✔️معرفی #قتله_کربلا
#عثمان_بن_خالد_جهنی لعنت الله علیه
#قاتل عبدالرحمان #بن_عقیل از شهداء کربلا
او از طایفه «بنی دهمان» و جزو سربازان و سرسپردگان #عمر_بن_سعد بود که در سال 61 هـ.ق در سرزمین #کربلا حاضر و دستش به #خون شهداء دیگر آلوده شد.
نامش به گونه مختلفی چون،
عثمان بن خالد بن اسیر (اشتر) جهنی، اسید الجهنی، و تنها در زیارت ناحیه عمربن خالد بن اسد الجهنی، و دیگر عثمان بن خالد بن اسیر خثعمی، و عثمان بن خالد بن رشیم، در تاریخ آمده است.
اکثر مورخین، او را #قاتل عبدالرحمن، برادر #مسلم_بن_عقیل در روز #عاشورا می دانند.
عده ای نیز بر این باورند که او با همدستی «بشر بن سوط (خوط) همدانی»، عبدالرحمن را به شهادت رسانده و #لباس های او را ربودند.
بعضی مقاتل چون مقتل الحسین مقرم و مقاتل الطالبین و نفس المهموم و مدائنی گویند که عبدالله یکی دیگر از فرزندان عقیل که به «عبدالله الاکبر» مشهور بود، بدست عثمان بن خالد و مردی از همدان که احتمالا «بشر بن خوط همدانی» بوده، به #شهادت رسید.
☑️پایان زندگی او:
زمانیکه #مختار_ثقفی قیام کرد و سال 66 هـ.ق به خونخواهی حسین بن علی علیه السلام و دیگر شهداء کربلا بپاخاست،
«عبدالله بن کامل»، یکی از نیروهای تحت امرش را به دنبال عثمان بن خالد فرستاد.
ابن کامل با اطرافیان خود هنگام نماز عصر اطراف مسجد «بنی دهمان» که ظاهرا برای قبیله «دهمان» بود، رفت و گفت:
اگر «عثمان بن خالد بن اسیر دهمانی» و همدست او بشر بن سوط را برای من نیاورید،
گناه همه قبیله از روز خلق تا قیامت بر گردن من، اگر همه شما را نکشم.
آنها گفتند:
به ما مهلت ده تا آنها را نزد تو آوریم.
عده ای سوار رفتند و آن دو نفر را در جبانه (به میدان یا قبرستان گویند) کوفه دیدند اما می خواستند به طرف جزیره (شمال عراق) فرار کنند که آنها را دستگیر و نزد «ابن کامل » آوردند.
او به دستور مختار #گردن آنها را زد و جسدشان را #سوزاند.
حضرت #مهدی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)، در زیارت شهداء کربلا از #ناحیه_مقدسه، به عبدالرحمن بن عقیل، سلام و درود فرستاده و قاتلش را #لعنت کرده و می فرماید:
السلام علی عبدالرحمن بن عقیل، لعن الله قاتله و رامیه «عمر بن خالد بن اسد الجهنی».
📚منابع:
1- منتهی الامال
2- ابصار العین
3- موسوعةالامام الحسین به نقل از: مناقب ابن شهرآشوب، بحارالانوار مجلسی، اسرارالشهادة دربندی، الامعة الساکبه بهبهانی، و...
4- نفسالمهموم
#قتله_کربلا
#عبیدالله_[عبدالله]_بن_حصین_ازدی
از سرهنگان لشگر #عمر_بن_سعد ملعون
و از عناصر خبیث در #کربلا که از #عطش حسین بن علی علیه السلام و یارانش اظهار #خوشحالی می نمود!
او را از قبیله «بجیله» می دانند.
روز هفتم محرم سال 61 هـ.ق، در نهضت حسینی در کربلا که عمربن سعد به دستور «ابن زیاد» آب #فرات را بر سپاه حسینی بست و بسیاری از لشگرش را در اطراف آنجا فرستاد تا میان حسین و یارانش با آب، مانع شدند،
«عبدالله بن حصین ازدی» در میان لشگر عمر سعد حاضر بود آنان را در اینکار همراهی و به این عمل، #افتخار می کرد.
از بین قبیله بجیله با صدای بلند فریاد زد و گفت:
ای حسین، این آب را که همرنگ #آسمان می بینی، به خدا #قطره ای از آن را نچشی تا از تشنگی بمیرید.
حسین بن علی (علیهالسلام) او را #نفرین کرد و فرمود:
خدایا او را از #تشنگی بکش و هرگز او را نیامرز!
📚(طبری)
☑️پایان زندگی ننگین او:
حمید بن مسلم تاریخ نگار کربلا روایت می کند:
من بعد از واقعه کربلا او را (عبدالله بن حصین ازدی) که بیمار بود، ملاقات کردم و به آن خدائیکه معبودی جز او نیست،
دیدم آب می آشامید تا #شکمش پر می شد، آنگاه آن را #قی می کرد (برمی گرداند) و فریاد می زد:
#تشنه ام، تشنه ام دوباره آب می خورد تا شکمش بالا می آمد و باز فریاد می زد: العطش، العطش و سیراب نمی شد.
و دائما همین کارش بود تا جانش در آمد و #هلاک شد. (لعنة الله علیه).
📚منابع:
1- نفسالمهموم
2- ارشاد (مفید ج 2)
3- فرهنگ عاشورا
➖➖➖➖➖➖➖➖
✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
#قتله_کربلا
#صالح_بن_وهب_یزنی_جعفی
از #قاتلین حضرت #سیدالشهداء #حسین بن علی (علیه السلام)
و جانیان لشگر #عمر_بن_سعد «لعنته الله علیه».
