◾️پیرامون شهادت جانسوز #امام_کاظم علیه السلام 1⃣1⃣
📢 مسمومیت شدید امام کاظم علیه السلام
🔻عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمّدِ بْنِ بَشّارٍ قَالَ حَدّثَنِي شَيْخٌ مِنْ أَهْلِ قَطِيعَةِ الرّبِيعِ مِنَ الْعَامّةِ بِبَغْدَادَ مِمّنْ كَانَ يُنْقَلُ عَنْهُ قَالَ قَالَ لِي قَدْ رَأَيْتُ بَعْضَ مَنْ يَقُولُونَ بِفَضْلِهِ مِنْ أَهْلِ هَذَا الْبَيْتِ فَمَا رَأَيْتُ مِثْلَهُ قَطّ فِي فَضْلِهِ وَ نُسُكِهِ فَقُلْتُ لَهُ مَنْ وَ كَيْفَ رَأَيْتَهُ قَالَ جُمِعْنَا أَيّامَ السّنْدِيّ بْنِ شَاهَكَ ثَمَانِينَ رَجُلًا مِنَ الْوُجُوهِ الْمَنْسُوبِينَ إِلَى الْخَيْرِ فَأُدْخِلْنَا عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع فَقَالَ لَنَا السّنْدِيّ يَا هَؤُلَاءِ انْظُرُوا إِلَى هَذَا الرّجُلِ هَلْ حَدَثَ بِهِ حَدَثٌ فَإِنّ النّاسَ يَزْعُمُونَ أَنّهُ قَدْ فُعِلَ بِهِ وَ يُكْثِرُونَ فِي ذَلِكَ وَ هَذَا مَنْزِلُهُ وَ فِرَاشُهُ مُوَسّعٌ عَلَيْهِ غَيْرُ مُضَيّقٍ وَ لَمْ يُرِدْ بِهِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ سُوءاً وَ إِنّمَا يَنْتَظِرُ بِهِ أَنْ يَقْدَمَ فَيُنَاظِرَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ هَذَا هُوَ صَحِيحٌ مُوَسّعٌ عَلَيْهِ فِي جَمِيعِ أُمُورِهِ فَسَلُوهُ قَالَ وَ نَحْنُ لَيْسَ لَنَا هَمّ ٌ إِلّا النّظَرُ إِلَى الرّجُلِ وَ إِلَى فَضْلِهِ وَ سَمْتِهِ فَقَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع أَمّا مَا ذَكَرَ مِنَ التّوْسِعَةِ وَ مَا أَشْبَهَهَا فَهُوَ عَلَى مَا ذَكَرَ غَيْرَ أَنّي أُخْبِرُكُمْ أَيّهَإ؛ النّفَرُ أَنّي قَدْ سُقِيتُ السّمّ فِي سَبْعِ تَمَرَاتٍ وَ أَنَا غَداً أَخْضَرّ وَ بَعْدَ غَدٍ أَمُوتُ قَالَ فَنَظَرْتُ إِلَى السّنْدِيّ بْنِ شَاهَكَ يَضْطَرِبُ وَ يَرْتَعِدُ مِثْلَ السّعَفَةِ.
