهارشنبه سوری مبارک قبل از اسلام ایرانیان ایام هفته نداشتند و بروج سال تقسیم بندی سی روز
10رسم کهن ایرانیان در چهارشنبه سوری،در فرهنگ های مختلف🔥☀️ رسم چهارشنبه سوری در اصل جشنی باستانی به شکلی متفاوت با جشن امروزی ست،آتش‌افروزی بر بام خانه‌ها، آخرین گام از آیین‌های «گاهنبار پنجه» یا ده روز پایان سال است. این ده روز را ده روز فروردیان یا فروردیگان می‌گویند که دربرگیرندهٔ پنجه کوچک (پنج روز نخست اشتاد روز تا اناران از ماه اسفند در گاهشماری زرتشتی، برابر با بیست و پنجم اسفند ماه بنا به گاهشمار رسمی کشور)و پنجه بزرگ(پنجهٔ دزدیه، پنج روز پایان سال)می‌باشد.چهارشنبه‌سوری،جشنی مخصوص است که در شب چهارشنبه آخرین ماه سال برپا می شود که در واقع پیش در آمدی برای جشن‌های نوروزی است و با برگزاری این جشن، مردم به استقبال بهار می‌روند.طبق آیین باستانی ایرانی در این شب آتش بزرگی برپا می‌شود، که تا صبح زود و طلوع آفتاب، برافروخته می‌ماند و مردم از روی آتش می‌پرند و با گفتن زردی من از تو سرخی تو از من، زردی، بیماری و مشکلاتشان را به دست آتش می‌سپارند و به جای آن سرخی،گرما و نیرو را از آتش هدیه می‌گیرند. آئین های چهارشنبه سوری:🔥 برافروختن آتش:آتش عنصر اصلی جشن چهارشنبه سوری است و پس از برپایی آتش مردم گرد آن حلقه زده، از روی آتش می‌پرند و غم‌ها و دشواری‌هایشان را به آتش می‌سپارند. کوزه نو:مردم در شب چهارشنبه سوری کوزه‌های سفالی کهنه را بالای بام خانه برده و از بالا به پایین پرت می‌کردند و آن را می‌شکستند تا کوزه نویی را جایگزین ظرف سفالی پیشین خود کنند، چون بر این باور بودند که در طول سال بلاها و قضاهای بد در کوزه متراکم می‌شود که با شکستن کوزه، رفع خواهند شد. آجیل مشکل‌گشا:پس از برافروخته شدن آتش، اقوام و نزدیکان گرد هم می آمدند و با تبرک کردن دانه‌های نباتی به نمک آجیل مشگل گشایی درست کرده و نوش جان می کردند چون بر این باور بودند که هر کس از آن آجیل بخورد، نمک گیر شده و نسبت به افراد دیگر مهربان‌تر می‌شود و خیانت نخواهد کرد. فالگوشی:در یکی از رسوم چهارشنبه سوری به نام فالگوشی دختران جوان نیت می کنند، پشت دری می‌ایستند و به سخنان اهالی خانه گوش می‌دهند و بر اساس سخنان آن‌ها نیت خود را تعبیر می‌کنند. قاشق‌زنی:در این رسم دختران و پسران چادری سر کرده و چهره خود را می‌پوشانند و به خانه همسایگان خود می‌روند و همسایه از شنیدن صدای قاشقی که به کاسه می‌خورد بیرون می‌آید و در کاسه‌های آنان آجیل و شیرینی می ریزند. البته هر شهری نیز، در این شب رسوم و آداب مختص به خود را هم به جا می‌آورد. فارس:با توجه به ارادتی که شیرازیان به حافظ دارند در شب چهارشنبه سوری دور هم جمع شده و فال حافظ می گیرند، دختران دم بخت شیرازی هم به زیارت حضرت شاه چراغ می روند و برخی زنان هم برای براورده شدن حاجتشان زیر گنبد مسجد جامع شیراز حلوا می‌پزند یا آشی مخصوص به نام ابو دردا درست می‌کنند که وسایل اولیه این آش حتما باید از راه گدایی تامین شود.مردان و زنان شیرازی معتقدند که اگر در شب چهارشنبه سوری در آب سعدی شست وشو کنند در سال جدید بیمار نخواهند شد و به همین جهت ازدحام عجیبی در این شب، اطراف قنات شکل می‌گیرد. گیلان: در شب چهارشنبه سوری گیلانیان، اسپند، کندر، گلاب و شمع باید حتما در خانه باشد، اسپند و کندر را دود می کنند و گلاب را به صورت خود می زنند و شمع را به نیت روشنایی روشن می‌کنند. مردم این خطه خاکسترهای شب چهارشنبه سوری را چهارشنبه صبح پای درختان می‌ریزند ون معتقدند که این گونه درخت ها بارور می‌شوند.