eitaa logo
معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند
1.3هزار دنبال‌کننده
491 عکس
88 ویدیو
42 فایل
برای معرفی عرفا و اولیا الهی گمنام ، میتوانید ، به آیدی زیر پیام بدهید: @montazar113113 ⛔️کپی بدون ذکر منبع ، مطالب کانال معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند ،حرام است.
مشاهده در ایتا
دانلود
معرفی مرحوم حاج محسن عسکری ، شهر : 3️⃣قسمت سوم : 🎙گوشه ای از مصاحبه عقیق با مرحوم حاج محسن عسکری : ❓چطور شد که شما پایتان به مجالس فارسی زبان باز شد؟ روز ششم محرم زمان هویدا هیئت دولت قرار بود بیاید مسجد آذربایجانی ها. آقای فلسفی در مسجد آذری ها منبر می رفت، قرار شده بود که بعد از ایشان یک نفر یک ربع بخواند چون نمی‌شد هیات دولت خیلی در مجلس بماند.قبلاً برنامه شده بود که یک نفر انتخاب بشود که بعد از آقای فلسفی بخواند. گفتند که کی بخواند؛ چون چند خواننده قوی بود در تهران. آقای حاج حسین برنجی و آقای حاج حسین جهاز چی و چند نفر خواننده معروف در تهران بود. اما قرعه به نام من افتاد. در آن روز خوشبختانه شعری قوی كه آقای ذهنی زاده ساخته بود و فرستاده بود را خواندم؛ این را رادیو صبحش پخش کرد. این پخش شد و حاج عباس زریباف از هیات بنی فاطمه آمدند دنبال من. يك قسمت از شعر که یادم هست این بود: آزادگان عالم و مردان روزگار شیران شرزه در همه میدان کارزار در مکتب حسین علی خوانده اند و بس درس شجاعت و عزت و شرف و وقار گردن به بند بندگی کس نمی نهم گر زیر تیر دشمن و گر بر فراز دار دنیا به دیده دلشان پست و بی بهاست نام نکوی مرد به از قصر زرنگار در مکتب حسین صغیر و کبیر نیست گو پیر سالخورده و گو طفل شیرخوار اینها را خواندیم و مرحوم سراج شنیده بود و آمدند دنبالم و رفتیم و با ايشان آشنا شدیم و انصافاً خیلی حق گردن من دارد شيخ رضاسراج. ❓دوست داشتید که پسر داشتید و جای شما را می گرفت. مداح می شد. دوست داشتم پسندم آنچه را جانان پسندد. ولی اگر پسر داشتم در این شرایط نمی گذاشتم مداح شود. چون فضای هیئات امروز را نمی پسندم. ❓خیلی سیاه نمی بینید، نیمه خالی لیوان را نمی بینید؟ خیلی سیاه می بینم و حق دارم. ببینید امام حسین(ع) شهید نشده که من مغازه زرگری باز کنم. من نمی گویم که پول گرفتن ایرادی دارد .ائمه دادند و اینها هم گرفتند، فروختن ایراد دارد. تعیین کردن ایراد دارد. هر چی بدهی کم است و هر چه بگیرد زیاد است. اگر بخواهد امام حسین(ع) را بفروشد هر چی بدهد کم است. اما اگر بخاطر دلش باشد هر چی بگیرد زیاد است. ❓به نظر شما مداحی یک چیز ذاتی است یا اکتسابی؟ می خواستم بدانم که اگر من کلاس بگذارم و مداحی را آموزش دهم آیا آخرش مداح از آن بیرون می آید یا نه؟ اولاً این را باید بدانند که خیلی ها بودند آمدند که خیلی فوری هم فراموش شدند. خیلی ها ماندگار شدند. خیلی از شاعرها را که معروف شدند معلوم است که امضا کردند و معروف شده. این شعر«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»را هر کسی که یک مقدار ادبیات بداند می فهمد نه مراعات نظیر دارد و نه قواعد ادبیات ولی معروف شده. معلوم است که خودشان امضا کردند و این را گرفتند . خوانندگی هم همین است . من گاهاً در خلوت خودم می گویم که یا اباعبدالله بعد از پنجاه سال نمی توانی به من بگویی برو. پنجاه سال من را نگه داشتی. اگر به دردت نمی خوردیم همان روز اول ما را رها می کردی. علاقه را گرفتن و یا توفیق را ازما گرفتن که برای این ها سخت نبود و کاری نبود. قبول کرده منتها باید این قبولی را مراعات کنند.