eitaa logo
صالحی - ارتباط کاربران
1.4هزار دنبال‌کننده
784 عکس
275 ویدیو
293 فایل
﷽ 💫 طلبه ای ساده دروس خارج حوزه قم لیسانس نرم افزار ارشد مهندسیIT دکتری عرفان اسلامی ✅ اینجا نشر پژوهش‌ها، و پرسش وپاسخهای کاربران 📌خصوصی @mSalehi ✅ تدریس فعلی: 1. @Shia_erfan 2. @Sania_Ashar ✅ کانال اصلی بنده @Salehy 📲نرم‌افزارهای مفید @SalehiApps
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸روضه‌ی خداوند از مقتل سیدالشهدا (علیه السلام) برای موسی کلیم الله (علیه السلام) 🔻 شخصى از بنى اسرائيل حضرت موسى را در حالى ديد كه عجله داشت، رنگش زرد شده بود، بدنش ضعيف بود، مفصلهايش ميلرزيد، جسم شريفش لرزان بود، چشمان مقدسش فرو رفته و نحيف شده بود. اين حالت موقعى از خوف خدا به موسى عليه السلام دست ميداد كه خدا او را براى مناجات دعوت مى كرد. آن شخص بنى اسرائيلى كه بموسى ايمان آورده بود آن حضرت را به اين علائم شناخت و به آن بزرگوار گفت: يا موسى! من يك گناه كرده ام، تو از خدا بخواه كه مرا عفو فرمايد و موسى اين تقاضا را پذيرفت. موقعى كه حضرت موسى با خدا مشغول مناجات شد گفت: پروردگارا! گرچه قبل از پرسش من از تقاضايم آگاهى ولى آيا اجازه ميدهى كه سؤالى بكنم؟ خطاب آمد: هر سؤالى بكنى بتو عطا ميكنم، چه حاجتى دارى تا برايت روا كنم. گفت: بار خدايا! فلان بنده اسرائيلى تو گناه كرده و از تو انتظار عفو دارد. خطاب رسيد: يا موسى! هر كسى كه از من طلب مغفرت كند او را عفو مينمايم، غير از قاتل حسين. حضرت موسى گفت: پروردگارا! اين حسين كيست!؟ خطاب شد: حسين همان كسى است كه در كوه طور براى تو شرح دادم. حضرت موسى گفت: پروردگارا! قاتل حسين كيست! خطاب شد: امت جدش كه ظالم هستند او را در زمين كربلا شهيد مينمايند. اسب حسين رم و همهمه ميكند و فرياد ميزند و ميگويد: الظليمة الظليمة من امة قتلت ابن بنت نبيها يعنى فرياد از ظلم و ستم امتى كه پسر دختر پيغمبر خود را شهيد نمودند. سپس بدن حسين بدون غسل و كفن روى خاكها خواهد ماند، اموال او را به يغما ميبرند، زنان وى را در شهرها اسير مينمايند، ياوران او را شهيد مى كنند، سر آنان را با سر حسين بر فراز نيزه ها بلند خواهند كرد. يا موسى! صغيرهم يميته العطش، و كبيرهم جلده منكمش، يستغيثون و لا ناصر، و يستجيرون و لا خافر. يعنى اى موسى! تشنگى افراد كوچك ايشان را ميكشد، پوست بدن بزرگان آنان درهم كشيده مى شود، استغاثه ميكنند ولى فريادرسى نخواهد بود، پناهنده ميشوند ولى پناه گاهى نخواهند داشت. سپس حضرت موسى گريان شد و گفت: پروردگارا! عذاب قاتل هاى حسين چگونه خواهد بود؟ خطاب آمد: اى موسى! عذاب آنان بقدرى شديد است كه اهل جهنم از آن به آتش جهنم پناهنده خواهند شد. رحمت من و شفاعت جد حسين نصيب ايشان نخواهد شد! اگر براى خاطر او نبود زمين قاتل هاى وى را فرو ميبرد. حضرت موسى گفت: بار خدايا! من از ايشان و كسى كه به جنايت ايشان راضى باشد بيزارم. خداى سبحان فرمود: يا موسى! من رحمت خود را براى پيروان حسين واجب نموده ام. بدان، كسى كه براى حسين گريان شود، يا ديگران را بگرياند يا خود را شبيه به گريه كنندگان نمايد جسدش را به آتش جهنم حرام مى نمايم https://erfan.ir/farsi/39239.html 🔻متن عربی حدیث https://eitaa.com/salehi786/2785 https://hadith.inoor.ir/hadith/247293 🔸 @Salehi786
حضرت علی اکبر (ع) https://rasekhoon.net/media/download/662816/مداحی-حاج-حسن-خلج-دویده-ام-ز-حرم-بلکه-زنده-ات-نگرم-روضه/ ( حالت روضه) (+ حالت سینه زنی با تکرار زیر) (علی علی جانم، علی علی جانم) 2 دویده ام ز حرم تا که زنده ات نگرم مبند دیده کمی دست و پا بزن پسرم ز مصحف تنت این آیه های ریخته را چگونه جمع کنم سوی خیمه ها ببرم (علی علی جانم، علی علی جانم) 2 به فصل کودکی و در سنین پیری خود دو بار داغ پیمبر نشست بر جگرم میان دشمن از آن گریه می کنم که مگر به کام خشک تو آبی رسد ز چشم ترم (علی علی جانم، علی علی جانم) 2 من آن شکسته درختم که با هزار تبر جدا ز شاخه شد افتاد بر زمین ثمرم اگر چه خود ز عطش پای تا سرم میسوخت زبان خشک تو زد بیشتر به دل شررم (علی علی جانم، علی علی جانم) 2 مگر نه آب بُوَد مهر مادرم زهرا روا نبود تو لب تشنه جان دهی به برم جوان ز دل نرود گر چه از نظر برود تو نِی برون ز دلم میروی نه از نظرم (علی علی جانم، علی علی جانم) 2 به پیش دیده‌ی من پاره پاره ات کردند دلی به رحم نیامد نگفت من پدرم مصیبتی که به من می رسد محبت اوست هزارها چو تو تقدیم حیّ دادگرم [ به روز حشر نگرید دو دیده اش "میثم" کسی که گریه کند بر ستاره‌ی سحرم ] غلامرضا سازگار (میثم)
▪️سلام امام زمان (عج) بر علی اکبر (ع) در زیارت ناحیه مقدسه «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَوَّلَ قَتِیلٍ مِنْ نَسْلِ خَیْرِ سَلِیلٍ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلِ» سلام بر اول کشته شده از نسل بهترین بازمانده، از بازماندگان ابراهیمی که به مقام خلّت رسیده‌اند «صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ وَ عَلَى أَبِیکَ» درود خدا بر تو و بر پدر تو باد «إِذْ قَالَ فِیکَ: قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوکَ» زمانی که درباره تو فرمود: خدا بکشد آن گروهی را که تو را کشتند. «یَا بُنَیَّ مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَى الرَّحْمَنِ وَ عَلَى انْتِهَاکِ حُرْمَهِ الرَّسُولِ» چه جرأتی بر خداوند رحمان کردند که تو را کشتند، چه هتک حرمتی از رسول‌الله (ص) کردند که تو را کشتند. «عَلَى الدُّنْیَا بَعْدَکَ الْعَفا» بعد از تو خاک بر سر دنیا، اف بر دنیایی که تو در آن دنیا نباشی.
