⚡️أَسْأَلُكَ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ
🔻محمد بن الحسن صفار در بصائرالدرجات: حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَسْأَلُكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ عَنْ ثَلَاثِ خِصَالٍ أَنْفِي عَنِّي فِيهِ التَّقِيَّةَ قَالَ فَقَالَ ذَلِكَ لَكَ قُلْتُ أَسْأَلُكَ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ قَالَ فَعَلَيْهِمَا لَعْنَةُ للَّهِ بِلَعَنَاتِهِ كُلِّهَا مَاتَا وَ اللَّهِ وَ هُمَا كَافِرَانِ مُشْرِكَانِ بِاللَّهِ الْعَظِيم الحدیث .
🔹ابوحمزه ثمالى از حضرت زين العابدين عليه السّلام نقل كرد كه گفتم آقا از شما سه مطلب مىپرسم مايلم در اين موارد تقيه نفرمائيد. فرمود: بسيار خوب. گفتم درباره فلان و فلان ميپرسم. فرمود بر آن دو باد لعنت خدا تمام لعنتهايش هر دو با كفر و شرك به خدای بزرگ از دنيا رفتند.
📚بصائر الدرجات ، ص۲۶۹.
محور وحدت در کلام رسول الله صلی الله علیه و اله
👳♂️حاکم نیشابوری از عُلمای بزرگ اهل تسنن روایتی با سند صحيح از رسول الله (صلی الله علیه و آله) روایت میکند که حضرت فرمودند:
🌟همانا ستارگان مایه امان ماندن اهل زمین از غرق شدن هستند و 👈👈اهل بیتم نیز مایه در امان ماندن امت من از #اختلاف هستند و اگر قبیله ای از عرب با ایشان مخالفت کند، آن قبیله دچار اختلاف شده و از حزب ابلیس می گردند.
عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ:
«§النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ مِنَ الْغَرَقِ،
وَأَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأُمَّتِي مِنَ الِاخْتِلَافِ،
فَإِذَا خَالَفَتْهَا قَبِيلَةٌ مِنَ الْعَرَبِ اخْتَلَفُوا فَصَارُوا حِزْبَ إِبْلِيسَ»
هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحُ الْإِسْنَادِ، وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ
📚المستدرك على الصحيحين : الحاكم، أبو عبد الله ج : 3 ص : 162
🔥اولین شکاف در اسلام (به روایت اهل تسنن)
💠 قندوزی حنفی از علمای اهل تسنن آورده است:
[و عن]ابن عمر قال:
كنّا نصلّي مع النبي صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فالتفت إلينا فقال:
أيّها الناس هذا وليّكم بعدي في الدنيا و الآخرة فاحفظوه-يعني عليا-.
ابن عمر می گوید :
همراه پیامبر صلی الله علیه و اله نماز می خواندیم که پیامبر صلی الله علیه و اله برگشت و خطاب به ما فرمود :
ای مردم : پس از من علی ولی شماست در دنیا و اخرت پس او را مراقبت کنید
[و عن]جابر رفعه:
أوّل ثلمة في الاسلام مخالفة علي.
💠رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: اولین شکاف در اسلام مخالفت با علی بن ابی طالب (علیهما السلام) است.
📖ينابيع المودة لذو القربى : القندوزي، سليمان بن ابراهيم ج : 2 ص : 313
🏃♀الفرار
فخر رازى از بزرگترین عالمان اهل سنت مىنویسد:
(ومن المنهزمین عمر، الا أنه لم یکن فی أوائل المنهزمین ولم یبعد، بل ثبت على الجبل إلى أن صعد النبی صلى الله علیه وسلم.)
از فراریان صحنه جنگ (احد)، عمر بود؛ البته جزء نخستین فراریان نبود، بالاى کوه ماند تا پیامبرصلی الله علیه و آله هم به آنها پیوست.
📚منبع:
الرازی الشافعی، فخر الدین محمد بن عمر التمیمی (متوفای604هـ)، التفسیر الکبیر أو مفاتیح الغیب، ج 9، ص 42، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1421هـ - 2000م.