در گیلان شب چهارشنبه سوری دختران دم بخت را با جارو می‌زنند و از خانه بیرون می‌کنند به این امید که بختشان باز شود. مازندران: مردم مازندران در شب چهارشنبه سوری آش چهل گیاه می‌پزند که نشان از دوا و درمان دارد و هنگام مراسم قاشق زنی همراه با برخورد قاشق با کاسه می‌خوانند: ای اهل محل، اهل در اين منزل شگون امشب است، هديه بريزيد داخل پيمانه و كاسه. استان مرکزی:در تعداد زیادی از روستاهای استان مرکزی نیز رسم است که جوانانی که نامزد کرده‌اند از روی پشت بام خانه دختر، شال خود را به پایین می‌اندازند و دختران در گوشه شال، تخمه و شیرینی می‌پیچند و این رسم شال‌اندازی نام می‌گیرد. آذربایجان شرقی:در آذربایجان بازار خرید در چهارشنبه سوری داغ است و مردم آذربایجان سنت خرید چهارشنبه آخر سال را انجام می دهند نفس خویش←@nafsma
هدایت شده از آفتابِ حُسن
🖤 امسال عید، سکه به نام امام ماست هم صاحب ولایت و هم نور مصطفاست سالی مبارک است که دلهای عاشقان هر دم منوّر از نفس پاک اولیاست آمد بهار، لیک در این روز، اهل بیت در ماتم عزای گلی غرق در خداست آن گل که از طراوت او شور زندگی جاری به سوی سبزه و سوی بنفشه‌هاست آن گل که هست مظهر پاکی و نور و عشق از فیض روی اوست اگر باغ باصفاست آمد بهار لیک گلی چیده شد به ظلم، زین غم هوای سوسن و سنبل پر از عزاست در ماتم شهادت او میکند سکوت آن بلبلی که در غم هجران پر از نواست باید دخیل بست بر این حُزن دلنشین حالا که کوی و بام پر از رحمت و شفاست ما جیره‌خوار سفره‌ی عدل و امامتیم تقدیر عید ما، کَرمِ شاه لافتاست @aftabehosn
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ،وَ ما أَدْراکَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ قدر به معنای اندازه ست،وقتی همه چیز اندازه پیدا می کند و شکل هندسی پیدا می کند،شبی که اعمال انسان هم اندازه دارند،همچنین فرا رسیدن ایام ضربت خوردن امام اول شیعیان را هم تسلیت عرض می کنیم،التماس دعا🌹 نفس خویش←@nafsma
دعای جوشن کبیر(MeloText.ir).pdf
694.3K
متن کامل دعای جوشن کبیر pdf نفس خویش←@nafsma
11890011_246.mp3
22.23M
صوت کامل دعای جوشن کبیر با صدای سیدمهدی میرداماد نفس خویش←@nafsma
نوروز ۱۴۰۴ مبارک،امیدوارم همگی سال خوش و خوبی در کنار خانواده داشته باشید. نفس خویش←@nafsma
شهادت مظلومانه امیرالمومنین، حضرت علی علیه السلام تسلیت باد نفس خویش←@nafsma
عید سعید فطر مبارک🌹🌸 عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت صد شکر که این آمد و صد شکر که آن رفت قاآنی نفس خویش←@nafsma
دروغ سیزده! هیچ پایه‌ای در فرهنگ ما ندارد/ تارنگار شهربَراز تا آنجا که من می‌دانم در فرهنگ پیشااسلامی ما دروغ یکی از زشت‌ترین کارها بوده است. دروغ (در پهلوی: دروج drug/druj) نام دیوی است از یاران اهریمن و هر انسانی باید با اهریمن و دوستان و یارانش پیکار کند و با گفتار نیک و کردار نیک و اندیشه‌ی نیک اهورا مزدا را یاری کند. این باور هنوز نیز در میان ما رایج است که «دروغگو دشمن خدا است!». در فرهنگ اسلامی نیز دروغ از زشت‌ترین کارها