✍🏻 ابن بشار گويد: شيخى سُنى از اهل قطيعةالربيع بغداد كه از او روايت نقل مىشد، بمن گفت: من يكى از اين خاندان (امامان شيعه) را كه فضيلتش زبانزد مردم بود ديدم كه در فضيلت و عبادت مانند او هرگز نديده بودم. گفتم: او كه بود و حالش را چگونه ديدى؟ گفت: در ايام زندانبانى سنِدى بن شاهك لعنة الله علیه، ما را كه هفتاد تن از آبرومندان و نيكوكاران نزد مردم بوديم جمع كرد و بحضور موسى بن جعفر عليهم السلام برد در زمانى كه مسمومش كرد و هنوز اثر زهر در بدن مباركش هويدا نگشته بود. سِندى بما گفت: به اين مرد نگاه كنيد و ببينيد: آيا نسبت به او پيشآمدى رخ داده است؟! زيرا مردم گمان مىكنند كه چنين شده و اين سخن را بسيار مىگويند. اين است منزل و استراحتگاه او كه در كمال وسعت و بدون سختى و فشار است. اميرالمؤمنين هارون نسبت به او سوء قصدى ندارد و فقط به اين انتظار است كه اميرالمؤمنين از سفر برگردد و با او مناظره و مباحثه كند. او را مىبيند كه صحيح و سالم و از همه در وسعت است، شما از خود او بپرسيد. شيخ سُنى گويد: منظرهٔ امام بقدرى ما را جذب كرده بود كه بسخن سِندى توجهى نداشتيم و هدفى جز ديدار او و نظر به فضل و هیبت جذاب او نداشتيم. لذا موسى بن جعفر عليهمالسلام خودش فرمودند: اما راجع به توسعه زندگى و مانند آن آنچه میگويد چنانست كه مىگويد؛ ولى من بشما جمعيت خبر میدهم كه در هفت دانه خرما بمن زهر دادهاند و فردا رنگ من سبز مىشود و پس فردا مىميرم. شيخ سُنى گويد: من به سندى بن شاهك نگاه كردم، ديدم او مضطرب شد و مثل شاخه خرما مىلرزيد.
📚 الکافی، کتاب الحجة، بَابُ أَنّ الْأَئِمّةَ يَعْلَمُونَ مَتَى يَمُوتُونَ وَ أَنّهُمْ لَا يَمُوتُونَ إِلّا بِاخْتِيَارٍ مِنْهُمْ، حدیث ۲
#امام_كاظم
#يا_باب_الحوائج
#شهادت_امام_موسي_كاظم
⚫️ پیرامون شهادت جانسوز #امام_کاظم علیه السلام 2⃣1⃣
👈🏻 برخی از این دعای امام کاظم علیه السلام برداشت کردهاند که در یکی از زندانها، مسکنِ ایشان نَمور، تاریک، تنگ، کثیف و بدبو و زمینش سخت بوده است که امام چنین تعابیری بکار بردهاند! والله أعلم.
⚠️ یَا سَیِّدِی نَجِّنِی مِنْ حَبْسِ هَارُونَ وَ خَلِّصْنِی مِنْ یَدِهِ یَا مُخَلِّصَ الشَّجَرِ مِنْ بَیْنِ رَمْلٍ وَ طِینٍ وَ مَاءٍ وَ یَا مُخَلِّصَ اللَّبَنِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ الْوَلَدِ مِنْ بَیْنِ مَشِیمَةٍ وَ رَحِمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ النَّارِ مِنْ بَیْنِ الْحَدِیدِ وَ الْحَجَرِ وَ یَا مُخَلِّصَ الرُّوحِ مِنْ بَیْنِ الْأَحْشَاءِ وَ الْأَمْعَاءِ خَلِّصْنِی مِنْ یَدَیْ هَارُونَ...
✍🏻 ای پروردگار من! مرا از زندان هارون نجات بده و از چنگ او بیرون آور؛ ای کسی که درخت را از میان شِن و گِل و آب بیرون میآوری! ای کسی که شیر را از مجرای خون و سرگین بیرون میآوری! ای کسی که فرزند را از میان رحِم بیرون میآوری! ای کسی که آتش را از میان آهن و سنگ بیرون میآوری! ای کسی که روح را از امعاء و احشاء بیرون میآوری! مرا از چنگ هارون نجات بده.
📚 بحارالانوار، ٤٨/٢١٩، به نقل از عیون اخبار الرضا عليه السلام
#امام_كاظم
#يا_باب_الحوائج
#شهادت_امام_موسي_كاظم
✍🏻 عمر بن واقد نقل کرده، وقتی فضایل موسی بن جعفر علیهم السلام را میشنید و به او خبر میرسید که شیعیان، ایشان را امام میدانند و شب و روز پنهانی به محضر ایشان رفت و آمد میکنند، بر جان و سلطنتِ خویش بیمناک شد و بفکر کشتن ایشان افتاد؛ مقداری خرما خواست و چند تایی خورد و بعد یک سینی برداشت و بیست خرما در آن گذاشت و نخی را سَمآلود کرد و آن را از سوراخ سوزن رد نمود و بعد یکی از خرماها را برداشت و مرتب سم را با آن نخ از بین آن رد کرد، تا یقین کرد که خرما کاملاً مسموم شده است. بعد آن را در بین بقیه خرماها گذاشت و به یکی از خادمانش گفت: این سینی را پیش موسی بن جعفر ببر و به او بگو: امیرالمؤمنین از این خرما خوردند و دلشان نیامد که برای شما نفرستند؛ شما را به حق خود قسم داده اند که این خرماها را تا آخر بخورید که خودم آنها را با دست خود برای شما انتخاب کردهام. هارون به غلام گوشزد کرد: مراقب باش که چیزی از خرماها باقی نماند و آنها را به کس دیگری ندهد.