▪️روضه حضرت علی اکبر (علیه السلام) تو تنت تا شده و تا شده من هم کمرم مثل تو درد گرفته همه ی بال و پرم بعد تو در نمیآید علی اکبر نفسم ما دم و بازدم یکدگریم ای پسرم گرچه من عین حسن زهر نخوردم اما پاره پاره شده حالا همه جای جگرم ترسم این است که زنهای حرم جان بدهند گر ببیند که از شاخه شکسته ثمرم چشم من تار شده یا که تو کوچک شده ای چند باری علی اصغر شده ای در نظرم کاش میشد که دم خیمه علی میمردم تا نمیدید تو را غرق به خون چشم ترم خبرش پخش شده، پخش شدی روی زمین خبرش پخش شده، ریخته ای دور و برم من از این چند برابر شدنت فهمیدم چقدر کینه به دل داشته اند از پدرم بغلت میکنم و از بغلم میریزی آه بابا چه کنم با تو و این دردسرم با چنین ریخت و پاشی که شدی ممکن نیست که تو را یک نفری تا دم خیمه ببرم دارد از سمت حرم عمه‌ی تو میآید ولدی گفتنم انگار رسیده به حرم ابراهیم لآلی https://dl.aghigh.ir/Contents/20230421/58300تو-تنت-تاشده-و-تاشده-من-هم-کمرم.mp3 https://hadithashk.com/آه-بابا-چه-کنم/
بسم الله 🔸روضه علی اکبر (ع) از حافظ آن ساقی کربلا (حضرت شاه شمشاد قدان) را از آب حیاتش مست عشق به پیر مغان (حضرت امام حسین ع) نمود، و خطاب به شیخ الانبیاء ابراهیم ع میگوید که وعده تو را امام حسین ع با علی اکبر ع در کربلا بجا آورد ⚡چه مستى است ندانم که رو به ما آورد که بود ساقى و این باده از کجا آورد؟ دلا! چو غنچه شکایت زِ کارِ بسته مکن‌ که بادِ صبح، نسیمِ گره گشا آورد علاجِ ضعفِ دل ما کرشمه ساقى است‌ بر آر سر، که طبیب آمد و دوا آورد تو نیز باده به چنگ آر و راهِ صحرا گیر که مرغِ نغمه سرا، سازِ خوش نوا آورد « مرید پیر مغانم ز من مرنج اى شیخ! چرا که وعده تو کردىّ و او بجا آورد » به تنگ چشمىِ آن تُرکِ لشگرى نازم! که حمله بر منِ مسکینِ یک قبا آورد فلک، غلامىِ حافظ کنون به طوع کند که التجا به درِ دولتِ شما آورد (غزل ١۵٨ حافظ) 🏴 در آخرین سالی که مرحوم سید ضیاءالدین دُرّی (استاد علوم عقلی و از وعاظ شهیر تهران) در قید حیات بود، یک شب از دهه محرم (شب هشتم یا نهم) جوانی قبل از منبر از ایشان سؤال می کند که: مراد از این شعر چیست؟ مرید پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی، او بجا آورد مرحوم دری می گوید: جواب این سؤال را در بالای منبر می دهم تا برای همه قابل استفاده باشد . ایشان در فراز منبر قضیه نهی آدم ابوالبشر از خوردن گندم و داستان نان جوین خوردن امیرالمؤمنین (ع) را در تمام مدت عمر بیان می نماید، و حتی این که آن حضرت در تمام مدت عمر ابدا نان گندم نخورد و از نان جوین سیر نشد . و سپس می گوید: مراد از شیخ در این بیت، حضرت آدم (ع) است که وعده نخوردن از شجره گندم را در بهشت داد ولی به آن وفا نکرد و از امر خداوند سرپیچی نمود و گندم را تناول کرد. و مراد از پیر مغان حضرت امیرالمؤمنین (ع) است که در تمام مدت عمر نان گندم نخورد، و وعده عدم