حمایت ی کشور فرضی از اسرائیل😂🙂
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹› ↓
𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
برای همه آن روز هایی که نعمت خواب آرام و بی دغدغه را از مردم فلسطین سلب کردی اجازه خوابیدن را بهت نمیدیم!👊🏻🇵🇸
#طوفان_الاقصی
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹› ↓
𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
حالا اون بچه هایی که سنگ در دست داشتن بزرگ شدن! انتقام مظلوم از ظالم سخت تر از این حرفاست آقای نتانیاهو😉✋🏻
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹› ↓
𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
#شهیدۍکہامامزمانکفنشکرد.
شهیدبودکہهمیشہذکرشاینبود،
نمےدونمشعرخودشبودیاغیر...
یابن الزهرا..
یابیایکنگاهۍبہمنکن
یابهہدستتمرادرکفنکن..
ازبساینشهیدبہامامزمان(عجلاللہتعالے فرجہ)علاقہداشت..
بہدوستروحانۍخودوصیتمۍکند.
اگرمنشهیدشدمدوستدارمכرمجلس ختممنتوسخنرانۍکنۍ..
روحانۍمۍگوید:
ماازجبهہبرگشتیموقتۍآمدیمدیدیم عکسشهیدرازدهاند..
پیشپدرومادرشآمدمگفتم:
اینشهیدچنینوصیتۍکردهاستآیامن مۍتوانمدرمجلسختماوسخنرانۍکنم آناناجازهدادند..
درمجلسسخنرانۍکردمبعدگفتمذکر شهیداینبودهاستـــ:
یابنالزهرا..
یابیایکنگاهۍبہمنکن
یابہدستتمرادرکفنکن
وقتیاینجملہراگفتم،یکنفربلندشدو
شروعکردفریادزدن..
وقتۍآرامشدگفت:
منغسالهستمدیشبآخرهاشب
بہمنگفتندیکۍازشهدافردابایدتشییع
شودوچونپشتجبهہشهیدشدهاست
بایداوراغسلدهۍ
وقتۍکہمۍخواستماینشهیدراکفنکنم
دیدمیکشخصبزرگوارواردشد.. گفت:بروبیرونمنخودمبایداینشهیدرا
کفنکنمـ ..
منرفتمدروسطراهباخودگفتماین شخصکہبودوچرامرابیرونکرد !؟
باعجلہبرگشتمودیدم
اینشهیدکفنشدهوتمامفضا
غسالخانہبوعطرگرفتہبود..
ازدیشبنمۍدانستمرمزاینجریانچہبود. اماحالافهمیدمـ.. نشناختم..
منبع:
کتابروایتمقدسصفحہ ⁹⁶
بہنقلازنگارندهکتاب"میر مهر"
حجةالاسلامسیدمسعودپورسیدآقایۍ
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹› ↓
𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
کدام مذهبی ها به شکل خوک و میمون محشور میشن؟
حواس ات حسابی جمع کن بچه مومن ی خطا ی ترس از عدم امر به معروف چه ها که با آخرت آدم نمیکنه ⚰️📿
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹› ↓
𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
به نام خدا
تاریخ به نام انسان های بزرگ زینت یافته است، اما بی تردید هر کجا که در پای مردی تبار انبیا و اولیا خدا در تاریخ باقیست، وجود شیر زنی در کنار او بر این حقیقت آشکار صحه می گذارد که اولین پاسخ دهنده به همه ی قیام های بزرگ الهی، زنان بوده اند.
چنان چه در کنار موسی (ع) آسیه، در کنار عیسی (ع) مریم، در کنار محمد (ص) خدیجه، در کنار علی (ع) فاطمه، در کنار حسین (ع) زینب(س) و ....
