eitaa logo
جبهه فرهنگی مردمی البرز
206 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
179 ویدیو
2 فایل
🙍‍♂️ ارتباط با ادمین: @Soskaraj 🟢 جبهه فرهنگی مردمی البرز متشکل از هیئت محبین المهدی (عج) چهارصددستگاه کرج و تشکل مردم نهاد جوانان کرانه نور هدایت و باشگاه فوتسال انصار ولایت می باشد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 حاج قاسمی که من می‌شناسم (6) گاهی پدر و مادرش را به مشهد می‌برد، آنجا هم در خدمتشان بود، آنها اواخر ویلچری شده بودند، اجازه نمی‌داد کسی پدر و مادرش را به حرم ببرد، یک بار ویلچر پدر یا مادرش را می‌برد، سپس بر می‌گشت ویلچر دوم را می‌برد. 🌷 برگی از خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی 🏷 در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم. کانال جبهه فرهنگی مردمی البرز ✅ @jfma_ir وبسایت جبهه فرهنگی مردمی البرز 🌐 http://JFMA.IR
🔴 حاج قاسمی که من می‌شناسم (7) صبحانه با من! در آشپزی تخصص داشت. حتی اگر جمعه خانه بود برای خانم و بچه‌هایش صبحانه درست می‌کرد. صبح جمعه می‌گفت: «شما استراحت کنید، صبحانه با من!» به من می‌گفت: «بچه‌ها غذای مرا دوست دارند.» 🌷 برگی از خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی 🏷 در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم. کانال جبهه فرهنگی مردمی البرز ✅ @jfma_ir وبسایت جبهه فرهنگی مردمی البرز 🌐 http://JFMA.IR
🔴 حاج قاسمی که من می‌شناسم (8) خشم مقدس می‌توانم قسم بخورم هیچ وقت ندیدم از سر هوای نفس عصبانی شود. عصبانیتش هم برای خدا بود. آنجایی که لازم بود کاری برای انقلاب انجام بشود و نمی‌شد عصبانی می‌شد. ولی بعد از تذکر، همان جا پیشانی طرف را می‌بوسید. و از دلش بیرون می‌آورد. 🌷 برگی از خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی 🏷 در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم. کانال جبهه فرهنگی مردمی البرز ✅ @jfma_ir وبسایت جبهه فرهنگی مردمی البرز 🌐 http://JFMA.IR
🔴 حاج قاسمی که من می‌شناسم (9) خوش حساب معتقد بود حقوق افراد مقدم بر هر چیز است. گاهی شاید پول کافی برای پرداخت‌ها نبود، دستور می‌داد از هزینه‌های دیگر زده شود ولی حق افراد پرداخت شود. پایان هر سال می‌گفت: «حساب‌ها باید صفر شود، هیچ کس نباید در سازمان طلبکار بماند.» 🌷 برگی از خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی 🏷 در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم. کانال جبهه فرهنگی مردمی البرز ✅ @jfma_ir وبسایت جبهه فرهنگی مردمی البرز 🌐 http://JFMA.IR
🔴 حاج قاسمی که من می‌شناسم (10) در و دیوار خانه اش پر از عکس شهدا بود. قاب بزرگی از تصاویر شهدا در اتاق مهمانی اش بود. از ورودی طبقه اول تا به اتاق کارش که در طبقه قرار داشت برسی روی همه دیوارها عکس های شهدای ایرانی و غیر ایرانی را می دیدی. 🌷 برگی از خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی 🏷 در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم. کانال جبهه فرهنگی مردمی البرز ✅ @jfma_ir وبسایت جبهه فرهنگی مردمی البرز 🌐 http://JFMA.IR
