🔹با سلام خدمت همه ی بزرگواران
🔻برخی از عرفا و اولیاء الهی ، حتی بعد از فوتشان هم به صورت گمنام باقی مانده اند و به جز افراد معدودی ،بقیه ، از مقامات معنوی اون بزرگواران ، بی خبرند و به همین دلیل از هزاران حسنی که اشنایی با این بزرگان دارد ، بی بهره می مانند.
🔻به همین دلیل ، کانال معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند ، را تاسیس کردیم؛
هدف اصلی ما در این کانال ، معرفی اولیا الهی و عرفا گمنام و کتب مربوط به معرفی اونها و عکس ها و حرف های پند اموز و مهم اون بزرگوارن و دیگر مسائل مربوط به اون بزرگواران می باشد.
🔻عزیزانی که از اولیا الهی گمنام که در قید حیات نیستند و فوت کرده اند ، اطلاعاتی دارند ، میتوانند اطلاعاتشون رو به ادمین کانال ارسال کنند ، همچنین شاگردان این عرفا گمنام نیز ، میتوانند در جهت معرفی استادشون و شناخته شدن اونها ، اطلاعات اساتیدشون رو به ادمین کانال ارسال کنند.
📌ادرس کانال ما ( معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند ) ، را میتوانید ، به دوستان علاقمند به این مباحث، ارسال بفرمایید :
https://eitaa.com/shia5t
@shia5t
🔹معرفی مرحوم سید هادی میرزایی (میرنظام ) ، از دوستان و مرتبطین با مرحوم شیخ جعفر مجتهدی ، شهر #مشهد :
📌معرفی اقای میرزایی و نقل حکایتی از ایشان ، به نقل از کتاب ارزشمند لاله ای از ملکوت :
🔻 پیر فرزانه جناب سید هادی میرزایی (میرنظام )که چند صد سال نسل در نسل ، مشرف به نظام التولیه آستان حضرت سلطان علی بن موسی علیه السلام بوده اند.
🔻ایشان مردی الهی و صاحبدلی روشن ضمیر و از عاشقان سینه سوخته از متوسلین به ذوات مقدسه اهل بیت ع و در زمره منتظرین حقیقی حضرت بقیه الله الاعظم بودند ، تا حدی که جای اشک بر چهره ایشان خودنمایی میکرد و به حق از رجالی محسوب می شدند که در بحر مکاشفات کمنظیر بوده و در علوم غریبه از عجایب عصر خویش به شمار میرفتند.
سلاله السادات آقای میرزایی از اولاد رسول الله ص و با ۲۴ واسطه منتسب به حضرت علی بن موسی الرضا ع بودند.
❇️حکایت ایشان و مرحوم شیخ جعفر مجتهدی :
جناب آقای حسین شکر وی نقل کردند :
زمانی در مشهد مقدس خدمت آن عاشق شکسته دل شکسته و صاحبدل سینه سوخته ، جناب آقای میرزایی رسیدم.
آن جا صحبت از آقای مجتهدی به میان آمد ، ایشان فرمودند:
چندی قبل مطلع شدم که حضرت آقای مجتهدی به مشهد مشرف شدهاند ، بسیار مایل بودم تا ایشان را زیارت کنم ، وقتی از محل اقامتشان آگاه شدم فوراً به آنجا رفتم ، آقا در طبقه دوم منزلی رحل اقامت افکند بودند ؛
آن شب هم اینکه میخواستم جهت زیارت ایشان به آن منزل داخل شوم مشاهده کردم دسته ای از ملایک مشغول آوردن نفس های ایشان و دستهای دیگر مشغول بالا بردن نفس هایشان هستند و بر این نکته واقف شدم که نفس کشیدن این مرد الهی نیز با یاری ملایکه صورت می پذیرد !
دیدن این صحنه دیگر مزاحم حالشان نشده و از زیارت ایشان منصرف شدم و با این که هوا سرد بود تا صبح در خیابان مقابل منزلشان قدم زدم تا ملایکه مامور به پایین آوردن و بالا بردن نفس های ایشان مرا هم مورد عنایت قرار دهند، که ان شب از طرف آنها الطاف فراوان و محبت های زیادی شامل حالم شد و بهرهها بردم .
