اینجاعه که باز یه زمینه‌ای برای افراد فرصت طلب پیدا میشه😐😔

موسیقی فقط شادی و غم را به شما جلوه نمیدهد بلکه میتواند تمام جایگاه‌ها و پایگاه‌هایی که در ناخودآگاه انسان است را که در ناخودآگاه انسان است را به بصورت خودآگاه جلوی چشمتان بیاورد.

مثلا یکی از پایگاه‌های انسان بحث غریزه‌است! یکی از کارکردهای موسیقی اینجوریه که غریزه‌ای که در وجود انسان ناخودآگاه و نهفته‌ست رو دائم خودآگاه جلوه میده مثلا احساس نیاز شدید به موسیقی

به همین دلیل این غریزه برای نوجوان‌ها و جوان‌ها خیلی بحرانیه غریزه مسئله‌ای نیم خفته در وجود انسان است و بایدم همینجور باشه اما رسانه این مسئله نیم خفته رو جلوی چشمش میاره و زیبای خفته‌ش میکنه😔🤌🏼😂

و این باعث میشه بیشتر از نیاز طبیعیش ازش استفاده کنه

که این تبعات خطرناکی داره

حالا یه یسری توضیحات هست که بدم چون تو اکثر تاثیرات نیاز میشه دونستنش...بعد بریم سراغ تاثیر بعدی

ما یه اعصاب سمپاتیک داریم یه پاراسمپاتیک! اعصاب سمپاتیک مسئول مراقبه با خطره مثلا در برخورد با اونها ضربان قلبمون میره بالا این یه مثال بود... چیزای دیگه‌ای هم وجود داره مثه بی‌خوابی و کم خوابی و... اما حالا پاراسمپاتیک مسئول ایجاد آرامش پس از خطره

مثلا یه هورمونی منتشر میکنه که باعث آرامش میشه مثلا ضربان قلب رو پایین میاره و میزارتش رو حالت عادی

ینی یجورایی دقیقا برعکس همن

و هردو یک حالت طبیعی هستن وگرنه ما نمیتونستیم در برابر اتفاقات سریعا واکنشی نشون بدیم!

اما این به این معنی نیست که مثلا من برم هرروز خودم رو در معرض خطر قرار بدم (یه مثال باحالی تو کتاب زده😐😂)

چون انسان رو عصبی میکنه و دچار مشکلات😐

مثلا ممکنه حتی در بعصی مواقع خیلی شدید باشه که حتی موجب مرگ فرد میشه

حالا یه هورمونی داریم به اسم آدرِنالین که باعث شادی فرد میشه... حالا شما میتونید یه کاری کنید که این هورمون در شما ترشح بشه و شما شاد بشید و شما بی‌دلیل شاد میشید... مثلا حالتی که معتادا دارن...😐😔😂

کلا خشما شاد میشید و این باعث تحریک هورمون آدرنالین میشه که موجب افزایش شادی شما میشه

حالا تو موسیقی هم همینو بکار بردن ینی یه کاری میکنن که شما بی‌دلیل شاد بشید🙂

پس موسیقی شاد، شادی آفرین نیست بلکه یه پوسته‌ای از شادیه که به تو میده

خب این ماله بحث تاثیراتش بر روی اعصابه بریم سراغ تاثیر بعدی

۲.بستر سازی برای افکار باطل

حالت‌های مختلف پیام رسانی(موسیقی): ۱. پیامرسانی مستقیم(این با ضمیر خوداگاهتون مرتبطه... متنیه که میشنوید) ۲.پیامرسانی غیر مستقیم یا القایی(این با ضمیر ناخودآگاهتون کار داره و چیزیه که شما در حالت عادی نمیشنوید مثه ریورس)

بسترسازی برای نشر پیام و تاثیرگذاری اون هست اما در پیامرسانی مستقیم نیازی به این بسترسازی نداریم!

برای مثال همین آهنگ آزادی شروین اما با یه تیر دوتا نشون زده... متنش داره پیام رو به شنونده منتقل میکنه... اما ریورسش داره یه سری چیزا رو تو ذهن فرد جا میده:) عاقا انقد نگید ریورسشو بزار اگه بشه میگم که چه ثانیه‌هایی رو چک کنید برای اینکه یسری کلمات رو بشنوید...🙂😑😂

مثلا میخایم یکیو نصیحت کنیم ولی اون حرف درش تاثیری نداره یا موضع میگیره و... ما ۲ زمان نیاز به بستر سازی داریم: ۱. زمانی که میخواهیم یک حرفی رو غیر مستقیم به فرد بگیم ۲. زمانی که مخاطب نسبت به حرف ما موضع میگیره که اول باید بسترسازی کنیم بعد حرفمونو بهش بزین

بسترسازی با عوامل مختلفی صورت میگیره به خصوص اینکه شما بتونید عواطف و هیجانات فرد رو تحریک کنید؛ اون موقع خیلی خوب میتونید پیامتونو به طرف مقابلتون منتقل کنید