خادم خرماها را آورد و پیغام هارون را به ایشان رساند؛ امام فرمود: یک چوب خلال بمن بده! خلال را به ایشان داد و در مقابل امام ایستاد و ایشان همین طور خرماها را میخوردند. هارون سگ مادهای داشت که خیلی آن را دوست میداشت، سگ به هر زحمتی خود را رها کرد و در حالی که زنجیرهای از طلا و جواهرش به زمین کشیده میشد تا کنار امام آمد. امام آن خرمای مسموم را با خلال برداشتند و پیش سگ انداختند، سگ آن را خورد و طولی نکشید که خود را بر زمین زد و عوعویی کرد و گوشت هایش قطعه قطعه بر زمین ریخت. امام بقیه خرماها را خوردند و غلام سینی را برداشت و آن را پیش رشید برد. هارون به او گفت: خرماها را تا آخر خورده است؟ گفت: آری ای امیرالمؤمنین. گفت: حالش چطور بود؟ غلام گفت: من چیز بدی ندیدم ای امیرالمؤمنین. بعد که خبر قطعه قطعهٔ سگ و مُردنش به او رسید، بسیار دلگیر شد و مصیبت آن را بزرگ داشت و بالای سر سگ رفت و دید گوشت هایش بر اثر سم ریخته است. غلام را خواست و دستور داد شمشیر و پوستین را برایش آماده کنند. گفت یا واقعیت را در مورد خرماها بمن میگویی و یا تو را میکُشم. گفت: ای امیر المؤمنین! من خرما را برای موسی بن جعفر بردم و سلام شما را رساندم همان جا در مقابلش ایستادم، از من خلالی خواست و من هم به او دادم. خرماها را یکی یکی بوسیله خلال برمی داشت و میخورد تا آن سگ آمد و ایشان خلال را در یکی از آن خرماها برد و آن را برای آن سگ انداخت و سگ هم آن را خورد و بقیه خرماها را خودش خورد و بعد آن چه خودتان میدانید اتفاق افتاد ای امیرالمؤمنین. هارون گفت: سودی نکردیم؛ خرمای خوبی به او خوراندیم و سم خود را هدر دادیم و سگ ما را کُشت. نمی توان در مورد او حیله کرد.
📚 بحارالانوار، ٤٨/٢٢٣، به نقل از عيون اخبار الرضا عليه السلام
#امام_كاظم
#يا_باب_الحوائج
#شهادت_امام_موسي_كاظم
◼️پیرامون شهادت جانسوز #امام_کاظم علیه السلام 5⃣1⃣ (ادامه از روایت قبل)
✖️وضعیت جسمیِ امام هنگام شهادت و انجام امورات دفن، توسط امام رضا علیه السلام
✍🏻 مُسَیب گوید: سپس در شبِ روزِ سوم، سَرورم مرا خواستند و فرمودند: چنانچه گفته بودم من پیش خداوند عزّوجلّ میروم؛ وقتی از تو آب خواستم و نوشیدم و دیدی من وَرم کردهام و شکمم بالا آمده و رنگم زرد و سرخ و سبز میشود و همینطور رنگ به رنگ میشوم، برو به این ستمگر بگو که من از دنیا رفتهام. وقتی دیدی من اینطور شدهام مبادا تا قبل از جان دادنم بگویی کسی بیاید. مسیب گوید: پیوسته در انتظار وعده امام علیه السلام بودم تا اینکه آب خواستند و آشامیدند و بعد مرا خواستند و فرمودند: ای مسیب! این مرد پلید سِندی بن شاهک خیال خواهد کرد که او غسل و دفن مرا انجام میدهد، ولی هرگز چنین اتفاقی نمیافتد. وقتی مرا به قبرستان قریش بردند، بر رویم لحد بگذارید و قبرم را از چهار انگشتِ باز بالاتر نیاورید و از تربتم چیزی برای تبرک برندارید (که بخورید)؛ زیرا همه تربتها برای ما حرام است، مگر تربت جدم حسین بن علی علیهم السّلام که خداوند عزّ و جلّ آن را برای شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است. مسیب گوید: سپس شخصی را دیدم که شبیهترین انسانها به امام علیه السلام بود و کنار ایشان نشسته بود. من سرورم رضا علیه السلام را وقتی نوجوان بودند دیده بودم، خواستم از آن شخص سؤال کنم که شما که هستید، که امام کاظم علیه السّلام فریاد زدند: ای مسیب! مگر نگفتم چیزی نگویی⁉️ صبر کردم تا ایشان از دنیا رفتند و آن شخص از نظرم ناپدید شد. من خبر را به رشید رساندم و بعد سِندی بن شاهک آمد. بخدا قسم با چشم خود آنها را دیدم که خیال میکردند ایشان را غسل میدهند، ولی دستشان به ایشان نمیرسید و خیال میکردند که سِدر و کافور میزنند و کفن میکنند و من میدیدم که هیچ کاری پیش نمیبردند. دیدم همان شخص ایشان را غسل و حنوط و کفن میکند و چنان وانمود میکند که کمککار آنهاست و آنها او را نمیشناختند. وقتی آن شخص کارهای ایشان را تمام کرد، بمن فرمودند: ای مسیب! در هرچه شک میکنی در این شک نداشته باش که من امام و مولای تو و حجت خداوند متعال بعد از پدرم بر تو هستم؛ ای مسیب! مثَل من، مثَل یوسف صدیق علیه السلام است و مثَل آنها، مثَل برادران اوست که پیش یوسف رفتند و یوسف آنها را شناخت، ولی آنها او را نشناختند. سپس جنازه امام را بردند و در قبرستان قریش دفن کردند...
📚 بحارالانوار، ٤٨/٢٢٤، به نقل از عیون اخبار الرضا عليه السلام
#امام_كاظم
#يا_باب_الحوائج
#شهادت_امام_موسي_كاظم
▪️پیرامون شهادت جانسوز #امام_کاظم علیه السلام 6⃣1⃣
⛔️ بدن مقدس امام روی تخته و فریادهای توهینآمیز و فحشهای سِندی بن شاهک حرامزاده ملعون به امام مظلوم ما
ابْنُ عُبْدُوسٍ عَنِ ابْنِ قُتَیْبَةَ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الصَّیْرَفِیِّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: تُوُفِّیَ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ علیه السلام فِی یَدَیِ السِّنْدِیِّ بْنِ شَاهَکَ فَحُمِلَ عَلَی نَعْشٍ وَ نُودِیَ عَلَیْهِ هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَةِ فَاعْرِفُوهُ فَلَمَّا أُتِیَ بِهِ مَجْلِسَ الشُّرْطَةِ أَقَامَ أَرْبَعَةَ نَفَرٍ فَنَادَوْا أَلَا مَنْ أَرَادَ أَنْ یَرَی الْخَبِیثَ بْنَ الْخَبِیثِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ فَلْیَخْرُجْ..
✍🏻 حسن بن عبدالله صیرفی از پدرش نقل کرده، موسی بن جعفر علیهم السّلام در زندان سِندی بن شاهک درگذشتند، ایشان را روی تختی گذاشته و میبردند و میگفتند: این امام رافضی هاست؛ بیایید او را ببینید. وقتی بدن ایشان را به مجلس شرطهها آوردند، سندی بن شاهک چهار نفر را گماشت تا فریاد بزنند که آگاه باشید که هرکه میخواهد آن...... (از ترجمه معذورم) را ببیند از خانهاش بیرون بیاید.