همچنین آقایان شکروی ، فرجی ، هاشم زاده و دیگر دوستانی که با سلاله السادات جناب آقای میرزایی مراوده داشتند نقل فرمودند :
آقای میرزایی که در علوم غریبه اوعجوبه زمان خویش بودند ، به کرات می فرمودند :
از ۴۰۰ سال پیش تاکنون شخصی به کمال و جامعیت آقای مجتهدی نیامده است و مدام از ایشان به بزرگی یاد می کرده و می فرمودند :
باید ۴۰۰ سال دیگر نیز بگذرد تا شخصی مانند جناب آقای مجتهدی در عالم تکفین خلق شود!
عکس ایشون👇🏻
@shia5t
معرفی مرحوم حاج محمد علی خلجا ( معروف به خلج ) ، شهر #قزوین :
قسمت اول :
🔻نقل قول از افشین قربانی :
چندین سال پیش به یکی از دوستان که با آیت الله العظمی بهجت در ارتباط بودند با اصرار عرض کردیم که از آقا اجازه میخواهیم که عنایت کنند و بتوانیم از محضر مبارکشان استفاده نماییم.فرمودند اقا شاگرد نمیپذیرند و احتیاجی نیست این همه راه تا قم بیایید در شهر خودتان قزوین شخص گمنام و بزرگواری از اولیاء الهی به نام حاج آقا خلج زندگی میکنند که مراتب عرفانی ایشان کمتر از آقای بهجت نیست.
.
مدتها پرس و جو کردیم تا سرانجام این پیر راه رفته ی مجتهد فرزانه را یافتیم اما خانواده ی محترمشان فرمودند ایشان(جناب استاد خلج) به علت کهولت سن توانایی برگزاری جلسات را ندارند و تنها افرادی انگشت شمار آن هم با شرایط خاص محضر ایشان را درک میکنند.
.
بعد از چندی انتظار و پیگیری در اردیبهشت ماه هشتاد و هشت توفیقی نصیب شد تا در معیت یکی از دوستانم به عنوان همراه(مهمان) به دستبوسی پیر دلسوخته جناب محمدعلی خلج نائل شوم و از اقبال بلندم شرایط مصاحبتهای عرفانی بسیاری بوجود امد.پس از پایان دیدار جلسه اول حاج آقا رو به دوست بنده نموده و فرمودند آقای حداد هر وقت پیش ما امدی این جوان را با خود بیاور.سر از پا نمیشناختم و همانطور که سرم را پایین انداخته بودم از شدت خوشحالی گریه ام گرفت و به محض شنیدن این سخن مبارکشان اولین چیزی که در ذهنم گذشت این بود که شاید در دیدارهای بعدی از حضرت جانان حرفی به میان بیاید و از روابط خاصشان سخن بگویند...همانگونه هم شد...مدتها به محضر مبارکشان شرفیاب شدیم و در هر دیدار از روابط تنگاتنگ خود با دوست سخن میگفتند و پس از سالها توفیق تلمذ در محضر مبارکشان سر انجام در تیر ماه نود و هفت در سن نود و پنج سالگی برای مشاهده ی رخ زیبای یار به دیار باقی شتافتند
.
📚معرفی کتابی در مورد ایشان :
در زمان حیات مبارکشان بسیار کتوم بودند و به هیچ وجه نمیخواستند نامشان بر سر زبانها باشد اما بعد از ارتحالشان با اجازه ی خانواده ی محترم معظم له کتاب نفیس "کیمیای مراد" شرح زندگی گوهربار آن فانی فی الله به همت اساتید محترم جناب اقایان حدادزادگان و صمدیها در خرداد ماه سال جاری تالیف و به چاپ رسید...
منبع :
پیج اینستاگرامی apadana__gallery
@shia5t
معرفی مرحوم حاج محمد علی خلجا ( معروف به خلج ) ، شهر #قزوین :
قسمت دوم :
🔻حکایت تحصیل ایشان در نجف و دستور امیرالمومنین ع به ایشان جهت بازگشت به ایران :
ایشان جهت تحصیل علوم دینی راهی نجف شده بودند ، از مدت اقامت ایشان در نجف اشرف اطلاعی در دست نیست ، آنچه مسلم است برای گذراندن درس اجتهاد نجف بوده اند ؛
ولی حضور در کنار حرم مطهر علی ع و ارتباط معنوی به ایشان به آنجا می انجامد که در عالم رویا حضرت امیر المومنین ع برای حاج آقا مسجل شده و حضرت به ایشان هم کرده که نمیخواهد اینجا بمانی و درس اجتهاد بخوانی و مجتهد شوی ،
به قزوین برو و به داد آنهایی برس که پای منبر علما نمیروند و هم کسانی که روحانیون به آنها توجه نمی کنند.