#عمر_کشون
#نهم_ربیع
#عید_الزهرا_سلام_الله_علیها
#فرحة_الزهراء_سلام_الله_علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪︎محمد تقی بهلول گنابادی (شخصی که مریدانش کوهی از کرامات برایش تراشیدهاند) مدعی میشود که سال ۱۴۰۰ شمسی دنیا به دست امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میافتد
▪︎این در حالی است که ائمه اطهار (علیهم السلام) ما را از تعیین وقت برای ظهور حضرت صاحب الأمر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به شدت نهی کردهاند. و ما موظف هستیم ادعای پوچ چنین اشخاصی را تکذیب کنیم، چنان که در احادیث خواهد آمد إن شاء الله...
👈روایات نهی از توقیت:
https://eitaa.com/ALIG09149246694/4814
#امام_زمان #کلیپ
💠 روایات نهی از توقیت
توقیت از ماده «وقت» بوده و وقت به معنای مقداری از زمان میباشد. اما در اصطلاح [مباحث مهدویت] مشخص نمودن وقت برای ظهور حضرت صاحب الأمر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است
➖حدیث اول:
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى جَمِيعاً عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ اَلثُّمَالِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: يَا ثَابِتُ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ كَانَ وَقَّتَ هَذَا اَلْأَمْرَ فِي اَلسَّبْعِينَ فَلَمَّا أَنْ قُتِلَ اَلْحُسَيْنُ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ اِشْتَدَّ غَضَبُ اَللَّهِ تَعَالَى عَلَى أَهْلِ اَلْأَرْضِ فَأَخَّرَهُ إِلَى أَرْبَعِينَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثْنَاكُمْ فَأَذَعْتُمُ اَلْحَدِيثَ فَكَشَفْتُمْ قِنَاعَ اَلسَّتْرِ وَ لَمْ يَجْعَلِ اَللَّهُ لَهُ بَعْدَ ذَلِكَ وَقْتاً عِنْدَنَا وَ «يَمْحُوا اَللّٰهُ مٰا يَشٰاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ اَلْكِتٰابِ» قَالَ أَبُو حَمْزَةَ فَحَدَّثْتُ بِذَلِكَ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ قَدْ كَانَ كَذَلِكَ
ابو حمزه ثمالی میگوید: شنیدم امام باقر (علیه السلام) میفرمود: ای ثابت! همانا خدای تبارک و تعالی این امر را در سال هفتاد معین کرد. پس چون امام حسین (علیه السلام) کشته شد، خشم خدای تعالی بر اهل زمین سخت گشت و آن را تا صد و چهل به تأخیر انداخت. سپس ما به شما خبر دادیم، [و شما] آن خبر را فاش کردید و از آن پرده برداشتید. بعد از آن خداوند برای آن وقتی نزد ما قرار نداد؛ خدا هر چه را بخواهد محو می کند و ثابت می گذارد و اصل کتاب نزد اوست. ابو حمزه می گويد: من اين حديث را به امام صادق (عليه السلام) عرض كردم، فرمود: چنين بوده است
📗الکافي، جلد ١ صفحه ٣۶٨، چاپ دار الکتب الإسلامیة
📘الغیبة (للنعماني)، صفحه ٢٩٣، چاپ مکتبة الصدوق
📓الغیبة (للشیخ الطوسي)، صفحه ۴٢٨، چاپ مؤسسة المعارف الإسلامية
□ علامه مجلسی (رضوان الله علیه) در کتاب "مرآة العقول" مراد از "وقّت هذا الأمر" را ظاهر شدن حق توسط یکی از ائمه (علیهم السلام)، غیر از وجود امام زمان (علیه السلام) دانسته و مبدا گشایش امور شیعیان در سال هفتاد هجری را از زمان هجرت یا بعثت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ذکر میکند. گویا در این رخداد، بدا و تغییر مصلحت الهی، به واسطه کم کاری شیعیان صورت پذیرفته است.
ایشان همچنین مراد از وقایع سالهای «هفتاد» و «صد و چهل» را به صورت احتمالی به وقایعی مانند: شهادت امام حسین (علیه السلام) در کربلا، خروج امام رضا (علیه السلام) از مدینه و خلافت ایشان، خروج زید بن علی بن الحسین در سال صد و بیست و دو، خروج ابومسلم خراسانی و سقوط بنی امیه، قیام مختار و نهضت علمی و گسترش تشیع در عصر امام صادق (علیه السلام) نسبت میدهد.