#فرشته_هاهم_عاشق_میشوند
الان در حال خوندن کتابی هستم که با اینکه رمان شاید عاشقانه هست ولی داخل اون بیشتر از زندگی های افراد واقعی به صورت خاطره استفاده شده و نکته ی جالب تر اینه که این کتاب هدفش زن هست و واقعا داستان هایی از زن های ایرانی رو گفته که آدم وقتی اون داستان ها رو میخونه به شجاعتشون غبطه میخوره
میخوام اگر تونستم چند روزی یکبار این زندگی نامه های کوتاه، وصیت نامه ها، نامه های اسرا و ... رو که بیشترشون درمورد شیر زنان ایرانی هستن رو توی کانال با اسم کتاب بزارم
امیدوارم حمایت بکنید و این داستان ها رو به بقیه هم تعریف کنید تا تعریف مون از یک زن کامل و اثر گذار بهتر و کامل تر بشه
ممنون
#فرشته_هاهم_عاشق_میشوند
_زنان ازاده
خاطرات شهید طاهره اشرف گنجوی
طاهره به جبهه نرفت اما برای رزمنده ها کلاه و شال می بافت. در دبیرستان مقاله می نوشت تا جبهه از یاد کسی پاک نشود. خیلی ها با حرف های او توانستند از مالشان بگذرند و به جبهه هدیه بفرستند.
بعد از جنگ پیش پدر رفت تا اجازه بگیرد که برای تدریس به روستا کهنوج کرمان برود.
پدر گفت:ببین بابا جان! از سالی که انقلاب شد و تو عقل رس شدی دیگه خط منو نخوندی. تظاهرات رفتی. شعار نوشتی، دوره ی امدادگری و کار با اسلحه رفتی، چرا خودتو با روزه های چند روزه و بی خوابی سختی میدی؟! جنگ هم که تموم شده، این کارا به طایفه ما نمی خوره.
طاهره گفت: تو طایفه ما کسی مخالف قرآن نبوده، بوده؟ اسم منو هم گذاشتن طاهره. مگه حضرت زهرا (س) با پدرشوهر تو جنگ نمی رفتن؟ الان وظیفه ی ما اینه که بیشتر خدمت کنیم. کاری که از دست من بر میاد، معلمیه. آگه اجازه بدید می خوام معلم بشم!
پدر اجازه داد ولی به شرطی که مادرش هم همراهش برود. مادر در اتوبوس همراه طاهره بود. طاهره چشم های را بست وظیفه گفت:مادر! امشب، شب شهادت خانم فاطمه زهرا (س) است.
با آوردن نام حضرت زهرا (س) اشک صورت طاهره را پوشاند. مادر دلش تکان خورد و رو به طاهره گفت: کمی بخواب مادر راه درازه و فردا کلی کار داری.
ناگهان صدای شلیک تیر، همه جا را پر کرد. اتوبوس ایستاد. فریاد ها به هوا رفت. پیاده شوید، منافق ها! منافق ها حمله کردند. خدا نذر و ازش آن. دزد سر گردنهاند، از خدا بی خبر ها.
مادر از جا بلند شد:طاهره جان، پیاده شو. مادر!؟ طاهره جان!؟
مادر، چادر طاهره را کنار زد. پهلوی او با تیر دریده شده بود. صورتش؛ کبود کبود. مثل یاس نیلی.
پاییز که فصل کوچ پرنده های مهاجر نبود! اما شش روز از ماه آخر پاییز گذشته بود که پرنده ی پاک مادر کوچ کرد و رفت.
#فرشته_هاهم_عاشق_میشوند
خاطره ای از شهیده ای که معتقد بود امام زمان یار بیسواد نمیخواد
و هنگامی شهید شد که کتاب زیست اش همراه اش بود
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹› ↓
𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
واقیعت این بود که من همیشه لذت گناه را بیش از امام ام میخواستم و الا دست به گناه نمیزدم🤦🏻♂☘
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹› ↓
𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
چهره واقعی برانداز!
حاضر است ملت و مردم اش با بمب اتمی آسیب ببینند تا به هدف اش برسه!