این شد که حاج آقا بدون درنگ به طرف ایران حرکت کرده و به گفته خودشان ۱۷ سال به این امر همت می گمارند و این خود یکی از فرازهای مهم زندگی ایشان می باشد .
و در این زمان همانطور که گفته شد ، سال های پر از مشقت و بردباری در برخورد با چند تیپ و تفکر و اخلاق مختلف ، وی را کاملاً در راهش مصمم و آب دیده کرد .
افرادی با افکار چپی و وابسته به حزب توده ، افراد مخالف با دین اسلام ، افراد منحرف در دین افراد منحرف اخلاقی و چاقوکش ها ، افراد معتاد و وامانده و غیره .
حال ببینید کنار آمدن و کلنجار رفتن ، با هر یک از این گونه های مختلف صبر و تحمل و انرژی می خواهد که حاج آقا با توکل بر خدا و استعانت از ائمه معصومین بر این مهم فائق آمدند .
نزدیک شدن این گونه افراد به حاج آقا با رضایت کامل و اشتیاق ، نشان از آن دارد که هیچگونه اجباری در تعلیم و تربیت نبوده و فقط خلوص کامل در خدمت به آنها و از خودگذشتگی و لطف الهی آن را میسر کرده است.
اطمینان و اعتماد کار را به جایی رساند که حتی منزل بعضی از این افراد که سابقا لانه شیطان بوده چنان عوض شده بود که در آنجا مجلس روضه و دعای کمیل برگزار می شده و کسانی که هیچ گونه اعتقادی به شریعت و ائمه معصومین نداشتند ، برگزار کنندگان مجالس قرآن و دعا و امور خیر شدند...
خاطره ای دیگر از افشین قربانی در مورد ایشان :
🔻دعوت به امام نه خود
به لطف خداوند در ایام نوروز توفیقی حاصل شد به دیدارشان مشرف شدیم چند نفر دیگر هم تشریف داشتند .
پس از عرض سلام به محضر مبارکشان بنده به رسم ادب و محبت خواستم دست پر مهرشان را ببوسم که ایشان امتناع نموده و بی درنگ دست خود را از دست بند کشیدند.
در آن لحظه تذکری در این باره به بنده ندادند.
اما پس از چند دقیقه که سایر مهمانان جلسه را ترک کردند و خداحافظی نمودند با اندکی تامل سکوت با کمی تندی و غضب رو به بنده باجملاتی فهماندند علاقه ومحبت خود را برای امام زمان عج خرج کنید.
نکات آموزنده ایشان برای بنده این بوده که قدری تامل کردند تا بنده را در خلوت متذکر شوند که در جمع حاضرین احساس خجالت ننمایم و دیگر این که آموختند انسان می بایست تنها دلباخته امام زمانش باشد و دل از اغیار برکند.
همانگونه که خود فانی در وجود مقدس حضرت صاحب الزمان عج بودند.
و سوم اینکه از لحنشان پیدا بود حتی خوف این را داشتند مبادا ذره ای کسی را به خود دعوت کرده باشند و جلوه ایشان در نظر مردم به اندازه سر سوزنی بین انها وامام زمانشان حایل شود.
و برعکس خیلی ها که به نام حضرت امروز مردم را به خود دعوت می کنند و دکان و بازار خودخواهی و خودستایی شان گرم است و مریدانشان را اسیر خودیت های خود میکنند.
@shia5t
🔹توصیه ی مرحوم خلج به نویسنده ی کتاب کیمیای مراد ( اقای صمدیها ) ، در مورد اهمیت مطالعه شرح حال اولیا الهی :
🔻آخرین سوال که زیاد مزاحمتون نشم :
نظرتون در مورد این کاری که داریم انجام میدیم چیست؟
پاسخ مرحوم خلج :
جناب آقای رضا صمدی ها ، اون دفعه اول که تشریف آوردین کتابی را آوردین که نشانه زحماتی بود که در شرح حال این بزرگان کشیده بودید و من هم دیدم ،خیلی هم خوشوقت شدم و خیلی هم از شما لذت بردم ، خوشم آمد که شما این زحمات را متقبل میشین که ذکر این صالحان از بین نره ، ذکر الصالحین تنزل الرحمه ، وقتی آدم صحبت صالحان را میکنه، رسول خدا فرمود :
رحمت خدا نازل میشه ، شامل حال انسان میشه و بزرگان گفته اند که در شبانه روز انسان چند صفحه از احوال صالحان و اولیاء را بخونه و از قرآن هم براش شاهد آوردن ،
وَکُلًّا نَّقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبَآءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ
ما قصه های رسولان قبل را برای تو گفتیم برای اینکه فواد تو را تثبیت کنیم .
