eitaa logo
@Imam7tom
380 دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
14.8هزار ویدیو
1.5هزار فایل
کانال امام موسی کاظم علیه االسلام حاوی مطالب مذهبی
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️معرفی   لعنت الله علیه عبدالرحمان از شهداء کربلا او از طایفه «بنی دهمان» و جزو سربازان و سرسپردگان بود که در سال 61 هـ.ق در سرزمین حاضر و دستش به شهداء دیگر آلوده شد. نامش به گونه مختلفی چون، عثمان بن خالد بن اسیر (اشتر) جهنی، اسید الجهنی، و تنها در زیارت ناحیه عمربن خالد بن اسد الجهنی، و دیگر عثمان بن خالد بن اسیر خثعمی، و عثمان بن خالد بن رشیم، در تاریخ آمده است. اکثر مورخین، او را عبدالرحمن، برادر در روز می دانند. عده ای نیز بر این باورند که او با همدستی «بشر بن سوط (خوط) همدانی»، عبدالرحمن را به شهادت رسانده و های او را ربودند. بعضی مقاتل چون مقتل الحسین مقرم و مقاتل الطالبین و نفس المهموم و مدائنی گویند که عبدالله یکی دیگر از فرزندان عقیل که به «عبدالله الاکبر» مشهور بود، بدست عثمان بن خالد و مردی از همدان که احتمالا «بشر بن خوط همدانی» بوده، به رسید. ☑️پایان زندگی او: زمانیکه قیام کرد و سال 66 هـ.ق به خونخواهی حسین بن علی علیه السلام و دیگر شهداء کربلا بپاخاست، «عبدالله بن کامل»، یکی از نیروهای تحت امرش را به دنبال عثمان بن خالد فرستاد. ابن کامل با اطرافیان خود هنگام نماز عصر اطراف مسجد «بنی دهمان» که ظاهرا برای قبیله «دهمان» بود، رفت و گفت: اگر «عثمان بن خالد بن اسیر دهمانی» و همدست او بشر بن سوط را برای من نیاورید، گناه همه قبیله از روز خلق تا قیامت بر گردن من، اگر همه شما را نکشم. آنها گفتند: به ما مهلت ده تا آنها را نزد تو آوریم. عده ای سوار رفتند و آن دو نفر را در جبانه (به میدان یا قبرستان گویند) کوفه دیدند اما می خواستند به طرف جزیره (شمال عراق) فرار کنند که آنها را دستگیر و نزد «ابن کامل » آوردند. او به دستور مختار آنها را زد و جسدشان را . حضرت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)، در زیارت شهداء کربلا از ، به عبدالرحمن بن عقیل، سلام و درود فرستاده و قاتلش را کرده و می فرماید: السلام علی عبدالرحمن بن عقیل، لعن الله قاتله و رامیه «عمر بن خالد بن اسد الجهنی».  📚منابع: 1- منتهی الامال     2- ابصار العین     3- موسوعة‌الامام الحسین به نقل از: مناقب ابن شهرآشوب، بحارالانوار مجلسی، اسرارالشهادة دربندی، الامعة الساکبه بهبهانی، و...     4- نفس‌المهموم
[عبدالله]_بن_حصین_ازدی  از سرهنگان لشگر ملعون و از عناصر خبیث در که از حسین بن علی علیه السلام و یارانش اظهار می نمود! او را از قبیله «بجیله» می دانند. روز هفتم محرم سال 61 هـ.ق، در نهضت حسینی در کربلا که عمربن سعد به دستور «ابن زیاد» آب را بر سپاه حسینی بست و بسیاری از لشگرش را در اطراف آنجا فرستاد تا میان حسین و یارانش با آب، مانع شدند، «عبدالله بن حصین ازدی» در میان لشگر عمر سعد حاضر بود آنان را در اینکار همراهی و به این عمل، می کرد. از بین قبیله بجیله با صدای بلند فریاد زد و گفت: ای حسین، این آب را که همرنگ می بینی، به خدا ای از آن را نچشی تا از تشنگی بمیرید. حسین بن علی (علیه‌السلام) او را کرد و فرمود: خدایا او را از بکش و هرگز او را نیامرز! 📚(طبری) ☑️پایان زندگی ننگین او: حمید بن مسلم تاریخ نگار کربلا روایت می کند: من بعد از واقعه کربلا او را (عبدالله بن حصین ازدی) که بیمار بود، ملاقات کردم و به آن خدائیکه معبودی جز او نیست، دیدم آب می آشامید تا پر می شد، آنگاه آن را می کرد (برمی گرداند) و فریاد می زد: ام، تشنه ام دوباره آب می خورد تا شکمش بالا می آمد و باز فریاد می زد: العطش، العطش و سیراب نمی شد. و دائما همین کارش بود تا جانش در آمد و شد. (لعنة الله علیه).  📚منابع: 1- نفس‌المهموم     2- ارشاد (مفید ج 2)     3- فرهنگ عاشورا  ➖➖➖➖➖➖➖➖ ✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
