eitaa logo
مرتضی رجائی
1.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
713 ویدیو
44 فایل
🔰نویسنده حوزه #تربیت 🔰دانش‌پژوه دکتری #حکمرانی 📚تربیت اسلامی از نگاه رهبر فرزانه انقلاب (۵جلد)، قالب‌های برنامه‌سازی تربیتی (۵جلد)، تربیت با کتاب (۴جلد)، خلوت ناامن. 🆔️ @rajaaei
مشاهده در ایتا
دانلود
📌انکار اقتصاد اسلامی، جفای به اسلام است امروز در برخی مقالات اقتصادی غرب، خودشان اذعان می‌کنند که اقتصاد نمی‌تواند صددرصد آزاد باشد و دولت باید نقش داشته باشد، همان‌طور که نمی‌تواند صددرصد دولتی باشد و بازار باید نقش داشته باشد. این، اعلام ورشکستگی نظری سوسیالیسم و سرمایه‌داری است. البته این‌ها (در توجیه این شکست تئوریک) می‌گویند که ما پیشرفت کرده‌ایم و دیدگاه‌هایمان را تعدیل کرده‌ایم؛ ولی اسلام ۱۴۰۰ سال قبل، این دیدگاه را مطرح کرده است. حالا ما بگوئیم که اسلامْ اقتصاد ندارد و آن‌ها اقتصاد دارند، خیلی جفاست به اسلام. (استاد هادوی تهرانی، درس خارج فقه مکتب و نظام اقتصادی اسلام، ۱۳ مهر ۱۳۹۹) 🆔️ @rajaei_ir
📌خطرناک‌تر از منکران اقتصاد اسلامی، کسانی هستند که به زبان طرفدارند، ولی باور ندارند و کارشکنی می‌کنند. بعضی از دوستان ما این‌قدر صداقت و صراحت دارند که بگویند اسلامْ اقتصاد ندارد؛ هرچند این نظر نادرست است. ولی متأسفانه عده‌ای هم هستند که نه این‌قدر صداقت ندارند و این‌قدر صراحت؛ می‌گویند اسلام اقتصاد دارد، اما در واقع باور ندارند؛ می‌گویند اسلام اقتصاد دارد، اما در واقع دنبال این هستند کاری بکنند که اقتصاد اسلامی تحقق خارجی پیدا نکند؛ می‌گویند اسلام اقتصاد دارد، ولی زیرآب هر نوع اندیشه‌ای را که بتواند اقتصاد اسلامی را به نحو جدی مطرح کند، می‌زنند. این‌ها خطرناک‌اند که به اسم طرفداری از اقتصاد اسلامی جلوی رشد آن را می‌گیرند. (استاد هادوی تهرانی، درس خارج فقه مکتب و نظام اقتصادی اسلام، ۱۳ مهر ۱۳۹۹) 🆔️ @rajaaei_ir
مرتضی رجائی
برملا شدن راز معرفیِ برخی کتاب‌های غیر دینی در کتاب الذریعه شماره ۱۳۸ مجله بخارا به بزرگداشت علامه
این مطلب را دیشب در کانال منتشر کردم. صبح یکی از همراهان کانال مطلبی را از "کانال روزنه" @rozaneebefarda برایم فرستاد که در آن، ضمن نقل این مطلب، نویسنده با نگارش یک حاشیه بر یادداشت من، در بخشی از آن، تعریضی به یکی از دانشمندان برجسته کتاب‌شناسی وارد کرده بود: "...بررسی سوابق سیاسی و فکری فرزندان صاحب الذریعه، در ردیابی این قبیل تحریفات، بسیار راهگشاست! شوربختانه جناب که برای احیای برخی تراث، از جمله الذریعه بودجه های زیادی جذب کرده، نتوانسته این وظیفه را به انجام رساند." پس از مطالعه اجمالی این مطلب و برای احترام به زحمت این دوست گرامی که مطلب آن کانال را برایم فرستاده بود، و البته شاید از سرِ ذوق زدگی، آن را در کانال منتشر کردم. ساعتی بعد، یک دوست خیرخواه که تجربه و تخصص قابل قبولی در کتاب‌شناسی و تصحیح نُسخ دارد، یادداشتی برایم فرستاد که بخشی از آن از این قرار است: "...