تو به راهت و حرکتت و سیرت ، اطمینان کامل پیدا کنیی که انبیا و رسولان گذشته هم مثل تو این راه را رفتند ، ما شرح حال اونها را گفتیم.
حالا در حد پایینش هم همین شرح حال اولیا و صالحان و مقربان درگاه الهی را انسان که میخونه به این را تشویق میشه ، مطمئن میشه ، خیلی خوبه و ایشان خیلی زحمت کشیده بود.
📚کتاب کیمیای مراد صفحه 64
@shia5t
معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند
📚کتاب کیمیای مراد :شرح احوالات و خاطرات حاج محمد علی خلجا ( معروف به خلج ) @shia5t
🔻نکته :
برای تهیه کتاب کیمیای مراد به صورت پستی ،
میتوانید با شماره ی زیر ، در شهر قزوین تماس بگیرید :
انتشارات مینو در
09196598725
@shia5t
معرفی حاج محمود آرزومند رمضانی ،شهر #کرمان :
قسمت اول :
🔻عاشق سوخته جان دل فکار ، خادم طیب حرم منور حضرت عشق و دلداده خوش گریه آستان اهل بیت علیه السلام ،جناب جناب حاج محمود آرزومند در بیست و یکم تیرماه سال ۱۳۲۱ در یکی از محلات قدیمی کرمان ، موسوم به ابوحامد چشم به جهان گشود .
🔻ایشان از همان طفولیت به دست حضرت سیدالشهدا به سمت بندگی مفتخر گردید؛ ایشان خود ، این واقعه را این گونه بیان می کردند :
در ایام نوجوانی ، هنگامی که در بستر خوابیده بودم ، بدون اینکه بیماری و یا مشکلی داشته باشم ، احساس کردم که گویی روح از بدنم قصد مفارقت دارد. روح از کف پایم شروع به جدا شدن کرد و هنگامی که به حلقومم رسید ، ناگهان آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام و دیگر اهل بیت علیه السلام تشریف آوردند. آقا امام حسین علیه السلام دست بر روی سر من گذاشتند و به روح فرمان دادند که به جسم من برگردد . پس از دقایقی، یکی دیگر از ذوات مقدس ائمه آمدند و عرضه داشتند :
یا جدا ، زمان رفتن فرا رسیده است ؛ و ایشان و سایر اهل بیت علیه السلام برخاستند و بالین مرا ترک کردند.
از آن زمانی که دست با برکت امام حسین علیه السلام بر روی سر من گذاشته شده است ، تا به همین امروز از جانب حضرت به من روزی های معنوی می رسد.
🔹چشم پوشی از محارم
حاج اقای ارزومند می فرمودند:
مادرم یک بار در سه سالگی گوش مرا محکم گرفت و گفت : یادت باشد که زن مردم مثل مادر خودت و دختر مردم هم مثل خواهر خودت است و این حرف ها در گوش باطنم جا گرفت و هرکجا میرفتم، چشم از محارم میبستم.و هنگام صحبت کردن با افراد نامحرم یا سر به زیر داشتم و یا چشمانم بسته بود و در دوران جوانی یادم می آید، روزی برای اجاره یکی از باغ های اطراف کرمان به خانه یکی از باغداران کرمان رفتم ، اما صاحب باغ خودش نبود و به دخترش سپرده بود، باغی را که میخواهم به من نشان بدهد و هنگامی که به همراه دختراو برای دیدن باغ حرکت کردیم. اصلاً به او نگاه نمیکردم و با او حرف نمیزدم . تا اینکه متوجه شدم که میل و هوایی ازمن در وجودش رخنه کرده و در آن موقع به خداوند توکل کردم و ازآن دختر فاصله گرفتم و حتی او را از عذاب روز قیامت و عقاب خداوند ترساندم و بعد از اینکه او باغ را به من نشان داد، من از او جدا شدم وخداوند متعال از همان لحظه به بعد روزی های معنویش را بیش از پیش به من ارزانی داشت و این ارزاق هنوز ادامه دارد.
باز هم مادرم گفت :
امانتدار مردم باش، مثل پیامبر ، امانت را سالم برگردان! نتیجه ی گناه نکردن این است که خدا را همیشه در نظر داریم و وقتی انسان به در خانه ی خدا رفت ، خدا یک رابطه از قلب اوبه سوی خودش وصل می کند تا رابطه با خدا و اهل بیت علیه السلام برقرار کند . و وقتی به این مقامات رسیدیم ، از خدا میخواهیم که ای کاش هیچ نمیخواستیم .