📚بحارالانوار، ٤٨/٢٢٧، به نقل از عیون اخبار الرضا عليه السلام
#امام_كاظم
#يا_باب_الحوائج
#شهادت_امام_موسي_كاظم
⚫️ پیرامون شهادت جانسوز #امام_کاظم علیه السلام 7⃣1⃣
💥گزارشی خواندنی از هیبت و جذبه امام
👈🏻 علامه مجلسی رحمهالله
✍🏻 در بعضی از تألیفات اصحاب دیدم: روایت شده وقتی هارون - که خداوند لعنتش کند - تصمیم گرفت که امام موسی بن جعفر علیهم السّلام را به قتل برساند، کُشتن ایشان را به هریک از سربازان و سپاه داران خود که پیشنهاد میکرد، هیچ کدام قبول نکردند. نامهای به کارگزاران خود در ممالک فرنگ نوشت که: برایم گروهی پیدا کنید که خداوند و رسولش را نشناسند، من میخواهم در کاری از آنها کمک بگیرم. گروهی را فرستادند که از اسلام و زبان عربی هیچ چیز نمیدانستند و پنجاه نفری میشدند. وقتی نزد رشید رسیدند، به آنها احترام نمود و از آنها پرسید: پروردگار شما کیست؟ و پیامبرتان چه کسی است؟ گفتند: ما هرگز پروردگار و پیامبری نمیشناسیم. رشید آنها را وارد خانهای که امام علیه السّلام در آن جا زندانی بودند نمود تا حضرت را بکُشند و خودش از روزنه اتاق به تماشای آنها نشست. همینکه چشمشان به امام افتاد، سلاحهای خود را انداختند و بدنشان به لرزه درآمد و به سجده افتادند و به جهت رحم کردن به ایشان گریه میکردند. امام علیه السّلام شروع کردند دست بر سر آنها کشیدن و به زبان خودشان با آنها صحبت کردن و آنها اشک میریختند. وقتی رشید این را دید، ترسید فتنهای برپا شود و بر سر وزیرش فریاد کشید که آنها را بیرون بیاندازد. آنها به جهت احترام ایشان عقب عقب رفتند و سوار بر اسبهای خود شدند و بدون اجازه به طرف شهرهای خویش راه افتادند.
📚 بحارالانوار، ٤٨/٢٤٨
#امام_كاظم
#يا_باب_الحوائج
#شهادت_امام_موسي_كاظم
⏪چهار اثر فوق العاده زندگی منتظرانه در سخن امام کاظم علیه السلام
🌷 #امام_کاظم علیه السلام: هر كه در #انتظار فرج و امر ما، مرکبی داشته باشد و دشمن ما را خشمناك كند در حالی كه منسوب به ما(شیعه) است:
✅خدا #روزيش را افزایش دهد
✅و #شرح_صدر(ظرفیت روحی) به او داده
✅و او را به #آرزويش رسانده
✅و در #حوائجش کمک کار او خواهد بود.
◀️من ارتبط دابة متوقعا به أمرنا و يغيظ به عدونا و هو منسوب إلينا أدر الله رزقه و شرح صدره و بلغه أمله و كان عونا على حوائجه
📕الكافي، ج۶، ص: ۵۳۵
#استاد_ملایی
#انتظار_حقیقی
#شهادت_امام_موسی_کاظم (ع)
#امام_زمان
#امام_کاظم(ع) :
سعی کنید زمان خود را به ۴ بخش تقسیم کنید:
۱-زمانی برای خلوت با خدا☘🤲
۲-زمانی جهت تلاش برای به دست آوردن روزی حلال
۳-زمانی برای معاشرت و ارتباط با آشنایان و خانواده🤝
۴-زمانی هم برای لذتهای حلال 😇
منبع: تحفالعقول
✔️ ماجرای صحبت کردن آيت الله العظمي امام کاظم عليه افضل الصلوات با کبوتران میباشد......
«علی بن ابوحمزه ثمالی» میگوید: «روزی یکی از دوستان #امام_کاظم عليه السلام به دیدار آن حضرت آمد و حضرت را به میهمانی در منزل خود دعوت کرد.
امام عليه السلام دعوت دوست خود را پذیرفت و به همراه او حرکت کرد تا به منزل او رسید. میزبان تختی را مهیّا نمود و امام کاظم عليه السلام بر آن تخت نشست. چون صاحب منزل برای آوردن غذا رفت، حضرت متوجه شد که یک جفت کبوتر زیر تخت در حال صحبت با یکدیگر میباشند.
وقتی صاحب منزل با ظرف غذا نزد حضرت آمد، امام عليه السلام را در حال خنده و تبسم مشاهده کرد، از روی تعجب گفت: «یابن رسول اللّه، این تبسم برای چیست؟»
حضرت فرمودند:
«برای این جفت کبوتری است که زیر تخت مشغول شوخی و بازی هستند. کبوتر نر به همسر خود میگوید:
«ای انیس و مونس من، ای عروس زیبای من، قسم به خداوند یکتا، بر روی زمین موجودی محبوبتر و زیباتر از تو نزد من نیست مگر این شخصیتی که روی تخت نشسته است»».
صاحب منزل با تعجب عرضه داشت: «آیا شما زبان حیوانات و سخن گفتن کبوتران را میدانید؟
امام عليه السلام فرمودند:
«بلی، ما #اهلبیت علیهم السلام رسالت، سخن حیوانات و پرندگان را میدانیم و بلکه تمام علوم اوّلین و آخرین به ما داده شده است»»
📚بحارالانوار، ج ۴۱، ص۵۶.
✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
شدت رازداری در کلام موسی بن جعفر علیه السلام
عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى الْكِلَابِيِّ، قَالَ: قَالَ لِي أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى (علیه السلام): «إِنْ كَانَ فِي يَدِكَ هَذِهِ شَيْءٌ فَاسْتَطَعْتَ أَنْ لَا تُعْلِمَ بِهِ هَذِهِ فَافْعَلْ»
عثمان بن عیسی گوید: #امام_کاظم (علیه السلام) به من فرمود: «اگر در این دستت چیزی باشد و بتوانی که به آن دستت نفهمانی بکن (یعنی رازت را پوشیده دار)»
📚مختصر البصائر/ص292
هدایت شده از ایستگاه روضه
روضه خانگی - امام کاظم(ع) - 947.mp3
4.58M
پرواز در عرض ۲ ثانیه....mp3
5.59M
یکساعت پیش اگر کسی میآمده خانه بشر حافی میدید که بر سر سفره شراب نشسته است ، الان که آمده است میبیند ، ای بابا بر سر سجاده نشسته است " چه خبر هست " ... به نظر شما طی این فاصله " این مرحله " از سر بساط شراب " در رقص و آواز " تا اینجا چقدر راه هست ؟ بی نهایت راه هست ( هزاران سال راه هست ) ، چطور میشود که زمان درنوردیده میشود ! زمان کوچک میشود ، همه این میلیون ها ، میلیون ها سال " یک فاصله از زمین تا آسمان " چنان درهم نوردیده میشود که تبدیل به ۲ ثانیه ...
... برگرداندن قلب خیلی کار هست آقا ( خیلی کار هست ) ... آدمی مثل موسی بن جعفر ع میخواهد که قلب را برگرداند
... قلب انسان به دنیا جوش خورده است ، تمام آلودگیهای دنیا ، محبت مغازمان ، محبت پولمان ، محبت چِه و چِه ، همه اینها چنان سخت ...
... چه قدرتی میخواهد که این قلب را به طرف خدا برگرداندش و همه این زنگارها را بریزد و صافش کند ، این از عهده بشر خارج هست آقا ، این معجزه هست ...
#امام_کاظم
#شهادت_امام_کاظم
1400-12-6-sh4.mp3
23.29M
🏴 امام موسی بن جعفر علیه السلام،یک تن و ده جبهه
(زمانه و زمینه پس از امام صادق علیه السلام)
🎙️ استاد حسن رحیم پور ازغدی
به مناسبت #شهادت موسی بن جعفر #امام_کاظم علیه السلام،مشهد ۹۷
🏴🕯🏴🕯🏴🕯
۞﴾﷽﴿۞
✍او غریب است...!
#امام_مهدی از دیدگاه #امام_کاظم
علیه السلام: او امام غریب، تنها ،دور
از وطن، و غایب از دیدگان کسان خویش
است که خون پدرش را انتقام میگیرد.
