eitaa logo
علی قربانی
54 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
347 ویدیو
369 فایل
راه ارتباطی @alig110
مشاهده در ایتا
دانلود
✅شعر عربی در هدر ندادن عمر و ترغیب بر استفاده از آن: (الدَهْرُ سَاوَمَنى عُمری فَقُلْتُ لَهُ لا بعتُ عُمرى بالدنيا وما فيها ثم اشتراه تفريقاً بلا ثمن تبّت يدا سفقه قد خاب شاريها) ترجمه: روزگار مرا ترغیب می کرد که عمرت را به چه قیمتی می‌فروشی! من به او گفتم: من عمر خود را به دنیا و به آنچه در اوست نمی‌فروشم. اما همین دنیا، بعدها عمر مرا مجانی خرید بریده باد آن دستی که معامله نمود که فروشنده همه اش زیان کرد. ┏━━✨💐💐✨━━┓ @ALIG09149246694 ┗━━✨💐💐✨━━┛
✅روش زیستن با مردم: امیرالمومنین علی (علیه السلام): خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَكَوْا عَلَيْكُمْ، وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَيْكُمْ. آن گونه با مردم معاشرت کنيد که اگر بميريد بر مرگ شما اشک بريزند و اگر زنده بمانيد به شما عشق ورزند. 📚منبع: حکمت ۱۰ نهج البلاغه
نکته اول: هر انسانی مقدار معیّنی وقت برای زندگی دارد که نه کم می‌شود و نه زیاد. در قرآن می‌خوانیم: ﴿ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُون﴾ [2] رسول اکرم صلّی الله علیه و آله طبق نقل می‌فرماید: إنَّ العُمرَ مَحدودٌ لَن يَتَجاوَزَ أحَدٌ ما قُدِّرَ لَهُ، فبادِروا قَبلَ نَفاذِ الأجَلِ. [3] مدت زندگانى، محدود است و هيچ كس از عمرى كه برايش مقدّر شده است، هرگز فراتر نمى‌رود. پس، پيش از آن كه عمر به سر آيد بشتابيد. همه این را می‌دانیم که عمرمان محدود است، ولیکن در عمل گویا نمی‌دانیم، لذا باید پیش از به پایان رسیدن، از لحظه لحظه عمر استفاده کرد. نکته دوم: برای مقدار باقیمانده از عمر انسان نمی‌توان قیمت تعیین کرد، حال یک ثانیه یا یک دقیقه یا یک روز یا یک سال، هر مقدار که باشد قابل قیمت‌گذاری نیست؛ چه اینکه می‌توان با آن گذشته را جبران کرد. از امیر المؤمنین علیه السلام نقل شده که می‌فرماید: بَقِيَّةُ عُمرِ المُؤمِنِ لا قيمَةَ لَها، يُدرِكُ بِها ما قَد فاتَ، و يُحيي ما ماتَ. [4] باقيمانده عمر مؤمن، قيمت ناپذير است، به وسيله آن گذشته را جبران مى‌كند و آنچه را مُرده است زنده مى‌گرداند. همچنین در روایت دیگری از آن حضرت نقل شده که فرمود: لَيسَ شَي‌ءٌ أعَزَّ مِنَ الكِبريتِ الأحمَرِ إلّا ما بَقِيَ مِن عُمرِ المُؤمِنِ. [5] چيزى عزیزتر و کمیاب‌تر از کیمیا نيست، مگر باقيمانده عمر مؤمن. مرحوم ملا احمد نراقی در طاقدیس داستانی را نقل می‌کند که خیلی آموزنده است. می‌گوید: بُد يكى طرّار از اهل دَوان رفت تا دكّان بقّالى روان پس به آن بقّال گفت اى ارجمند گِردكانت را هزارى گو به چند یک نفر از اهل دوان که نام دهی است در حومه کازرون، رفت از دکان بقالی گردو بخرد. پرسید: قیمت هزار تا گردو چقدر است؟ بقال گفت: ده درهم. پرسید صد تا گردو چقدر است؟ گفت: یک درهم. همین طور یکی یکی آمد پایین تا اینکه پرسید: قیمت یک دانه گردو چه مقدار است؟ پاسخ داد: ارزشی ندارد. بعد گفت حالا که قیمتی ندارد، یک دانه گردو به من بده! بقال هم داد. این کار را چند بار تکرار کرد و چند عدد گردو از او مجاناً گرفت، تا اینکه بقال گفت: ای فریبکار آمدی من را فریب بدهی! گفت بازم گِردكانى كن عطا گفت بقال از كجايى اى فَتى گفت باشد موطن من در دَوان شهر مولينا جلال نكته‌دان گفت رو اى دزد طرّار دَغَل ديگرى را ده فريب از اين حِيَل باد نفرين بر جلال الدين تو كو نمود اين نكته‌ها تلقين تو بعد رو می‌کند به کسی که این داستان را می‌خواند، می‌گوید: ای تو کودن‌تر ز بقال دکان بی‌بهاتر عمرت از ده گردکان [6] اگر کسی بگوید از عمر تو چهل سال مانده، آیا آن را می‌فروشی؟ می‌گویی قیمت ندارد؛ ولی همین عمر ارزشمند و کمیاب‌تر از کیمیا را شیطان نفس، ذره ذره، می‌گیرد و در نهایت همه آن را دست رفته خواهی دید. در شعری عربی هم در این‌باره آمده است: الدهر ساومنی عمری فقلت له ما بعت عمری بالدنیا و ما فیها ثم اشتراه بتدریج بلا ثمن تبت یدا صفقة قد خاب شاریها یعنی: روزگار در خریدن عمرم مساومه می‌کرد [ اصرار بر معامله می کرد ]، ولی من می‌گفتم آن را، حتّی به قیمت دنیا و آنچه در آنست هم نمی‌دهم، ! اما به تدریج، آن را رایگان از من خرید، !! نابود باد دو دست معامله‌گری که فروشنده‌اش زیان دید . بنا بر این، باید ـ چنانچه در این فراز نورانی آمده بود ـ از خدا بخواهیم تا کمک کند که این عمر را صرف کارهای غیر مهم نکنیم. [2] اعراف/سوره7، آیه34. [3] أعلام الدين في صفات المؤمنين، الشيخ الحسن بن أبي الحسن الديلمي، ص336، ح12. [4] الدعوات، قطب الدین راوندی، ج1، ص122. [5] غرر الحكم، تمیمی آمدی، ج1، ص561، ح74. [6] مثنوی طاقدیس، ملا احمد نراقی، ص62.
✅حوزه قم و دروس خارج: دروس خارج حوزه علمیه، عالی‌ترین مرحله درس آموزی طلاب پیش از مرحله رسیدن به قدرت اجتهاد است. اجتهاد را به بیان ساده می توان اینگونه تعریف نمود: قدرت طلبه بر استنباط احکام فرعی شرعی از منابع دست اول اسلامی. در سالیان نه چندان دور، اساتید این دروس بسیار اندک بودند، اخیراً بیش از ۵۰۰ کرسی تدریس درس خارج در قم وجود دارد!!! از حق نگذریم، برخی از این دروس خارج، شوخی تلخ برخی از معممین با این جایگاه رفیع تربیت مجتهدین است. خلاصه اینکه: عده ای از اساتید، علاوه بر اهلیت تدریس خارج، از بیان شیوا و اخلاق نیکویی هم برخوردار هستند؛ فلذا شاگردان بسیاری هم از دروس آنان استقبال می‌کنند و آنان نیز در حد کافی وقت می‌گذارند و خود را وقف حوزه و تشیع کرده اند. اما عده دیگر که عنوان عاریه‌ای استاد درس خارج را یدک می‌کشند، حقیقتاً اهلیت تدریس دروس پایه را هم ندارند، چه رسد به سطح عالی و خارج؛ زیرا آنان نه مجتهد هستند و نه قدرت تربیت مجتهد را دارند. برخی از این طیف، از تنگ‌دستی طلاب سوء استفاده می‌کنند و بواسطه پرداخت مساعدت مالی، جوانی‌ آنان را به یغما می‌برند. گروهی دیگر به جهت داشتن شهرت و یا منصب سیاسی دور‌وبَر خود را شلوغ کرده‌اند. مشکلات مالی طلاب و عدم شناختِ صحیح آنان از هدف شرکت در دروس خارج و فشار مرکز مدیریت حوزه علمیه قم بر انتخاب درس عده‌ای از افراد، آنان را از مسیر اصلی درس‌آموزی دور نگاه می‌دارد. فلذا می‌بینیم خروجی دروس خارج، عملا چیزی در بر ندارد و پس از گذشت سالیان طولانی طلاب به اشتباه دهشتناک خود در این مرحله پی می‌برند که چه داده‌اند و چه گرفته‌اند. ده‌ها هزار طلبه هر روز در دروس بی‌مایه برخی از این اساتید خود خوانده، حضور فیزیکی دارند و دروس اساتید حقیقی چون آیات عظام سبحانی و... با اندک طلبه‌ای برگزار می‌شود. البته دروس برخی از اساتید حقیقی نیز با شاگردان بسیار بسیار اندک ادامه دارد. خلاصه اینکه: برخی از طلاب نیز در این آشفته بازار تقصیر کمی ندارند، آنان با ترجیح سود آنی چشم خود را بر منفعت آتی می‌بندند که حاصلش ضربه دردناک بر مغز متفکر علوم اسلامی خواهد بود. هنگامی که از برخی از این طلاب می‌پرسیم: چرا درس فلانی می روی؟ در جواب می گوید: بجهت انتساب به فلان شخص!!! در آینده امید دارم که بجهت این درس جایگاهی داشته باشم!!!! شما را بخدا آیا با این ملاک‌ها می‌توان درسی را انتخاب نمود؟! در واقع، هدف اصلی درس‌آموزی نیست، بلکه پیدا کردن جایگاه است. دیگر سخنی باقی نماند. والسلام ┏━━✨💐💐✨━━┓ @ALIG09149246694 ┗━━✨💐💐✨━━┛
قال مولانا الرضا علیه السلام : إِنَّ الَّذى يَطْلُبُ مِنْ فَضْل يَكُفُّ بِهِ عِيالَهُ أَعْظَمُ أَجْرًا مِنَ الُْمجاهِدِ فى سَبيلِ اللّهِ . امام رضا علیه السلام فرمودند : به راستى كسى كه در پى افزايش رزق و روزى است تــا با آن خـــــانواده خود را اداره كند، پاداشش از مجاهد در راه خدا بيشتر است. 📚بحارالانوار .ج ۷۸. ص ۲۲۹
✅فضیلت زیارت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها: ای سعد، ما را قبری نزد شما هست؟ عرض کردم: فدایت گردم، منظورتان حضرت فاطمه دختر موسی بن جعفر( است؟ فرمود: بله، هر کسی او را در حالی که به حقش آشناست، زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود.» 👈عَنْ عَلِیِّ بْنِ موسَی الرِّضَا علیه‌السلام قَالَ: یا سَعْدُ عِنْدَکمْ لَنَا قَبْرٌ. قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاک قَبْرُ فاطِمَةَ بنْتِ موسَی علیهاالسلام؟ قَالَ: نَعَمْ مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ. 📚منبع: بحار الانوار، ج ۴۸، ص ۳۱۶.
  📌 مدح امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ آورده‌اند که حَسّان بن ثابت از مداحان سرآمد حضرت امیرالمؤمنین [علیه السلام] بود. بعضی از اصحاب به او گفتند که مجدّداً مدحی در شأن آن حضرت فرماید که از استماع آن محبان را به تازگی جان و جنان آید، در جواب تمنّای ایشان این چند بیت را فرموده: «قِيلَ لِي‌ قُلْ في‌ عَلِيٍّ مَدَحاً            ذِكْرُهَا يُخْمِدُ ناراً مُؤْصَدَةً گفته شد به من که بگو در شأن علی مدحی را، یاد او خاموش می کند آتش برافروخته را قُلْتُ لَا اُقْدِمُ فِي‌ مَدْحِ امْرَءٍ   حَارَ ذُو اللُّبّ إلَی أنْ عَبَدَهْ گفتم که اقدام نمی‌کنم در مدح مردی، که حیران شده است اصحاب عقل تا آنکه عبادت کرد او را وَالنَّبيُّ الْمُصْطَفَی قَالَ لَنَا           لَيْلَةَ الْمِعْراجِ لَمَّا صَعَّدَهُ و نبی مصطفی گفته است برای ما، در شب معراج چون که بالا رفت او وَضَعَ اللهُ بِظَهْرِي‌ يَدَهُ           فَأحَسَّ الْقَلْبُ أنْ قَدْ بَرَّدَهُ گذاشته است خدا بر پشت من دست خود را، پس احساس کرد بی‌اینکه سرد کرد آن را وَعَليٌّ واضِعٌ أقْدَامَهُ           فِي‌ مَحَلٍّ وَضَعَ اللهُ يَدَهُ و علی گذاشت پاهای خود را، در جائی که گذاشته است خدا دست خود را».[۱] [۱] المشکول أخت الکشکول (حاجی بابا قزوینی)، صص ۱۵۹ـ ۱۵۸ پ.ن۱: شایانِ بیان است که این ابیات به شافعی نیز نسبت داده شده است. ر.ک: ینابیع المودة، باب۴۸ پ.ن۲: حاجی بابا قزوینی، از شاگردان مبرز شیخ بهائی - رحمه الله -
تقصیر ماست غیبت طولانی شما بغض گلو گرفته ی پنهانی شما برشوره زار معصیتم گریه می کنم جانم فدای دیده ی بارانی شما پرونده ام برای شما دردسر شده وضع بدم دلیل پریشانی شما ای وای من!که قلب شما را شکسته ام آقا چه شد تبسم رحمانی شما؟ ای یوسف مدینه مرا هم حلال کن عفو و گذشت سنت کنعانی شما
تصویر قدیمی از سامرا
وَ سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبونَ
عبادت در جبهه معاویه
✅اعتقاد به امامت حق، معیار استحقاق ثواب: 🔹 محمد بن یعقوب کلینی رازی رضوان الله علیه روایت کرده است: ✍ ٤- وَ عَنْهُ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ حَبِيبٍ السِّجِسْتَانِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ فِي الْإِسْلَامِ دَانَتْ بِوَلَايَةِ كُلِّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ الرَّعِيَّةُ فِي أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِيَّةً وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ كُلِّ رَعِيَّةٍ فِي الْإِسْلَامِ دَانَتْ بِوَلَايَةِ كُلِّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ الرَّعِيَّةُ فِي أَنْفُسِهَا ظَالِمَةً مُسِيئَةً. 🔸 حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند: خدای تبارک و تعالی فرموده: «قطعا عذاب خواهم کرد هر بنده مسلمانی را که معتقد باشد به ولایت هر امام ستمگری که از سوی خدا نیست، اگرچه آن بنده در اعمال خود نیکوکار و متقی باشد؛ و قطعا گذشت خواهم کرد از هر بنده مسلمانی که معتقد باشد به ولایت هر امام عادلی که از سوی خداست، اگر چه آن بنده نسبت به خود ستمکار و گناهکار باشد». ✍ ٥- عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ جُمْهُورٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يُعَذِّبَ أُمَّةً دَانَتْ بِإِمَامٍ لَيْسَ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَتْ فِي أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِيَّةً وَ إِنَّ اللَّهَ لَيَسْتَحْيِي أَنْ يُعَذِّبَ أُمَّةً دَانَتْ بِإِمَامٍ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَتْ فِي أَعْمَالِهَا ظَالِمَةً مُسِيئَةً. 🔸 حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: «خداوند شرم نمی‌کند از عذاب کردن امتی که معتقد باشد به امامی که از سوی خدا نیست، اگرچه آن امت در اعمال خود نیکوکار و متقی باشد. و قطعا خداوند شرم می‌کند از عذاب کردن امتی که معتقد باشد به امامی که از سوی خداست اگر چه آن امت در اعمال خود نسبت به خویشتن ستمکار و گناهکار باشد». 📚 الکافی، تالیف محمد بن یعقوب کلینی، جلد ١، صفحه ۳۷۶، حدیث ۴ و ۵، چاپ دار الکتب الاسلامیة 🔹 احمد بن محمد السیاری رضوان الله علیه نیز روایت کرده است: ✍ ٤٧٨- عن ابن أذينة عن زيد بن الحسن، قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن قول الله جل ثناؤه أمتنا اثنتين وأحييتنا اثنتين. فقال: قال ابو جعفر عليه السلام فأجابهم: ذلكم بأنه إذا دعي الله وحده وأهل الولاية كفرتم بأنه كانت لهم ولاية وإن يشرك به من ليست له ولاية تؤمنوا بأن لهم ولاية فالحكم لله العلي الكبير. 🔸 زید بن حسن گفت: از امام صادق علیه السلام راجع به کلام خداوند جل جلاله «ما را دو بار میراندی و دو بار زنده کردی» (سوره غافر، آیه ۱۱) پرسیدم. ایشان فرمودند: حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند: پس او (خداوند) در جواب آنان گفت: این عذاب به این دلیل است که هنگامی که خدا و شایستگان ولایت (امامان حقه علیهم السلام) به یگانگی خوانده می‌شدند، کفر می‌ورزیدید به این سبب که برایشان ولایت بود و اگر کسی که ولایت ندارد با ایشان شریک می‌شد، ایمان می‌آورید به سبب اینکه برای آن‌ها ولایت است، پس اکنون حکم و داوری برای خدای علی کبیر است. 📚 القراءات، تالیف سیاری، به تصحیح ایتان کولبرگ و امیرمعزی، صفحه ۱۲۵، حدیث ۴۷۸، چاپ انتشارات دار بریل