🔹خودم اینجا دلم در پیش دلبر
یکی از پزشکان معروف شهر که بنا بر بحث مطرح شده لازم نمیدانم اسم ایشان آورده شود خدمت جناب آقای آرزومند رسیدند و به ایشان عرض کردند که شغل من به گونه ای است که با زنان نامحرم سر کار دارم و از ایشان دستوری برای جلوگیری از افتادن به گناه درخواست کردند.
ایشان در جواب فرمودند: (اگر الان در این اتاق عده زیادی از زنان نامحرم جمع شده باشند و من هم در این اتاق تنها باشم وچشم من آنها راببیند. در همین زمان کسی از شما به کربلای معلاء مشرف شده باشد.من نشانی های او را درکربلاء به شما میدهم و میگویم که او الان در کجاست وچه کار میکند و شما از او بپرسید. چشم من اینجارامیبیند، اما قلب من کربلای معلاءرا. سعی کنید همه چیر را با دلتان ببینید و نه با چشمتان.)و ایشان را به خواندن نماز شب و قرائت زیارت عاشوراء سفارش کردند و گریه بر امام حسین علیه السلام را در رسیدن به پاکی باطن موثر دانستند و فرمودند زمانی که به صفای باطن رسیده باشید جسمتان اینجا است ، اما دلتان کربلای معلاء است.
دلی كز مهر تو پر نور باشد ز لطف خالقش مسرور باشد
برای دیدن كرببلایت یا حسین نه با جسم بل به دل مقدور باشد
@shia5t
معرفی حاج محمود آرزومند رمضانی ،شهر #کرمان :
قسمت دوم :
🔹آیت الله بهجت(ره) محو در خداوند است
جناب آقای مهندس علی ایرانمنش:
در سال 1385 جناب آقای آرزومند جهت زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها به قم مشرف میشوند و هر روز به مسجد فاطمیه برای اقامه نماز ظهر و عصر به امامت آیت الله بهجت(ره) می روند.آقای آرزومند در مورد آیت الله بهجت (ره) میفرمودند: تا به حال کسی را مثل ایشان در هنگام نماز غرق در یاد خداوند و عالم ملکوت ندیده بودم .با لای سر ایشان ملائکه در نور می آمدند و این انوار به امام حسین علیه السلام میرسید.و باز می فرمودند که آیت الله بهجت (ره) محو در خداوند است و هزار تا آدم مثل من مساوی می شوند با یکی مانند آیت الله بهجت (ره)،حضرت آیت الله بهجت(ره) به عنایت حضرت حجةبن الحسن به این درجات رسیده اند
ایشان نماز که میخوانند ،بالای سرشان اصلاً سقف نبود ملائکه دور ایشان را گرفته بودند و صف ملائکه تا آسمان ادامه داشت ،اگر سر از بدن این آقا در نماز جدا شود متوجه نمی گردد و اگر من من یک ماهه دیگر این جا نماز بخوانم جانم گرفته میشود و باز میفرمودند:که این اقا ستون دینشان را محکم کرده اند اگر میگوید بعد از امام زمان کاملترین است ، بی دلیل نمی گویند.
بعد از پایان نماز اقای آرزومند در دیوار مسجد را بوسیدند و فرمودند :به برکت این آقا ، مسجد متبرک گردیده است.
🔹ایشان مورد تأیید اهلبیت علیهم السلام می باشند.
حامد شاه حیدری:
مدتی در جستوجوی استاد و مرشدی برای گام نهادن در راه معرفت و عرفان بودم و برای دست یافتن به خضر طریقت ،بی تابی و بی قراری مضاعفی داشتم، تا اینكه یكی از دوستانم شخصی به ظاهر عارف را به من معرفی كرد و من با اینكه شناخت كافی از راه و روش او نداشتم ، پروانه وار به سوی او شتافتم ، اما ایشان از پذیرفتنم، با وجود دیدن اصرار و شوق زیادم ، خوداری نمودند. در آن روزها غم عظیمی وجودم را فرا گرفت، تا جایی كه نا امیدی از این مسیر ، كم كم داشت به سراغم می آمد، اما با این وجود، توسلم به اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام همچنان ادامه داشت ، تا اینكه شبی در عالم رؤیا صدای شخصی را شنیدم كه می گفت: از آن فردی كه به او دل بسته شده ای برای رسیدن به معرفت و كمال فاصله بگیر ،زیرا این شخص به راهی غیر از راه اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام متوسل شده است. و در همان خواب فهمیدم كه این شخص با اجنه در ارتباط است. و باز در همان خواب به من گفتند: اگر می خواهی گام در راه سیر وسلوك الی الله بگذاری به سراغ این شخص (جناب آقای آرزومند را نشانم دادند)بروید، زیرا ایشان مسیر و راه اهلبیت علیهم السلام را انتخاب نموده اند و ایشان مورد تأیید آنها هستند.