است و همواره بر گفتن حق و راستی تاکید شده است. به طوری که حدیثی می‌گوید «والاترین جهاد گفتن سخن حق در برابر فرمانروای ستمگر است.» (افضل الجهاد کلمة الحق عند الحاکم الجائر). یا «راستگویی نیمی از ایمان است» و مانند آن. موضوع اصلی این نوشتار کوتاه پدیده‌ای است که به تازگی در چند سال اخیر به تقلید از فرنگیان در مملکت ما به ویژه در رسانه‌های نوشتاری رایج شده است و آن هم چیزی است به نام بدشگون و نامیمون «دروغ سیزده»! من نمی‌دانم چرا این رسانه‌ها (و به گمانم نسل جدید روزنامه‌نگاران) به این پدیده‌ی خنک و بی‌مزه - که هیچ پایه‌ای در فرهنگ ما ندارد و تنها تقلیدی است از رسانه‌های غربی - روی آورده‌اند. به گمانم نخستین یا معروف‌ترین نمونه‌ی این «نوآوری» خبر روزنامه‌ی شرق درباره‌ی احتمال سقوط «برج میلاد» در تهران بود. تقلید کارهای مثبت و تاثیرگذار خوب است اما تقلید از چیزی که هیچ فایده‌ای ندارد برای چه؟ آخر کجای رسانه‌های ما به رسانه‌های غربی می‌ماند که این یکی کارمان بماند؟ پس از تقلید در لایه‌های رویی فرهنگ - مانند سبک لباس پوشیدن کنونی و آرایش مو و ریش و ... - نوبت به لایه‌های زیرتر رسیده است. ابتدا که سبک جمله‌بندی و نگارشی زبان پارسی را به ویژه به خاطر ترجمه‌ای شدن فرهنگ به زبان انگلیسی نزدیک می‌کنند و حالا نیز محتوای آن را. پس از تقلید «روز عاشقان» (به قول برخی والانتاین!) نوبت تقلید از «روز گول‌ها» است. دلیل روشن بر تقلید بودن این دو روز، به ویژه دروغ سیزده، نزدیکی آنها به روز تقویم فرنگی است. حالا اگر هم تقلید می‌کنید انصاف داشته باشید و دست کم تقلیدتان را بومی کنید. یعنی پیش از این ما دروغ هم نمی‌گفتیم که روز دروغ‌مان باید همان روز «گول اپریل» (April's Fool) فرنگی باشد؟ از عشق و عاشقی هم خبری نداشتیم که روز عاشقان‌مان باید روز والنتاین فرنگی باشد؟ لای هر دیوان و کتاب شعری سنتی را باز کنید در هر صفحه دست کم ۲-۳ بار واژه‌های عشق و مهر و محبت را می‌بینید. واقعا دارم باور می‌کنم که نسل امروزی نسلی بی‌ریشه است و از پیشینه و تاریخ و فرهنگ خودی آن قدر بیگانه است که نه تنها زبانش بلکه مناسبت‌های تقویمی‌اش هم فرنگی شده است. مولانای بلخی می‌گوید: خلق را تقلیدشان بر باد داد ای دو صد لعنت بر این تقلید باد! پی‌نوشت: با کمی جستجو در اینترنت به نظر می‌رسد که نخستین بار در سال ۱۳۲۲ خورشیدی بود که روزنامه‌ی «نبرد» دروغ سیزده را به کار برد و در گرماگرم جنگ جهانی دوم نطقی از هیتلر درباره‌ی آتش بس به چاپ رساند. اما این پدیده در چند سال اخیر به ویژه به خاطر ارتباط مستقیم و بیشتر ایرانیان با جامعه‌ی فرنگی (از راه ماهواره و اینترنت و مهاجرت) باز داغ شده است. جالب آن که برخی از ایرانیان بدون داشتن هیچ سندی در ویکی‌پدیا افزوده‌اند که سیزده به در - که از ۵۳۶ سال پیش از میلاد برگزار می‌شده - روز دروغگویی و شوخی در ایران بوده است و بدین ترتیب کهن‌ترین سنت در این زمینه در جهان است! و شاید روز «گول آوریل» تقلیدی از دروغ سیزده به در باشد! (البته ویکی‌پدیا به خاطر آزاد بودنش چندان معتبر نیست ولی جالب است که برخی ایرانیان چه قدر با فرهنگ خود آشنایند!) فروردین ۱۳۸۸ - شهربراز نفس خویش←@nafsma