القابش در مقاتل به گونه های مختلفی چون:
صالح بن وهب مری، مزنی،
صالح بن وهب جعفی آمده است.
نام او در حماسه حسینی به عنوان یک عنصر خبیث در چند جا مطرح است.
روز #عاشورا، آنگاه که حسین بن علی (علیه السلام ) به میدان آمد،
عمر سعد دستور داد تا لشگرش از هر سو بر آن حضرت حمله کنند.
4000 #کماندار #تیر می زدند و شمر با چند نفر #پیادگان نظام از جمله صالح بن وهب، خولی، سنان بن انس و ... به طرف خیمه های امام که اهلبیت آن جا بودند، رفتند
که امام (علیه السلام) فریاد زد:
ای پیروان #آل_ابوسفیان!
اگر #دین_ندارید لااقل #آزادمرد باشید.
من و شما با همدیگر کارزار می کنیم،
بر #زنان گناهی نیست،
تا من زنده ام آن سرکشان را از اهل و عیال من بازدارید.
از این رو، #شمر_بن_ذی_الجوشن ملعون دستور داد که از حرم این مرد دور شوید
و به خودش حمله کنید زمانیکه دشمنان رو به امام آورده و از هر طرف بر پیکرش هجوم بردند،
آنقدر #نیزه و #شمشیر زدند تا بدنش مانند #خارپشت شد
و چون از شدت ضعف و #جراحات و #تشنگی،
چند لحظه ای ایستاد، #صالح_بن_وهب #نیزه ای بر پشت آن حضرت زد و حضرت در حالی که می فرمود:
بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله،
بر روی گونه راست، از #اسب بر زمین افتاد.
پس از شهادت امام حسین علیه السلام، عمر سعد فریاد زد:
چه کسانی حاضرند بر #پیکر حسین #اسب_بتازند؟
صالح بن وهب با چند نفر دیگر حاضر بر اینکار شدند که:
بدن آنحضرت را زیر #سم_اسبانشان کوبیدند،
آنگونه که #سینه و #پشتش در هم شکست.
و بعد این ده نفر نزد عبیدالله رفتند.
پرسید اینها کیستند؟
گفتند:
آنها که اسب تاختیم! و عبیدالله جایزه بسیار اندکی برایشان مقرر کرد.
ابوعمرو زاهد گفت:
وقتی نسب اینها را دیدیم معلوم شد که همه این ده نفر #حرامزاده بودند.
☑️و سرانجام ننگین زندگی او:
سال 66 هـ.ق، زمانیکه #مختار ثقفی به خونخواهی حسین علیه السلام و بقیه شهداء کربلا قیام کرد،
دستور داد این گروه را دستگیر کرده و همه را به #پشت_بخوابانند
و با #میخ های_آهنی دست و پایشان را به زمین کوبید.
آنگاه با اسب هایی که #نعل_آهنین داشت بر بدنشان تاختند تا #هلاک شدند. سپس جسد آنها را سوزاندند.
📚منابع:
1- مقاتل الطالبین ترجمه رسول محلاتی/ 121
2- ابصار العین
3- نفسالمهموم
4- فرهنگ عاشورا
5- موسوعةالامام الحسین ج 4
✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
#قتله_کربلا
#اسحاق_بن_حیوة(حیاة)_حضرمی
نام پدرش را حریه، یحیی و حویه، نیز گفته اند
جنایات :
روز #عاشورا، پس از #شهادت حسین بن علی علیه السلام،
لشگر عمربن سعد به جهت #غارت #لباس های او بر پیکر مقدسش حمله کردند.
#اسحاق_بن_حیوة ، اقدام به #برهنه کردن امام حسین علیه السلام نمود او تنها #پیراهن امام را #سرقت کرد و پوشید،
در حالی که در آن #پیراهن بیشتر از 110 #سوراخ و پارگی از #تیر و #نیزه و شمشیر بود.
اگرچه این عدد را به اختلاف ذکر کرده اند.
وقتی امام #حسین علیه السلام شهید شدند، #عمر_بن_سعد (لعنة الله علیه) در بین یارانش فریاد زد که:
چه کسی داوطلب می شود که بر #بدن حسین علیه السلام با #اسب_بتازد ؟ او، (اسحاق حضرمی) با چند نفر دیگر حاضر بر اینکار شدند.
آمد و با اسب خویش بر بدن امام علیه السلام تاخت،
چندان که #پشت و #سینه آنحضرت درهم شکست؛
و بعد هم به اتفاق دیگر جانیان، نزد #عبیدالله_بن_زیاد لعنت الله علیه رفتند و #جایزه اندکی از او گرفتند.
ابوعمر زاهد می گوید:
در نسب آنها دیدیم که همگی #حرامزاده بودند.
ملاحظات :
اسحاق بعد از این #پوشیدن لباس امام به مرض #پیسی مبتلا شد و موی سر و رویش ریخت
سرنوشت او :
#مختار_ثقفی در زمان #خونخواهی #شهداء #کربلا، او و دوستانش را گرفت و دست و پایشان را به #بندهای #آهنین بست و دستور داد آنقدر اسب بر بدن آنها تاختند تا #هلاک شدند
📚منابع :
نفسالمهموم
ترجمه کامل ابن اثیر، خلیلی
تاریخ طبری
منتهیالامال
ابصار العین
موسوعه الامام الحسین به نقل از: عمادالدین طبری،نفس المهموم , کامل بهائی، لهوف، ارشاد و بسیاری منابع دیگر
#من_محمد_را_دوست_