یکی به برانداز ها بگه نه بمب اتمی برانداز و بسیجی میشناسه نه اسرائیل از این غلطا میتونه بکنه🦦🧃
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹› ↓
𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
🔴 تلنگر
استاد دفتر را روی میز گذاشت...📖
+سعیدی.... حاضر🙋🏻♂
+محمدی...حاضر🙋🏻♂
+فرامرزی...حاضر🙋🏻♂
+مجاهد...حاضر🙋🏻♂
+حسینی...!!!
+حسینی...!!!🤨
_استاد امروز هم غایبه...
استاد نگاهی کرد...👀
_چهار روز هستش که حسینی نیومده...🤨
ازش خبر ندارین!؟🧐
بچه ها همگی سکوت کردند...🤐
استاد ناراحت شد...😔
سرخی گونه اش تا پیشانیش کشیده شد...😡
ناگهان فریاد زد...🤬
خجالت نمیکشید که چهار روز...
چهار روز...
از رفیقتون بی خبرین!؟😤
نگرانش نشدین!؟🤔😕
چهار روز بی خبر!!!؟
به شما هم میگن دوست!!!؟😏
رفیق...!؟😒
صد رحمت به دشمن...🤭
چشمهایمانبه زمین دوختهشد...
توان بالا آمدن نداشت...
شرم و خجالت میسوزاندمان...
اما واقعا... از حسینی چه خبر⁉️
محمد چهار روز نیامده!!!
نگران شدیم... واقعا نگران...😰
استاد سکوت کرده بود...
کتاب را ورق میزد...📖
زیر لب چه میگفت...خدا میداند!
کار او به من هم سرایت کرد...🔗
الکی کتاب را ورق میزدم...📖
آشوبی در دل...
نگرانی موج میزد...
واقعا محمد کجاست⁉️
چه شده⁉️
چهار روز...‼️
چقدر بی فکرم...🤦🏻♂🤦🏻♀
لحظه ها به سکوت گذشت...
با صدای استاد شکست...
حسین ... امروز نوبت کنفرانس تو هست!
منتظریم...
فیشهای خلاصه کنفرانسم را برداشتم...
بلند شدم...
پای تخته رفتم...👨🏻🏫
بااجازه استاد...🙋🏻♂
با علامت سر ، اجازه داد...
ذهنم ...🧠
قلبم...🧡
فکرم...🧠
روحم...👻
روانم...
پیش محمد هست...
چهار روز غیبت کرده!😞
کجاست!؟
چرا بی خبرم!؟
وای بر من...
چطوری کنفرانس بدم!؟
چی بگم!!!
با کدام زبان!؟
سرم را بالا آوردم...
نگاهم به انتهای کلاس افتاد...
به آن تابلوی خوشنویسی ...
دلم دوباره لرزید...
مثل همان لحظه ای که استاد فریاد زد...
فیش های خلاصه را در دستم مچاله کردم...
شروع کردم...
بسم الله الرحمن الرحیم...
بنده حقیر ...
حسین ...
دوست محمد هستم...
کسی که چهار روز غایب است
و از او بی خبریم...
استاد با تعجب به من نگاه کرد...
دقیقا عین نگاه همکلاسیها...
آری ... من حسینم...
دوست رفیق غایبمان...
کسی که چهار روز غیبت کرده...
و بخاطر بی خبری از اوموأخذه شدیم...
شرمسارم...😓
خجالت زده ام...😢
حرفی ندارمکه انقدر بی تفاوت...
اشکهایم جاری شد...😭
بغض تارهای گلویم رازیر و بم میکرد...🥺
حرف زدن برایمسختتر از نفس کشیدن در آب بود!!!
به هر زحمتی بغض و اشکم را خوردم...😵
ادامه دادم...
ممنونم استاد...🙏
که امروزبیدارمان کردی...
بیدار از یک حقیقت تلخ...
و یک خواب نه چندان شیرین!!!
بیدار شدیم تا بفهمیم...
چقدر زمان گذشته!؟
یک روز!!!
نصف روز!!!