📒مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، جلد ۴ صفحه ١٧٠، چاپ دار الکتب الإسلامیة
● و در ادامه می نویسد:
"وقتا عندنا" ای لا نعلمه أو لا نخبر به و لم یؤذن لنا فی الإخبار بالأمور البدائیة فیه
مراد از (وقتا عندنا) این است که، وقت فرمان این امر را نمی دانیم و یا اینکه، مجاز به خبر دادن به شما در امور بدائیه نیستیم
📕مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، جلد ۴ صفحه ١٧٢، چاپ دار الکتب الإسلامیة
□ همچنین ملا صالح مازندرانی (رحمه الله) می نویسد:
و لم یجعل اللّه له بعد ذلک وقتا عندنا أی لم یجعل لنا توقیته بعد ذلک، و لا یجوز لنا اظهار وقته و یحتمل أن یکون المراد أنه لم یجعل لنا علما بوقته بعد ذلک
بعد از آن خداوند برای آن وقتی نزد ما قرار نداد یعنی: خداوند اذن بیان وقت را نداده و جایز نیست که آن را آشکار کنیم. و شاید مراد این باشد که ما نیز علم به وقت دیگر نداریم و خداوند به ما نیز وقتی را نیاموخته است.
📘شرح الکافي (الملا صالح المازندراني)، جلد ۶ صفحه ٣٣٢، چاپ دار إحیاء التراث العربي - مؤسسة التاريخ العربي
□ این روایت، عدم وقت گذاری در مورد ظهور و هرگونه گشایش را نهی میکند. و با توجه به اینکه در این امور احتمال بدا و تغییر مصلحت وجود دارد، نمی توان برای امر ظهور زمان مشخص نمود
#امام_زمان
➖حدیث دوم:
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ سَلَمَةَ بْنِ اَلْخَطَّابِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ مِهْزَمٌ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَخْبِرْنِي عَنْ هَذَا اَلْأَمْرِ اَلَّذِي نَنْتَظِرُ مَتَى هُوَ فَقَالَ يَا مِهْزَمُ كَذَبَ اَلْوَقَّاتُونَ وَ هَلَكَ اَلْمُسْتَعْجِلُونَ وَ نَجَا اَلْمُسَلِّمُونَ
عبد الرحمن بن کثیر میگوید: خدمت امام صادق (علیه السلام) نشسته بودم که مِهزَم وارد شد و عرض کرد: جانم به قربانت؛ به من خبر دهید این امری که در انتظارش هستیم کی واقع میشود؟ فرمود: ای مهزم! دروغ گفتند وقت گذاران و هلاک شدند شتاب کنندگان و نجات یافتند تسلیم شوندگان
📘الکافي، جلد ١ صفحه ٣۶٨، چاپ دار الکتب الإسلامیة
📙الغیبة (للنعماني)، صفحه ٢٩۴، چاپ مکتبة الصدوق
📗الغیبة (للشیخ الطوسي)، صفحه ۴٢۶، چاپ مؤسسة المعارف الإسلامية
📒الإمامة والتبصرة من الحيرة، صفحه ٩۵، چاپ مدرسة الإمام المهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
□ نکته:
در کتاب "الغیبة" شیخ طوسی و "الإمامة والتبصرة" علی بن بابویه قمی (رحمة الله علیهما) عبارت "وَ إِلَيْنَا يَصِيرُونَ - و به سوى ما باز خواهند گشت" نیز در متن حدیث وارد شده است [به تصاویر کتب مراجعه کنید]
➖حدیث سوم:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ كَذَبَ اَلْوَقَّاتُونَ إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ لاَ نُوَقِّتُ
ابو بصیر می گوید: از امام صادق (علیه السلام) راجع به قائم (علیه السلام) پرسیدم، حضرت فرمود: وقت گذاران دروغگویند، ما خانواده ای هستیم که وقت تعیین نمی کنیم
📕الکافي، جلد ١ صفحه ٣۶٨، چاپ دار الکتب الإسلامیة