تناول از شجره گندم را او ادا کرده و به اتمام رسانید. این مجموع تفسیر این بیت بود که وی برسر منبر شرح داد و منبرش را خاتمه داد. قبل از پایان سال، مرحوم دری فوت می کند; در سال بعد در دهه محرم در همان شبی که این جوان سؤال را از مرحوم دری می کند، وی را در خواب می بیند که: مرحوم دری به نزد او آمد و گفت: ای جوان! تو در سال قبل در چنین شبی از من معنی این بیت را پرسیدی و من آن طور پاسخ گفتم . اما چون بدین عالم آمده ام، معنی آن، به طور دیگری برای من منکشف شده است: مراد از شیخ، حضرت ابراهیم (ع) و مراد از پیر مغان حضرت سید الشهداء (ع) است . مراد از وعده، ذبح فرزند است که حضرت ابراهیم بدان امر خداوند وعده وفا داد، اما حقیقت وفا را حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در کربلا به ذبح فرزندش حضرت علی اکبر (ع) انجام داد. فردای آن شب، این جوان در آن مجلس معمولی همه ساله مرحوم دری می آید و آن خواب خود را بیان می کند. (این نقل مرحوم دری از کتاب روح مجرد، ص۴٨٣ و۴٨۴) 🔹 🔻 *روح الهی علی‌اکبرگونه در مقام رضای الهی، در بیان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از حدیث معراج و کلام خدای سبحان با پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله)* 🔸 💥... *فَمَنْ عَمِلَ بِرضاىَ* أُلْزِمْهُ ثَلاثَ خِصال: أُعْرِفُهُ شُكْراً لاَ يُخالِطُهُ الْجَهْلُ وَ ذِكْراً لا يُخالِطُهُ النِّسْيانُ، وَ مَحَبَّةً لا يُؤْثِرُ عَلى مَحَبَّتى مَحَبَّةَ الْمَخْلُوقِينَ فَإِذا أَحَبَّنى أَحْبَبْتُهُ وَ حَبَّبْتُهُ إِلى خَلْقى وَ أَفْتَحُ عَيْنَ قَلْبِه إِلى جَلالى وَ عَظَمَتى فَلا أُخْفى عَلَيْهِ عِلْمَ خاصَّةِ خَلْقى، فَأُناجيهِ فى ظُلَمِ اللَّيْلِ وَ نُورِ النَّهارِ حَتّى يَنْقَطِعَ حَدِيثُهُ مَعَ الْمَخْلُوقينَ وَ مُجالِسَتُهُ مَعَهُمْ وَ أُسْمِعُهُ كَلامى وَ كَلامَ مَلائِكَتى وَ أُعْرِفُهُ سِرِّىَ الَّذى سَتَرْتُهُ عَنْ خَلْقى ... 💥 *وَ لاََسْتَغْرِقَنَّ عَقْلَهُ بِمَعْرِفَتى وَ لاَقُومَنَّ لَهُ مَقامَ عَقْلِهِ* ... ⚡يُقَالُ لَهَا كَيْفَ تَرَكْتِ اَلدُّنْيَا؟ 💥فَتَقُولُ إِلَهِي وَ عِزَّتِكَ وَ جَلاَلِكَ لاَ عِلْمَ لِي بِالدُّنْيَا أَنَا مُنْذُ خَلَقْتَنِي خَائِفَةٌ مِنْكَ ⚡فَيَقُولُ اَللَّهُ تَعَالَى صَدَقْتَ عَبْدِي كُنْتَ بِجَسَدِكَ فِي اَلدُّنْيَا وَ رُوحُكَ مَعِي فَأَنْتَ بِعَيْنِي سِرُّكَ وَ عَلاَنِيَتُكَ سَلْ أُعْطِكَ وَ تَمَنَّ عَلَيَّ فَأُكْرِمْكَ هَذِهِ جَنَّتِي فَتَجَنَّحْ فِيهَا وَ هَذَا جِوَارِي فَاسْكُنْهُ 💥 فَتَقُولُ الرُّوحُ: *إِلهى عَرَّفْتَنى نَفْسَكَ فَاسْتَغْنَيْتُ بِها عَنْ جَميعِ خَلْقِكَ.* 💥 *وَ عِزَّتِكَ وَ جَلالِكَ لَوْ كانَ رِضاكَ فى أَنْ أُقَطَّعَ إِرْباً إِرْباً أَوْ أُقْتَلَ سَبْعينَ قَتْلَةً بِأَشَدِّ ما يُقْتَلُ بِهِ النّاسُ لَكانَ رِضاكَ أَحَبُّ إِلَىَّ* ... 💥 *وَ أَفْتَحُ عَيْنَ قَلْبِه وَ سَمْعَهُ حَتّى يَسْمَعَ بِقَلْبِه مِنّى وَ يَنْظُرَ بِقَلْبِه إِلى جَلالى وَ عَظَمَتى* 🌐 hadith.inoor.ir/hadith/268361 🔸 @Salehi786