📚کمال الدین،ص۳۶۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ولادتامامکاظمعلیهالسلاممبارک🌸
#باب_الحوائج
امام #کاظم علیه السلام فرمودند:
🔸اعمال و عبادتها حتی اگر پاک باشند قابل اطمینان نیستند و حتی اگر درست باشند نجاتبخش نیستند مگر با (داشتن) ولایت #امیرالمومنین علیه السلام و پیروی از او و اقرار به فضائل او و پذیرفتن سخنان کسانی که بر فضائل او آگاه هستند و تسلیم شدن در برابر کسانی که فضائل او را روایت میکنند.
📚 دعای اعتقاد(مهج الدعوات، ص۲۳۳)
#امام_کاظم #ولادت #کاظمین
#امام_کاظم (ع) ۱۲۵:
مال حرام رشد نمی کند. اگر هم رشد کند، برکتی در آن نیست. آدمی آنچه را هم که از حرام انفاق کند، پاداشی ندارد و آنچه راهم که باقی گذارد ره توشه او به سوی آتش جهنم است.
🔸داستانی از زندگی #امام_کاظم علیه السلام
مسیب، زندانبان امام موسی کاظم علیه السلام میگوید: سه روز قبل از شهادت امام مرا طلبید و فرمود: «امشب عازم مدینه هستم تا عهد امامت پس از خود را به فرزندم علی واگذار کنم و او را وصی و خلیفه خود نمایم.»
گفتم: آیا توقع دارید با وجود این همه مامور و قفل و زنجیر، امکان خروج شما را فراهم کنم؟!
فرمود: «ای مسیب، تو گمان میکنی قدرت و توان الهی ما کم است؟»
گفتم: نه، ای مولای من. فرمود: «پس چه؟»
گفتم: دعا کنید ایمانم قویتر شود.
امام چنین دعا کرد: «خدایا او را ثابتقدم بدار.»
سپس فرمود: «من با همان اسم اعظم الهی که آصف بن برخیا (وزیر حضرت سلیمان علیه السلام) تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از یمن به فلسطین آورد، خدا را میخوانم و به مدینه میروم.» ناگهان دیدم امام دعایی خواند و ناپدید شد. اندکی بعد بازگشت و با دست خود زنجیرهای زندان را به پای مبارک بست. سپس فرمود: «من پس از سه روز از دنیا میروم.»
من به گریه افتادم. فرمود: «گریه مکن و بدان که پسرم علی ابن موسی الرضا پس از من، امام توست.»
▫️بحار الانوار، ج 48، ص 224، ح 26
#شهادت_امام_کاظم
▪️غمت دائم هزاران دسته بوده
تنت موسی بن جعفر خسته بوده...
▪️تو را بابالحوائج خواندهاند چون
که عمری در به رویت بسته بوده...
🏴درود بر آن آقای غریبی که شیعیان به میمنت آزادیشان به استقبال آمدند ولی پیکر تابناکش با غل و زنجیر از کاخ هارون بیرون آمد.
🥀شهادت غریبانه باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر را به محضر #امام_زمان و منتظران حضرتش تسلیت می گوییم.🥀
#امام_کاظم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 علامت شیعه بودن از زبان #امام_کاظم علیه السلام
#استاد_عالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عهدهای #امام_کاظم علیه السلام با علی بن یقطین...
🎙سخنرانی استاد عالی
#شهادت_امام_کاظم #شهادت_امام_موسی_کاظم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عید_غدیر ادامه دارد...🎉✨
▫️#امام_کاظم علیه السلام:
🔸اعمال و عبادتها حتی اگر پاک باشند قابل اطمینان نیستند و حتی اگر درست باشند نجات بخش نیستند، مگر با (داشتن) ولایت امیرالمومنین علیه السلام و پیروی از او و اقرار به فضائل او و پذیرفتن سخنان کسانی که بر فضائل او آگاه هستند و تسلیم شدن در برابر کسانی که فضائل او را روایت میکنند.
📚 دعای اعتقاد(مهج الدعوات، ص۲۳۳)
✋نشر دهیم
#به_عشق_امیرالمومنین_به_نیت_فرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عهدهای امام کاظم علیه السلام با علی بن یقطین
استاد عالی
ولادت امام کاظم علیه السلام مبارک 💐
#ولادت_امام_کاظم
#امام_کاظم