🔹دستگیری حاج اقای ارزومند از دوستانشان بعد از وفاتشان :
یكی از بزرگان اهل تقوی و معرفت نقل می كنند:
در زمانیكه هوای عراق را گرد و خاك شدیدی فرا گرفته بود،و اثرات این گرد وخاك به ایران نیز رسیده بود و باعث مشكلاتی برای مردم شده بود،خداوند توفیق زیارت عتبات عالیات نصیبمان كرد. در این سفر روزی كه برای اعمال مسجد كوفه راهی آن دیار مبارك شدیم ، متأسفانه در داخل مسجد مواجه شدیم با هجوم گرد و غبار شدید به مسجد تا آنجاكه دیگر ماندن دشوار شد و رئیس كاروان اعلام كرد ،نمی توان اعمال را ادامه دهیم و مجبوریم از مسجد خارج شویم و به اقامتگاهمان برگردیم، در همین اثناء احساس دل شكستگی كردم و با دلی سوخته به جانب خداوند دست دعا برداشتم و شكایت حال خود را به آن ذات بی همتا رساندم ، كه خداوندا بعد از سالها ، توفیق شده است تا قدم در چنین سرزمین پاكی بگذارم و اینك هنوز اعمال را انجام نداده مجبوریم اینجا را ترك كنیم و آیا بعد از این دیگر چه وقت می توانم مجدد به این فیض عظیم دست پیدا كنم. در این لحظات از دلم گذشت كه آیا ما كرمانیها كسی را نداریم كه در مشكلات نجات بخشمان باشد و در گرفتاریها به دادمان برسد ودرهمین حین ناگهان آقای آرزومند را پشت بام مسجد دیدم با كت و شلوار و عصا به دست و از همان جا چند جمله ای با من صحبت كرد و من چون تعجب كرده بودم برای لحضاتی سرم را پایین انداخته و سپس بلند كردم و این بار آقای آرزومند را با لباس خدامی حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام مشاهده نمودم و دیدم ایشان با عده ای پشت بام مسجد راه می روند و ایشان دستوراتی را برای بازسازی مسجد به آنها می گوید و من محو تماشای آنها بودم كه ناگهان مشاهده كردم هوای مسجد صاف و بدون هیچ گرد و غباری شد و ما توانستیم بدون هیج دغدغه ای اعمالمان را انجام دهیم و برایم روشن شد كه این واقعه نبود مگر به دعای شهید آرزومند و عنایت ایشان به دوستان و همشهری هایش و قرب حاجی در نزد خداوند سبحان، خدایش رحمت كند
@shia5t
معرفی حاج محمود آرزومند رمضانی ،شهر #کرمان :
قسمت سوم :
🔻کلیپی تصویری از مرحوم اقای ارزومند و صحبت های ایشان در مورد ، نماز امام جواد ع :
http://arezoomand.mihanblog.com/post/133
📌برای اشنایی بیشتر با ایشان میتوانید به وبلاگ زیر مراجعه فرمایید :
http://arezoomand.mihanblog.com
📚معرفی کتابی در مورد ایشان :
کتاب حدیث ارزومندی ، در مورد شرح احوالات ایشان می باشد ، که توسط انتشارات کمنزیل، منتشر شده است ، علاقمندان به اشنایی بیشتر با شرح شیدایی این عارف گمنام ، میتوانند به این کتاب مراجعه کنند...
@shia5t
معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند
📚کتاب حدیث ارزومندی @shia5t
🔻نکته :
برای تهیه کتاب حدیث ارزومندی به صورت پستی ،
میتوانید با شماره ی زیر ، در شهر کرمان تماس بگیرید :
09360420169
@shia5t
معرفی سید مرتضی میر احمدی اورازانی ، شهر #طالقان :
📝گوشه ای از زندگینامه ی ایشان :
سید مرتضی میراحمدی مشهور به «سید مرتضی اورازانی» در سال 1289 ه . ش در روستای اورازان طالقان دیده به جهان گشود، در دامان پاک پدر و مادری اصیل و باتقوا از ایل اشراقی سادات علوی پروش یافت و الفبای معرفت و محبت به اهل بیت (ع) را آموخت.
