eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
429 دنبال‌کننده
320 عکس
545 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹کیست این مرد که شب، کیسه ی خرما می بُرد؟ 🔹روز می آمد و از سینه، نفس ها می برد 🔸کیست این مرد که تا تیغ،به بالا میبرد 🔸رزم را با مدد از حضرت زهرا می برد 🔻این خدا نیست ولی مقصد هر راه هست این 🔻 هست این 💢کیست این شیر کن از خصم،جگر در آورد 💢از میان کمرش تیغ دو سر در آورد 💪از دلیران علی،جمله پدر در آورد 💪در چنان کند و بینداخت که پر در آورد 👌یا علی، روز و شب و شمس و قمر میگویند 👌 ها علیٌ بشر، کیْفَ بَشَر میگویند ✅گاه دریا، گهی بارش و باران میشد ✅گاه بابای یتیمان، دل ویران میشد ⬅️به سر دوش گهی مرکب طفلان میشد ⬅️خوشیه کاسه ی شیر و کفه ای از نان میشد 🔆مثل ما حیف یتیمان همگی تنهایند 🔆همگی منتظر آمدن بابایند ☑️ 🔷وای از امروز، حسن گوشه ی بستر افتاد 🔷باز هم یاد غم بستر مادر افتاد 🔶خواهر افتاد زمین تا که برادر افتاد 🔶یاد روزی که روی مادرشان،در افتاد 😭هیزم و آتش و کابوس،عجب بد دردیست 😭ضرب نامحرم و ناموس، عجب بد دردیست ☑️ ✔️ ✔️ 🔰قنفذ از راه، از آن لحظه که آمد می زد 🔰تازه میکرد نفس را و مجدد می زد ♦️وای از دست مغیره، چقدر بد می زد ♦️جای هر کس که در آن روز، نمیزد می زد ♻️آخرین حرف علی بود که خواهش میکرد ♻️زینبش را به ابالفضل،سفارش میکرد 💠زینبش ماند ببیند،غم حنجرها را 💠ماند تا داد کِشَد غارت پیکرها را ❇️زینبش ماند ببیند،غم حنجرها را ❇️ماند تا داد کِشَد غارت پیکرها را ◀️تا کند جمع تن پاره ی اکبرها را ◀️کرد محکم گره ی معجر دخترها را ⚪️دید در گودیه گودال، حرامی ها را ⚪️تَبَر کوفی و سر نیزه ی شامی ها را 😭😭😭 صاف رفتی تو گودیه قتلگاه،بزار روضه رو اینجوری ادامه بدم 🔹بزا برم به بالای تل خاک غم 🔹بزا برم به بالای تل خاک غم 🔹دوباره ای برادر،برات بگیرم دم 🔹از غمی که دیدم،پیکرم چقد شد خم... 🔸مگه یادم میره،اون لحظه عجیب مقتل 🔸مگه یادم میره دیدم شدی،غریب مقتل 🔸مگه یادم میره خوردی زمین،تو شیب مقتل 😭😭 ♻️مگه یادم میره شَرّی که شمر،اینجا بپا کرد ♻️مگه یادم میره باچکمه هاش، رو سینه جا کرد ♻️مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد 😭😭 🔺مگه یادم میره مُردَم سَره کوچه و بازار 🔺مگه یادم میره نامحرما میدادن آزار 🔺مگه یادم میره خون بود جلو چِشِ علمدار 🔰مگه یادم میره گریم گرفت وسط مردم 🔰مگه یادم میره سوخت چادرم،بجای هیزم 🔰مگه یادم میره اون شبی که رقیه شد گم ✳️مگه یادم میره روی سرش،جای کبودی ✳️مگه یادم میره سنگش زد اون،زن یهودی ✳️مگه یادم میره بزم شراب خودت که بودی ✔️زیر بغلای بابارو گرفتن. نزدیک خونه که رسیدن فرمود حسنم حسینم زیر بغلامو رها کنید ✔️بابا، جون نداری، از بس ازت خون رفت توان راه رفتن نداری ✔️چیجوری میخوای قدم از قدم برداری؟ ☑️فرمود: حسنم حسینم خودمم میدونم حالم چیجوریه اما میدونم اگه زینب منو اینجوری ببینه، میمیره ⬅️اگه زینب منو اینجوری ببینه،دل نداره دختره... 🔘چقد مراعات زینبُ کردن 🔘همه جا مراعات زینبُ کردن 🔘هرچی ندید، کربلا دید 🔺زینب دل نداره فرق شکافته ببینه 🔺اومد بالا تل،،، یه بی حیایی... 🔻 از بالای بلندی خودشو انداخت رو سینه ی حسینش 🔻زینب دل نداره فرق شکافته ببینه 😭چیجوری سر بریده ی حسینُ... 🔆یه چش بهم زد دید 17سر بریده بالا نیزه 😭😭😭😭😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از همان کودکی مُقدَّر شد از غمت، سهم من مُقرَّر شد بی سبب نیست گونه‌ام تر شد! هر چه شد از دعای مادر شد 😭😭😭 👌 👌 مادرم گفت: سِرّ مکتوب است دلِ عاشق همیشه آشوب است! گریه از عشق، فیضِ محبوب است درِ این خانه، نوکری خوب است 👌 👌 !!! روضه‌هایت اگر چه سنگینست دردها را همیشه تسکینست چای تلخت چه قدر شیرینست! علت دل‌سپردنم اینست: 👌 👌 حلقه بر گوش مِی فروش شدم جامِ غم ریخت، جرعه نوش شدم سوختم! آهْ شعله‌پوش شدم دَر مُحرَّم عَلَم به دوش شدم 👌 👌 :: کربلا گفتم؛ از قلمْ خون رفت خون به قدْرِ فرات و هامون رفت! خواهرتْ سمت خیمه محزون رفت شِمر از قتلگاه بیرون رفت 😭😭😭 👌 👌 😭😭 خواهرتْ دلْ شکسته، دلْ خسته چادر صبر بر کمر بسته میرود تند و گاه آهسته روضه‌اش، روضه‌ایست سربسته 👌؟! 👌؟! 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔻از حرم تا قتلگه، افتان و خیزان میرود 🔺تا ببوسد حنجری، گیسو پریشان میرود … اومد نزدیک گودال 🟤فرقةٌ بالسیوف یه عده دارن شمشیر میزنن خدا رحمت کنه همه قدیمیارو با اون نوا میخوام روضه بخونم 🟤فرقةٌ بالرِّماح یه عده با تیر میزدن 🟤فرقةٌ بالحجار اوناییکه شمشیر و تیر نداشتن،سنگ میزدنض 🟤فرقةٌ بالخشب پیرمردا با چوب میزدن 🟤فرقةٌ بالعصا یه عده با عصا میزدن 😭😭😭😭😭😭😭😭 😭😭😭😭 ✔️وضو گرفتن، قربه الی الله اومدن تو گودال گفتن هر کی باید یه سهمی داشته باشه ✔️حالا که ما جون نداریم شمشیر دست بگیریم انقده با عصا به بدن غریب کربلا زدن 😭😭😭 🔰از حرم تا قتلگه، در بین دشمن میرود 🔰در پی یک دختری، آتش به دامن میرود دامنش آتیش گرفته گفت دلم سوخت دنبالش دویدم آتیشو از دامنش خاموش کنم ✔️هر چی من تندتر میدُییدم، اونم تندتر میدُیید ✔️باد، شعله ی آتیشو زیاد میکنه هرجوری بود رسیدم بهش، آتیشو خاموش کردم ✔️تا فهمید یخرده مهربونی تو وجودم هست، گفت آی مرد غریب آیا تو بساطت آب هم داری?? یخرده آب دادم بهش، گفت گودال از کدوم سمته? ✔️دختر مگه تشنت نیست? گفت این آبُ برا بابای غریبم میخوام 😭😭 رسیدن… 🔅پیرمردا با عصا بالاسرت رسیدن 🔅دقیقا تو نفسای آخرت رسیدن 🔅نیزه دارا جلو چشم خواهرت رسیدن