﷽
📜 #متن_اشعارمناجات
📿#مناجات_ابتدایی_روضه
دیدگانم لایق دیدار دلدارم نشد
عمر من طی شد ولی آقا خریدارم نشد
.
نیستم آن بنده ی خوب و به دور از معصیت
وای بر من صاحبم راضی ز کردارم نشد
.
بدتر اینکه من بدانم ناظرم بود و ولی
بر بدی اصرار کردم ، خوب رفتارم نشد
.
رو به این و آن زدن ، غیر از ضرر چیزی نداشت
بارم افتاد و کسی گرمی بازارم نشد
.
کاش آقای خودم را می زدم از دل صدا
هیچ کس غیر از عزیز فاطمه یارم نشد
.
بین مردم عزتم داد و گناهان مرا
پیش خود مخفی نمود و فاش اسرارم نشد
.
من مریضم به دوا محتاجم و جز تربتِ
کربلا مرهم به قلب زار و بیمارم نشد
.
اربعین یادش بخیر ایوان طلا زانو زدم
من بدهکار آمدم آقا طلبکارم نشد
.
روضه ها را خواندم اما ماجرایی بدتر از
درد پهلو باعث اندوه بسیارم نشد
.
یک پسر در بین کوچه ناله می زد آمدم
گوشوار مادرم را از خاک بردارم نشد
.
دختری در بین گودال بلا فریاد زد
آمدم جسم پدر از خاک بردارم نشد
شاعر: روح الله پیدایی
@ALsqlyn