🔻او با عنایت به ویژگی سیادت توام با عبادت مخلصانه و اطاعت عاشقانه از خاندان ولایت و امامت به معرفتی سرشار دست یافته و از این رو در زمرة صاحبنفسان مستجاب الدعوه درآمده بود که به لطف و شکرانة این صاحب نفس بودن، از وی کرامات و کشف و شهودات و خرق عادات بسیاری سرمیزد.
سید مرتضی در راه رسیدن به مقام شامخ عرفان ناب شیعی، پیوسته بر مدار معارف موروثی حضرت محمد (ص) حرکت کرد. و از دو منبع قرآن صامت (کتاب الله) و قرآن ناطق (ائمه اطهار) سود میجست.
📚معرفی کتاب در مورد ایشان :
برای اشنایی بیشتر با این مرد الهی ، میتوانید به کتاب خورشید اورازان که توسط انتشارات رهام اندیشه به چاپ رسیده است ، مراجعه فرمایید...
🔹گوشه ای از کرامات مرحوم سید مرتضی میراحمدی :
🔻امام زمان (عج) روضه خوان می فرستد .
آن شب سید حال خوشی نداشت و مدام دلتنگی می کرد.
حدود ساعت 8 شب بود که رفت وضو گرفت و آمد و به بچه ها گفت : جای مرا بیندازید می خواهم بخوابم. من که متوجه ناخوشی ایشان شده بودم و برای این که مقداری از کسالت روحی سید کم کنم گفتم : آقا جان من هوای روضه خوانی کرده ام سر جدت نخواب و برای تغییر حال و هوای امشب روضه ای از حضرت زهرا (س) بخوان یا لااقل یک دعای توسل با حال برایمان بخوان پیرمرد با 118 سال سن دیگر نای روضه خواندن نداشت ولی برای این که خواهش مرا اجابت کرده باشد گفت :
پس یک لیوان چای به من بده تا گلویم را تازه کنم. هوز چای سید تمام نشده بود که دیدم در می زنند وقتی در را باز کردم با کمال تعجب دیدم که حضرت حجت الاسلام حاج آقای میلانی به همراه حاج آقای امجد و دو نفر دیگر که من نمی شناختم برای زیارت سید مرتضی آمده اند و وارد خانه شدند پس از احوال پرسی آقای میلانی گفت :
سید جان ما اصلا قرار نبود به اینجا بیائیم تا این که نیرویی نا خود آگاه به ما فرمان داد که به منزل شما حرکت کنیم بنابر این گفتیم چه بهتر که با دوستان مداح به محضر آقا برسیم تا هم دعای توسلی بخوانیم و هم زیارت عاشورایی زمزمه کنیم لذا هر کدام از دوستان را که بخواهید بلبل دستگاه امام حسین (ع) هستند و مداح اهل بیت (ع) می باشند و آماده اند تا برایتان دعا و روضه بخوانند. و بعد سید مرتضی رو به من کردند و فرمودند : دیدی پسر جان ! خود امام زمان (ع) می دانند که من دیگر نفس روضه خوانی ندارم به همین علت به جای یک روضه خوان امشب چهار نفر روضه خوان فرستاده اند. تا هم زیارت عاشورا و هم دعای توسل و هم روضه بخوانند. تا هم تنوع باشد و هم هیچ یک خسته نشوند. حاج آقای میلانی در ادامه گفتند : در حقیقت این بار اول نیست که ما مأمور روضه خوانی برای سید مرتضی شده ایم بلکه این دستور مؤکد خود امام زمان (عج) است که هر موقع سید مرتضی قلبا اراده می فرمایند و هوای روضه خوانی می کنند یک نیرویی ما را به اورازان می فرستد و هر وقت هم که بدین جا آمده ایم در کمال شگفتی دیده ایم که سید از قبل منتظر ورود ما بوده اند و این نیست مگر به اذن و اجازه ی امام عصر (عج) که خود حضرت خواسته های ایشان را استجابت می فرمایند. و بعد هر چهار نفر به نوبت مشغول دعا و زیارت و روضه خوانی شدند که هوای مجلس آن شب به شکلی عجیب و شگفت انگیز در آمد و ما تازه متوجه شدیم که خود امام زمان (عج) برای سید مرتضی اورازانی روضه خوان میفرستند.