همه مداحان و هیئتی ها . بدون دعوت نمی شود جایی رفت . بدون اجازه پیش مدیرکل نمی شود رفت. دستگاه امام حسین(ع) خیلی بالاتر از این هاست. مسلماً اجازه داریم بیاییم. منتها این جاش خیلی قابل تأمل است که دعوت شدیم ولی اسم مان را قلم نزنند.دفعات بعد از قلم نیفتیم. همیشگی باشیم. @shia5t
معرفی مرحوم حاج محسن عسکری ، شهر : 4️⃣قسمت چهارم : 🎙گوشه ای از مصاحبه عقیق با مرحوم حاج محسن عسکری : ❓شعر های خودتان را هم می خوانید در جلسات؟ خیلی جوان بودم و به آقای ذهنی زاده خیلی علاقه داشتم و شعر های ایشان را بیشتر می خواندم. تابستان بود و خانواده اش رفته بود ارومیه و من رفته بودم که پیش ایشان باشم. نصف شبی دیدم که صدای ناله و زاری و گریه می آید. خوابیده بودم. خیال کردم که ایشان برای نماز شب بیدار شدند . نفس هایم را حبس کردم که حال ایشان را نگیرم. نیم ساعت گذشت که دیدم نه فقط گریه می کند. یک تکانی خوردم که متوجه شد که من بیدار شدم. گفت که داداش بیدارت کردم. گفتم که حاج آقا من بیدار بودم. گفت که داداش حالا که بیدار شدی یک بیت شعر به ذهنم رسیده، اجازه بده چراغ راروشن کنم حیف است. تا اسم شعر را شنیدم مثل فرفره پریدم و کاغذ و مداد را آوردم و حالا ۳ نیمه شب،این یک بیت را از روی یک روایتی که از خانم زینب(س) نقل است که آن شب یک بیت شعر کرده بود، نوشته بود که «به سایه ی شتری زآفتاب برده پناه/کسی که عالم امکان به زیر سایه ی اوست» خیلی شعر است. دقیقاً ۳۰ سال بعد از این شعر زنده بود. شاید بیش از ۳۰۰ تا بیت شعر گفته بود ۳۰ سال بهش التماس کردم که بابا این بیت را دو تا کن که ما ازش استفاده کنیم.می گفت که آن حال بیاد تا من بیت دومش را بگویم. رهبر جمله زیبایی دارد ولی متأسفانه زیاد پرورده نشد. در یکی از مجالس مقدمه محرم فرمودند که مداح مادح خودش می باشد. یعنی چه. یعنی من علی را نمی توانم معرفی کنم خودم را معرفی می کنم. من علی را اینقدر شناختم و لیاقت علی شناسی بیشتر از این نداشتم. خودم را مدح می کنم علی را نمی توانم معرفی کنم. قدرت شناختم از علی این قدر است. «کرده خدا بهشت را خلق برای فاطمه/بوی بهشت نشنوی جز به رضای فاطمه» نظرم در این بیت شعر است. «منطق لال من کجا مدح و ثنای او کجا/ کرده خدای لم یزل مدح و ثنای فاطمه» اگر یک کنکور پروین شناسی بگذارند من را نمی گذارند که تو از پروین چه می دانی. یک کنکور حافظ شناسی باشد مولوی شناسی باشد باید کسی که دکتری حافظ شناسی داشته باشند برود. می خواهم بگویم که پروین اعتصامی را معرفی نمی توانم بکنم آمدم حضرت زهرا(س) را معرفی کنم. آمدم حضرت سید الشهدا(ع) را معرفی کنم. نه خودم را معرفی می کنم که من اینقدر حضرت سیدالشهدا(ع) را می شناسم به عنوان شاعر. هر وقت توانستم که چنین شعری بنویسم چاپ می کنم. ❓حاج آقا فرمودید که ۵۱،۵۲ سال دم زدن در دستگاه ابا عبدالله و خواندن در غم و شادی اهل بیت(ع) و نوکر این خانه بودن چیزی هست که از اهل بیت(ع) بخواهید به شما بدهند یا نگهش دارند؟ سر امام حسین(ع)، سر مبارک، دست خیلی ها افتاده. دست شمر افتاد، دست خولی افتاد، دست راهب افتاد، چقدر فرق کرد. آن سعادت دنیا را در یک شب گرفته ، او یک عمر ساربان امام حسین(ع) بوده، شب آخر آمده انگشتش هم بریده و رفته. بعد از پنجاه سال یا دویست سال هم که باشد باید تو خوف و رجا بود. باید بگوییم که اللهم اجعل عواقب اموری خیرا. 🍁کاش آقا به استقبالم بیایند از حال خیلی از نوکران اباعبدالله علیه السلام شنیده‌ایم که لحظه آخر عمر زمزمه و حالی خاص داشتند. عسکری درباره آخرین آرزوی زندگی‌اش می‌گوید: دوست دارم و امیدوارم که لحظه مرگم آقا به استقبالم بیایند و من هم بلند شوم و بگویم آقا ممنونتم. ۵۰ سال است که می‌خوانم و حالا مزد این‌ها را می‌خواهم. در طریق نشر دین و بسط کیش/ با وقار زینبی رفتم به پیش/ یا بلند می‌شوم می‌گویم که آقا من همان هستم که ۵۰ سال است که می‌خوانم: جانبازی و مرگ سرخ و شمشیر/ بهتر ز حیات ننگ و تحقیر/ بیعت نرسد به روبه از شیر/ باران اگرم ببارد از تیر/ این ره بروم که راهم این است. در طریق نشر دین و بسط کیش / با وقار زینبی رفتم به پیش یا بلند می شوم می گویم که آقا من همان هستم که پنجاه سال است که می خوانم: جانبازی و مرگ سرخ و شمشیر/ بهتر زحیات ننگ و تحقیر بیعت نرسد به روبه از شیر/ باران اگرم ببارد از تیر این ره بروم که راهم این است 🍂سرانجام ایشان 28 آبان ماه 1399 شمسی ، بعد از نزدیک به پنجاه سال شاعری و مدیحه سرایی اهل‌بیت (ع) ،بر اثر بیماری به دیدار حق شتافت و در شهر تبریز ، در قبرستان وادی رحمت ، قطعه صدیقین به خاک سپرده شد. @shia5t
☀️تغییر مسیر زندگی افراد ، در راه اهل‌بیت علیه السلام ادامه مطلب در پست بعدی👇👇👇 @shia5t
☀️تغییر مسیر زندگی افراد ، در راه اهل‌بیت علیه السلام 👤مرحوم حاج محسن عسکری از دلسوختگان حسینی : 🔻خیلی‌ها دقیقاً این شرایط را با تمام وجودشان لمس کرده‌اند که وقتی کسی در مسیر امام حسین علیه السلام قدم برمی‌دارد، زندگی‌اش آسان و روان می‌شود. «امثال حاج رسول (تُرک) که مورد عنایت امام حسین علیه السلام قرار گرفته‌اند، زیاد هستند ولی متأسفانه برخی افراد فکر می‌کنند اینها بر مبنای خواب یا ساختگی است. باید بگویم که این دست از آدم‌ها سخت در اشتباه هستند. چون نمی‌توانند فراتر از مسائل دنیوی را ببینند و درکی در برابر واقعیت‌های عرفانی داشته باشند. ولی برای دیدن این داستانی که تعریف می‌کنم به تبریز بیایند تا نشانشان دهم. در یکی از شب‌های ماه مبارک رمضان ۲ مرد مست از کوچه ما عبور می‌کردند. در خانه ما باز بود. آنان وارد شدند. وقتی دیدند که ما روضه می‌خوانیم گوشه‌ای نشستند و بدون توجه شروع به صحبت با هم کردند. وقتی مجلس تمام شد یک لیوان وسط هیأت دیدند. یکی از آن‌ها گفت: این را بردار زیر پای کسی نرود. آن ۲ نفر با همان حال از هیأت بیرون رفتند. همان شب هر دوی آن‌ها یک خواب مشترک می‌بینند که حضرت عباس علیه السلام در مجلسی که حضرت زهرا (س) نشسته‌اند، فهرست خادمان مجلس را برای بانو قرائت می‌کند. حضرت زهرا (س) هم پاداشی برای هر یک در نظر می‌گیرد. وقتی اسم‌ها تمام می‌شود خانم می‌فرماید: کسی دیگر نمانده است؟ حضرت ابوالفضل علیه السلام می‌فرماید: ۲ مرد مست هم بودند که با کمال بی‌ادبی در مجلس نشسته بودند. خانم می‌گوید: اسم آن ۲ نفر را هم به‌عنوان خادم بنویسید. یکی از آن‌ها لیوانی را بر سر راه گریه‌کنان پسرم دید و به دیگری گفت که آن را بردارد. فردای آن روز آن ۲ نفر پیش من آمدند و با چشمی گریان خوابی را که دیده بودند تعریف کردند. من هم به آن‌ها گفتم: شما راهی را رفتید که اشتباه بود. اما حالا می‌توانید برگردید و از رستگاران و صالحان شوید و توبه کنید. اکنون آن ۲ نفر از خادمان دستگاه امام حسین علیه السلام هستند.» @shia5t
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره ی مرحوم حاج محسن عسکری از مرحوم آیت الله بهجت در مورد عظمت مقام حضرت زهرا سلام الله علیها 👤مرحوم حاج محسن عسکری : این شعر را در مجلسی در خدمت مرحوم آیت الله بهجت خواندم که : بوسه اش نی ز روی عادت بود بلکه از امر حق اطاعت بود بعد از مجلس خدمت آیت الله بهجت رسیدم و در مورد درستی یا نادرستی خواندن این غزل سوال کردم؛ ایشان فرمود: هر جا دیدی خریدار دارد ، حتما این غزل را بخوان از زبان بنده هم نقل کن : رسول‌خدا حتی یک‌بار هم برای بوسیدن دست حضرت زهرا سلام الله علیها دست ایشان را بالا نیاوردند، بلکه همیشه خودشان خم می‌شدند و دست خانم را می‌بوسیدند... @shia5t
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مداحی که در حضور علامه امینی شعرش را فراموش کرد. مرحوم حاج محسن عسگری از دلسوختگان حسینی در این کلیپ ، نکاتی مهم و قابل استفاده به مداحان و شاعران و خادمان حسینی می گوید... @shia5t
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره ی مرحوم حاج محسن عسگری از مرحوم علامه امینی نام حسین (ع) بس است برای گریستن... @shia5t
📸عبد صالح خدا مرحوم حاج آقای ابوالحسنی و دلسوخته ی آستان حسینی مرحوم حاج محسن عسکری محرم ۱۳۸۵ حسینیه زینبیون هییت انصار الزهراء تهران @shia5t
از چپ : مرحوم فخر الذاکرین مرحوم حاج فیروز زیرک کار دلسوخته ی آستان حسینی مرحوم حاج محسن عسکری @shia5t
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روزی از مرحوم ایت الله بهجت در مورد یکی از روضه ها سوال کردم... 🎙مرحوم حاج محسن عسکری @shia5t
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞برنامه "با حسين(علیه‌السلام) حرف بزن" و صحبت های مرحوم حاج محسن عسکری ديدن تو را هميشه اطراف حسين! @shia5t
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از درگه هر ناکس و کس ،روی بتابید شاهنشه ما ، بنده نواز است ، بیایید 🎙مرحوم حاج محسن عسکری @shia5t
👤آقای رحیم مالکی : چندسال پیش بود ماه محرم نزدیک شده بود. افتخار داشتم درهیئتی خدمت حاج‌‌محسن‌ (عسکری) باشم روضه حضرت ابوالفضل(ع) میخوندن وسط روضه گفت : روی سخنم با مداحان جوان هست؛ جوان روز عاشورا نزدیکه آن روز هرجا که رفتی واسه روضه خوندن ، مبادا بعد روضه تو دلت خوشحال بشی عجب مردم رو گریوندم!عجب روضه ای خوندم! این گناه هست و تاوان سنگینی باید بپردازی! @shia5t
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر حاجت و مطلب زِ خدا میطلبی تو ، مردانه بزن دست به دامان ابوالفضل ع 🎙با نوای حاج محسن عسکری @shia5t