هدایت شده از شکوه زن و زنانگی
32.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴ماجرای دختر و پسر امریکایی که مادر ایرانی خود را با حجاب کردند به حرف‌های این مادر گوش کنید می‌بینید که با گناه دیکر دل پاک نمی‌ماند. با حرف‌های این مادر بزرگوار میبینید که حجاب را فقط باید برای خدا سر کرد و برای خدا حفظش کرد. با حرف‌های این مادر بزرگوار می‌بینید که امر به معروف و نهی از منکر موثر است. لطفا به کلامش گوش کنید، فهم دینی موج می‌زند. ✍عالیه سادات 🍃__________________________ 👇 @shookoohzan
بسم الله دوبیتی امام زمان (علیه السلام) در وصف عموی‌شان حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)، که به شیخ جعفر مجتهدی (ره) دادند 🔸 🔻در کتاب «لاله‌ای از ملکوت» نقل شده از جناب آقای مصطفی حسنی که تعریف کرده اند: روزی همراه بعضی از دوستان جهت زیارت آقای (شیخ جعفر) مجتهدی به قزوین رفتیم. محل سکونت ایشان منزل آقای حاج علی حاج فتحعلی بود. بعد از اینکه لحظاتی را در خدمتشان سپری کردیم، خطاب به جناب حاج فتحعلی فرمودند: ⚡«کاغذ و قلمی تهیه کنید تا یک رباعی درباره ی حضرت ابوالفضل (علیه السلام) بگویم». حاج علی آقا یک برگ کاغذ و قلمی به ایشان دادند. پشت کاغذ مقداری خط خوردگی داشت، هنگامی که آقا آن را گرفته و مشاهده نمودند؛ با ناراحتی فرمودند: ⚡«اسم حضرت را بر روی کاغذ قلم خورده نمی‌نویسند!» این بیان و اظهار ایشان نشانگر نهایت ادب و احترام نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) بود.به هر حال حاج علی آقا کاغذی کاملاً تمیز مهیا نمودند آنگاه آقای مجتهدی گفتند: 🔻حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) ‌می‌فرمایند: 💥هر کس با این دو بیت شعر متوسل به عمویم قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس علیه السلام شود حتماً حاجتش برآورده خواهد شد. و سپس شروع به خواندن بیت اول کردند و در فاصله ی بین بیت اول و دوم حدود نیم ساعت با شدت تمام ‌می‌گریستند، آنگاه بیت دوم را خوانده و باز حدود نیم ساعت شدیداً گریه کردند، سپس رباعی را روی کاغذ نوشتیم که عبارت بود از: ⚡یادم ز وفای اشجع الناس آید ⚡وز چشم ترم سوده ی الماس آید ⚡آید به جهان اگر حسین دگری ⚡هیهات برادری چو عباس آید 🔹 📌کتاب «لاله ای از ملکوت»، جلد اول، صفحه ۲۲۹ 🌐 www.islamshenasi.ir/?q=node/350&page=2  🔸 @Salehi786
