♻ یکی از خصلت های پسنديده مردان ، #غیرت است .
⬇ گروهی از اسيران #كافر را به حضور پيامبر اسلام عليه السلام آوردند. پيامبر دستور داد همه را #اعدام كنند ، به جز يك نفر ، كه مورد #عفو قرار گرفت و #آزاد شد.
مرد با تعجب پرسيد: برای چه تنها مرا آزاد کردی!؟
💎 فرمود : جبرئيل امين ، به من خبر داد كه در وجود تو پنج خصلت خوب وجود دارد كه خداوند و پيامبرش آنها را دوست می دارند.
1- آن كه نسبت به #ناموس خودت دارای #غيرت_شديد هستی.
2- از صفات سخاوت، بذل و #بخشش برخورداری.
3- #اخلاق_خوب داری.
4- همواره #راستگو بوده هرگز دروغ نمی گویی.
5- مرد #شجاع و دلیری هستی.
🌹مرد اسير كه سخنان پيامبر را با حالات درونی خود مطابق يافت به حقانيت اسلام پی برد ، #مسلمان شد و تا آخرين لحظه در عقيده پاک خود باقی می ماند.
📘 بحارالانوار : ۱۸، ص ۱۰۸ و ج ۶۹، ص ۳۸۳ و ج ۷۱، ص ۳۸۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شکنجه دو زن مسلمان کشمیری توسط هندوها😔
بابت پخش این ویدیو عذرخواهی میکنم ولی خواستم بهتون بگم روز عرفه در کشمیر اینگونه بود!
شکنجه دو زن مسلمان کشمیری توسط هندوها
#کشمیر
#مسلمان
#شیعه
به فریاد مردم مسلمان کشمیر برسید
این الفاطمیون،این الزینبیون،این الرجبیون
🔶 فرمان #ولی_امر مان : #امام_حسین (ع) را به دنیا بشناسانیم..
آخر میدانی.. وقتی #حضرت_مهدی (عج) ظهور کند، در معرفی خود به جهانیان میفرماید :
من پسر حسین (ع) هستم.. این یعنی همه دنیا #حسین را به وقت #ظهور میشناسند.. پس بشتاب ای #شیعه.. ای #مسلمان.. ای #انسان..
شناساندن حسین (ع) به جهانیان، آماده سازی برای ظهور است..
♻️ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را با زبان دوست داریم یا با قلب و زبان ؟؟؟
روزى از روزها امیرالمؤمنین على (ع) در مسجد كوفه نشسته بود. مردى از اهل كوفه به خدمت آن حضرت رسيده و بعد از سلام عرض كرد: من شما را دوست دارم.
امام (ع) فرمودند: با #زبان يا #قلب و زبان؟ جواب داد: با قلب و زبان شما را دوست دارم. حضرت فرمودند: انشاءالله به تو نشان خواهم داد كه چه كسى مرا با دل و زبان دوست دارد. امام (ع) فرمودند: برخيز با من بيا.
از كوفه بيرون رفتند و حضرت فرمودند: چشمت را روى هم بگذار. آن مرد چشمانش را روى هم گذاشت و سه قدم برداشت . حضرت فرمودند: چشمت را باز كن، چشمش را باز كرد. خودش را در شهرى بزرگ ديد كه مردم آن بعضى #مسلمان و برخى #كافر بودند.
امام فرمودند: با من بيا تا #دوست_قلبى و زبانى را به تو معرفى كنم. رفتند تا به دكان قصابى رسيدند. امام درهمى به آن مرد داده و فرمودند: از اين قصاب گوشت خريدارى كن. مرد كوفى درهم را گرفت و به سوى #قصاب رفت و گفت: اين درهم را بگير و به من گوشت بده.
قصاب او را #غريب ديده، لذا از او پرسيد: اهل كجايى؟ گفت: اهل كوفه هستم. قصاب گفت: تو از شهر مولاى من #على_بن_ابى_طالب (ع) هستى؟ گفت: بله. قصاب گفت: بايد امشب مهمان من باشى به خاطر #محبت على مرتضى (ع). كوفى گفت: رفيقى هم دارم. قصاب گفت: #او_را_نيز_بياور.
كوفى به خدمت امام (ع) آمده و جريان را به عرض آن حضرت رسانيد و باهم بر در دكان قصاب رفتند. قصاب با خوشحالى پرسيد: شما از كوفه، شهر مولاى من امیرالمؤمنین (ع) هستيد؟ جواب دادند: بله.
قصاب دكانش را بست و باهم به خانه آمدند. قصاب به همسرش گفت: دو مرد غريب از شهر مولايم على ابن ابى طالب (ع) نزد من آمدند، آنها را گرامى بدار. #همسر قصاب با #شادى برخاست و براى آنها مكان لايقى را فرش كرده و مشغول خدمت شد.