📓الغیبة (للنعماني)، صفحه ٢٩۴، چاپ مکتبة الصدوق
➖حدیث چهارم:
أَحْمَدُ بِإِسْنَادِهِ قَالَ: قَالَ: أَبَی الله إِلَّا أَنْ یُخَالِفَ وَقْتَ الْمُوَقِّتِینَ
📔الکافي، جلد ١ صفحه ٣۶٨، چاپ دار الکتب الإسلامیة
أَخْبَرَنَا أَبُو سُلَيْمَانَ أَحْمَدُ بْنُ هَوْذَةَ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ اَلنَّهَاوَنْدِيُّ بِنَهَاوَنْدَ سَنَةَ ثَلاَثٍ وَ سَبْعِينَ وَ مِائَتَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ حَمَّادٍ اَلْأَنْصَارِيُّ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ سَنَةَ تِسْعٍ وَ عِشْرِينَ وَ مِائَتَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: أَبَى اَللَّهُ إِلاَّ أَنْ يُخْلِفَ وَقْتَ اَلْمُوَقِّتِينَ
📙الغیبة (للنعماني)، صفحه ٢٨٩، چاپ مکتبة الصدوق
امام صادق (علیه السلام) فرمود: ابا دارد خداوند مگر آنکه با وقتی که تعیین کنندگان معین کرده اند، مخالفت کند. [یعنی حتما خداوند با وقت تعیین کنندگان مخالفت می کند]
➖حدیث پنجم:
اَلْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ اَلْخَزَّازِ عَنْ عَبْدِ اَلْكَرِيمِ ابْنِ عُمَرَ اَلْخَثْعَمِيِّ عَنِ اَلْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لِهَذَا اَلْأَمْرِ وَقْتٌ فَقَالَ كَذَبَ اَلْوَقَّاتُونَ كَذَبَ اَلْوَقَّاتُونَ كَذَبَ اَلْوَقَّاتُونَ إِنَّ مُوسَى عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ لَمَّا خَرَجَ وَافِداً إِلَى رَبِّهِ وَاعَدَهُمْ ثَلاَثِينَ يَوْماً فَلَمَّا زَادَهُ اَللَّهُ عَلَى اَلثَّلاَثِينَ عَشْراً قَالَ قَوْمُهُ قَدْ أَخْلَفَنَا مُوسَى فَصَنَعُوا مَا صَنَعُوا فَإِذَا حَدَّثْنَاكُمُ اَلْحَدِيثَ فَجَاءَ عَلَى مَا حَدَّثْنَاكُمْ بِهِ فَقُولُوا صَدَقَ اَللَّهُ وَ إِذَا حَدَّثْنَاكُمُ اَلْحَدِيثَ فَجَاءَ عَلَى خِلاَفِ مَا حَدَّثْنَاكُمْ بِهِ فَقُولُوا صَدَقَ اَللَّهُ تُؤْجَرُوا مَرَّتَيْنِ
فضیل بن یسار می گوید: به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: برای این امر وقتی هست؟ فرمود: وقت گزاران دروغ میگویند؛ وقت گزاران دروغ میگویند؛ وقت گذاران دروغ میگویند. همانا موسی (علیه السلام) وقتی (در طور سینا) به پروردگار خود برای پیغام بردن وارد شد قومش را وعده سی روز داد و چون خدا ده روز بر سی روز افزود قومش گفتند: موسی (علیه السلام) با ما خلف وعده کرد و کردند آنچه کردند (گوساله پرست شدند). پس اگر ما خبری به شما گفتیم و طبق گفته ما واقع شد، بگوئید: خدا راست فرموده است و اگر به شما خبری گفتیم و بر خلاف گفته ما واقع شد، بگوئید: خدا راست فرموده است تا دو پاداش گیرید (چرا که احتمال بداء و تغییر وجود دارد)
📘الکافي، جلد ١ صفحه ٣۶٨، چاپ دار الکتب الإسلامیة
عبرتی شگفت انگیز از گردش روزگار!
در زمان به قدرت رسیدن صدام در عراق، از جمله احزاب مخالف صدام، حزب سوسیالیست بود که صدام دستور قلع و قمع اعضای آن را به برادر ناتنی خود *برزان تکریتی* سپرده بود.
یکی از دستگیر شدگان این حزب، *میاده* زن جوان ۲۲ ساله و شوهرش بودند که هر دو به اعدام محکوم شدند.