عدد ۱۳ و سیزده بدر در فرهنگ و تاریخ ما هیچ نحسی ای ندارد. سال هاست عده ای نابخرد و به بهانه ی مبارزه با صهیونیست و یهود و عده ای دیگر به بهانه های واهی تحت تاثیر فرهنگ اجنبی عدد ۱۳ را نحس و سیزده بدر را به پوریم و ایرانی کشان ربط می دهند! در حالی که نه تنها بنیه دینی و فرهنگی ندارد بلکه از نظر تاریخی هم مخدوش است و مورد تایید نیست،تا جایی که ما می دانیم تعطیلات عید نوروز نوعی زمان شناسی مغان است و فلسفه ها پشت آن است ۱۲ روز به مشابه ساعت های شبانه روز می باشند که عدد ۱۳ یعنی اتمام یک دوره و ورد به دوره و بازه ای نو و جدید،همچنین در عقیده مسلمانان شیعه ۱۳ رجب هم روز و عددی آشناست که نه تنها نحسی ای ندارد بلکه عیدی مهم است. نفس خویش←@nafsma
فراتر از اخلاق و انسانیت در کلام شیخ ابوالحسن خرقانی عارف قرن ۴ و ۵ هجری هر که در این سرا درآید، نانش دهید و از ایمانش مپرسید نفس خویش←@nafsma
«نَّفْس خویش»
فراتر از اخلاق و انسانیت در کلام شیخ ابوالحسن خرقانی عارف قرن ۴ و ۵ هجری هر که در این سرا درآید، نا
فراتر از اخلاق و انسانیت در کلام شیخ ابوالحسن خرقانی عارف قرن ۴ و ۵ هجری گفته اند در سر در خانقاه او چنین جمله ای نوشته شده بود: "هر که در این سرا درآید، نانش دهید و از ایمانش مپرسید" این جمله از ابوالحسن خرقانی، عارفی بزرگ از خراسان، تنها یک توصیه به مهمان‌نوازی نیست، بلکه فلسفه‌ای عمیق از انسانیت، عرفان و اخلاق را در خود جای داده است. مهمان‌نوازی به مثابه یک اصل عرفانی؛ خرقانی با این جمله، مهمان‌نوازی را فراتر از یک رسم اجتماعی، به سطح یک واجب اخلاقی و عرفانی ارتقا می‌دهد.در سنت تصوف، "حقِ مهمان" مقدس است، چرا که مهمان را نشانه‌ای از لطف الهی می‌دانند گاهی حتی فرشته یا ولی‌الله در لباس گدا می‌آید!این نگاه یادآور حدیثی از پیامبر اسلام (ص) است: "هر که به شما پناه آورد، به او امان دهید و غذا بدهید."  گذر از قضاوت و پذیرش بی‌شرط؛"از ایمانش مپرسید" به معنای کنار گذاشتن پیش‌داوری‌های دینی، عقیدتی و اجتماعی است.خرقانی در عصری زندگی می‌کرد که اختلاف‌های مذهبی (شیعه-سنی، مسلمان-زرتشتی-مسیحی) گاه به خشونت می‌انجامید. نان نماد مهرورزی ملموس"نان" در اینجا می‌تواند نماد امداد مادی (غذا، پناهگاه) یا روحیه بخشش (کمک بی‌منت)باشد.در ادبیات عرفانی، نان گاه کنایه از قوت روح هم هست؛ مانند سخن مولانا: نان عشق را به جان بخرید.خرقانی تأکید می‌کند که پیش از سخنرانی درباره خدا، ابتدا گرسنه‌ای را سیر کنید (اخلاق پیش از شعار!).  نقد ریاکاری دینی؛برخی این جمله را پاسخی به متشرعان خشک‌اندیش زمانه می‌دانند که به جای خدمت به خلق، به جدل‌های مذهبی مشغول بودند.مشابه این نگاه را در سخن عین‌القضات همدانی می‌بینیم: آن کس که بهشت خواهد، به او بهشت دهید و آن که خدا خواهد، او را به خدا رسانید. عطار در وصف خرقانی می گوید: خرقانی آن عارف اسرارآمیز  بودش دل پراز نور، جان بی‌گزند هر کس که به درگاه او شد مقیم از مال و منال دنیا شد بی‌بند! این جمله خرقانی در نقد جامعه ای بود که در آن اعتقاد و ایمان حرف اول را میزد و جریان هایی مثل معتزله دست به تفتیش عقاید می زدند،اخلاق و مرام خرقانی به مانند حدیثی از امام علی(ع)است از این رو برادری و خدمت به خلق حد و مرزی ندارد: الناسُ إمّا أخٌ لَکَ فِی الدّین، أو نَظیرٌ لَکَ فِی الخَلق «مردم یا برادر دینی تو هستند، یا برابر با تو در آفرینش» نفس خویش←@nafsma