امام (ع) نگاهى به داخل خانه كرد، #دو_طفل_کوچک_دوست_داشتنى مثل دو ستاره درخشان مشاهده كرد. شبانگاه قصاب به خانه آمد به همسر خود گفت: چه كردى؟ گفت: آنچه دستور دادى انجام دادم. مغرب شد و امام به نماز مشغول گرديد. قصاب به آن بزرگوار اقتدا كرد. بعد از نماز مغرب شخصى در خانه قصاب را كوبيد.
قصاب بيرون آمد و جلادى را ديد و گفت: چه كار دارى؟ گفت: پادشاه دستور داده تو را به #قتل برسانم و خونت را براى او ببرم. چرا كه او #بيمار شده و براى #صحتش اطباء خون محب على (ع) را تجويز كرده اند. قصاب گفت: من مهمان دارم، اجازه بده سفارش آنها را به همسرم بكنم.
داخل خانه شد و به همسرش گفت: اى يار وفادار و بانوى نيكوكار، مهمانان را گرامى بدار كه شنيده ام مولاى من مهمان را زياد دوست دارد. من بيرون منزل كارى دارم. اين را گفت و از خانه بيرون رفت. بلافاصله كودكانش از پى پدر بيرون رفتند و پدر متوجه نشد. جلاد قصاب را زير تيغ خوابانيد.
ناگاه پسر بزرگتر پيش رفت و گفت: اى جلاد پدرم را رها كن و مرا به جاى او به قتل برسان. جلاد طفل را زير تيغ خوابانيد، خواست سر از بدنش جدا كند برادر كوچك خود را روى برادر بزرگتر افكند. جلاد #هر_دو را كشت و خون آنها را گرفته به نزد پادشاه برد و تمام ماجرا را نقل كرد.
قصاب با چشم پرآب و جگر كباب سر و تن فرزندان خود را برداشته و #مخفى از همسرش در زاويه خانه اش گذاشت و نزد همسرش رفت و گفت: غذا را حاضر كن. سپس به خدمت امام آمد و ديد نمازشان تمام شده است. سفره را گسترده و #غذا را آورد و گفت: بفرماييد #به_نام_خدا و #محبت_مولايم غذا ميل كنيد.
امام فرمودند: تا بچه ها نيايند غذا نمى خوريم !
ادامه دارد ....
📌 اميرالمومنین علیه السلام اینگونه بود...
🔰 روزی عده ای از اهل ذمه(غیر #مسلمان)، مشکلاتشان را به گوش #اميرالمومنین #علی علیه السلام رساندند.
📜 #امام، نامهای به فرماندار آن منطقه(قرظهبنکعبانصاری) نوشتند:
💠 مردمانی غیرمسلمان، از منطقه تو، گفتهاند که در زمینهایشان نهری داشتهاند که خشک شده است. در مشکلات اقتصادی آنان تحقیق کن و آن نهر را اصلاح کن!
💠 بهجان خودم سوگند، اگر آبادانی شود و مردم تامین گردند، بهتر از آن است که کوچ کنند و ناتوان شوند و از انجام کارهایی که به صلاح مملکت است باز مانند.
📚 مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۱۲۳.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
41.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 بیانات حضرت آیت اللَّه خوشوقت ره
✳️ #شرح_عهدنامه_مالک اشتر (#قسمت_دوم)
📜 جبْوَةَ خَرَاجِهَا وَ جِهَادَ عَدُوِّهَا وَ #اسْتِصْلَاحَ_أَهْلِهَا وَ عِمَارَةَ بِلَادِهَا
⬅️ وظایف مسوولین و #استانداران در کلام #امیرالمؤمنین ع
📌مملکتی که #مسلمان هستند همه باید در #خط_اسلام باشند
📌کسی در محدوده #حکومت_اسلامی اجازه ندارد کسی را دعوت به #ضد_اسلام بکند
📌#آزادی_اسلام متناسب با #آزادی_عقل و #آزادی_شرع است
📌#خط و مشی #اسلام را #امیرالمؤمنین برای #اداره_مملکت و #انسان_مسلمان به #مالک_اشتر در این عهدنامه توصیه فرمودند
حضرت آیت اللَّه خوشوقت تهرانی (ره)
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _
اللّهمّ صلّ علی فاطمهٔ و أبیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ماأحاط به علمک.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله فرمود:
اَلْمُؤْمِنُ مَنْ اَمِنَهُ المُسلِمونَ عَلى اَمْوالِهِمْ وَدِمائِهِمْ وَالْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ يَدِهِ وَ لِسانِهِ، وَ الْمُهاجِرُ مَنْ هَجَرَ السَّيّئاتِ.
مؤمن كسى است كه مسلمانان او را بر مال و جان خويش، امين بدانند، مسلمان كسى است كه مسلمانان از دست و زبانش در امان باشند. مهاجر كسى است كه از بدى ها هجرت كند و گناهان را واگذارد.
📗[من لايحضره الفقيه، ج 4 ص 362]
#مسلمان