📌برای اشنایی بیشتر با ایشان و مطالعه کرامت دیگری از حاج اقای اورازانی ، میتوانید به لینک زیر مراجعه فرمایید :
https://shohadayeorazan.persianblog.ir/page/17
@shia5t
معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند
📚کتاب خورشید اورازان: سیری در احوالات و کرامات سیدمرتضی اورازانی @shia5t
🔻نکته :
برای تهیه کتاب خورشید اورازان به صورت پستی ،
میتوانید با شماره ی زیر ، در شهر کرج تماس بگیرید :
انتشارات رهام اندیشه
09126609726
@shia5t
معرفی حاج سید حسین موسوی یکن آبادی ، شهر #همدان :
عالم و عارف گمنام ، حاج سید حسین موسوی یکن آبادی ، در سال ۱۳۰۰ شمسی مطابق با ۱۳۴۰ قمری در روستای یکن آباد در ۱۰ کیلومتری شهر همدان به دنیا امده اند.
🔻یکی از انسان هایی که در راه تهذیب نفس و بندگی خداوند رحمان قدم برداشت ،حاج سید حسین موسوی یکن آبادی بود او عابدی عالم و زاهدی عارف بود.
او عاشقی بود که در عشق خودش صادقانه قدم برداشت و به حق یکی از معدود علمای همدان بود که عارفانه و زاهدانه زندگی کرد و خداوند او را آنقدر مشغول خودش کرد که از ما سوی الله دوری گزیده بود.
✳️نظر مرحوم شیخ جعفری مجتهدی در مورد حاج اقای یکن ابادی :
سید حسن فرزند حاج اقا نقل میکند :
ایامی بود خدمت شیخ جعفر آقا مجتهدی می رسیدم ، پدرم نیز در بعضی از مجالس ایشان شرکت می کرد ، بنده در خاطرم هست که شیخ جعفر آقا برای دو عالم احترام زیادی قائل بود ، یکی آیت الله کشمیری و دیگری پدر بنده یعنی حاج سیدحسین یکن آبادی...
روزی خدمت شیخ جعفر آقا بودم و از ایشان درخواستی داشتم که اهل معرفت می بایست آن را برآورده می کردند ، ایشان رو به بنده کرده و فرمودند :
🔻 از پدرتان بخواهید ، شما هنوز پدر خود را نشناخت اید.
خود را ندیدی واصلی
خود را که دیدی خاسری
✳️بت در چشم مردم :
مرحوم حجت الاسلام اسدی که از مدرسان سطوح عالی حوزه علمیه همدان بود ، نقل می کنند :
بنده روزی با یکی از علما خدمت آقای یکن آبادی بودم نکته های اخلاقی نابی فرمودند ، بنده به ایشان عرض کردم حاج اقا شما با این مطالب چرا بحثی برای جوانان دایر نمیکنید و چرا بعضا با تندی برخورد میکنید ؟ ( چون بعضی از جوانها از برخورد بعضا تند حاج آقا شکوه میکردند ) .
ایشان در جواب فرمودند :
من بدون مقدمه با هیچ جوانی برخورد تند نداشته ام ؛ولی هر وقت احساس کردم که می خواهم برای آن جوان یک قطب یا بت بشوم ، با برخوردی به ظاهر تند آنان را از خود دور کرده ام...
📚معرفی کتابی در مورد ایشان :
کتاب دائم الذکر ، توسط انتشارات ، قائم ال علی منتشر شده است ، علاقمندان به اشنایی بیشتر با شرح شیدایی این عارف گمنام ، میتوانند به این کتاب مراجعه کنند.
قسمتی از متن کتاب :
هیچ ندیدیم لبهایش از ذکر خدا ساکت باشد هر وقت به حجره ایشان میرفتیم آقا مشغول ذکر بود انگار کار دیگری غیر از یاد محبوب ندارد و مگر میشود از عاشق دلسوخته جز این انتظار داشت...
ارامگاه ایشان در روستای خودشان در یکن اباد قرار دارد.
@shia5t
معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند
📚کتاب دائم الذکر : شرح شیدایی عارف گمنام حاج اقای یکن ابادی @shia5t
🔻نکته :
برای تهیه کتاب دائم الذکر به صورت پستی ،
میتوانید با شماره ی زیر ، در شهر قم تماس بگیرید :
انتشارات قائم آل علی ع
09127478679
@shia5t