یا مثل اصحاب کهف!!!
که سیصد سال در خواب...
و وقتی بیدار شدند کهدیگر سکه آنها ...
مال عهد دیگری بود...
عهد دقیانوس!!!😏
امروز بیدار شدیم...
و نمیدانیم چقدر خوابیدیم!
چهار روز!!!؟
سیصد سال!!؟
بیشتر...!؟
آری خیلی بیشتر...
۱۱۸۷ سال در خواب هستیم!!!
و کسی نبود که بر ما نهیب بزند!!!
کسی نگفت که اگر محمدچهار روز غایب است...
مهدی۱۱۸۷ سال است که غایب است!!!
و کسی فریاد نزد...
چطور از وی بی خبرید...⁉️
او که نه تنها دوستبلکه بهترین دوستمان...
بلکه پدر مهربان...
بلکه صاحب نفوس مان ...
بلکه صاحب این زمان ...
کسی ما را ملامت نکردکه خجالت نمیکشید...⁉️
شبها راحت میخوابیدو نمیدانید این غایب
آیا به راحتی خوابیده است⁉️
یا تا صبح به درگاه الهی ندبه میکند...😇
که خدایا...
شیعیان ما ...
از اضافه طینت ما خلق شدند...
به خاطر ما...
به آبروی ما...
غفلت آنها را ببخش...🤲
و چقدر نابرابر...⚖
که او بخاطر ما در زنجیر غیبت است...⛓
اما...❗️
من راحت میخوابم...‼️
و او نگران من بیدار...
خودش گفته است...
انا غیر مهملین لمراعاتکم...
محال است که هوایتان رانداشته باشیم...
و این بزرگترین غایب زندگیمانهرگز باعث نشد...
که استاد مارا ملامت کندبه اندازه چهار روز غیبت دوستمان!!!
دیگر قدرت مقابله با بغض نبود...
مثل استاد...
مثل بچه های کلاس...
مثل تابلوی نستعلیق اخر کلاس...
که با بغض ...
اما مظلومانه....
نوشته اش را فریاد میزد....
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
🌱🌸آقا جان مارا ببخش به خاطر اینکه ۱۱۸۷سال حتی یادی از شما نکردیم. ما را ببخش تا در روز محشر مقابل حضرت زهرا روسیاه نشویم😭😔
این طوری خم شدن کم نیست ی کم؟ ترکیه به عنوان ی کشور مسلمان دشمنان مسلمانان را بدون ویزا نود روز پناه داده کشورش!
طبیعتاً باید دست اش ماچ کنی کم تر کسی از این خیانت ها میکنه ها🚶🏻♂🔪
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹› ↓
𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
از زنده ها هم زنده ترند:)💚
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹› ↓
𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
اینو بکوبید تو صورت هر کی گفت اسرائیلی ها گناه دارن🚶🏻♂🔪
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹› ↓
𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
ایشون خیلی فعال هستن پارسال داشت می اومد ایران و به اخوند ها میخندید
امسال ازشون التماس دعا داره😂🙂
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹› ↓
𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
تا دیروز که فلسطینیها زیر بمباران صهیونیستها بودن،
میگفتند ما رو با فلسطین چیکار؟
نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران...!!
اما حالا که ورق برگشته،
شدن مدافعان صهیونیستها،
شدن مدافعان انسانیت!!
انسانیت نمایشیتون خیلی حال به هم زنه..
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹› ↓
𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
هدایت شده از •اُمــــیـــــــدُ الــمهــدي❤️🌱•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ به این شبهه ی مهم:
مشکل ما دقیقا با اسرائیل چیه؟!
#یامهدی
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
『@fadaiie_rahbar』💚🕊
ولی بیایم دعا کنیم واسه شرایط فعلی غزه..
باتوجه به شرایط بسیار سخت امشب غزه ،به امید نابودی اسرائیل غاصب یه ختمی برداریم.. مثلا صلوات، زیارت عاشورا، جوشن صغیر و...