▪️سلام امام زمان (عج) بر حضرت عباس (ع) در زیارت ناحیه مقدسه 🔸 ⚡السَّلامُ عَلَی أبى الفَضلِ العَبّاسِ بنِ أمیرِالمُؤمِنینَ، المُواسى أخاهُ بِنَفسِهِ، الآخِذِ لِغَدِهِ مِن أمسِهِ، الفادى لَهُ الواقى، السّاعى إلَیهِ بِمائِهِ، المَقطوعَةِ یَداهُ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَیهِ یَزیدَ بنَ الرُّقادِ الحیتى وحَکیمَ بنَ الطُّفیلِ الطّائِىَّ . 🔻سلام بر ابوالفضل عبّاس ، فرزند امیرمؤمنان ؛ از خود در گذرنده با جان برای برادر، برگیرنده از دیروزش برای فردایش، فداییِ او، نگهدارنده، کوشنده برای رساندن آب به او، و کسی که دست هایش بُریده شد! خداوند قاتلانش یزید بن رُقاد حیتی وحَکیم بن طُفَیل طایی را لعنت کند! 🔸 @Salehi786
▪️مقتل حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) 🔸 🔻امام صادق (عليه السلام) فرمودند : كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ نافِذَ البَصيرَةِ، صُلبَ الإيمانِ، جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِاللّه ِ و أبلى بَلاءً حَسَنا و مَضى شَهيدَا ؛ [ . عمدة الطّالب ، ص 356 .] امام صادق عليه السلام :عموى ما ، عبّاس ، داراى بينشى ژرف و ايمانى راسخ بود ؛ همراه با امام حسين (عليه السلام) جهاد كرد و نيك آزمايش داد و به شهادت رسيد. 🔸 🔻لما رأى وحدته ع أتى أخاه و قال يا أخي هل من رخصة؟ وقتی كه ابالفضل تنهائى برادر را ديد آمد خدمت حضرت امام حسین (علیه السلام) و گفت: يا أخاه! آيا رخصت جهاد به من مى‏دهى؟ فبكى الحسين ع بكاء شديدا امام حسين عليه السلام گريه شديدى كرد ثم قال يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي بعد فرمود: اى برادر! تو پرچمدار منى، اگه تو شهيد بشی لشكر من از هم می پاشد فَقَالَ الْعَبَّاسُ قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ. عباس علیه السلام عرضه داشت: آقا سينم تنگ شده و از زندگى خسته شده ام. ميخواهم از اين منافقین خونخواهى كنم. فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ امام حسين عليه السلام فرمود: مقدارى آب از براى اين كودكان طلب كن. 🏴 🔻مشک را پر از آب کرد، بهنگام برگشت از فرات که مشک را به سینه داشت و شمشیر میزد، ناگهان دست راستش را قطع کردند: فَضَرَبَهُ عَلى يَمينِهِ، فَأَخَذَ السَّيفَ بِشِمالِهِ، وحَمَلَ عَلَيهِم وهُوَ يَرتَجِزُ: وَاللّه ِ إن قَطَعتُمُو يَميني إنّي اُحامي أبَداً عَن ديني وعَن إمامٍ صادِقِ اليَقينِ نَجلِ النَّبِيِّ الطّاهِرِ الأَمينِ 🔻 سپس شمشیر به دست چپ گرفت، تا اینکه دست چپ او را هم قطع کردند: فَقاتَلَ حَتّى ضَعُفَ، فَكَمَنَ لَهُ الحَكيمُ بنُ الطُّفَيلِ الطّائِيُّ مِن وَراءِ نَخلَةٍ، فَضَرَبَهُ عَلى شِمالِهِ، فَقالَ: يا نَفسُ لا تَخشَي مِنَ الكُفّارِ وأبشِري بِرَحمَةِ الجَبّارِ مَعَ النَّبِيِّ السَّيِّدِ المُختارِ قَد قَطَعوا بِبَغيِهِم يَساري فَأَصلِهِم يا رَبِّ حَرَّ النّارِ 🔻 دست‌هایش را که قطع کردند، عباس (عليه السلام) پرچم را با کمک سینه نگاه داشت و مشک را به دندان گرفت که ناگاه تیری بر مشک آب آمد و آبها روی زمین ریخت ▪️فَوَقَف العبّاس مُتحيّرا یعنی یک وقت دیدند که ابا الفضل سوار مرکب ایستاده اما متحیر است. متحیر است چه کند؟ دستی ندارد تا بجنگد و آبی ندارد تا به خیمه ها برساند. چه کند؟ من وعده ی آب تو به اصغر دادم یک جرعه برای او نگهداری کن ای مشک نگاه کن به بالای سرم زهراست نشسته، آبروداری کن می نویسند تیری آمد و به چشم عباس اصابت کرد. دست نداشت تا تیر را در بیاورد. خم شد زانوها را بالا آورد و تیر را بین دو زانو گذاشت تا تیر را در بیاورد. اینجا بود که عمود آهن آمد، «فَنقَلَبَ العباس من فرسه»؛ ابا الفضل از اسب به زمین افتاد ▪️ فَقَتَلَهُ المَلعونُ بِعَمودٍ مِن حَديدٍ. به فرقم تا عمود آهنین خورد تنم زخم از یسار و از یمین خورد چو دستش را ز تن افکنده بودند علمدار تو با صورت زمین خورد فَلَمّا رَآهُ الحُسَينُ (عليه السلام) مَصروعاً عَلى شَطِّ الفُراتِ، بَكى... از حال خودش هم خبر میداد به امام و خیام طولی نکشید که دیدند صدای عمو آمد: «فنادا یا أَخَا اَدرِک أَخَاک» امام حسین بر اسب سوار شد و به علقمه رفت و فرمود: «  أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي  وَ قَلَّت حِيلَتِي وَ انقَطَعَ رَجائِي وَ شَمُتَ بِي عَدوِّي وَ الکَمَدُ قاتِلي »  یعنی « الان کمرم شکست و چاره ام کم شد و امیدم قطع و دشمن مرا زخم زبان می زند و غصّه تو مرا می کشد.» امام به خیمه‏ها بازگشت و عمود خیمه عباس را برداشت همه متوجه شدند چه اتفاقی افتاده است. 🔸 @Salehi786
هدایت شده از استاد عابدینی
تحلیل انتخابات 1403 - استاد عابدینی .mp3
28.65M
🔉 🔖 جلسه تحلیلی انتخابات ریاست جمهوری 🎙استاد محمدرضا عابدینی 🗓 شنبه ۲٣ تیرماه ۱۴۰۳ 📍 مسجد لنبان اصفهان 🔹 🔸روايات مورد اشاره در صوت: 🔻پیرامون اختلافات شدید بین شیعیان قبل از ظهور (حَتَّى يَتْفُلَ بَعْضُكُمْ فِي وُجُوهِ بَعْضٍ وَ حَتَّى يُسَمِّيَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً كَذَّابِين) hadith.inoor.ir/hadith/346938 hadith.inoor.ir/hadith/347041 hadith.inoor.ir/hadith/346670 🔸 پیرامون شرطة الخمیس hadith.inoor.ir/hadith/322074 hadith.inoor.ir/hadith/245698 🔸پیرامون ماموریت دو فرشته الهی در مورد دو شخص کافر و مؤمن hadith.inoor.ir/hadith/259118 hadith.inoor.ir/hadith/259124 🔸اجابت خاص دعای حضرت موسی(ع) برای دوست مؤمنش hadith.inoor.ir/hadith/259142 🔸 ✅ مرکزتنظیم‌ونشرآثاراستادعابدینی 🌐 TAMHIS.IR | @Abedini
هدایت شده از خبرگزاری فارس
14.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تصاویری از نبرد سنگین و خاموش سربازان گمنام امام زمان با تروریست‌ها در ۵۰ روز اخیر @Farsna
