eitaa logo
علی قربانی
54 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
347 ویدیو
369 فایل
راه ارتباطی @alig110
مشاهده در ایتا
دانلود
✅دوفائده ی ادبی: ⬅️نام چهار ماه قمری غیر منصرف است: 1⃣جُمادَى الأولى (لأنه مختوم بألف التأنيث المقصورة). 2⃣جُمادَى الآخرة (لأنه مختوم بألف التأنيث المقصورة). 3⃣شعبانُ (لأنه عَلَم مذكَّر مختوم بألف ونون زائدتَين). 4⃣رمضانُ (لأنه عَلَم مذكَّر مختوم بألف ونون زائدتَين). ⬅️نام همه انبیاء غیر منصرف است الا: 1⃣حضرت محمد علیه وعلی آله السلام 2⃣حضرت صالح علی نبینا و آله و علیه السلام 3⃣حضرت شعیب علی نبینا و آله و علیه السلام 4⃣حضرت هود علی نبینا و آله و علیه السلام 5⃣حضرت عُزیر علی نبینا و آله و علیه السلام 6⃣حضرت لوط علی نبینا و آله و علیه السلام 7⃣حضرت نوح علی نبینا و آله و علیه السلام 8⃣حضرت شيث علی نبینا و آله و علیه السلام 9⃣حضرت خضر علی نبینا و آله و علیه السلام 📌نکته: اسماء غیر منصرف اگر اضافه نشوند یا الف و لام نگیرند تنوین و کسره قبول نمی کنند؛ عکس اسماء منصرف. اسماء غیر منصرف به اسمی گفته می شود که دو سبب از اسباب منع صرف در او باشد یا یک سببی باشد که قائم مقام دو سبب است. اسباب نه گانه منع صرف عبارت اند از: عجمه، جمع، تأنيث، عدل، معرفه، الف و نون زائده، تركيب، وزن فعل و صفت. ┏━━✨💐💐✨━━┓ @ALIG09149246694 ┗━━✨💐💐✨━━┛
1_2933463974.docx
565K
✅نقد كتاب شهادت ثالثه نجاح طايي: ┏━━✨💐💐✨━━━┓ @ALIG09149246694 ┗━━✨💐💐✨━━━┛
✅نقد كتاب شهادت ثالثه نجاح طايي: جناب آقاي نجاح طايي كتابي تاليف نموده اند بنام ، ((الشهادة الثالثة واجبة وجزئیة فی الاذان والاقامة وتشهد الصلاة وصلاة المیت)) او در اين كتاب بزعم خود اثبات نموده، گفتن شهادت ثالثه در اذان و اقامه واجب بوده و حتماً بایست به قصد جزئيت گفته شود. ایشان برای اثبات مدعای خود رواياتی چند را از كتب شيعه و سني ذكر مي كند، كه يا دلالت بر مدعايش ندارد يا از حيث سند اشكال دارد. وي ادعا هاي عجیبي در اين كتاب طرح مي كند، از آن جمله مي توان به موارد زير اشاره نمود: 1- ولايت اميرالمومنين عليه السلام جز اصول دين است؛ فلذا بايد شهادت ثالثه در اذان و اقامه ذكر شود، همچون شهادت به توحيد و نبوت. نقد: اولاً: ما نيز قبول داريم كه ولايت اميرالمومنين عليه السلام جز اصول دين است. اما آيا هر آنچه جز اصول دين باشد، بايد در اذان و اقامه ذكر شود?! پس شهادت به عدل و معاد در كجاي اذان است؟! ثانیاً: جناب طايي!! شما خلط ميان اصل دين بودن ولايت و ورود آن در اذان نمودید. بعلاوه آنكه اذان عبادت است، و امر آن توقيفي مي باشد و در امور توقيفيه بايد از جانب شارع مقدس امر وارد گردد، تا آن عمل شرعيت پيدا كند. آنهم مي گوييد: شهادت ثالثه را بايد به قصد جزئيت و وجوب  بگويند!! 