ثوابه… ♻️شنیدم یکی میگفت که زدنت ثوابه ♻️یکی گفت رد شدن از رو بدنت ثوابه ♻️داد میزد غارت اعضای تنت ثوابه ♨️رفتی و همسفرم شد، شمر بی رحم ♨️مایه ی دردسرم شد، شمر بی رحم ♨️خار چشمای ترم شد، شمر بی رحم 😭آه… غریب مادر 😭آه… غریب مادر 😭آه… غریب مادر ☑️یه مادری تو گودال میکوبید به سینه میگفت آه غریب مادر 😭😭 تازه یه روز بین در و دیوار با میخ... شلوغه… ◀️ته گودالی و دور بدنت شلوغه ◀️چقده دور تن بی کفنت شلوغه ◀️قتلگاه لحظه ی غارت شدنت شلوغه ندیدم 🟤هرچی گشتم ولی انگشترتو ندیدم 🟤پیرهنی که داده بود مادر تو ندیدم 🟤گمونم دیر اومدم که سر تو ندیدم 🔰زینب و این تن بی سر، پیرش کرده 🔰حنجر و کُندیه خنجر، پیرش کرده 🔰ناله ی غریب مادر، پیرش کرده ♥️… آه ♥️… آه ♥️… آه 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
☑️یه سر بریم گودال سینه بزنیم ها??!… 🔰فرقةٌ بالسُّیوف، فرقةٌ بالسَّنان 🔰میزدن حسینمو پیاپی و بی اَمان ⬅️لاطِماتِ الخُدود، چقدر تشنه بود ⬅️جدَّم از عطش میدید آسمونو شکل دود 😭😭 ❇️ای حسین غریب، شاه شیب الخضیب ❇️چخبر شده تو مقتل،که میاد عطر سیب؟؟ 😭😭😭😭 ☘دفن توی گودال ☘شده دورش جنجال ☘دست و پا میزنه که ☘فاطمه رفته از حال 😭😭😭😭 ☘دیگه خیلی دیره ☘تشنه لب میمیره ☘قتل صبرش داره جون همه رو میگیره ☘چشم عالم خونِ ☘خواهرش گریونه ☘تا سه روز جسم شریفش رو زمین میمونه فرقةٌ بالخَشَب، فرقةٌ بِالعَصا مثل مادرم زدن حسینمو بی هوا 😭😭😭😭 غَسَّل هُدَمه... قُبِضَ شَیْبَتُه أَلسَّلامُ عَلى' مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ ☑️ 😭😭😭 ☘کشته ی گریه ها ☘سر جدا از قفا ☘أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ ☘قاتلش مسماره ☘اون در و دیواره ☘تیر مسموم سه شعبه باعث آزاره ☘مُردَم از این غُصّه ☘که تنش شد مُثْلِه ☘بهش حمله ور شدن جماعتی با شعله ذَبَحوکِ عطشان، تَرَحوکَ عُریان کشتنت تو رو به قصد قربت ای آقاجان 😭😭😭 💔 💔 💔 فِرقَةٌ بِالْحَجَر… فِرقَةٌ بِالرِّماح بی سوار اومد به سمت خیمه ها ذوالجناح 😭😭 … 🔸همه از خیمه ها بیرون دویدن 🔸ولی سالار زینب را ندیدن 🔹یالش غرقِ خون 🔹زینشْ واژگون فِرقَةٌ بِالنَّبال.. فِرقَةٌ بِالسَّهام به روی نیزه نمایان شده رأس امام ☘کشتنش یک سپاه ☘کشتنش بی گناه ☘مونده روی بدنش نشونه از هر سِلاح 😭😭😭 ☘ده نفر آماده ☘بدترین رخداده ☘بدنی که زیر نعل سُمِّ اسب افتاده 😭😭😭😭 ☘کفنش رو بردن ☘پیرهنش رو بردن ☘همه چی حتّی لباسای تنش رو بردن 😭😭😭 ☘ای سپاه زینب ☘تکیه گاه زینب ☘پاشد بی پناهِ زینب ☘ای پناه زینب 💔 💔 💔 ☑️به خدا نمیخونه… آبروی دو عالم رو توو گودال برهنش کردن 😭😭😭😭 💔 💔 💔 اما بیشتر از لباس و برهنه شدن خودش، فکر معجر زینب بوده 😭😭 💔 💔 💔 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا