May 11
ذکر مصیبت علی اصغر علیه السلام
اشاره
مشهور است که علی اصغر، شش ماهه بود، مادرش حضرت رباب دختر امرء القیس است و علی اصغر با سکینه ازجانب مادر نیز برادر و خواهر بودند.
در مورد نام این طفل، علامه مجلسی در جلاء العیون میگوید: بعضی او را علی اصغر مینامند.
در کتاب منتخب التواریخ نقل شده: در یکی از زیارات عاشورا آمده:
وَ عَلی وَلَدِکَ عَلِیٍ الاَصغَرِ اَلَّذِی فُجِعتَ بِهِ
و سلام بر فرزند تو علی اصغر که در مورد او مصیبت سختی بر تو وارد شد. [۱]
کوتاه سخن اینکه: امام حسین علیه السلام نزد خواهرشام کلثوم (زینب صغری) آمد و به او فرمود: ای خواهر! ترا در مورد نگهداری کودک شیرخوارم، سفارش میکنم زیرا او کودک شش ماهه است و مراقبت نیاز دارد.
ام کلثوم عرض کرد: برادرم این کودک سه روز است که آب نیاشامیده از قوم برای او شربت آبی بگیر.
امام حسین علیه السلام علی اصغرش را در آغوش گرفت و به سوی قوم رفت خطاب به قوم فرمود: شما برادر و فرزندان و یارانم را کشتید و از آنها جز این کودک باقی نمانده که از شدت تشنگی مثل مرغ دهان باز میکند و میبندد این کودک که گناه ندارد نزد شما آوردهام تا به او آب بدهید.
یا قَومُ اِن لَم تَرحَمُوِنی فَارحَمُوا هذَا الطِّفلَ اَما تَرونَهُ کَیفَ یَتَلَظّی عَطَشاً
ای قوم اگر به من رحم نمی کنید به این کودک رحم کنید آیا او را نمی بینید که چگونه از شدت و حرارت تشنگی دهان را باز و بسته میکند؟
هنوز سخن امام تمام نشده بود به اشاره عمر سعد حرمله بن کاهل اسدی گلوی نازک او را هدف تیر سه شعبه اش قرار داد که تیر به گلو اصابت کرد.
فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الوَرِیِد اِلَی الوَرِیِد، او مِنَ الاُذُنِ اِلیَ الاُذُنِ
از شریان چپ تا شریان راست علی اصغر بریده شد و یا از گوش تا گوش او ذبح گردید. [۲]
گفت آیا قوم روح پیکرم این است*** آن همه اصغر بدند اکبرم این است
حجت کبرای روز محشرم این است*** ثانی حیدر علی اصغرم این است
اینکه بدین کودکی گناه ندارد***یا که سر رزم این سپاه ندارد
جای دهید آنکه را پناه ندارد***بسکه دل افسرده است آه ندارد
ناگه از آن قوم از سعادت محروم***حرمله اش تیر کین فکند به حلقوم
حلق ورا خست و جست از شه مظلوم *از شه مظلوم آن سه شعبه مسموم
رد شد و سر زد به قلب احمد مرسل
فَاَتی بِهِ نَحوَ الِائامِ مُنادِیاً*یا قَومُ هَل قَلبٌ لِهذا یُخشَعُ
فَرَماهُ حَرمَلَهٌ بُسَهمِ فِی الحَشا***بِیَدِ الحَتُوفِ وَ اَلقی مَن لا یَجزَعُ
یعنی: پس از آن کودک را به سوی قوم پست آورد در حالی که صدا میزد: ای قوم ایا دلی هست که از خدا بترسد و بر این کودک توجه نماید؟ بجای جواب حرمله تیری بر کمان نهاد و آن کودکی را که از شدت ضعف و عطش قدرت بی تابی نداشت هدف تیر قرار داد.
دید چون روی منیرش شده از خون گلگون***روز اندر نظرش چون شب یلدا آمد
رثاء علی اصغر از زبان مادرش رباب:
علی اصغر، ای مه انورم***شده ای جدا از چه از برم؟
من بینوا به تو مادرم***ولدی علی، ولدی علی
بفدای روی نکوی تو*** دل مرده زنده ز بوی تو
چکنم ز دست عدوی تو*** ولدی علی، ولدی علی
تو ضیاء لیله تار من***زغمت برفته قرار من
شده داغ هجر، دچار من*** ولدی علی، ولدی علی
بگشای نرگس و ناز کن*** لب غنچه سای، تو باز کن
ز جفای حرمله راز کن*** ولدی علی، ولدی علی
----------
[۱]: منتخب التواریخ ص۲۷۵-این زیارتنامه در اقبال سیدبن طاوس، ذکر شده است. (مقتل الحسین مقرم ص ۳۳۱)
[۲]: معالی السبطین ج۱ ص۴۲۴-کبریت الاحمر ص ۱۲۶
سوگنامه آل محمد صلوات الله علیه و آله - محمدی اشتهاردی
شدت سختی مصیبت علی اصغر علیه السلام
مصیبت جگرسوز علی اصغر به قدری بر امام حسین علیه السلام سخت بود که آن حضرت در حالی که گریه میکرد به خدا متوجه شد و عرض کرد: خدایا خودت بین ما و این قوم داوری کن آنها ما را دعوت کردند تا ما را یاری کنند ولی به کشتن ما اقدام میکنند.
از جانب آسمان ندائی شنید:
یا حُسَینُ دَعهُ فَاِنَّ لَه مُرضِعاَ فِی الجَنَّهِ
ای حسین علیه السلام در فکر اصغر نباش هم اکنون دایه ای در بهشت برای شیر دادن به او آماده است. [۱]
این ندا، ندای دلداری به حسین علیه السلام بود تا بتواند فاجعه غمبار مصیبت اصغر را تحمل کند
و دلیل دیگر بر شدت سختی این مصیبت اینکه:
در روز یازدهم محرم سکینه سلام الله علیها کنار پیکرهای شهداء آمد و گریه کرد تا بیهوش شد امام حسین علیه السلام در عالم بی هوشی به سکینه اشعاری آموخت برای شیعیان بخواند
دو بیت از آن اشعار این است:
لَیتَکُم فِی یَومِ عاشُورا جَمیعاً تَنظُرُونی
ای کاش در روز عاشورا همه شما بودید
کَیفَ اَستَسقِی لِطِفلِی فَاَبَوا اَن یَرحَمُونِی
و میدیدید که چگونه برای کودکم طلب آب کردم قوم به من رحم نکرد
وَ سَقُوهُ سَهمَ بَغیٍ عَوَضَ الماءِ المَعِینِ
و بجای آب گوارا، کودکم را با تیر ظلم سیراب کردند
یا لَرَزءِ وَ مُصابٍ هَدَّ اَرکانَ الحَجُونِ
این حادثه آنچنان جانسوز و سخت و طاقت فرسا است که پایههای کوههای مکه را خراب کرد. [۲]
لاله باغ دل من علی جان علی جان
شمع دل محفل من علی جان علی جان
طوطی من کز بر من پریدی چه دیدی
غرقه به خون بسمل من علی جان علی جان
خرمن عمر تو چه رفت بر باد زبی داد
سوخت ز غم حاصل من علی جان علی جان
حلق تو را تیر ستم دریده بریده
ز خم غمت قاتل من علی جان علی جان [۳]
اصغر اگر ز عطش، تشنه و بی تاب شدی
بر وی دست پدر خوب تو سیراب شدی
شمر رحمی نه اگر بر دل بی تابت کرد
نوک تیر ستم حرمله سیرابت کرد
طایر هوش ز سر رفت ز مدهوشی تو
ناله من به فلک رفت ز خاموشی تو
نور چشما! بگشا دیده ز هم خواب بس است
بردنم طاقتت از این دل بی تاب بس است
بود امیدم که توام یار به هر حال شوی
به زبان آئی و همصحبت اطفال شوی [۴]
----------
[۱]: معالی السبطین ج۱ ص۴۲۴-تذکره الخواص سبط بن جوزی ص ۱۴۴
[۲]: معالی السبطین ج۲ص۵۳
[۳]: دیوان کمپانی
[۴]: دیوان جودی
سوگنامه آل محمد صلوات الله علیه و آله - محمدی اشتهاردی