کاش میتونستیم ادمارو بر اساس مشکلاتی که دارن دسته بندی کنیم
اینجوری توقعات پایین تر میاد
روابطمون بهتر میشد
بیشتر همو درک میکردیم
و بیشتر هوای همو داشتیم
اما میدونی مشکل از کجاست؟
اونجایی که ما دنبال کسی هستیم که همیشه باشه همیشه باما حرف بزنه همیشه مارو اروم کنه اما فکر نمیکنیم شاید خودش هزارتا درگیری داشته باشه و بدون اینکه بخوایم باهاش همدردی کنیم خیلی راحت پشت پا میزنیم به همه چی و با خودمون میگیم «یعنی یه ذره براش مهم نیستم؟» اما من به تو میگم حرف از مهم بودن نیس بحثِ درک کردنِ بیاید همو درک کنیم ،بیشتر کنار هم باشیم تا جلوی هم بقول مامانم که میگه:« وقتی تَقی به توقی خورد فوری همه چیو ول نکن تورو به خدا و اونو بسلامت»
لطفاً لطفاً...
بیاید بهتر فکر کنیم و بهتر عمل کنیم
اینجوری همه چی قشنگ تره
#مَن
#تفکر_عیب_نیس
یادتونه تو بچگی یه بازی بود به اسم "چشم بَستکو"؟! نمیدونم اما این اسمی بود که ما براش انتخاب کرده بودیم
یه پارچه میبستیم چشممون و دنبال بقیه میدویدیم حالا دستت به هرکی خورد اون گرگه
جالب اینجا بود همه ازت فرار میکردن تا دستت بهشون نخوره و هرکدوم هرچی دَم دستشون بود به سمتت پرت میکردن اون وقت تو هی میخوردی زمین و هی بلند میشدی
چون امید داشتی که بالاخره یکیشونو میگیری اما بعد از کلی خوردن به در و دیوار، ولی لذتی که وقتی دستت به گوشه پیرهن یکیشون میخورد یکی از ناب ترین لحظات اون بازی بود!:)
لپ مطلب این بود که زندگیم بی شباهت به این بازی نیست تو اگر هی بخوری زمین، هی بخوری زمین بالاخره سنگ هایی وجود دارن که با کمکشون از جات بلند بشی ممکنه این وسط خار های بین راه تورو اذیت کنند اما وقتی کفشی از جنس صبوری و لباسی از جنس امید به تن داشته باشی از سختی راه کاسته میشه و میتونی راهتو ادامه بدی،پس نا امید نشو و راهیو برو که بالاخره دستت به کوی موفقیت برسه
اینم یکی از قشنگ ترین لحظات زندگیه . . .
اره خلاصه":)
#مَن
اگه بِهم بِگن زِندگی چِه طَعمی دارهِ
میگم:طَعم اون لواشَک هاییِ کِه مامان میخَرید و با ذوق یِکی یِکیشونو باز میکَردیم و دورِ پَنج تا اَنگشتِمون می پیچیدیم و بَعدم با ناراحتیِ ساختگی میگفتیم:ببین دَستام داره ِ خون میاد
اَخرشم اَز خَنده پَخش زَمین میشُدیم
و به نوبَت اَنگشتایِ لواشکیمونو میخوردیم وَلی انقَد یواش کهِ زود تَموم نَشه ِ...:!)
طَعم اون لواشَکارو فَقط باید دوبارهِ بَچه شد تا بتونی حِسش کُنی هَمین قَدر دَست نیافتَنی . . .
اره زِندگیم مِثلِ هَمون لواشَکا تُرش و دِلچَسبهِ پَس سَعی کُن اَز لَحظهِ لَحظهِ اون بَهرهِ کافی رو بِبَری رِفیق:")
#مَن
نِمیدونَم دَلیلِش چِیه اَما هَمه ما هَمیشه یه غُصهِ داریم بِه اِسم"دَرک نَشُدَن" خِیلیم بِهش بَها میدیم جوری که مُمکِنه ساعت ها بِشینیم و بِهش فِکر کُنیم و ذِهنمونو مَشغول کُنه
اَما هیچ وَقت اَز خودمون نَپُرسیدیم مایی که هَمیشه مُنتظرِ اینیم یکی مارو دَرک کُنه تاحالا شُده خودمون دُنبال دَرک کَردن خُودمون باشیم؟
دَرک اینکه تو زِندگی نَباید هَمیشهِ مُنتظرِ بَقیه بود تا اونا بیان و حالِ تُورو بِفَهمَن جالِب اینجاسِت کِه تو اَز همون کَسایی اِنتظار دَرک شُدن داری کِه اَزشون ضَربه خوردی ، دَرک شدن چیزی نیس کِه اَز هَمه تَوقع داشت خِیلیا رَوشِشُو بَلد نیستَن خِیلیام خودشون نِمیخان نِمیگم بَده اینکِه یِه نَفر تورو بِفَهمه شاید یِکی از زیبا تَرین سِکانس های دُنیا باشه اَما اگر بِخوای اونو از بَقیه گِدایی کُنی هَمون که خودِت دَلیل حالِ خوبِ خودِت باشی حَداقل روحت دَر آرامِشه پَس حالِتو به حال بَقیه گِره نَزن و اَز زِندگی لِذت بِبَر دوستِ مَن
#مَن
اِهتمام
همین که یه آدم امن برام مونده که آهنگامو براش بفرستم و اون گوش کنه این خیلیه:) ♥ #او
همین که هنوز تو دنیا یکی مثل تواَم وجود داره خیلیه:)♥️
#من
#مخاطبدارِ