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره ی مرحوم حاج محسن عسکری از استاد شهریار و بهترین شعر استاد شهریار 👤مرحوم حاج محسن عسکری از دلسوختگان حسینی : به استاد شهریار گفتم شما هم در حق امام حسن مجتبی علیه السلام جفا کرده ای . گفت: چرا؟ گفتم :چرا که برای امام حسن علیه السلام شعری نسروده ای . استاد شهریار گریه اش گرفت و گفت: فلانی من بهترین شعر عمرم برای امام حسن مجتبی علیه السلام است. گفتم من ندیدم. گفتند از قضا از بر هستی و خیلی ها این شعر را حفظ اند ، منتهی توجه نکرده ای ولکن دقت نمیکنند، ان شعر را برای امام حسن مجتبی ع سروده ام. پس از ان شروع کرد معروف ترین غزلش را خواند که شاید ندانید برای امام حسن مجتبی ع سروده اند و مناسبت هایش را هم شرح داد که من هم شرح می دهم برایتان : تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم روزی سراغ وقت من آئی که نیستم در آستان مرگ که زندان زندگیست تهمت به خویشتن نتوان زد که زیستم پیداست از گلاب سرشکم که من چو گل یک روز خنده کردم و عمری گریستم طی شد دو بیست سالم و انگار کن دویست چون بخت و کام نیست چه سود از دویستم گوهرشناس نیست در این شهر شهریار من در صف خزف چه بگویم که چیستم @shia5t
مزار مرحوم حاج عبدالعظیم ذهنی زاده تبریزی شاعر توانمند اهل بیت و از اساتید حاج محسن عسکری (قبرستان وادی رحمت تبریز) @shia5t
📸ادب و تواضع دلسوخته ی آستان حسینی ، مرحوم حاج محسن عسکری به روایت تصویر آیت الله جوادی آملی نقل می کند که به علامه طباطبایی عرض کردم : آقا! درس اخلاقی بفرمایید.ایشان فرمودند: اخلاق گفتنی نیست، عمل کردنی است. مرحوم حاج محسن عسکری در این تصویر ، ادب و تواضع و اخلاق را به صورت عملی آموزش می دهند. اما نکته ی مهم در این عکس این است که این سه بزرگواری که نشسته اند ؛ اگر چه مرحوم عسکری از روی ادب تواضع بدین شکل نشسته اند ، اما بدیهیات ادب حکم می کند که اگر حاج محسن عسکری ریششان را در آستان حسینی هم سفید نکرده بودند و یک فرد معمولی هم بودند ، چون سنشان از ان سه بزرگوار بیشتر است ، یکی از این بزرگواران باید جای خود را به ایشان می دادند که ایشان بنشینند یا این که یک صندلی برای ایشان می اوردند و اگر ایشان قبول هم نمی کرد که در صندلی بنشیند ، به احترام ایشان ، باید ان سه بزرگوار نیز در روی زمین می نشستند.انتشار چنین تصاویری صورت خوشی ندارد ، خصوصا که یک روحانی بدین شکل بنشیند و پیرمرد ریش سفیدی بدین صورت در کنارش باشد ، مخاطبی که اشنایی با مرحوم عسکری ندارد ، برداشت اشتباه از این تصویر می کند و به روحانیت نیز بدبین می شود، که چرا احترام نمی گذارد به افراد پا به سن گذاشته.این مطالب از این باب عرض شد که عزیزان در موقع عکس گرفتن یا دیدار با خوبان و افراد پا به سن گذاشته ، حتما به رعایت کردن ادب و احترام و شان ان بزرگوران توجه داشته باشند. @shia5t
مزار دلسوخته ی آستان حسینی مرحوم حاج محسن عسکری ، در قبرستان وادی رحمت تبریز ، قطعه صدیقین @shia5t
🔻برای دسترسی به ابتدای مطالبِ مربوط به معرفی زندگینامه ی دلسوخته ی آستان حسینی مرحوم حاج محسن عسکری در کانال ، به لینک زیر مراجعه فرمایید : eitaa.com/shia5t/1018 @shia5t