حرف این بنده خداهم درباره تصحیح وچاپ جدید الذریعة.. مشخصه که کاملا از روی عدم اطلاع دقیق هست! یک کتاب ۱ جلدی ۳۰۰-۴۰۰ صفحه ای تصحیح وچاپش کلی کار میبره چه برسه به الذریعة که ۳۰ جلد هست و سرتاسر - و ای بسه جمله به جمله- نیاز به آدرس دهی داره و کلی هم تعلیقه و تکمله براش نوشته شده که باید همه ش ملاحظه بشه! مگه کار یه روز دو روزه!..." با تذکر این دوست ناصحم، که خداوند خیرش دهد، مطلب را دقیق‌تر خواندم. در این نگاه دوباره، به این نتیجه رسیدم که انتشار این مطلب برای‌من (تأکید می‌کنم برای من)، خلاف تقوا بوده است. بی درنگ مطلب را پاک کردم، به امید آنکه خداوند هم این لغزش را از پرونده عملم پاک کند. ان شاء الله در اولین فرصت، از حجت الاسلام مختاری هم عذرخواهی می‌کنم و حلالیت خواهم طلبید. 🆔️ @rajaaei
💢 نقدی بر یک مصاحبه عرفی ✔️ استاد عبدالحسین خسروپناه، در یازدهمین نشست هم‌اندیشی «فقه حکومتی» مطرح کرد🔻 🔹 اینکه بگوییم «اقتصاد دنیا بر عقلاء بنا شده» که ظاهراً مقصودشان سیره عقلاست، سخن دقیقی نیست. گمان رفته تنها یک سیره عقلا وجود دارد. 🔹 اینکه «اشاره کردند به کتاب مکاسب شیخ»، استاد علوی بروجردی قطعاً حضور ذهن دارند که کتاب مرحوم شیخ سه بخش است. در همین مکاسب وقتی بحث می‎کند، عقلانیت سرمایه‎داری را قبول دارد؟ شیخ در همین مکاسب خیلی مواقع حتی سیره متشرعه را قبول نمی‎کند چه برسد به عقلا! می‎گوید گرفتار تسامح و تساهل هستند. ادامه مطلب👈 https://b2n.ir/811629 🎥 کلیپ واکنش استاد خسروپناه به سخنان استاد علوی بروجردی👈 https://b2n.ir/437255 🆔 https://eitaa.com/ijtihad
📌گزارش کتاب ساختار کلی نظام اقتصادی اسلام در قرآن یکی از کتاب های موجود دربارۀ «نظام اقتصادی اسلام»، ساختار کلی نظام اقتصادی اسلام در قرآن، نوشتۀ آیت الله مهدی هادوی تهرانی است. این کتاب فقط یک بار و در سال ۱۳۸۸ منتشر شده است، اما ویژگی هایی دارد که آشنایی با آن را برای علاقه مندان موضوع اقتصاد اسلامی ارزشمند می کند. برای آشنایی با این کتاب ۱۵۰ صفحه ای، پس از بررسی فرآیند پیدایش و آگاهی از ویژگی هایش، نگاهی گذرا به ساختار آن می اندازیم. نخستین گام برای آشنایی با این کتاب، آگاهی از روند تولید و نگارش آن است. محتوای این کتاب سال ها قبل در مجموعه مقالات پنجمین کنفرانس تحقیقاتی علوم و مفاهیم قرآن کریم منتشر شده است. این کنفرانس پیرامون موضوع «قرآن و جامعه» در روزهای ۲۶ و ۲۷ دی ماه سال ۱۳۷۲ شمسی، در جمع گروهی از علما، اساتید، دانشمندان و محققان حوزه و دانشگاه، در مدرسۀ علمیۀ آیت الله العظمی گلپایگانی برگزار شد. این کنفرانس پنج کمیسیون داشت که یکی از آن ها، کمیسیون «جامعه و اقتصاد از نظر قرآن» بود. (گزارشی از پنجمین کنفرانس تحقیقاتی علوم و مفاهیم قرآن کریم، فصلنامۀ پیام قرآن، شماره۲، بهار ۱۳۷۳، ص۹۳) ریاست این کمیسیون بر عهدۀ آیت الله هادوی بود که در آن زمان ۳۲ سال داشت و دو سه سالی بود که تدریس دروس خارج را آغاز کرده بود. ایشان از ده نفر از شاگردان خود خواست تا فهرستی از پرسش های اقتصادی تهیه کنند و سپس، کل قرآن را برای پاسخ به این پرسش ها مرور کنند؛ چراکه به باور ایشان، بی درد نمی توان درمانی از قرآن جست و باید پرسشی داشت تا قرآن پاسخ گوی آن باشد. پس از جست و جوی مکرر در قرآن، مجموعه ای از آیات به عنوان پاسخ آن پرسش ها به دست آمد که باید منسجم می شد. اینجا بود که وجود یک نظریۀ راهنما برای سامان دادن به دستاوردهای قرآنی ضرورت یافت. این چنین بود که جرقۀ «نظریۀ اندیشۀ مدون در اسلام» در ذهن استاد هادوی خورد و این نظریه متولد شد. (مهدی هادوی تهرانی، ساختار کلی نظام اقتصادی اسلام