2- ولايت اميرالمومنين عليه السلام جز اصول دين است و تقليد در اصول دين جایز نيست؛ پس در مورد گفتن شهادت ثالثه در اذان و اقامه اصلا نبايد فقيه فتوا دهد؛ زيرا در شان و حيطه وظائف او نيست و اگر احيانا فتوايي داد، مقلد نبايد بدان فتوا  اعتنا نماید؛ چون اين مساله تقليد پذير نيست. نقد: اولا: اين درست كه ولايت اميرالمومنين عليه السلام جز اصول دين است. اما اين چه ربطي به وجوب و جزئيت  ذكر شهادت ثالثه در اذان و اقامه دارد. عزيزم!! بله، اصل اعتقاد به ولايت اهل بيت عليهم السلام جز اصول دين است، اما اذان و اقامه به عنوان امر عبادي جز مقدمات مستحبه صلاة است و نماز جزء فروع دين مي باشد و مربوط به افعال مکلفین است كه در این امور ما يا بايد مجتهد باشيم و يا مقلد و يا عمل به احتياط نماييم. پس در مورد اعتقاد به ولايت همچون اعتقاد به توحيد بايد خودمان به يقين برسيم، اما در مورد شهادت به توحيد در اذان و اقامه مي بايست از نظر مجتهد جامع الشرائط پيروي كنيم، و هكذا شهادت ثالثه. 3- حمله ي شديد و وقيح به فقها و علما و مراجع معظم تقليد كه چرا آنها اذان را تغيير داده اند و در رساله هاي خود گفته اند شهادت ثالثه جزء اذان و اقامه نيست، و حتي صدوق ثاني گفته ذكر  شهادت ثالثه بدعت است. و او بجهت تقيه و ترس از دولت وقت و براي جلب رضايت آنان چنين كرده و قائل به سهو النبي شده است. وحتي اعتراض بر مرحوم سيد محسن حكيم مي كند، كه چرا گفته: شهادت ثالثه امروزه واجب است نه به جهت جزئيت بلكه بخاطر اينكه[ صار شعارا للشيعه.]امروز علامت تشيع شده است. نقد: اولا: عتاب و خطاب شما به مراجع معظم و تمام علما و فقها چرا؟! اگر مطلبي داريد بصورت علمي بيان فرماييد. ديگر لازم نيست كه بر عليه اين و آن شعار و هاي و واي كنيد تا مردم به شما توجه كنند. در امور شرعي فرعي وقتي مي خواهند امر وجوبي را به خداوند نسبت دهند بايد دليل محكم و متقني باشد، اذان نيز جز امور شرعي فرعي كه براي اثبات جزئيت شهادت ثالثه و وجوب آن به ادله كافي نياز هست كه فقها به آن نرسيدند و تمام آنچه را شما در كتابتان آورده ايد آنها نيز ديده اند و در كتب مفصل فقهي بحث نموده اند ولي ادله برد وجوب را ندارد؛ فلذا طبق قاعد ي تسامح در ادله سنن و... حكم به استحباب شهادت ثالثه  داده اند. مرحوم صدوق و شهيد ثاني و ديگر فقها با تصريح به اين مطلب كه مفهوم شهادت ثالثه حق مطلق است اظهار نموده اند كه گفتن اين جمله به قصد ورد و جزئيت و وجوب در اذان اقامه بدعت است نه اينكه شما بياييد و فرياد بزنيد: آي ي ي فقها از كلام و حديث و قرآن چيزي نخوانده اند و تنها آنها از همديگر تقليد ميكنن!!!!!! اصلا سهو النبي به اينجا چه ربطي داشت. گر چه مرحوم صدوق اسها النبي را گفته نه سهو النبي!!!! اينكه نظر آقاي حكيم وجوب شهادت ثالثه است، بجهت شعار بودن نه جزئت، اين نظر اوست براي اجتهادش از شما بايد اجازه بگيرد جناب نجاح طايي!!!! 4-هماهنگ دانستن فقها و علما شيعه [ادام الله عزهم الباقين منهم و رحم الله الماضين منهم] با دستگاه خلفا كه آنان نيز سعي كردند نام اميرالمومنين عليه السلام را محو كنند و مانع از نوشتن و نقل روايات فضائل آنان گردند. نقد: خداوند اول به انسان عقل بده، بعد قلم بده. والسلام. ┏━━✨💐💐✨━━━┓ @ALIG09149246694 ┗━━✨💐💐✨━━━┛