     از حضرت بن علی (علیه السلام) و جانیان لشگر «لعنته الله علیه». القابش در مقاتل به گونه های مختلفی چون: صالح بن وهب مری، مزنی، صالح بن وهب جعفی آمده است. نام او در حماسه حسینی به عنوان یک عنصر خبیث در چند جا مطرح است. روز ، آنگاه که حسین بن علی (علیه السلام ) به میدان آمد، عمر سعد دستور داد تا لشگرش از هر سو بر آن حضرت حمله کنند. 4000 می زدند و شمر با چند نفر نظام از جمله صالح بن وهب، خولی، سنان بن انس و ... به طرف خیمه های امام که اهلبیت آن جا بودند، رفتند که امام (علیه السلام) فریاد زد: ای پیروان ! اگر لااقل باشید. من و شما با همدیگر کارزار می کنیم، بر گناهی نیست، تا من زنده ام آن سرکشان را از اهل و عیال من بازدارید. از این رو، ملعون دستور داد که از حرم این مرد دور شوید و به خودش حمله کنید زمانیکه دشمنان رو به امام آورده و از هر طرف بر پیکرش هجوم بردند، آنقدر و زدند تا بدنش مانند شد و چون از شدت ضعف و و ، چند لحظه ای ایستاد، ای بر پشت آن حضرت زد و حضرت در حالی که می فرمود: بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله، بر روی گونه راست، از بر زمین افتاد. پس از شهادت امام حسین علیه السلام، عمر سعد فریاد زد: چه کسانی حاضرند بر حسین ؟ صالح بن وهب با چند نفر دیگر حاضر بر اینکار شدند که: بدن آنحضرت را زیر کوبیدند، آنگونه که و در هم شکست. و بعد این ده نفر نزد عبیدالله رفتند. پرسید اینها کیستند؟ گفتند: آنها که اسب تاختیم! و عبیدالله جایزه بسیار اندکی برایشان مقرر کرد. ابوعمرو زاهد گفت: وقتی نسب اینها را دیدیم معلوم شد که همه این ده نفر بودند. ☑️و سرانجام ننگین زندگی او: سال 66 هـ.ق، زمانیکه ثقفی به خونخواهی حسین علیه السلام و بقیه شهداء کربلا قیام کرد، دستور داد این گروه را دستگیر کرده و همه را به و با های_آهنی دست و پایشان را به زمین کوبید. آنگاه با اسب هایی که داشت بر بدنشان تاختند تا شدند. سپس جسد آنها را سوزاندند. 📚منابع: 1- مقاتل الطالبین ترجمه رسول محلاتی/ 121     2- ابصار العین     3- نفس‌المهموم     4- فرهنگ عاشورا     5- موسوعة‌الامام الحسین ج 4  ✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
(حیاة)_حضرمی نام پدرش را حریه، یحیی و حویه، نیز گفته اند جنایات : روز ، پس از حسین بن علی علیه السلام، لشگر عمربن سعد به جهت های او بر پیکر مقدسش حمله کردند. ، اقدام به کردن امام حسین علیه السلام نمود او تنها امام را کرد و پوشید، در حالی که در آن بیشتر از 110 و پارگی از و و شمشیر بود. اگرچه این عدد را به اختلاف ذکر کرده اند. وقتی امام علیه السلام شهید شدند، (لعنة الله علیه) در بین یارانش فریاد زد که: چه کسی داوطلب می شود که بر حسین علیه السلام با ؟ او، (اسحاق حضرمی) با چند نفر دیگر حاضر بر اینکار شدند. آمد و با اسب خویش بر بدن امام علیه السلام تاخت، چندان که و آنحضرت درهم شکست؛ و بعد هم به اتفاق دیگر جانیان، نزد لعنت الله علیه رفتند و اندکی از او گرفتند. ابوعمر زاهد می گوید: در نسب آنها دیدیم که همگی بودند. ملاحظات : اسحاق بعد از این لباس امام به مرض مبتلا شد و موی سر و رویش ریخت سرنوشت او : در زمان ، او و دوستانش را گرفت و دست و پایشان را به بست و دستور داد آنقدر اسب بر بدن آنها تاختند تا شدند 📚منابع : نفس‌المهموم ترجمه کامل ابن اثیر، خلیلی تاریخ طبری منتهی‌الامال ابصار العین موسوعه الامام الحسین به نقل از: عمادالدین طبری،نفس المهموم , کامل بهائی، لهوف، ارشاد و بسیاری منابع دیگر