در قرآن، ص۱۴-۱۳) محتوای این کتاب که در آغاز به صورت یک مقاله منتشر شده بود، ویژگی هایی دارد که سبب انتشار آن به صورت یک کتاب مستقل شد. نخست آن که زادگاه «نظریۀ اندیشۀ مدون در اسلام» است. دیگر آن که محتوای این کتاب، تنها به آیات قرآنی در حوزۀ اقتصاد اسلامی نظر دارد؛ از این رو، همان طور که یک منبع مناسب برای محققان اقتصاد اسلامی است، می تواند یک تفسیر موضوعی نیز تلقی شود. همچنین، این اثر، سرچشمۀ کتاب مکتب و نظام اقتصادی اسلام است که آخرین روایت «نظریۀ اندیشۀ مدون» را دربردارد. در سومین قدم برای شناخت کلی این اثر، ساختار دو بخشی آن را از نظر می گذرانیم. در بخش نخست کتاب، نخستین روایت از «نظریۀ اندیشۀ مدون» ارائه شده است. بخش دوم دربردارندۀ چهار فصل است که نویسنده در تبیین جایگاه آن ها چنین نوشته است: «در هر مکتب نظام مندی، مبانی، اهداف و اصول، محورهای اصلی آن نظام را تشکیل می دهند». (همان، ص۷۳) در آغاز این بخش و به عنوان مقدمۀ ورود به اصل موضوع، بحثی با عنوان «تعریف مال و اهمیت آن در اقتصاد» مطرح شده و به موضوع «مال از دیدگاه قرآن» نیز اشاره شده است. نخستین فصل از بخش دوم کتاب، «مبانی نظام اقتصادی اسلام در قرآن» نام دارد. «مبانی نظام اقتصادی، اعتقادات بنیادین یک مکتب در عرصۀ اقتصاد است. این مبانی، خاستگاه راه کردهایی است که برای رسیدن به اهداف اقتصادی ارائه می شوند». (همان، ص۷۳) مبانی مورد بحث در این فصل عبارت اند از: مالکیت، مباحات عامه، آزادی اقتصادی، کفالت همگانی یا مسئولیت مشترک، ارزش کار و سرمایه و حق. فصل دوم از این بخش، به «اهداف نظام اقتصادی اسلام در قرآن» اختصاص دارد. در این فصل توضیح داده شده است که «نظام اقتصادی اسلام، دو امر را به عنوان هدف ارائه می کند: عدالت اجتماعی (نسبت به درون جامعۀ اسلامی)، قدرت اقتصادی حکومت اسلامی (نسبت به بیرون جامعه)». (همان، ص۱۰۳) در سومین فصل بخش دوم، از «اصول نظام اقتصادی اسلام در قرآن» گفت و گو شده است. «اصول نظام اقتصادی، راه کردهایی برخاسته از مبانی آن نظام است که در راستای وصول به اهداف نظام اقتصادی به کار گرفته می شوند». (همان، ص۷۳) نویسنده از دو دوسته اصول نظام اقتصادی سخن می گوید و آن ها را چنین تعریف می کند: اصول مثبت اموری هستند که راه دستیابی به اهداف نظام اقتصادی را ترسیم می کنند و اصول منفی اموری هستند که مانع رسیدن به اهداف هستند. (همان، ص۱۱۴) اصول مثبت معرفی شده در این فصل عبارت اند از: فعالیت اقتصادی، توزیع مجدد ثروت، قرض الحسنه، مدیریت لایق. همچنین، چهار عنوان «ربا»، «بیماری های اقتصادی»، «أکل مال به باطل» و «افراط و تفریط» به عنوان اصول منفی معرفی شده است. فصل چهارم نیز به ضمانتهای اجرایی پرداخته است. @rajaaei
بازگشت به لیبرالیسم.pdf
412.7K
📌هرگونه قضاوت دربارۀ شوخی بودن یا نبودن اقتصاد اسلامی، بدون درک دقیقی از ذات علوم اجتماعی، خود یک شوخی است! پس از انتشار سخنان یکی از مدرسان حوزۀ علمیۀ قم دربارۀ نفی اقتصاد اسلامی، در شمارۀ ۳۸۸۸ روزنامۀ فرهیختگان، یادداشتی از دکتر مهدی حسین زاده یزدی منتشر شد با عنوان «انکار اقتصاد اسلامی؛ بازگشت به لیبرالیسم». عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، یادداشت خود را این گونه آغاز کرده است: یکی از علمای حوزه علمیه قم، در گفت‌وگوی اختصاصی