*میاده* نُه ماهه باردار بود و روزهای آخر بارداری خود را طی مینمود که قبل از اعدام نامهای برای *برزان تکریتی* برادر صدام مینویسد، و از او در خواست میکند که اعدامش را تا زمان تولد بچه به تأخیر بیاندازند.
*برزان* قبول نکرد و در جواب نامهی *میاده* نوشت:
جنین داخل شکمت هم باید بمیرد و با تو دفن گردد ....
*میاده* که روزهای آخر بارداری را طی میکرد، در روز موعود به پای چوبهی دار رفت و التماسهای او تاثیری در تاخیر حکم اعدامش نداشت.
خانم *میاده* در حین اعدام، بالای دار وضع حمل کرد و فرزند پسری با بند ناف به روی تخته، به پایین افتاد.
*رضیه* زنِ زندانبان، با اشارهی رییس زندان، طفل را در لباسهای مادرش پیچیده و به گوشهای منتقل کرد!!!
آقای *برزان* برادر ناتنی صدام پس از اجرای حکم اعدام از رییس زندان، حال و روز خانم *میاده* و جنینش را جویا شد و گزارش خواست.
رییس زندان نیز در گزارش نوشت:
جنین با مادر در چوبهی دار ماند تا مُرد ...
رییس و پزشک زندان و *رضیه* زنِ زندانبان، با هم، همقسم شدند که همدیگر را به *برزان تکریتی* نفروشند و توافق کردند که *رضیه* نوزاد را به خانهاش ببرد و با راضی کردن شوهرش شناسنامه برای کودک بگیرد.
از آن پس، همه نوزاد را *ولید* میخواندند.
سالها گذشت و *ولید* بزرگ شد.
برادر خانم *میاده* (دایی واقعی ولید) در آلمان زندگی میکرد و سالها پیشتر، خبرهایی دربارهی خواهرزادهاش *ولید* از *رضیه* زنِ زندانبان دریافت کرده بود.
او در سال ۲۰۰۳ میلادی و پس از سقوط رژیم بعثی صدام به عراق برگشت تا یادگار خواهرش *میاده* را پیدا و با خود به آلمان ببرد و از روی آدرس و نشانیهایی که *رضیه* داده بود او را یافت.
*ولید* قبول نکرد که، به آلمان مهاجرت کند و گفت:
*رضیه* مثل مادرم هست، او جان مرا نجات داده و زحمت بسیاری برای من کشیده، هرگز تنهایش نمیگذارم.
این اتفاق زمانی بود که *رضیه* بازنشسته شده بود.
خانم *رضیه* با خواهش از مسوولین، *ولید* را به جای خود، به عنوان زندانبان و مأمور زندان استخدام میکند.
ملت عراق ، افراد حزب بعث را یکی پس از دیگری دستگیر میکردند، از جمله دستگیر شدگان *برزان تکریتی* برادر ناتنی صدام بود.
از قضای الهی، *ولید* پسر خانم *میاده* ، مسئول مستقیم سلول *برزان تکریتی* شد و همانجا بود که قصهی مادر و فرزند درون شکمش را برای *برزان* تعریف کرد و گفت: حال آن فرزند من هستم!.
آقای *برزان* با شنیدن این داستان از زبان *ولید* ، از خود بیخود شد و به زمین افتاد ...
پس از صدور و تأیید حکم اعدامِ *برزان* ، *ولید* به عنوان زندانبان، مأمور اجرای اعدام او شد و با دست خود *طناب دار* را بر گردن *برزان* انداخت.
بدینسان دست حق و عدالت، ستمگر بیرحم را از جایی که گمان نمیکرد، به سزای اعمالش رساند.
یقیناً روزگار به گردنکِشان و ظالمان مهلت میدهد تا شاید برگردند، ولی فراموشی در کار روزگار و در جزاء و کیفر أعمال ستمگران و دیکتاتورها وجود نخواهد داشت.
برگرفته از نوشتههای *پاریسولا لامپوس* معشوقهی صدام حسین، رئیس جمهور معدوم عراق.
آنقدر گرم است بازارِ مکافات عمل/
چشم اگر بینا بود،هرروز،روز محشر است.
((صائب تبریزی))