eitaa logo
๛ وارستگی ๛
1.2هزار دنبال‌کننده
210 عکس
50 ویدیو
17 فایل
❖ وارستگی ๛ گلاسنهایت ๛ رهایی ๛ انقطاع ❖ ادمین: @alirooholamin (نقل مطالب، با ذکر لینک کانال بلامانع است) برچسب‌ها: عرفان | فلسفه | آوینی | انقلاب اسلامی | هایدگر | نیچه | گادامر | فردید | داوری اردکانی | فوکو | کانت | هگل | دکارت | هرمنوتیک | ملاصدرا
مشاهده در ایتا
دانلود
طلب حضور و وجود در تفکر آماده‌گر.mp3
8.79M
🎧 💠 طلب حضور و وجود در تفکر آماده‌گر 🎙 حجت‌الاسلام نجات بخش (خوانشی از مقاله "وقت چیست و چگونه تلف می‌شود" دکتر داوری اردکانی) 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی 🔍 https://varastegi.ir/2979 ‌ ‌
فردید: با همسخنی مارتین هیدگر می گویم "زبان که خانه وجود است در جهان ویران است". بله امروز، زبان نوسازی است، زبان صنعت است، زبان اوضاع و احوال جدید است اما زبان نیست. و حتی زبان هم از زبان تفکر جدا شده است. زبان امروز در خدمت اوضاع و احوال جهان است و زبان بشر امروز افساری است برای استیلا ، سیطره و تفوق بر موجود و بر هر چه که هست. زبانی که فرهنگستان برای ما می سازد "" است و این زبان در آینده نمی توند خالق فرهنگ و ادب و هنر ما شود. در حالیکه باید در اندیشه زبان فردا بود ، زبانی متناسب با نوسازی، متناسب با تفکر و از همه مهمتر متناسب با معنی. زبانی ورای انایت(2) و اکنون زدگی. برای یافتن چنین زبانی باید ابتدا مردم و خاصه جوانها را با تفکر آشنا کرد و گذاشت که آنها خود زبان تفکر خویش را بتدریج بسازند. آنچه ما امروز داریم زبان مزاعم همگانی (رسانه های همگانی) است: زبان رادیوست. زبان تلویزیون است. زبان روزنامه است که مردم نیز بناچار از آن تبعیت می کنند.
فقاهت، شرق شناسی یا هرمنوتیک.mp3
28.24M
🎧 💠 عنوان: فقاهت؛ شرق‌شناسی یا هرمنوتیک؟ 🎙 حجت‌الاسلام نجات بخش 🗓 تاریخ: ۱۴۰۱/۱۰/۱ 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌
فردید: و تفکر فلسفی بتعریف "هگل" عالم وارونه ای است. در فلسفه اسلام نیز گفته شده است اگر کسی میخواهد حکمت بیاموزد باید طالب باشد. هر کسی یک فطرت معمولی دارد که مبتنی است بر "عرف عام" و بجای خودش درست هم هست، یک فطرت ثانی دارد که پرسش فلسفی است، یک فطرت ثالث را هم من اضافه کنم که عبارت از پرسش‌های عمیق عارفانه است و باصطلاح همان "" و "ساحت سوم" حیات انسان است. ساحت دوم انسان تا کنون فلسفه است و ساحت اول همان زندگی معمولی و همراه با علم و صنعت در مرحله همگانی، عادی و عمومی...
فردید: عبارت است از نسبتی که [انسان] یونانی در ابتدا به عالم و آدم و مبداء عالم و آدم پیدا میکند، حالا این نسبتی که به عالم و آدم پیدا میکند ، جواب میدهد که عالم چیست ؟ آدم چیست ؟ سیاست چیست ؟ و شئون مختلف حیات. به نظر من غربزده است، اما این اشاره است. "خورشید حقیقتی" که در پریروز بشریت وجود داشته است و در "پس فردا"، فراروی انسان قرار دارد، فارغ از این غربزدگی است که حضور پیدا میکند.
فردید: بنده هم اکنون که اینجا نشسته ام "غربزده" ام، ولی در این میکوشم در ساحت دوم که است بیان کنم که غرب زدگی چیست و چگونه این غربزدگی در تمام جهان در حال بحران است. یعی همان متافیزیک، بنده میگویم غرب سراسر است و عظمت آنهم در همین است. هر نسبتی، نسبت یونانی است باضافه اسمی که به آن اضافه میشود، یونانی "" است. متافیزیک بنیاد اندیش است به معنی عام لفظ....
فردید: اسلام که آمد چه وضعی مقابل آن و یا درونش گرفت؟ آیا متافیزیک از لوازم ذاتی فلسفه و تمدن اسلامی است؟ بنده معتقدم متافیزیک از لوازم ذاتی و ضروری تمدن اسلامی نیست.
فردید: آگاهی و شناخت علم و غربی، تا مرحله خودکفائی صنعتی برای ما یک ضرورت است.
فردید : کسانی که از فرار میکنند ، وابسته بهمان هستند که از آن فرار میکنند. بنده میگویم یک آدم عامی نیز در قول و فکر و فعلش فلسفه زده است، در صورتی که پرسش فلسفی کنید، فلسفه زده اید. کار فیلسوف طرح مسائل غیر مستقیم است. فلسفه غرب زده است و هر تفکر فلسفی هم غرب زده، اضافه کنم که از ابتدای فلسفه یونانی تا بحال هر حوالت تاریخی نیست انگارانه (نیهیلیزم) بوده است. این عادت مذمومی است که در کاسه کوزه ها را بسر "هگل" می شکنند. من در اینجا دعوی میکنم که در مملکت ما در حالیکه اسم و فعل و حرف هگل نیامده، هگل زده هستند. اگر از کسانی که به هگل می تازند پرسش کنید که هگل کیست ، بی تردید نمی دانند، اینها همه حرف است و ما در حرف زدن میخواهیم پابپای فلسفه پیش برویم. من میگویم باید هگل را بخوانیم، بدانیم و آنگاه که دانستیم انتقاد کنیم . اینکه ندانسته ، "نیست انگاری" را به هگل نسبت دهیم، چیزی بر ما نمی افزاید...
فردید: سعادت حقیقی انسان در "" پیدا کردن است . انسان غربی لذت و اپیکوریسم را و ارضاء نفس را بعنوان خوشبختی تلقی میکند و حال آنکه حتی ارسطو هنوز به این مرتبه نرسیده است. بنده شخصا آنچه را که "" گفته است و بعضی ها گفته اند و من در اینجا گفته های آنها را تکرار نمیکنم می پسندم، اصالت ندارد و اصالت دادن به لذت بدبختی است.