🇮🇷 چگونه جنگ اقتصادی دشمن را #متوقف کنیم
دکتر سعدالله زارعی
آمریکا به دنبال تشدید جنگ اقتصادی علیه ماست این جنگ به درازای عمر انقلاب اسلامی امتداد دارد. اما هیئت حاکمه این کشور، هیچگاه به اندازه امروز به عنوان «راهحل قطعی» حل مشکل بزرگی تحت عنوان «ایران» به آن نگاه نکرده است. تا زمانی که جمعبندی دشمن عوض نشود، آمریکا دنبال تشدید جنگ اقتصادی خواهد رفت. مقامات این کشور بارها از این موضوع با صراحت صحبت کردهاند، قرائن و شواهد نیز همین را میگویند و علاوهبر آن در این موضوع یک اجماع کارشناسی هم وجود دارد.
از آن طرف، در اینکه آمریکا دنبال جنگ نظامی علیه ایران نیست هم تصریحات مقامات دولت ترامپ از جمله تصریحی که در بیانیه دو روز پیش «مایک پمپئو» آمد و هم قرائن و شواهد این را میگویند. پنتاگون حتی اعزام یک ناو هواپیمابر به خلیجفارس ـ که در طول سالهای 1370 تاکنون به طور متناوب یا منقطع یک ناو هواپیمابر آمریکا در این آبراه بوده است ـ را با این توضیح همراه کرد که ما نوعی تهدید علیه پایگاهها و نیروهایمان از سوی ایران را استشمام میکنیم و این یک «هشدار بازدارنده» به ایران است. پس ما در شرایط تهدید نظامی از سوی آمریکا نیستیم و نباید در این کمترین تردیدی کنیم که راهحل ما در تلاش برای کاهش تنش نظامی بین آمریکا و ایران نیست، چون این تنش اصلاً وجود خارجی ندارد تا ما آن را کاهش دهیم و بنا هم نیست عینیت پیدا کند. وقتی آمریکا ـ به دلایل اصولی ـ بنا ندارد با ما از در نظامی وارد شود، چرا ما راهحل خود را در تلاش برای کاستن از حساسیت نظامی آمریکا قرار میدهیم؟ خب راهحل ما در این مواجهه چیست؟
یک بار دیگر صورت مسئلهای را که ما به طور واقعی با آن مواجه هستیم مرور کنیم؛ آمریکا نه قصد و نه آرایش نظامی مقابل ایران دارد، این کشور «جنگ اقتصادی» را راهحل مشکل خود در مواجهه با ایران میداند و در این موضوع متمرکز شده است. جمعبندی آمریکا این است که جنگ اقتصادی در حالی که ـ به زعم باطل او ـ ایران را وادار به دادن امتیازات طلایی جدید میکند، برای او و وابستگانش در منطقه هزینهای ندارد. راهحل ما این است که این جمعبندی آمریکا را تغییر دهیم.
راهحل ما روشن است، ما باید به ازای هزینههایی که در این جنگ اقتصادی بر ما تحمیل میشود، هزینههایی را متوجه طرف مقابل کنیم؛ تا این جنگ از حالت یکطرفه خارج شود. پس از آنکه هزینههای این جنگ دوطرفه شد، آمریکاییها در جنگ اقتصادی علیه ایران به همین جمعبندی که در جنگ نظامی علیه ایران رسیدند، میرسند و متوقف میشوند. وقتی آمریکا در جنگ اقتصادی متوقف شود، وضع بین ما و آمریکا عادی میشود. آن موقع میتوانیم در مورد رابطه با این کشور تصمیم بگیریم و در آن شرایط اگر وارد مذاکره شویم این بار مذاکرهای توأم با عزت، حکمت و مصلحت خواهد بود. ما نمیتوانیم و منطقاً نباید در شرایط تحریم حتی صحبت از مذاکره کنیم چون هزینهزاست. در شرایط تحریم، کمترین هزینه صحبت بعضی از نخبگان نزدیک به بخشهایی از حکومت ایران، از مذاکره کردن با آمریکا این است که استحکام مواضع نظام مبنی بر عدم مذاکره را با سستی مواجه میگرداند. به عبارت دیگر، دشمنی که باید با موضع عدم مذاکره ایران، از تشدید فشارهای اقتصادی منصرف شود، با مواضع این نخبگان نزدیک به حکومت بر سر جمعبندی قبلی خود میماند و فشارها را بر مردم و دولت ایران افزایش میدهد. پس اگر گفته میشود بحث از مذاکره با آمریکا ولو در سطح رسانه و یا در سطح بعضی از محافل سیاسی یک جرم است، کجسلیقگی نیست، برای این است که این موضع، هزینههای سنگینی را بر کشور تحمیل میکند و از این روست که دستگاه قضایی باید به عنوان مدعیالعموم، ورود کند و جلوی این هزینهها را بگیرد.
راهحل ما در جنگ اقتصادی دشمن، ضربه زدن به دشمنی است که در حوزه اقتصادی و تجاری علیه ما آرایش جنگی گرفته است. دشمن از ظرفیتهای سیاسی و... برای مدیریت جنگ اقتصادی علیه ما استفاده میکند و در نهایت در تلاش است تا با جنگ روانی که موفقیت آن وابسته به همکاری بعضی نیروها با آمریکا در داخل ایران است، طرح خود را به نتیجه برساند ما باید حرکت دشمن را متوقف کنیم در اینجا سؤال این است که متقابلاً ما چه ظرفیتهای برای متوقف کردن جنگ اقتصادی دشمن داریم؟ ما سه ظرفیت داریم، ظرفیت ضربه اقتصادی، ظرفیت ضربه نظامی و ظرفیت عملیات روانی.