🔴 حاج قاسمی که من می‌شناسم (11) در اوج خستگی آسایش نمی‌شناخت. خانه‌ای در کرمان نبود که شهید داده باشد و او آنجا نرفته باشد. دفتر تلفنی داشت که شاید ۱۵۰ شماره تلفن خانواده شهید در آن یادداشت کرده بود. روزی نشد که با چند نفرشان تماس نگیرد و دنبال حل مشکلاتشان نباشد. 🌷 برگی از خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی 🏷 در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم. کانال جبهه فرهنگی مردمی البرز ✅ @jfma_ir وبسایت جبهه فرهنگی مردمی البرز 🌐 http://JFMA.IR
🔴 حاج قاسمی که من می‌شناسم (12) قرآن مخصوص! قرآنی داشت و در حاشیه‌اش چیزی می‌نوشت. به من گفت: «برداشتم از مفهوم بعضی آیه‌ها را در حاشیه قرآن یادداشت می‌کنم.» در آیات تدبر داشت و از یادداشت هایش در سخنرانی ها استفاده می‌کرد. 🌷 برگی از خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی 🏷 در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم. کانال جبهه فرهنگی مردمی البرز ✅ @jfma_ir وبسایت جبهه فرهنگی مردمی البرز 🌐 http://JFMA.IR
🔴 حاج قاسمی که من می‌شناسم (13) لذت سحر! برای برادر زاده اش نوشته بود: «تمام کسانی که به کمالی رسیدند خصوصاً کمالات معنوی که خود منشأ و پایه دنیوی هم می‌تواند باشد منشأ همه آنها سحر است. سحر را دریاب. نماز شب در سن شما تاثیری شگرف دارد اگر چند بار آن را با رغبت تجربه کردی، لذت آن موجب می‌شود به آن تمسک یابی.» 🌷 برگی از خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی 🏷 در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم. کانال جبهه فرهنگی مردمی البرز ✅ @jfma_ir وبسایت جبهه فرهنگی مردمی البرز 🌐 http://JFMA.IR
🔴 حاج قاسمی که من می‌شناسم (14) پرستار « ناصر توبه ای ها » در ۲۱ سالگی در عملیات والفجر چهار، قطع نخاع شد و بینایی خود را هم از دست داد. سال یک روز کامل در خدمت این جانباز بود. لباس هایش را می شست، حمامش می‌کرد و همه کارهای شخصی اش را مثل یک پرستار انجام می‌داد. 🌷 برگی از خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی 🏷 در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم. کانال جبهه فرهنگی مردمی البرز ✅ @jfma_ir وبسایت جبهه فرهنگی مردمی البرز 🌐 http://JFMA.IR
🔴 حاج قاسمی که من می‌شناسم (۱۵) قرار گذاشته بود در مراسم شهید، صحبت نکند. پسر شهید رفت پشت تریبون و شوخی، جدی گفت:« ما خیلی مظلومیم! » تا این حرف را شنید، به مجری اشاره کرد و گفت:« می‌خواهم صحبت کنم! » همین اندازه هم نمی‌توانست ناراحتی بچه شهید را تحمل کند. 🌷 برگی از خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی 🏷 در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم. کانال جبهه فرهنگی مردمی البرز ✅ @jfma_ir وبسایت جبهه فرهنگی مردمی البرز 🌐 http://JFMA.IR
🔴 حاج قاسمی که من می‌شناسم (۱۶) تا آخرش هستم! نوه دوست شهیدش نیاز به عمل داشت تا متوجه شد سریع به بیمارستان رفت سپس با همه مشغلۀ کاری ایستاد تا عمل تمام شود. عمل که تمام شد دختر شهید به او گفت: « حالا که خیالتان راحت شد، بروید به کارتان برسید. » حاجی می‌گوید: « من بابایت را به جای خودم فرستادم، سلام من به جای او اینجا هستم.» آنقدر ماند تا زینب به هوش آمد. 🌷 برگی از خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی 🏷 در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم. کانال جبهه فرهنگی مردمی البرز ✅ @jfma_ir وبسایت جبهه فرهنگی مردمی البرز 🌐 http://JFMA.IR