▪️تعجب ملائکه الهی از عظمت صبر سیدالشهدا (علیه السلام) در مقتل کربلا 🔸 🔻در زیارت امام حسین (علیه السلام) آمده است که : ⚡... وَ قَدْ عَجِبَتْ مِنْ صَبْرِکَ مَلَائِکَةُ السَّمَاوَاتِ ⚡ وَ أَحْدَقُوا بِکَ مِنْ کُلِّ الْجِهَاتِ وَ أَثْخَنُوکَ بِالْجِرَاحِ وَ حَالُوا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ مَاءِ الْفُرَاتِ وَ لَمْ یَبْقَ لَکَ نَاصِرٌ وَ أَنْتَ مُحْتَسِبٌ صَابِرٌ 🔻... و فرشتگان آسمانها از شکیبایی تو به شگفت آمده بودند. و دشمنان از همه سو تو را دوره نمودند و تا توانستند تو را به زخم آلودند و حائل بین تو و آب فرات شدند، و یاوری برای تو نماند و تو فداکارانه رضای الهی را جسته و صبر پیشه نمودی ⚡ تَذُبُّ عَنْ نِسْوَانِکَ وَ أَوْلَادِکَ فَهَوَیْتَ إِلَی الْأَرْضِ طَرِیحاً ظَمْآنَ جَرِیحاً تَطَؤُکَ الْخُیُولُ بِحَوَافِرِهَا وَ تَعْلُوکَ الطُّغَاةُ بِبَواتِرِهَا 🔻و از زنان خانواده ات و از فرزندانت دفاع می‌نمودی و بی جان فروافتاده، تشنه لب و خونین بدن، نقش بر زمین شدی و سم اسبان تو را لگدمال می‌کرد، و طغیانگران به شمشیرهای برنده بر سر و روی تو می‌زدند. ⚡قَدْ رَشَحَ لِلْمَوْتِ جَبِینُکَ وَ اخْتَلَفَتْ بِالانْبِسَاطِ وَ الِانْقِبَاضِ شِمَالُکَ وَ یَمِینُکَ تُدِیرُ طَرَفاً مُنْکَسِراً إِلَی رَحْلِکَ، وَ قَدْ شُغِلْتَ بِنَفْسِکَ عَنْ وُلْدِکَ وَ أَهْلِکَ 🔻 و از پیشانی ات خون مرگ می‌تراوید و دست چپ و راستت گاه باز و گاه بسته می‌شد و چشم درشکسته ات را به خیمه گاهت دوخته و از نگرانی فرزندان و خانواده ات، خود را فراموش کرده بودی، ⚡ وَ أَسْرَعَ فَرَسُکَ شَارِداً وَ إِلَی خِیَامِکَ قَاصِداً مُحَمْحِماً بَاکِیاً فَلَمَّا رَأَیْنَ النِّسَاءُ جَوَادَکَ مَخْزِیّاً وَ أَبْصَرْنَ سَرْجَکَ مَلْوِیّاً بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ لِلشُّعُورِ نَاشِرَاتٍ وَ لِلْخُدُودِ لَاطِمَاتٍ وَ لِلْوُجُوهِ سَافِرَاتٍ وَ بِالْعَوِیلِ دَاعِیَاتٍ وَ بَعْدَ الْعِزِّ مُذَلَّلَاتٍ وَ إِلَی مَصْرَعِکَ مُبَادِرَاتٍ 🔻و اسبت رمیده گریخت و روی سوی خیمه هایت نهاد و با صدا در گلو گرداندن، ناله می‌کرد و چون زنان اسبت را بس ضربه خورده و آسیب دیده یافتند و زین آن را کج شده دیدند، از خیمه‌ها برون دویده و موهای خود کشیدند و بر صورتهاشان سیلی زدند و نقاب از چهره هاشان گشوده شد و شیون کنان تو را فرا می‌خواندند، و پس از عزتمندی فروافتاده و خوار گشتند و بیخود از خود، به سوی محل بر زمین افتادنت دویدند. ⚡وَ الشِمْرٌ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِکَ مُولِغٌ سَیْفَهُ فِی نَحْرِکَ قَابِضٌ شَیْبَتَکَ بِیَدِهِ ذَابِحٌ لَکَ بِمُهَنَّدِهِ وَ قَدْ سَکَنَتْ حَوَاسُّکَ وَ خَمَدَتْ أَنْفَاسُکَ وَ وَرَدَ عَلَی الْقَنَاةِ رَأْسُکَ وَ سُبِيَ أَهْلُكَ كَالعَبِيدِ ... 🔻در حالی‌که شمر ملعون بر سینه ات نشسته بود و شمشيرش را به حنجر تو فرو می‌برد و محاسن سپید و غرقه بخون تو را در مشت گرفته بود و به شمشیر آخته اش گلویت می‌برید و ذبحت می‌کرد، و تو مشاعرت به خموشی افتاده و نفس‌هایت فرو افتاده بود؛ و سرت بر سر نیزه گشت و خانواده ات چون بردگان اسیر گشتند ... (بحارالانوار ج۹۸ ص٢۴٠و٢۴١) https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/286850 🔸 @Salehi786