با «اکو ایران» مدعی شده‌اند اقتصاد اسلامی نداریم. ایشان این ادعا را به جامعه‌شناسی و روانشناسی و سایر علوم انسانی نیز تسری داده‌اند. درباره این ادعا ملاحظاتی وجود دارد که در قالب نکاتی چند تقدیم می شود. وی در نخستین نکتۀ خود در این یادداشت، این گونه نوشته است: "یکی از اشکال های اساسی موجود در این گفت و گو، نادیده انگاشتن خواسته یا ناخواستۀ تفاوت های بنیادین علوم اجتماعی (یا علوم انسانی) و علوم طبیعی است؛ [در حالی که] میان علوم اجتماعی و علوم طبیعی، تفاوت های ماهوی وجود دارد. با استفاده از آثار دیلتای، این تفاوت ها را می توان در سه لایه بررسید: موضوع و روش و تجربه...توجه به این مهم ضروری است که هرگونه قضاوتی دربارۀ شوخی بودن یا نبودن اقتصاد اسلامی یا به طور کلی، علوم اجتماعی اسلامی، متوقف بر درک دقیقی از ذات علوم اجتماعی (اگر قائل به ذاتی برای آن باشیم) است". @rajaaei
بازگشت به لیبرالیسم.pdf
412.7K
📌آقای علوی بروجردی با مغالطۀ پهلوان پنبه به سراغ انکار اقتصاد اسلامی رفته است! پس از انتشار سخنان یکی از مدرسان حوزۀ علمیۀ قم دربارۀ نفی اقتصاد اسلامی، در شمارۀ ۳۸۸۸ روزنامۀ فرهیختگان، یادداشتی از دکتر مهدی حسین زاده یزدی منتشر شد با عنوان «انکار اقتصاد اسلامی؛ بازگشت به لیبرالیسم». عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در نکتۀ سوم خود در این یادداشت، نوشته است: «یکی از مغالطات مشهوری که متأسفانه در مباحث علمی فراوان به چشم می خورد، مغالطۀ پهلوان پنبه یا strawman است... بیان تقریر ضعیفی از یک مکتب یا جنبش و نقد آن یکی از مثال های بارز این مغالطه است که در این گفت و گو به روشنی مشاهده می کنیم. کدام عالم یا پژوهشگر اقتصاد اسلامی بر این باور است که اقتصاد اسلامی یعنی اینکه مثلاً امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه دربارۀ تورم فرموده باشند که اگر تورم بالا رفت، چه جور بخواهیم کنترلش بکنیم؟ یا رشد اقتصادی با چه فرمولی باید درست شود؟...اگر چنین عالمی روی کرۀ خاکی وجود داشته باشد، یقین بدانید در داشبور خود رویش قرآن می گذارد تا اسلامی شود! @rajaaei
📌وقتی یک نوجوان عشق فوتبال به عشق یک طلبه جوان شد "عبدالرضا هلالیِ" مداح! امشب مهمان برنامه چلچراغ در شبکه سه، عبدالرضا هلالی بود. تعریف کرد که در نوجوانی عشقِ فوتبال بوده است و همه اوقات فراغتش را در کوچه فوتبال بازی می‌کرده است. گفت: یک روز داشتیم بازی می‌کردیم که دیدم یک جوان که پیراهن با یقه خاص تنش بود و صورتش محاسن داشت، کنار زمین بازی ایستاد به تماشای ما؛ اصلاً اینکه من همیشه محاسن دارم، به عشق ایشان است. برایم خیلی جالب بود یک جوان مذهبی زیبارو که بعداً فهمیدم طلبه است، به ما چند تا نوجوان توجه کرده است. چند دقیقه که گذشت جلو آمد و از بازی من تعریف کرد. از تعریفش خوشم آمد. بهش گفتم: آره، تو محله بهم می‌گن "رضا پِله". ازم دعوت کرد که به هیئت‌شان بروم. از همان دوازده سالگی پایم به هیئت الرضا باز شد. سه سال بعد و در سال۷۵، آقای عباس صابری که خودش مسئول هیئت بود، در تفحص شهدا در فکه شهید شد. همان عشق به شهید صابری باعث شد هیئت و مداحی را ادامه دهم. در بخشی از سخنانش گفت: همان برخورد شهید صابری و اثرش روی خودم، باعث شد همیشه حواسم به برخوردم با نوجوان‌ها باشد. 🆔️ @rajaaei